-
تعداد ارسال ها
254 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
1
نوع محتوا
نمایه ها
تالارهای گفتگو
وبلاگها
بخش دریافت
Articles
تمامی مطالب نوشته شده توسط تقوی
-
چه دلیلی بر متولدشدن امام زمان(عجل االله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دلایل عقلی و نقلی
چه دلیلی بر متولدشدن امام زمان(عج) وجود دارد؟ پاسخ اجمالی: دلایل متعددی بر تولد امام زمان (عج) وجود دارد که شامل تصریح امام حسن عسکری (ع) بر ولادت ایشان، شهادت برخی از نزدیکان و اصحاب امام، گزارشهای تاریخی از خادمان و افراد حاضر در خانه امام، و واکنش حکومت عباسی به این موضوع است؛ علاوه بر این، برخی از مورخان و نسبشناسان اهل سنت نیز به وجود فرزند امام حسن عسکری (ع) اذعان کردهاند؛ این شواهد گویای ولادت حضرت و حضور ایشان در جامعه شیعی هستند. پاسخ تفصیلی: دلائل متعددی در موضوع تولد امام زمان (عج) وجود دارد: 1. تصـریح امام عسـکري(ع) به ولادت حضرت مهدي(عج)[1] 2. شـهادت دادن قابله ها: حکیمه خاتون به عنوان خواهر امام هادی(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع) در امر ولادت امام عصر(عجحضرت نرگس خاتون را یاری کردند و از افرادی بودند که شاهد این ولادت بابرکت بوده اند[2] و بارها به ولادت ایشان تصریح کرده است؛[3] البته عده ای از زنان در این کار به ایشان یاری رسانده اند که عبارت اند از ماریه و نسیم خادمه امام عسکری (ع)[4] و نیز کنیز سابق ابوعلی خیزرانی.[5] 3. شهادت اصحاب ائمه(ع): شـهادت اصحاب و یاران امام هادی و امام حسن عسکری(ع) بر وجود امام زمان(عج) خود دلیل دیگری بر تولد حضرت می باشد چه دیدار آنها در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) و چه دیدار آنها بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع).[6] 4. گواهی وکلاي امـام مهـدي(عج) و مطلعان از معجزات ایشان: تحقق معجزاتی برای برخی از افراد بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع) به دست امام زمان(عج) و ملاقات حضرت با این افراد خود دلیل دیگری بر تولد و وجود حضرت است.[7] 5. شـهادت خدمه، کنیزان و غلامان به رؤیت امام مهدي(عج): افراد متعددی از خدمه و حتی سایر افرادی که به خانه امام حسن عسکری(ع) رفت و آمد داشتند شهادت داده اند که فرزند امام را دیده اند.[8] 6. شـیوه برخورد حکومت وقت: برخورد حکومت عباسی خود دلیلی بر تولد و وجود امام است زیرا بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع) معتمد دستور داد تا خانه ایشان را مورد تفتیش قرار دهند تا بتوانند حضرت حجت(عج) را دستگیر کنند؛ این خود نشان دهنده آن است که برخی از اخبار و سخنان در میان مردم و شیعیان نشان از وجود حضرت بوده است و حکومت را سخت برآشفته بود؛ در نتیجه سبب تفتیش خانه امام حسن عسکری(ع) توسط ماموران حکومتی شد.[9] دلایل دیگر: از مواردی دیگری که می توان بر ولادت امام زمان(عج) به آن استناد کرد اعتراف ابن خلکان (م 681 هجری)؛[10] ذهبی (م 748 هجری)؛[11] و .... از علمای اهل سنت بر وجود فرزند پسر برای امام حسن عسکری(ع) است. نسب شناسانی مانند؛ العمری (م حدود 460 هجری)[12] و ابن عنبه (م 828هجری)[13] نیز به ولادت امام مهدی(عج) در کتب خود اعتراف کرده اند. [1] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 328 [2] الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 234، ح 204 [3] الکافی، الشیخ الکلینی، ج 1، ص 331، ح 3 - کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 424، ح1 و ح2 [4] کمال الدین و تمام النعمه ، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 430، ح 5 - الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 244، ح 211 [5] کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج2، ص 431، ح 7 [6] الکافی، الشیخ الکلینی، ج 1، ص 329، ح 4 - همان، ص 329، ح 1 - همان، ص 331 ،ح 4 - کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 441 – همان، ص 435 – همان، ص 502 / ح 31 [7] کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 442، ح 16 [8] الکافی، الشیخ الکلینی، ج 1، ص 332، ح 13 - همان، ص 331، ح 6 - کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 441، ح 12 - همان، ص 475 – همان، ص 431 / ح 8 - الارشاد، الشیخ المفید، ج 2، ص 354 – همان، ص 352 – الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 246 – همان، ص 268، ح 231 [9] الارشاد، الشیخ المفید، ج 2، ص 336 [10] وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج 4، ص 176 [11] سیر اءعلام النبلاء، ذهبی، ج 13، ص 119، شرح حال شماره 60 [12] المجدی فی أنساب الطالبیین، علي بن محمد العلوي العمري (مشهور به ابن الصوفي)، ص 130 [13] عمدة الطالب في أنساب آل أبي طالب، جمال الدین احمد بن عنبه، ص 199 -
مراد از معرفت امام در حدیث "من مات و لم یعرف امام زمانه" چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اهمیت و تاثیر مهدویت
رجوع شود به: -
اتفاقات و علایمی که هنگام ظهور منجی رخ خواهد داد در ادیان مختلف چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موعود منتظر در ادیان مختلف
اتفاقات و علایمی که هنگام ظهور منجی رخ خواهد داد در ادیان مختلف چیست؟ پاسخ اجمالی: در باورهای مختلف جهانی، مسئله ظهور منجی همواره همراه با نشانههایی از دگرگونیهای عظیم و تحولات اجتماعی بوده است؛ ادیان گوناگون از دورهای سخن میگویند که در آن زمین از ظلم و فساد پر شده، حقیقت و عدالت به فراموشی سپرده شده است؛ اما امید به ظهور منجی، نویدی برای بشریت است، وعدهای از سوی خداوند که جهان را از تاریکی به نور عدالت و صلح سوق میدهد؛ این اتفاقات، فارغ از تفاوتهای اعتقادی، بیانگر اشتیاق مشترک انسانها به حقیقت، عدالت و نجات نهایی هستند، که در قلب ادیان مختلف جای گرفتهاند. پاسخ تفصیلی: ادیان مختلف دیدگاههای متفاوتی درباره اتفاقاتی که قبل از آمدن منجی رخ خواهد داد، دارند؛ در اینجا به برخی از این دیدگاهها اشاره میشود: آیین هندو: اندیشه موعود در آئین هندو با شخصیت کالکی شکل میگیرد که در آخرالزمان ظهور میکند، در زمانی که سراسر جهان را ظلم و تاریکی فرا میگیرد، ناشایستگان بر جان و مال مردم مسلط میشوند. ويشنو بصورت كالكى درزمان آينده ظاهر خواهد گرديد ومانند مسيح براى نجات عالم ميايد وشمشيرى از شعله آتش دردست دارد وبرپشت اسبی سفید سوار است ومیاید تا حق را برقرار و باطل را محوسازد وآن وقت مرحله چهارم دورزمان است و از آن پس دنيا به آخر خواهد رسید.[1] قبل از ظهورویشنو زندگانی اجتماعی و معنوی به نازل ترین حد نزول میکند و موجبات زوال نهایی را فراهم میسازد؛ فروامانروایان رعایای خود را میکشند و مردمان همسایگان خود را آزار میدهند و هیچ چیز معنوی را ارزشی نیست؛ حتی برهمنان را یاری خاموش کردن مردمان نیست و آنان نیز به راه خود میروند؛ مردمان جویای زر و زورند و حقیقت و عشق از زمین ناپدید و دروغ معیار همه چیز خواهد بود؛ شعائر مقدس آئینی ناپدید میشود، شست وشو تنها بخاطر پاکیزگی انجام میگیرد، رضایت متقابل جای مراسم ازدواج را میگیرد، گزافه گویی و لاف زدن جای آموختن را فرا میگیرد، دزدان و غارت گران قوانین فرمانروایی را وضع میکنند و خود فروانروا میشوند در این موقع است که او خواهد آمد.[2] و یا در کتاب «بهگود گیتا» از کتب مقدسه هندو آمده است : "آنجا که نیکو کاری از رونق برافتد و تبه کاری بالا گیرد من در قالب تن مجسم شوم و در میان مردم آیم تا اساس خیر نگهبانی کنم و شر براندازم من در هر دور پیدا آیم تا آیین راستی برقرار سازم".[3] آیین زرتشتی: در آئین زرتشت به ظهور مصلح و منجی آخر الزمان تأکید شده است؛ در کیش زرتشتی یک قدرت کیهانی یا روح خیر به نام اهورا مزدا و یک قدرت کیهانی متضاد یا روح بزرگ شر به نام اهریمن خود نمایی می کند؛ در طول تاریخ، این دو نیرو با هم تا آخر الزمان در ستیز هستند و در آن زمان خوبی بر شر غلبه می کند و حوزه صلح و پاکی و اعتلای اهورا مزدا فرا می رسد و با ظهور سوشیانس، آخر الزمان آغاز می شود.[4] سه منجی از باکره هایی که به طور معجزه آسایی به نطفه زرتشت آغشته شده اند در دریاچه کانسائویا متولد خواهند شد: اوشهدار، اوشهدارماه و سوشیانت.[5] زمان ظهور سوشیانت؛ از متون مقدّس آیین زرتشتی چنین بر میآید که موعودها آنگاه ظهور خواهند کرد و به داد مردم و یاری آنها خواهند شتافت که جهان گرفتار ستم و کین اهریمن شود و بدان بر نیکان چیره شوند؛ دین و دادگستری دستخوش ناپاکان شود؛ دین سستی پذیرد و از آن، جز نامی و پیکری بیجان باقی نمانده باشد؛ چنان که جوانمردی و منشنیک هم از جهان روی برتافته باشد. در این آیین، روز و ماه ظهور موعودها نیز معیّن شده است؛ در یک رساله پهلوی به نام ماه فروردین روز خرداد یا ماتیکان فرورتین روچ خوردات، بیست و پنج واقعه شمارش شده که روز ششم این ماه روی داده یا در آینده روی خواهد داد؛ یکی از این وقایع، ظهور موعودها و یاوران آنها است؛ با این حال، در اوستا هیچ زمان دقیقی برای ظهور آنان مشخّص نشده است.[6] آیین یهودیت: زمان ظهور ماشيح كه توسط خداوند تعيين شده است، رازي بسيار پوشيده و پنهان ميباشد؛ با اين وجود، نشانههاي بسياري در مورد شرايط آمدن او بيان شده است، بخشي از اين شرايط اضطرابآميز و نگران كننده هستند.[7] در هر صورت به بعضی از این نشانه ها اشاره شده و اینکه تلمود ویژگیهای دوره عیقووت ماشیح (دوره غیبت ماشیح) را این چنین پیشگویی میکند: کـاهش در جمعیـت عالمان دینی، ازدیاد مصائب و احکام سخت، قحطیها و جنگهـای شـدید، منفـور شـدن افـراد خـداترس، تبــدیل شــدن مرا کــز علمـی بــه مکــانهــای عـیش و نــوش، از دســت رفــتن حقیقــت، بی احترامـی جوانـان بـه پیـران، رودروریـی دختـر بـا مـادر و عـروس بـا مـادر شـوهر و پـررو و گسـتاخ شدن شدید مردم دوره.[8] آیین مسیحیت: در کتاب مقدس برای ظهور منجی که همان آمدن مسیح است نشانههایی ذکر شده است که عبارتند از: «قومها و ممالک جهان با یکدیگر به ستیز برخواهند خاست و در جاهای مختلف، قحطی و زمین لرزه روی خواهد داد.»[9] «بعد از آن مصیبتها، خورشید تیره و تار شده و ماه دیگر نور نخواهد داشت؛ ستارگان فرو خواهند ریخت ونیروهایی که زمین را نگهداشته اند، به لرزه درخواهند آمد.»[10] «آنگاه در آسمان اتفاقات عجیبی خواهد افتاد و در خورشید و ماه و ستارگان، علائم هولناکی دیده خواهد شد؛ بر روی زمین، قومها از غرش دریاها و خروش امواج آن، آشفته و پریشان خواهند شد. بسیاری از تصور سرنوشت هولناکی که در انتظار دنیاست، ضعف خواهند کرد؛ زیرا نیروهایی که زمین را نگاه داشتهاند، به لرزه در خواهند آمد؛ آنگاه تمام مردم روی زمین پسر انسان را خواهند دید که در ابری، با قدرت و شکوه عظیم میآید؛ پس وقتی این رویدادها آغاز میشوند، بایستید و به بالا نگاه کنید، زیرا نجات شما نزدیک است!»[11] بر اساس کتاب مقدس، ظهور دجال (ضد مسیح) نیز از وقایعی است که قبل از ظهور عیسی به وقوع میانجامد.[12] آیین اسلام: از مجموع روایاتی كه در كتابهای حدیث، تفسیر و تاریخ دربارۀ عصر ظهور مهدی موعود نقل شده، دو مطلب به دست میآید: نخست اینكه در این عصر، پیش از ظهور مهدی موعود، فساد اخلاقی و بیداد و ستم همۀ جوامع بشری را فرا میگیرد و به صورت عامترین پدیده در روابط انسانها درمیآید؛ دیگر اینكه پس از ظهور مهدی، تحول عظیمی در جوامع واقع میشود، فساد و ستم از میان میرود و توحید و عدل و رشد كامل عقلی و عملی در سراسر زندگی انسانها گسترش مییابد؛ معروفترین حدیث كه با عبارات گوناگون نقل شده، علامت اصلی دوران حكومت مهدی در آخرالزمان را ایجاد عدالت در سراسر جهان می داند. شما را به ظهور مهدی (عج) بشارت می دهم؛ زمانی ظهور خواهد کرد که مردم دچار اختلاف می باشند و زمین را پر از عدل می کند؛ همان گونه که از جور و ستم پر شده است، ساکنان آسمان ها و زمین از او راضی می شوند.[13] در پارهای از روایات اسلامی برای آخرالزمان علائم دیگری نیز یاد شده است، مانند ظهور دجال، ظهور دابَّةُ الاَرض و نزول عیسى در میان مردم و....[14] در نتیجه میتوان بیان نمود که در آیینهای جهان، اتفاقات مشابهی برای آخر الزمان و زمان ظهور منجی بیان گردیده است.[15] [1] تاریخ جامع ادیان ؛ جان بی ناس، مترجم: علی اصغر حکمت، چاپ سوم، ص194 [2] " مجله علمی پژوهشی الهیات تطبیقی، ص162، (منجی موعود در ادیان بزرگ قبل از اسلام ، مهین عرب) [3] گیتا. (بهگود گیتا) یا سرود خدایان، ترجمه محمد علی موحد، گفتار چهارم، ص93 [4] تاریخ جامع ادیان، جان بی ناس، مترجم علی اصغر حکمت، ص319 [5] کتاب اوستا، ج3، ص359 [6] قبسات پاييز 1383 - شماره 33، ص151 (نجات بخشی در آیین زرتشت ، نویسنده :محمد سپهری) [7] تلمودگماراي سوطا 49 ب ، (به نقل از سایت رسمی انجمن کلیمیان تهران ) [8] فصلنامه علمی _ ترویجی پژوهشهای مهدوی، سال پنجم، شمــــــاره،20 بهـــــــار 1396، ص101 ، (منجی جهان و عصر ظهور از دیدگاه آیین یهود": امید محبتی مقدم) [9] انجیل متّی، ۲۴: ۷. [10] انجیل متی،۲۴ :۲۹ [11] انجیل لوقا، 21: 25-28 [12] کتاب مقدس رساله اول یوحنا، ۲: ۱۸ [13] «عَنْ أَبِي سَعِيدٍ اَلْخُدْرِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (ص) : أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِّ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اِخْتِلاَفٍ مِنَ اَلنَّاسِ وَ زِلْزَالٍ يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ اَلسَّمَاءِ وَ سَاكِنُ اَلْأَرْضِ» الغیبة، الشيخ الطوسي ، ج1 ، ص178 [14] همان، ص 436 [15] دانشنامه بزرگ اسلامی (آخرالزمان) ، محمد مجتهد شبستری ( برای مطالعه بیشتر رجوع شود) - دانشنامه کلام اسلامی (آخرالزمان)، جمعی از محققین، ج 1، ص2 -
چگونه می توان وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از روایات شیعه اثبات کرد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دلایل عقلی و نقلی
چگونه می توان وجود امام زمان (عج) را از روایات شیعه اثبات کرد؟ پاسخ اجمالی: وجود امام زمان (عج) از طریق روایات شیعه به روشنی قابل اثبات است، زیرا این روایات به حد تواتر رسیدهاند. برخی از این روایات شامل موارد زیر هستند: روایات مربوط به ولادت امام زمان (عج): امام حسن عسکری (ع) در پاسخ به مخالفان، به ولادت فرزندش در سال ۲۵۶ هجری اشاره کرده است. شهادت شاهدان بر مشاهده امام (عج): برخی از خدمتگزاران امام حسن عسکری (ع) او را دیدهاند و به دیگران معرفی کردهاند. روایاتی درباره نصب امام زمان (عج) توسط امام حسن عسکری (ع): امام حسن عسکری (ع) جانشین خود را قبل از وفات به یاران خاص خود معرفی کرد. گزارشهای سایر ائمه (ع) در مورد امام زمان (عج): امام جواد (ع)، امام صادق (ع) و امام رضا (ع) به امامت حضرت حجت (عج) اشاره کردهاند. مجموعه این روایات نشان میدهند که مسئله وجود امام زمان (عج) در منابع شیعی، قطعی و غیرقابل انکار است. پاسخ تفصیلی: روایات شیعه در وجود امام زمان(عج) بیش از حد تواتر است و کسی که کمترین مطالعه را در منابع شیعه داشته باشد به این مطلب اذعان می کند، که به برخی از آنها پرداخته می شود: 1. روایاتی که اشاره به ولادت امام زمان(عج) دارد، که از باب نمونه به یک مورد اشاره می شود:[1] در روایتی احمد بن محمد بیان می کند: “وقتی زبیری (یکی از مخالفین امام حسن عسکری (ع)) کشته شد، امام حسن عسکری (ع ) فرمود: این جزای کسی است که به خدا و اولیای او افترا میبندد؛ او ادعا کرده بود که مرا خواهد کشت و من فرزندی نخواهم داشت؛ پس چگونه قدرت خدا را دید!؟ (راوی می گوید:) در حالی که برای او (امام حسن عسکری (ع)) فرزندی به نام م ح م د در سال 256 هجری قمری به دنیا آمد.”[2] 2. روایاتی که اشاره به این دارد که عده ای شهادت داده اند امام را دیده اند، که از باب نمونه به یک مورد اشاره می شود:[3] "ضوء بن على عجلى" از قول یکی از خدمتگزاران امام حسن عسکری (ع) می گوید: روزى به آن حضرت داخل شدم، و آن حضرت در ديوان خانه (بیرونی خانه) تشريف داشت که صدای حركتى را در یکی از اتاق ها شنيدم؛ حضرت به من فرمودند از سر جای خود تکان نخور؛ پس من جرأت نكردم كه داخل شوم يا بيرون روم و در همان جا ايستاده بودم كه كنيزى بيرون آمد، و با آن كنيز چيزى بود كه آن را پوشانيده بودند؛ پس حضرت به من فرمودند كه داخل شو، چون داخل شدم به كنيز فرمودند كه برگرد و آن كنيز برگشت و به خدمت آن حضرت آمد؛ حضرت فرمود كه: «آنچه با تو است، ظاهر كن و پرده را از روى آن بردار». آن كنيز، پسرى را ظاهر ساخت سفيد و خوشرو .... حضرت به من فرموند: اين صاحب الامر شما است.[4] 3. روایاتی که در آن امام حسن عسکری(ع) اشاره به نصب امام زمان(عج) بعنوان امام بعد از خود دارند:[5] در روایتی محمد بن على بن بلال گويد: فرمانى از طرف امام حسن عسكرى (ع) دو سال پيش از وفاتش براى من صادر شد و در آن به من از جانشين خود خبر داده بود و باز هم سه روز پيش از وفاتش نامهاى به من رسيد و به من از جانشين بعد از خودش خبر داده بود.[6] 4. روایاتی که از ائمه(ع) در مورد وجود امام زمان(عج) صادر شده است:[7] از امام جواد(ع) نقل شده است که امیر المومنین(ع) همراه با امام حسن(ع) نشسته بودند که حضرت خضر به صورت ناشناس داخل می شود و از حضرت امیر المومنین(ع) سوالاتی می پرسد بعد از پاسخ امیرالمومنین (ع) حضرت خضر شهادت به امامت تک تک ائمه می دهد و از حضرت صاحب الزمان(عج) هم نام می برد به این صورت که در معرفی آخرین حجت خدا می فرماید: و گواهی می دهم به امامت مردى كه فرزند حسن است و به كنيه و نام تعبير نشود تا امر امامت او آشکار گردد و پر كند زمین را از عدالت چنانچه پر شده است از ستم و خلاف.[8] امام صادق(ع) در بحث معرفت خداوند، پیامبر و امام بیان می کنند: حداقل شناخت امام این است که او همتراز پیامبر و وارث اوست به جز در مقام نبوت؛ اطاعت از امام، اطاعت از خدا و پیامبر است و باید در هر امری تسلیم او شد و به او رجوع کرد و سخن او را پذیرفت؛ و بداند که پس از رسول خدا(ص)، علی بن ابیطالب (ع) امام است و پس از او حسن سپس حسین سپس علی بن الحسین سپس محمد بن علی پس از او منم، پس از من موسی فرزندم پس از او فرزندش علی و بعد از او محمد فرزندش پس از او نیز علی فرزندش سپس فرزندش حسن سپس حضرت حجت(عج) از فرزندان حسن(ع) است.[9] در روایتی از دعبل خزاعی نقل شده است که حضرت رضا (ع) به ایشان می گویند آیا می دانی امام (قائم) کیست و چه زمانی قیام می کند؟ او می گوید به امام گفتم خیر؛ حضرت در ادامه فرمودند پسرم محمد امام بعد از من است و بعد از او پسرش علی؛ بعد از او نیز پسرش حسن و بعد از حسن پسرش حجت قائم، امام امت است که (اهل ایمان) در زمان غیبتش انتظار او را میکشند و بعد از ظهورش از وی فرمانبرداری میکنند؛ اگر تنها یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد خداوند آن روز را بهاندازهای طولانی میکند تا او بیاید و جهان را پر از عدل کند چنان که پر از ظلم شده است؛[10] و به این صورت امام رضا (ع) بر وجود و ظهور امام زمان(عج) مهر تایید می نهند. در نتیجه بحث از وجود امام زمان، غیبت حضرت، ظهور حضرت و .... در روایات شیعه متواتر و غیر قابل انکار است. [1] برای مطالعه بیشتر می توانید به این منابع رجوع کنید: كمال الدين و تمام النعمة، الشیخ الصدوق، ج2، ص 424 - الغيبة، الشيخ الطوسي، ج ،1 ص 229 - الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن ابراهيم، ج 1، ص 12 [2] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 514 [3] برای مطالعه بیشتر می توانید به این منابع رجوع کنید: كمال الدين و تمام النعمة، الشیخ الصدوق، ج2، ص 434 - الغیبة، الشیخ الطوسی، ج1، ص 253 [4] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 514 [5] برای مطالعه بیشتر می توانید به این منابع رجوع کنید: الغیبة، الشیخ الطوسی، ج1، ص 33 - كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج2، ص 378 - الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن ابراهيم، ج1، ص 90 [6] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 328 [7] الغیبة، الشیخ الطوسی، ج1، ص 232 [8] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 525 [9] كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، علي بن محمد الخزاز، ج1، ص 260 [10] عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق، ج1، ص 297 -
چگونه امکان دارد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عمری هزار ساله داشته باشند؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ولادت و زندگی امام زمان (عج)
چگونه امکان دارد امام زمان (عج) عمری هزار ساله داشته باشند؟ پاسخ اجمالی: طول عمر امام زمان (عج) امری ممکن و قابل قبول است، هم از لحاظ دینی و هم از دیدگاه علمی. از منظر دینی، قرآن کریم به عمر طولانی حضرت نوح (ع) اشاره دارد و در منابع اسلامی و تاریخی، موارد متعددی از افراد با عمر زیاد ذکر شدهاند، از جمله حضرت خضر (ع) که همچنان زنده دانسته میشود؛ همچنین در روایات آمده است که امام مهدی (عج) سنتی از نوح (ع) دارد، یعنی عمر طولانی. از دیدگاه علمی نیز، تحقیقات نشان میدهد که نابودی سلولهای بدن فرآیندی جبری نیست و در شرایط خاص، امکان ادامه حیات برای مدتهای طولانی وجود دارد؛ برخی دانشمندان معتقدند که محدودیت عمر انسان امری قطعی و غیرقابل تغییر نیست. علاوه بر این، حتی اگر طول عمر طبیعی ممکن نباشد، امکان بقا و سلامت امام زمان (عج) از طریق اراده الهی و اعجاز قابل پذیرش است؛ بنابراین، طول عمر زیاد را نمیتوان بهصورت مطلق ناممکن دانست و وجود امام مهدی (عج) را بر این اساس رد کرد. پاسخ تفصیلی: نکته مهمی که در ابتدا لازم به ذکر است امکان طولانی شدن عمر انسانها است و بیان اینکه عمر طولانی برای انسان، امر ممکنی است. قرآن درباره حضرت نوح (ع) میفرماید: «ما نوح را به سوی قومش گسیل کردیم او نهصد و پنجاه سال میان آنان زیست تا طوفان آنان را درگرفت در حالی که ستمگر بودند.»[1] از این آیه شریف برمیآید که نوح (ع) نهصد و پنجاه سال میان قوم خویش زیسته است؛ امّا اینکه چند سال پیش از رسالت زیسته است یا پس از توفان و نابودی قوم چند سال زنده بوده است، قرآن از آن سخن نمیگوید. در تورات که کتاب مقدس یهودیان است و مورد پذیرش مسیحیان، شرح زندگی افراد زیادی را که عمر فوق طبیعی و غیر معمولی داشتهاند را آورده و میگوید: «آدم» ۹12 سال، «انوش» ۹۰۵ سال، «قینان» ۹۱۰، «متوشالح» ۹۶۹، «لمک» ۷۷۷ سال داشته و بعد از آن مردهاند.[2] در روایات نیز به افرادی که دارای عمر طولانی بودند اشاره شده: در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که نوح (ع) دو هزار و پانصد سال زیسته است؛[3] در برخی روایات آمده است که مهدی (عج) را سنّتی هست از نوح که همان عمر طولانی است؛[4] حضرت خضر (ع) نیز از دیگر اولیای الهی است که بنابر بسیاری از روایات نمرده و هم اکنون زنده است؛ قرآن ماجرای میان او و حضرت موسی (ع) را بیان کرده[5] و در روایتی از امام حسن عسکری (ع) آمده است که او نخواهد مرد تا قیامت به پا گردد و در صور دمیده شود....[6] علاوه بر اینکه از نظر علمی نیز نمی توان گفت عمر طولانی برای بشر محال است؛ دکتر "الکسیس کارل" به عنوان یک دانشمند که بر درمان سرطان مدتی متمرکز بود هر چند تحقیقات او به نتیجه ای در این موضوع نرسید اما حقیقتی را نمایان کرد و آن اینکه بافت سلولی انسان به خودی خود از بین نمی رود و اگر در وضع مناسبی واقع شود امکان عمری طولانی برای آن وجود دارد؛[7] دیدگاه هایی از این دست در میان دانشمندان دیگری نیز وجود دارد[8] که نشان می دهد از نظر علمی نمی توان به صورت یقینی برای عمر انسان حدی قائل شد. نکته مهم دیگری که باید توجه شود اینکه حتی اگر بپذیریم چنین طول عمری از باب طبیعی امکان ندارد بازهم به طول عمر امام زمان اشکالی وارد نمی باشد زیرا که عمر طولانی برای امام زمان و حفظ او در سلامت جسمی، از باب غیر طبیعی و معجزه است؛[9]-[10] و خداوند چنین أراده ای را اخذ کرده است. بر این اساس نمی توان طول عمر زیاد را به صورت مطلق منکر شد و آن را محال عقلی دانست و بر تبع آن وجود امام زمان(عج) را انکار نمود. [1] عنکبوت / 14« وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا» [2] تورات، ترجمه فاضل خالقی، سیر پیدایش، باب ۵، آیات ۵-۳۲ [3] الکافی، الشیخ الکلینی، ج ۸، ص ۲۸۴، حدیث ۴۲۹ [4] کمال الدّین و تمام النّعمة، الشیخ الصدوق، ج1، ص۳۲۲ [5] کهف/ ۸۲ الی ۶۵ [6] منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر علیه السلام، الصافی، الشیخ لطف الله، ج۲، ص۲۸۳ [7] احوال بزرگان، مجله یادگار، دی سال 1323 سال اول شماره 5 ، ص75 [8] موعود شناسي و پاسخ به شبهات ، ص 510 [9] بحوث حول المهدویه، شهید صدر، ص 63 [10] شيعه در اسلام، العلامه الطباطبایی، ج1، ص 235 -
رجوع شود به لینک زیر
-
رجوع شود به لینک زیر
-
آیا مقام امامت از مقام نبوت و رسالت بالاتر است؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در جایگاه و اهمیت
رجوع شود به لینک زیر -
تفاوت بین رسول اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) در چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در جایگاه و اهمیت
رجوع شود به لینک زیر: -
Ø آیا ولایت تکوینی شرک است؟ پاسخ اجمالی: ولایت تکوینی، یکی از مسائل مرتبط با توحید است که نیازمند دقت در تحلیل آن است؛ شرک به معنای نسبت دادن استقلال در خلق و تدبیر به غیر خداوند است، اما ولایت تکوینی که به إذن الهی صورت میگیرد، در چارچوب اراده و مشیت خداوند قرار دارد. قرآن کریم اشاره دارد که برخی از انبیا، به إذن خداوند، تواناییهایی چون احیا، اماته و خلق دارند؛ چنانکه حضرت عیسی (ع) به فرمان الهی، از گل، پرندهای را زنده میکند. تفاوت اساسی ولایت خداوند با ولایت اولیای الهی در استقلال است؛ ولایت خداوند ذاتی، مطلق و نامحدود است، در حالی که ولایت اولیا وابسته به فیض الهی و محدود به إذن خداوند میباشد؛ بنابراین، ولایت تکوینی انبیا و اولیا شرک محسوب نمیشود، بلکه یکی از جلوههای نظام الهی است که در راستای تحقق حکمت خداوندی انجام میشود. پاسخ تفصیلی: در اسلام، هیچ اصلی بنیادیتر از توحید وجود ندارد، و در مقابل، هیچ عقیدهای خطرناکتر و فاسدتر از شرک نیست؛ قرآن کریم در وصف پیامدهای شرک چنین میفرماید: «و هرکس به خدا شرک آرد، همانند آن است که از آسمان سقوط کند و مرغان در فضا بدنش را بربایند، یا بادی تند او را به مکانی دور پرتاب کند.»[1] در بررسی ولایت تکوینی و تشریعی و مقامات و فضایل انبیا و اولیای الهی، باید نهایت دقت را به کار برد تا هیچگونه تجاوزی به مرزهای توحید صورت نگیرد، و مخلوق در مرتبه خالق قرار داده نشود؛ نباید افراط در جایگاه انبیا و اولیا به گونهای باشد که به شرک بیانجامد، و در عین حال نباید به بهانه پرهیز از شرک، فضایل، مقامات و مناصب حقیقی که برای انبیا و امامان (ع) ثابت شده است، انکار شود. تفویض و ارتباط آن با شرک تفویضی که باطل و مخالف توحید است، دو معنا دارد: 1. استقلال بندگان در اعمالشان به نحوی که افعال آنان خارج از اراده و نظام عام الهی باشد و مشمول قضا و قدر الهی قرار نگیرد. 2. واگذاری تدبیر امور عالم (مانند خلق، رزق، احیا، اماته، شفای بیماران، و تنظیم نظامات جهان) به اولیای الهی، بهگونهای که آنان فاعل بالاستقلال باشند و خداوند از تدبیر امور کنارهگیری کرده باشد. تفویض به این دو معنا، مخالف عقل و ادله شرعی است.[2] اما قدرت اولیای الهی به إذن خداوند برای اماته، احیا، شفای بیماران و تأثیر در نظام آفرینش، نه از باب استقلال، بلکه در چارچوب اراده الهی، به شرط تطابق با حکمت و مصالح الهی، هیچگونه منافاتی با توحید ندارد.[3] ولایت تکوینی از دیدگاه قرآن و توحید بر این اساس، خداوند مالک حقیقی ولایت است[4] اما آن را به هر کس که بخواهد عطا میکند، و ولایت آن فرد جزئی از ولایت الهی خواهد بود؛ نمونهای از این ولایت در قرآن کریم درباره حضرت عیسی (ع) آمده است: «من از گل، پیکرهای به شکل مرغ میسازم، سپس در آن میدمم تا به فرمان خدا، تبدیل به پرندهای زنده شود.»[5] تفاوت ولایت الهی با ولایت اولیای خدا در چیست؟ ولایت خداوند ذاتی و مستقل است، اما ولایت انبیا و اولیا غیراستقلالی و وابسته به فیض الهی است. ولایت خداوند مطلق و نامحدود است، اما ولایت اولیا و انبیا محدود و مشروط به إذن و اراده الهی است. بنابراین، ولایت تکوینی انبیا و اولیای الهی در دایره کفر و شرک قرار نمیگیرد، بلکه یکی از شئون فیض الهی است که با اذن و مشیت خداوند انجام میشود. [1] حج/31 « حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ» [2] الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور ، ج2، ص198 «مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ یَفْعَلُ أَفْعالَنا، ثُمَّ یُعَذِّبُنا عَلَیْها، فَقَدْ قالَ بِالْجَبْرِ. وَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللّه َ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَالرِّزْقِ إِلی حُجَجِهِ علیهم السلام ، فَقَدْ قالَ بِالتَّفْوِیضِ. وَالْقآئِلُ بِالْجَبْرِ کافِرٌ، وَالْقآئِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ» [3] ولایت تکوینی و تشریعی، لطف الله صافی گلپایگانی، ص22-26 [4] شوری/9 « أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِير» [5] آل عمران/49 « وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»
-
رجوع شود به: https://mesb.ir/bgks
-
اقسام توحید چیست؟ پاسخ اجمالی: اقسام توحید توحید، اساسیترین اصل اعتقادی اسلام، به پنج مرتبه اصلی تقسیم میشود: توحید در ذات: خداوند یگانه است، همتا و شریک ندارد و ذات او بسیط و غیر مرکب است. توحید در صفات: صفات الهی عین ذات او هستند و هیچ صفتی مستقل از ذاتش نیست. توحید افعالی: تمام افعال عالم ناشی از اراده و مشیت الهی است، و هیچ قدرتی مستقل از او وجود ندارد. توحید در الوهیت: تنها خداوند شایسته پرستش و اطاعت است و هیچ معبودی جز او وجود ندارد. توحید در تشریع: حق قانونگذاری و تعیین احکام صرفاً مختص خداوند متعال است. این تقسیمبندی برگرفته از آموزههای قرآنی و روایات اسلامی است و برای درک عمیقتر هر مرتبه، مراجعه به منابع تفصیلی توصیه میشود. پاسخ تفصیلی: توحید، بنیادیترین اصل اعتقادی در اسلام، مراتبی دارد که متکلمان، فیلسوفان و عرفای مسلمان با تکیه بر قرآن کریم و روایات پیامبر اسلام و امامان شیعه آن را تبیین کردهاند؛ برای سهولت درک، این تقسیمبندی در موارد زیر خلاصه شده است: ۱. توحید در ذات این مرتبه نخستین و اساسیترین درجه از توحید است که بر بیهمتایی خداوند تأکید دارد؛ او نه مانند و همتا دارد و نه جایگزینی، چنانکه در قرآن کریم آمده است: «و هیچکس [در ذات و صفات] همانند و همتا و شبیه او نمیباشد.»[1] همچنین، توحید ذاتی به این معناست که خداوند متعال فاقد هرگونه ترکیب و تعدد است. ۲. توحید صفاتی این مرتبه بیانگر آن است که صفات الهی عین ذات خداوند هستند و چیزی مستقل از آن محسوب نمیشوند؛ به همین دلیل، وقتی میگوییم «خدا عالم است»، علم او جزئی جدا از ذاتش نیست، بلکه همان ذات مقدس او را تشکیل میدهد؛ همین مسئله درباره سایر صفات همچون قدرت، حیات و اراده نیز صادق است. در قرآن کریم آمده است: «پروردگارت که دارای عزت است، از آنچه او را بدان توصیف میکنند، منزّه است.»[2] در این آیه، «توصیف» اشاره دارد به اینکه خداوند از هر صفتی که موجب ترکیب یا تعدد شود، منزه است. همچنین، امام صادق (ع) در حدیثی، صفات علم، شنوایی، بینایی و قدرت را ذات الهی دانسته و تصریح کردهاند که خداوند پیش از آنکه چیزی برای شنیدن و دیدن باشد، شنوا و بینا بوده است. ۳. توحید افعالی همانگونه که خداوند در ذات خود یگانه است، در افعال نیز شریک و همکاری ندارد؛ بر اساس این اصل، تمام اتفاقات عالم فعل خداوند است و منشأ افعال تمامی موجودات، ذات مقدس الهی محسوب میشود؛ اذکاری مانند «لا حول و لا قوة إلا بالله»[3] نیز اشاره به این حقیقت دارند. توحید افعالی شامل موارد زیر میشود: توحید در خالقیت: تنها خالق مستقل عالم، ذات مقدس الهی است؛ سایر موجودات، اگرچه خلق میکنند، اما این خلق نیازمند اذن و مشیت خداوند است و بدون اراده او ممکن نیست؛[4] چنانکه قرآن کریم میفرماید: «بگو خدا خالق همه چیز است و اوست یکتا و پیروز.»[5] توحید در ربوبیت: یعنی خداوند، تنها مدبّر مستقل عالم است و تمامی مخلوقات در همه شئون وجودی وابسته به او هستند. مخلوقات در همه شئون وجودی وابسته به خدای متعال هستند و وابستگیهایی که به یکدیگر دارند، سرانجام به وابستگی همه آنها به آفریننده منتهی میشود؛ اوست که بعضی از آفریدگان را بوسیله بعضی دیگر اداره میکند، روزیخواران را بوسیله روزیهایی که میآفریند روزی میدهد، و موجودات ذیشعور را با وسایل درونی (مانند عقل و سایر قوای ادراکی) و وسایل بیرونی (مانند پیامبران و کتب آسمانی) هدایت میکند و برای مکلفین احکام و قوانینی وضع و وظایف و تکالیفی تعیین میکند.[6] این ربوبیت در قرآن کریم چنین بیان شده است: «پروردگار شما خداوند است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت و به تدبیر کار ]جهان[ پرداخت.»[7] همچنین تصریح شده است: «ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار (رب) جهانیان است.»[8] توحید در حاکمیت: خداوند متعال، تنها حاکم مستقل بر عالم است: «آیا نمیدانستی که حکومت آسمانها و زمین، از آن خداست؟!...»[9] ۴. توحید در الوهیت واژه «اله» در فرهنگ اسلامی به معنای معبودِ شایستهی پرستش و اطاعت است؛ بنابراین، توحید در الوهیت به این معناست که تنها خداوند سزاوار عبادت و اطاعت است؛ این اصل در شعار توحیدی اسلام، «لا اله الا الله» متجلی شده است.[10] علاوه بر این، توحید در عبادت و توحید در طاعت نیز از لوازم این مرتبه هستند، زیرا عبادت و اطاعت باید صرفاً مختص ذات اقدس الهی باشد. ۵. توحید در تشریع در این مرتبه، تأکید میشود که تنها خداوند متعال، حق قانونگذاری و صدور احکام را دارد، چنانکه در قرآن آمده است: «حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا میکند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.»[11] توحید در تشریع از مصادیق توحید ربوبی نیز محسوب میشود، زیرا قانونگذاری حقیقی تنها از سوی مدبّر مستقل عالم امکانپذیر است. تقسیمبندی ارائهشده بر اساس نظر مشهور علمای علم کلام است، اما این بدان معنا نیست که تقسیمبندیهای جزئیتر یا متفاوتی وجود ندارند. همچنین، هر بخش بهصورت خلاصه بیان شده است و برای درک بهتر، توصیه میشود توضیحات تفصیلیتری از هر مرتبه را در منابع تخصصی مطالعه فرمایید. [1] اخلاص / 4 «وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ» [2] صافات/180 « سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ» [3] «حوقله» بعینه در قرآن نیامده اما عبارت «لا قُوَّةَ إِلّا بِالله» در آیه 39 سوره کهف آمده است. البته این ذکر یکی از اذکار معروفه میان مسلمانان است، محمد بمن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق) نقل کرده که رسول گرامی اسلام این ذکر را در قنوت نماز وتر خود قرائت میکرد. (من لا یحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، ج1، ص487). [4] شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ج1، ص129. [5] رعد/16 « قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ ۚ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ ۗ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ ۚ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» [6] آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی ، ص83. [7] یونس/3 « إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۖ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ» [8] حمد/2 « الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» [9] بقره/107 « أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ» [10] آموزش عقاید، آیت الله مصباح یزدی، ص 85 [11] يوسف / 40 «مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۚ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»
-
تعریف توحید و شرک در لغت و اصطلاح چیست؟ پاسخ اجمالی: توحید در لغت به معنای یگانه دانستن و بیهمتا بودن است؛ در اصطلاح، توحید به معنای اعتقاد به وحدانیت خداوند در ذات، صفات و افعال است؛ شهید مطهری آن را ایمان به یگانگی خداوند دانسته، و آیتالله سبحانی نیز توحید را شامل یگانگی در ذات، افعال و عبادات معرفی کردهاند. شرک در لغت به معنای شریک قرار دادن و وجود یک مفهوم در دو شیء است؛ در اصطلاح، شرک یعنی نسبت دادن شریک به خداوند در خصائص و مقامات الهی، در حالی که او یکتا و بیهمتاست. قرآن کریم استدلال میکند که اگر خدایی دیگر در کنار خداوند وجود داشت، نظام عالم دچار فساد میشد. شرک از گناهان کبیره محسوب شده و در روایات اسلامی از آن به عنوان بزرگترین گناه یاد شده است؛ اسلام بر دوری از شرک و پایبندی به توحید تأکید فراوان دارد، چراکه توحید اساس ایمان و راه سعادت حقیقی انسان است. پاسخ تفصیلی: معنای لغوی و اصطلاحی توحید واژه «توحید» از ریشه (وحد) گرفته شده و در لغت به معنای انفراد است؛ بدین معنا که به چیزی اطلاق میشود که جزء ندارد و واحد محض است.[1] در اصطلاح، توحید یعنی یگانه دانستن خداوند و اعتقاد به وحدانیت او؛[2] شهید مطهری توحید را چنین تعریف کرده است: ایمان به خدا و یگانگی او در تمام ابعاد.[3] آیتالله سبحانی نیز بیان داشتهاند که توحید یعنی یکی دانستن خداوند از حیث ذات، فعل و عبادات؛[4] از این رو، یگانگی خداوند دارای مراتب متعددی است که در نظام اعتقادی اسلامی مورد بحث قرار میگیرد.[5] جایگاه توحید در آموزههای اسلامی توحید به عنوان محوریترین باور در دین اسلام، در سراسر قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است؛ به طوری که خداوند متعال در حدود 130 آیه به صورت صریح یا ضمنی به این مسأله پرداخته است؛ حتی سورهای از قرآن با نام «سوره توحید» نازل شده که در آیه نخست آن آمده است: «بگو خداوند، یکتا و يگانه است.»[6] در روایتی از امام صادق (ع)، سبب نزول این سوره، پرسش یهودیان از پیامبر اکرم (ص) درباره ماهیت خداوند عنوان شده که این آیات پاسخی اجمالی به آن است.[7] همچنین در حدیثی از حضرت علی (ع) درباره معنای یگانگی خداوند پرسش شد؛ ایشان فرمودند: وحدانیت خداوند را میتوان به چهار شیوه تصور کرد: یکی بودن عددی در مقابل دو، که درباره خداوند محال است. واحد بودن از نوع خود مانند انسان که نوعی از حیوانات است، که این امر درباره خداوند بیمعناست. واحد بودن به معنای بیهمتا بودن، که درباره خداوند صحیح است. بساطت ذات الهی و تقسیمناپذیری آن، که این نیز درباره خداوند متعال صدق میکند.[8] معنای لغوی و اصطلاحی شرک شرک در لغت به معنای شریک قرار دادن و وجود یک چیز در دو شیء است؛ مانند حیوانیت که در انسان و اسب مشترک است.[9] در اصطلاح، شرک یعنی نسبت دادن شریک به خداوند در خصائص و مقامات الهی، در حالی که خداوند یگانه و بیمانند است؛[10] قرآن کریم در رد شرک چنین استدلال میکند: «اگر همراه با پروردگار عالم، خدایی دیگر وجود داشت، در این عالم فساد ایجاد میشد.»[11] بر اساس روایات، شرک مطلقاً به معنای شریک قرار دادن برای خداوند است؛[12] این مفهوم دارای مراتب مختلفی همچون شرک در ربوبیت است؛ بدین معنا که اگر در این عالم دو مدبّر مستقل وجود داشت، نظام عالم دچار فساد و تباهی میشد. شرک از گناهان کبیره محسوب میشود، و هر نوع از آن موجب عذاب اخروی برای معتقدان به آن است؛ در حدیثی از امام جواد (ع)، به نقل از پدر و جد بزرگوارشان، از شرک به عنوان «بزرگترین گناهان کبیره» یاد شده است.[13] جمعبندی توحید و شرک دو مفهوم متضاد در نظام اعتقادی اسلامی هستند؛ توحید، یگانگی خداوند در ذات، صفات، افعال و عبادات را بیان میکند، در حالی که شرک، نسبت دادن شریک به خداوند در هر یک از این ابعاد است؛ قرآن کریم، روایات اسلامی و دیدگاههای متفکران مسلمان، تأکید ویژهای بر اهمیت توحید و پرهیز از شرک دارند. [1] المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني ج1، ص 857. [2] معارف قرآن، مصباح یزدی، محمد تقی ج1، ص 58. [3] توحید، مطهری، مرتضی، ج1 ص 13. [4] التوحيد والشرك في القرآن الكريم، السبحاني، الشيخ جعفر ج1، ص 5. [5] التوحيد عند مذهب أهل البيت، الحسّون، علاء، ج1، ص 9. [6] اخلاص/1 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ». [7] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج85، ص 52. [8] التّوحيد، الشيخ الصدوق، ج1، ص 83. [9] المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ج1، ص 451. [10] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج10، ص 184. [11] انبیاء/22 « لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ» [12] تفسير العيّاشي، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص 255. [13] الکافی، الشیخ الکلینی، ج2، ص285.
-
احمد الحسن کیست و چه باورهایی دارد؟ پاسخ اجمالی: احمد الحسن البصری یکی از مدعیان معاصر در عرصه مهدویت است که با طرح ادعاهایی بزرگ و بیپشتوانه، خود را یمانی موعود و امام سیزدهم شیعه معرفی کرده است. بررسی دقیق سخنان و رفتارهای او نشان میدهد که نه تنها با نصوص معتبر دینی همخوانی ندارد، بلکه با اصول مسلم اعتقادی شیعه نیز در تضاد آشکار است. پاسخ تفصیلی: احمد الحسن یا احمد الحسن البصری با نام کامل احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان متولد سال1992م در بصره است او از عشیره البوسویلم یکی از عشایر طایفه صیامر در بخش مدینه واقع در منطقه شمال استان بصره است. در زندگینامه ای که به دست خود او نگاشته شده است آمده به قصد تحصیل وارد حوزه نجف شدم پس از مدتی سطح آن را بسیار نازل یافتم و مشاهده کردم که قرآن و سنت و اخلاق در این حوزه تدریس نمی شود لذا خانه نشین شده و خود به کسب علم مشغول گشتم؛ رفتن به حوزه نیز به دستور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده است که حضرت در خواب مرا امر به این کار کردند. [1] احمد اسماعیل در ابتداء کار، خود را فرستاده امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی نموده و بعدها ادعا کرد که او یمانی و مهدی اول از مهدیان دوازده گانه پس از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ او چنین می گوید که جد سومش سلمان فرزند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد. این در حالی است که به نص روایات، خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک روز و یک ماه و یک سال است، چنانکه در روایات به این امر اشاره شده است.[2] و در حال حاضر هیچ نشانه ای مبنی بر خروج خراسانی و سفیانی نیست تا بتوان خروج یمانی را تصدیق کرد. از سوی دیگر یمانی از یمن قیام خواهد کرد نه از منطقه بصره عراق همچنین بر اساس روایات یمانی مردم را به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت می کند نه به خود و اگر بیعتی نیز اخذ شود برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) اخذ خواهد شد نه برای خودش در حالی که احمد اسماعیل تنها به خودش دعوت می کند[3] و منکرانش را حتی مراجع تقلید را تکفییر می کند.[4] نکته ای که وجود دارد عدم سیادت احمد اسماعیل است او در نجف قبل از ادعا های باطلش عمامه سفید بر سر می گذاشت و به شیخ احمد معروف بود حیدر مشتت نیز بارها از او با عنوان شیخ یاد کرده است.[5] عدم سیادت او آنقدر واضح و غیر قابل توجیه است که موجب سکوت پیروانش در این مورد گشته است و هم از سوی دیگر اعتراف خانواده اش را به دنبال داشته است.[6] احمد اسماعیل ادعاهای دروغین زیادی مطرح کرده از جمله ادعا های او این موارد است:[7] 1. احمد بصری خود را چهارمین نسل از فرزندان امام زمان می داند. 2. احمد بصری خود را دارای مقام عصمت و وارث علم اهل بیت می داند. 3. احمد بصری تصریح دارد که هم سطح ائمه است. 4. علم اصول، فلسفه، منطق، رجال و سندشناسی را در امر دین بدعت می داند. 5. دادن خمس به غیر خود را حرام می داند. 6. تقلید از مراجع را جایز نمی داند و خود را تنها مرجع علوم و معارف دینی می داند. 7. کسانی که به احمد الحسن ملحق نشده اند خارج از امامت و ولایت امیر المومنین هستند. 8. احمد الحسن بیان داشته است از جمله وظایف او نسخ بعضی از احکام است. 9. احمد بصری ادعا دارد که او کسی است که بجای عیسی به صلیب کشیده شده است. [8] 10.احمد الحسن بیان داشته است که اولین از مهدیین و امام سیزدهم شیعه است.[9] در ادامه باید به این نکته اشاره کرد که در رد این ادعا ها، کتاب های متعددی توسط متفکران و مراکز فکری شیعه نگاشته شده است که از جمله آنها می توان به کتاب "ره افسانه" نوشته محمد شهبازیان، کتاب "رسول ابلیس" نوشته محمد مهدی سلمان پور و کتاب "بررسی و نقد مستندات قرآنی جریان انحرافی احمد اسماعیل" نوشته جواد اسحاقیان درچه، اشاره کرد. [1] سایت رسمی احمد الحسن / رسول ابلیس: سلمان پور، محمد مهدی، ص: 31 [2] كشف الغمة في معرفة الأئمة، المحدث الإربلي، ج2، ص962 / كتاب الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن إبراهيم، ج: 1، ص: 255 [3] همان ، ج1، ص256 [4] در مجموعه ای از پرسش ها از احمد اسماعیل سوال شده که چرا او به جای دعوت به امام زمان به خود دعوت می کند؟ او نیز به سوال کمترین اعتنایی نکرده و آن را بی پاسخ رها کرده است! (الجواب المنیر، احمد اسماعیل، ج3، ص40 – 41، س236). [5] رک: بیانیه حیدر مشتت در تاریخ 6 جمادی الثانی1424 که دوبار از احمد اسماعیل با عنوان شیخ احمد یاد کرده است؛ همچنین سخن او درباره احمد اسماعیل که گفته است:(به شیخ احمد متمسک شوید که او ادعاء می کند فرزند امام است)؛ این سخن اخیر را ناظم العقیلی در کتاب اسامری عصر ظهور ص77 از مشتت نقل کرده است. همچنین رجوع شود به: دجال البصره ، کورانی، علی ، ص 29. [6] سایت العربیه نت به تاریخ یکشنبه، 26 محرم الحرام 2008، سخنان ژنرال عبدالجلیل خلف، رئیس پلیس استان بصره در زمان قیام احمد اسماعیل. [7] ره افسانه، شهبازیان، محمد، ص: 26-28. [8] احمد موعود، علاء سالم، ص49 / البصری، احمد الحسن، المتشابهات، متشکل از ج1 تا4، ص299. [9] ره افسانه، شهبازیان، محمد، ص: 192.
-
چگونه می توان وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از روایات اهل سنت اثبات کرد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دلایل عقلی و نقلی
چگونه می توان وجود امام زمان (عج) را از روایات اهل سنت اثبات کرد؟ پاسخ اجمالی: روایات اهل سنت به ظهور فردی از اهل بیت پیامبر (ص) به نام مهدی اشاره دارند که زمین را از عدالت سرشار خواهد کرد؛ برخی از مهمترین این روایات عبارتند از: مهدی از اهل بیت است: پیامبر (ص) فرمودند: «المهدیّ منّا اهل البیت». ظهور حتمی مهدی (عج): اگر تنها یک روز از عمر دنیا باقی بماند، خدا آن روز را طولانی میکند تا مهدی قیام کند. حکومت بر عربها: پیامبر (ص) فرمودند: «دنیا به پایان نمیرسد تا آنکه مردی از اهل بیتم بر عرب حکومت کند». مهدی از نسل حضرت زهرا (س): در روایات آمده است: «المهدی من ولد فاطمه». پر کردن زمین از عدالت: حاکم نیشابوری نقل کرده است که مهدی (عج) زمین را از عدل و داد آکنده خواهد کرد. این روایات نشان میدهند که باور به ظهور مهدی (عج) در منابع اهل سنت نیز جایگاه ویژهای دارد. پاسخ تفصیلی: روایات متعددی در منابع اهل سنت مبنی بر وجود فردی از اهل بیت به نام مهدی که عالم را به عدالت خواهد رساند، وجود دارد که از باب نمونه به تعدادی اشاره خواهد شد؛ 1. پیامبر اکرم (ص) در روایتی می فرمایند: «المهدیّ منّا اهل البیت» یعنی مهدی از ما اهل بیت است[1] 2. در روایت دیگر آمده است "اگر از عمر دنیا بیش از یک روز نمانده باشد خداوند آن روز را طولانی میکند تا آنکه مردی از اهل بیتم مبعوث شود که اسم او اسم من است؛ او زمین را از قسط و عدل پر میکند همانگونه که از ظلم و جور پر شده است".[2] 3. همچنین پیامبر اکرم (ص) فرمودند "دنیا به پایان نمیرسد تا آنکه مردی از اهل بیتم بر عرب حکومت کند که اسم او اسم من است."[3] 4. در مورد حضرت مهدی(عج) در روایات اهل سنت چنین آمده است: (المهدی من ولد فاطمه)[4] یعنی مهدی از فرزندان حضرت زهرا(س) می باشد. 5. حاکم نیشابوری روایتی را نقل می کند که؛ "ساعت بر پا نمیشود تا آنکه زمین پر از ظلم و جور و تعدّی شود، سپس از اهل بیتم کسی خروج میکند که آن را پر از عدل و داد میکند همانگونه که پر از ظلم و جور شده است."[5] بر اساس این روایات بیان می گردد که از نگاه اهل سنت، ظهور فردی از اهل بیت و از فرزندان حضرت زهرا(س) امری قطعی است و او در حالی ظهور خواهد کرد که دنیا پر از ظلم و ستم شده است و حضرت عالم را همچنانکه از ظلم و ستم اشباع شده است پر از عدل و داد خواهد نمود. [1] سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج2، ص 1367 [2] سنن أبي داود، السجستاني، أبو داود، ج4، ص 106 [3] سنن الترمذي، الترمذي، محمد بن عيسى، ج4، ص 505 [4] سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج2، ص 1368 [5] المستدرك على الصحيحين، الحاكم، أبو عبد الله، ج4، ص 600 -
ترسیم مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روایات شیعه و سنی، دارای چه اشتراکاتی است؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی امام زمان (عج)
ترسیم مهدی موعود (عج) در روایات شیعه و سنی، دارای چه اشتراکاتی است؟ پاسخ اجمالی: موضوع مهدویت در میان شیعه و اهل سنت، به عنوان یک اصل اعتقادی مشترک، جایگاه ویژهای دارد و روایات متعددی در منابع هر دو مذهب به تصویرگری شخصیت و ویژگیهای امام مهدی (عج) پرداختهاند؛ در منابع شیعه و منابع اهل سنت آمده است که حضرت مهدی (عج) از نسل پیامبر اکرم (ص)، هم نام و هم کنیه با ایشان، از فرزندان امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) است؛ چهرهای نورانی، پیشانی گشاده و بینی کشیده از ویژگیهای ظاهری ایشان است؛ در منابع اهل سنت نیز از زبان حضرت علی (ع) آمده است که چهرهاش زیباست، که با توصیفات شیعه همخوانی دارد، هر دو مذهب به سن کمتر از چهل سال در هنگام ظهور، و مکان ظهور در مکه اتفاق نظر دارند؛گسترش ظلم، فساد و گرفتاری مردم در مشکلات، از شرایط اجتماعی پیش از ظهور است که در روایات شیعه و سنی به آن اشاره شده است؛ نشانهها به دو دسته حتمی و غیرحتمی تقسیم میشوند؛ نشانههای حتمی شامل خروج سفیانی، قیام یمانی، ندا از آسمان، فرو برده شدن در بیداء و کشته شدن نفس زکیه است؛ هر دو مذهب بر این باورند که حکومت امام مهدی (عج) بر پایه عدالت، قسط و گسترش حق خواهد بود و ظلم و تبعیض را از میان خواهد برد. پاسخ تفصیلی: موضوع مهدویت بعنوان یک اصل ثابت در بین شیعه و اهل سنت می باشد و روایات متعددی برای ترسیم مهدی (عج) در منابع اسلامی بیان گردیده است که در بین روایات شیعه و اهل سنت اشتراکات فراوانی دیده می شود. به برخی از مهم ترین محورهاي مشترك در ترسیم مهدی موعود (عج) اشاره می شود. به جهت اختصار به یک آدرس از منابع اهل سنت و یک آدرس از منابع شیعه اشاره می شود. نام و نسب امام مهدی(عج): در روایات متعددي ازشیعه و اهل سنت آمده است که حضرت مهدي (عج) از فرزندان رسول خدا(ص) است[1]؛ هم نام و هم کنیه با پیامبر(ص)[2]، از فرزندان امام علی(ع)[3] و از نسل فاطمه (س)[4] است. شمائل امام مهدی(عج): پیشانیاش گشاده و نورانی است و بینیاش باریک و کشیده است.[5] در روایت دیگری آمده است سیمایش همچون ماه تابان است که با مضمون چهره اش نورانی است در منابع اهل سنت آمده است[6] حضرت علی(ع) در وصف ایشان فرمودند "چهرهاش زیبا است" که می توان مضمون این روایت را در منابع سنی دید.[7] ظهور: برخی از آموزه های مشترک میان مذهب امامیه و اهل سنت عبارت هستند از حتمی بودن ظهور،[8] ظهور امام در کمتر از چهل سالگی،[9] مکـان ظهور در مکه،[10] که نشان از اشتراک در باور مهدویت دارد. زمینه های اجتماعی ظهور: گرفتار بودن در سختی و مشکلات[11] فراگیر شدن ستم،[12] این شرایط اجتماعی قبل از ظهور حضرت می باشد که شیعه و اهل سنت بر آن اتفاق نظر دارند. نشانه های ظهور: در مورد نشانه های ظهور باید گفت آنها بر دو قسم است برخی از آنها حتمی است و برخی غیر حتمی و نمی توان گفت قطعاً قبل از ظهور حضرت تحقق می یابد در مورد نشانه های حتمی باید گفت آنها عبارت هستند از: یمانی، سفیانی، نداکنندهای که از آسمان ندا در میدهد، فرو برده شدن در بیداء، کشته شدن نفس زکیه[13]. حکومت امام مهدی(عج): در مورد دوران حکومت حضرت مهدی(عج) آنچه شیعه و سنی بر آن اتفاق نظر دارند و هردو آن را نقل کرده اند، گسترش عدل و داد و تحقق عدالت در سرتاسر حکومت ایشان است.[14] [1] من لا يحضره الفقيه، الشيخ الصدوق، ج4، ص 177 - جامع الأحاديث، السيوطي، جلال الدين، ج18، ص 162 [2] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج51، ص 67 - فرائد السمطین، الحمویي الجویني، ابراهیم، ج2، ص 326 [3] الغیبه، الشیخ الطوسی، ص185، ح144 - العرف الوردی فی اخبار المهدی (چاپ شده در الرسائل العشر) سیوطی، ص 105 [4] كشف الغمة في معرفة الأئمة، الإربلي، علي بن عيسى، ج2، ص 438 - المستدرك على الصحيحين، الحاكم، أبو عبد الله، ج4، ص 601 - العرف الوردي في أخبار المهدي، السيوطي، جلال الدين، ج1، ص 42 [5] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج51، ص 90 - سنن أبي داود، السجستاني، أبو داود، ج4، ص 107 [6] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافي، الشيخ لطف الله، ج2، ص 137 - فرائد السمطین، الحمویي الجویني، ابراهیم، ج2، ص 314 [7] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج 51، ص 36 - فرائد السمطین، الحمویي الجویني، ابراهیم، ج2، ص 314 [8] كشف الغمة في معرفة الأئمة، المحدث الإربلي، ج2، ص 1108 - التنوير شرح الجامع الصغير، الصنعاني، أبو إبراهيم، ج9، ص 177 [9] كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج1، ص 316 - فرائد السمطین، الحمویي الجویني، ابراهیم، ج2، ص 124 [10] الغيبة، الشيخ الطوسي، ج1، ص 477 - كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج1، ص 285 - كنز العمال، المتقي الهندي، ج14، ص 265 [11] الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن إبراهيم، ص 285 - سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج2، ص 1340 [12] الغيبة، الشيخ الطوسي، ج1، ص 46 - المستدرك على الصحيحين، الحاكم، أبو عبد الله، ج4، ص 600 [13] الغيبة، الشيخ الطوسي، ج1، ص 437 - مصنف ابن أبي شيبة، ابن أبي شيبة، أبو بكر، ج7، ص 514 [14] الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن إبراهيم، ج1، ص 237 - البدايه والنهايه - ط احياء التراث، ابن كثير، ج6 ص 278 -
چه دلیلی بر متولدشدن امام زمان(عجل االله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ولادت و زندگی امام زمان (عج)
چه دلیلی بر متولدشدن امام زمان(عج) وجود دارد؟ پاسخ اجمالی: دلایل متعددی بر تولد امام زمان (عج) وجود دارد که شامل تصریح امام حسن عسکری (ع) بر ولادت ایشان، شهادت برخی از نزدیکان و اصحاب امام، گزارشهای تاریخی از خادمان و افراد حاضر در خانه امام، و واکنش حکومت عباسی به این موضوع است؛ علاوه بر این، برخی از مورخان و نسبشناسان اهل سنت نیز به وجود فرزند امام حسن عسکری (ع) اذعان کردهاند؛ این شواهد گویای ولادت حضرت و حضور ایشان در جامعه شیعی هستند. پاسخ تفصیلی: دلائل متعددی در موضوع تولد امام زمان (عج) وجود دارد: 1. تصـریح امام عسـکري(ع) به ولادت حضرت مهدي(عج)[1] 2. شـهادت دادن قابله ها: حکیمه خاتون به عنوان خواهر امام هادی(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع) در امر ولادت امام عصر(عجحضرت نرگس خاتون را یاری کردند و از افرادی بودند که شاهد این ولادت بابرکت بوده اند[2] و بارها به ولادت ایشان تصریح کرده است؛[3] البته عده ای از زنان در این کار به ایشان یاری رسانده اند که عبارت اند از ماریه و نسیم خادمه امام عسکری (ع)[4] و نیز کنیز سابق ابوعلی خیزرانی.[5] 3. شهادت اصحاب ائمه(ع): شـهادت اصحاب و یاران امام هادی و امام حسن عسکری(ع) بر وجود امام زمان(عج) خود دلیل دیگری بر تولد حضرت می باشد چه دیدار آنها در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) و چه دیدار آنها بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع).[6] 4. گواهی وکلاي امـام مهـدي(عج) و مطلعان از معجزات ایشان: تحقق معجزاتی برای برخی از افراد بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع) به دست امام زمان(عج) و ملاقات حضرت با این افراد خود دلیل دیگری بر تولد و وجود حضرت است.[7] 5. شـهادت خدمه، کنیزان و غلامان به رؤیت امام مهدي(عج): افراد متعددی از خدمه و حتی سایر افرادی که به خانه امام حسن عسکری(ع) رفت و آمد داشتند شهادت داده اند که فرزند امام را دیده اند.[8] 6. شـیوه برخورد حکومت وقت: برخورد حکومت عباسی خود دلیلی بر تولد و وجود امام است زیرا بعد از شهادت امام حسن عسکری(ع) معتمد دستور داد تا خانه ایشان را مورد تفتیش قرار دهند تا بتوانند حضرت حجت(عج) را دستگیر کنند؛ این خود نشان دهنده آن است که برخی از اخبار و سخنان در میان مردم و شیعیان نشان از وجود حضرت بوده است و حکومت را سخت برآشفته بود؛ در نتیجه سبب تفتیش خانه امام حسن عسکری(ع) توسط ماموران حکومتی شد.[9] دلایل دیگر: از مواردی دیگری که می توان بر ولادت امام زمان(عج) به آن استناد کرد اعتراف ابن خلکان (م 681 هجری)؛[10] ذهبی (م 748 هجری)؛[11] و .... از علمای اهل سنت بر وجود فرزند پسر برای امام حسن عسکری(ع) است. نسب شناسانی مانند؛ العمری (م حدود 460 هجری)[12] و ابن عنبه (م 828هجری)[13] نیز به ولادت امام مهدی(عج) در کتب خود اعتراف کرده اند. [1] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 328 [2] الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 234، ح 204 [3] الکافی، الشیخ الکلینی، ج 1، ص 331، ح 3 - کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 424، ح1 و ح2 [4] کمال الدین و تمام النعمه ، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 430، ح 5 - الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 244، ح 211 [5] کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج2، ص 431، ح 7 [6] الکافی، الشیخ الکلینی، ج 1، ص 329، ح 4 - همان، ص 329، ح 1 - همان، ص 331 ،ح 4 - کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 441 – همان، ص 435 – همان، ص 502 / ح 31 [7] کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 442، ح 16 [8] الکافی، الشیخ الکلینی، ج 1، ص 332، ح 13 - همان، ص 331، ح 6 - کمال الدین و تمام النعمه، الشیخ الصدوق، ج 2، ص 441، ح 12 - همان، ص 475 – همان، ص 431 / ح 8 - الارشاد، الشیخ المفید، ج 2، ص 354 – همان، ص 352 – الغیبة، الشیخ الطوسی، ص 246 – همان، ص 268، ح 231 [9] الارشاد، الشیخ المفید، ج 2، ص 336 [10] وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج 4، ص 176 [11] سیر اءعلام النبلاء، ذهبی، ج 13، ص 119، شرح حال شماره 60 [12] المجدی فی أنساب الطالبیین، علي بن محمد العلوي العمري (مشهور به ابن الصوفي)، ص 130 [13] عمدة الطالب في أنساب آل أبي طالب، جمال الدین احمد بن عنبه، ص 199 -
ویژگی های اخلاقی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه می باشد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی امام زمان (عج)
ویژگی های اخلاقی امام مهدی(عج) چه می باشد؟ پاسخ اجمالی: امام زمان(عج) به عنوان جامع تمام فضائل و کمالات، در احادیث با ویژگیهای برجستهای مانند دانش گسترده، زهد و بیاعتنایی به دنیا، عدالتگستری، بخشش و عمل به قرآن و سنت پیامبر(ص) توصیف شدهاند؛ ایشان عالمترین افراد هستند و علم به کتاب و سنت در قلبشان ریشه دارد؛ سادهزیستی و زهد ایشان در روایات به وضوح بیان شده است، همچنان که عدالتشان جهان را پر خواهد کرد؛ بخشش بیحساب و کتاب ایشان و عمل کامل به سنت نبوی از دیگر صفات ممتاز حضرت است؛ همه امامان(ع) از یک نورند و صفات اخلاقی مشترکی دارند، اما در دوران ظهور امام مهدی(عج) به دلیل تشکیل حکومت جهانی، این صفات بهویژه دانش و عدالت، جلوهای ملموستر و جهانی مییابند؛ در حکومت مهدوی، جامعه به کمال حقیقی و عمل کامل به قرآن و سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) دست مییابد و رنگ خدایی به خود میگیرد. پاسخ تفصیلی: امام زمان(عج) جامع تمام فضائل و کمالات هستند زیرا که تنها وجود مقدس ایشان است که در جایگاه معصوم هیچگونه عیب و نقصی ندارند لذا در احادیث، برخی از ویژگی های اخلاقی ایشان آورده شده است که از باب نمونه به برخی از آنها اشاره می شود: دانش گسترده: امام علی(ع) درباره ایشان فرمودند:(او دانشـمند ترین شـماست).[1] امام باقر(ع) فرمودند: علم به کتاب و سنت در قلب مهدی ما می روید همانگونه که محصول کاشته شده به بهترین شکل آن روییده می شود.[2] زهد و بی اعتنایی به دنیا: در روایات در مورد ساده زیستی و زهد حضرت امده است:(لباس او خشن و غذایش خشک است).[3] عدالت گستری: در روایات متعددي وارد شده است که:( امام مهدي(عج) جهان را از عدالت پر می سازد». رسول خدا(ص) فرمود مهدی این امت نهمین امام از سلب حسین است و شبیه ترین مردم به من است.[4] بخشـش: پیـامبر(ص) فرمودند مهدی بدون حساب کتاب و شمارش مال را عطا میکند و به افراد میدهد.[5] عمـل به قرآن و سـنت پیامبر(ص): پیامبر(ص)فرمود:(او به سـنت من عمل می کند).[6] در آخر تـذکر این نکته لازم است که امامـان همه از یک نورنـد و صـفات اخلاقی مشترکی دارنـد؛ اما گاه به مناسبت شـرایط زمانی، مکانی، و... برخی ازصـفات امامان جلوه بیشتری پیدا می کند؛ صـفت هاي شـمرده در بالا براي امام مهدي(عج) به سـبب تشـکیل حکومت جهانی، جلوه ملموس تري پیدا می کند؛ اوست که دانش و عدالت را برجهان می گسترانـد؛ عقلها راکامل و مردم را از دنیا زدگی جـدا و به کمالات حقیقی پیوند میدهد؛ درحکومت مهدوي است که جامعه رنگ خدایی می گیرد و به قرآن و سـنت پیامبر(ص) و امامان(ع) به طورکامل عمل می شود. [1] «هو اکثرکم علمًا » منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافی، شیخ لطفی الله، ج2، ص 335 - الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن إبراهيم، ص 214 [2] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافي، الشيخ لطف الله ،ج2، ص334 - كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج 2، ص 653 [3] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافي، الشيخ لطف الله، ج2، ص329 - الغيبة للنعماني، النعماني، محمد بن إبراهيم، ص 233 [4] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام ، الصافي، الشيخ لطف الله ، ج1، ص141 - كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج 1، ص 258 [5] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج 51، ص 105 [6] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافي، الشيخ لطف الله، ج 2، ص 132 -
شواهد قرآنی بر اثبات وجود امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در دلایل عقلی و نقلی
شواهد قرآنی بر اثبات وجود امام مهدي(عج) چیست؟ پاسخ اجمالی: آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارند که بر اساس تفسیر ائمه (ع)، به وجود و ظهور امام مهدی (عج) اشاره دارند. برخی از مهمترین این آیات شامل موارد زیر هستند: وارثان زمین: آیهای که میفرماید بندگان صالح وارث زمین خواهند شد، طبق فرمایش امام باقر (ع) به امام زمان (عج) و یارانش اشاره دارد. وعده خلافت الهی: آیهای که خداوند وعده حکومت به مؤمنان داده است، طبق روایت امام صادق (ع) در مورد ظهور امام مهدی (عج) است. نجات مستضعفان: آیاتی که به عزتبخشی مستضعفان اشاره دارد، بر اساس سخن امام علی (ع) درباره قیام مهدی (عج) است. نشانههای الهی: طبق روایت امام صادق (ع)، برخی از آیات قرآن به امامان (ع) و بهویژه امام زمان (عج) اشاره دارند. روز حج اکبر: از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده است که این عبارت به ظهور حضرت مهدی (عج) دلالت دارد. ایام الله: امام باقر (ع) سه روز مهم را نام بردهاند که شامل روز قیام قائم آل محمد (عج) است. بقیةالله: امام صادق (ع) توضیح دادهاند که این عنوان در قرآن به امام زمان (عج) اشاره دارد. این شواهد قرآنی نشاندهنده ارتباط عمیق آموزههای قرآن با مهدویت و مسئله ظهور امام زمان (عج) هستند. پاسخ تفصیلی: آیات متعددی در قرآن وجود دارد که ائمه(ع) در هنگام تبیین و تاویل این آیات، آنها را منطبق بر وجود مقدس امام مهدی(عج) دانسته اند که از باب نمونه به تعدادی از آنها اشاره خواهد شد: 1. و ما بعد از تورات در زبور (داود) نوشتیم که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد. [1] امام باقر(ع) در مورد (عبادی الصالحون) فرموده اند: قائم و اصحاب وي می باشند.[2] 2. خدا به کسانی از شما بندگان که (به خدا و حجّت عصر علیه السّلام) ایمان آرند و نیکوکار گردند وعده فرمود که (در ظهور امام زمان) در زمین خلافتشان دهد چنانکه امم صالح پیمبران سلف را جانشین پیشینیان آنها نمود، و دین پسندیده آنان را (که اسلام واقعی است بر همه ادیان) تمکین و تسلط عطا کند و به همه آنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل دهد که مرا به یگانگی، بی هیچ شائبه، شرک و ریا پرستش کنند، و بعد از آن هر که کافر شود پس آنان به حقیقت همان فاسقان تبهکارند.[3] امام صادق(ع) فرموده است که این آیه درباره حضرت قائم و اصحاب وي به شمار میرود.[4] 3. و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث گردانیم.[5] امام على (ع) درباره آيه: «خواستيم بر كسانى كه ناتوان نگه داشته شده بودند ···» ـ فرمودند : آنان مستضعفان خاندان محمّدند ؛ خداوند ، پس از سختى و مشقّتِ آنان ، مهديشان را مى فرستد و آنان را عزيز مى گرداند و دشمنشان را ذليل مى سازد.[6] 4. روزی که بیاید یکی از آیات پروردگارت ایمان کسانی که قبلا ایمان نیاوردهاند سودی نبخشد[7]، روایت شده است که حضرت صادق(ع) در مورد این آیه فرموده بودند:«آیات» ائمه هستند و «بعض آیات» قائم آل محمد (عج) است.[8] 5. و در بزرگترین روز حج، خدا و رسولش به مردم اعلام میدارند که خدا و رسول از مشرکین بیزارند.[9] از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده است که منظور از حج بزرگ ظهور امام زمان(عج می باشد.[10] 6. موسى را همراه آیات خود فرستادیم تا قوم خود را از ورطه ظلمانى كفر درآورده، بوادى نورانى ایمان رهبرى كند، و آنها را بروزهاى خداوندى متذكر گرداند كه در آن آیاتى است براى هر صبركننده شكرگزارى.[11] در ذیل این آیه حضرت باقر(ع) فرمودند «ایام اللَّه» سه روز است: روز قیام قائم آل محمد، روز مرگ و روز قیامت.[12] 7. آنچه خدا بر شما باقی گذارد برای شما بهتر است اگر واقعا به خدا ایمان دارید؛ و من نگهبان شما (از عذاب خدا) نیستم.[13] عمر بن زاهر گويد: مردى از امام صادق (ع) پرسيد كه به امام قائم(عج) گويند درود بر تو اى امير المؤمنين؟ فرمود: نه، اين نام را خدا مخصوص امير المؤمنين (ع) نموده، پيش از او كسى بدان ناميده نشده و پس از او هم جز كافر خود را بدان ننامد، گفتم: قربانت، چگونه به او درود گويند؟ فرمود: مىگويند: "السلام عليك يا بقيةَ الله" سپس اين آيه را خواند...[14] بر این اساس منظور از "بقیة الله" در آیه شریفه امام زمان(عج) است. نتیجه گیری بر اساس آیات قرآن کریم و تفسیر ائمه (ع)، باور به وجود و ظهور امام مهدی (عج) ریشهای محکم در آموزههای اسلامی دارد؛ این آیات نه تنها بشارتدهنده عدالت جهانی، بلکه نشاندهنده اراده الهی در برپایی حکومت صالحان هستند؛ وعده خداوند بر خلافت مؤمنان، نجات مستضعفان و ظهور شخصی که زمین را از عدل و داد آکنده میسازد، نویدی روشن برای انسانهای حقیقتجوست؛ بدین ترتیب، امام زمان (عج) نه تنها یک باور شیعی، بلکه یکی از اصول بنیادین اسلامی است که در قرآن به روشنی از آن سخن به میان آمده است. [1] انبیاء/105 «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» [2] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافي، الشيخ لطف الله، ج2، ص 32 [3] نور/55 «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» [4] منتخب الاثر فی الامام الثاني عشر علیهالسلام، الصافي، الشيخ لطف الله، ج2، ص 45 [5] قصص/5 «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» [6] الغيبة، الشيخ الطوسي، ج1، ص 184 [7] انعام/158 «یوم یاتی بعض آیات ربک لاینفع نفسا ایمانها لم تکن آمنت من قبل» [8] كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج2، ص 336 [9] توبه/3 «و اذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر» [10] تفسير العيّاشي، العياشي، محمد بن مسعود، ج2، ص 76 [11] ابراهیم/5 «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» [12] مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع)، العطاردي، الشيخ عزيز الله، ج7، ص 143 [13] هود/86 «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ» [14] الكافي، الشيخ الكليني، ج1، ص 411 -
اتفاقات و علایمی که هنگام ظهور منجی رخ خواهد داد در ادیان مختلف چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در علائم و شرایط ظهور حضرت
رجوع شود به: -
آیا در بین فرقه هاي شیعی منکر مهدویت هم وجود دارد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موعود منتظر در ادیان مختلف
آیا در بین فرقه هاي شیعی منکر مهدویت هم وجود دارد؟ پاسخ اجمالی: تمامی فرقههای شیعه، با وجود تفاوتهایی در تعیین مصداق "مهدی موعود"، به اصل آموزهی مهدویت باور دارند؛ این اعتقاد، که بر وعدهی ظهور منجی و برپایی عدالت نهایی استوار است، در جریانهای مختلف شیعی همچون زیدیه، اسماعیلیه، امامیه و کیسانیه حضور دارد؛ بنابراین، هیچیک از فرق شیعه منکر مهدویت نبودهاند، بلکه اختلاف نظرها بیشتر در مصداق این شخصیت بزرگ خلاصه میشود. پاسخ تفصیلی: شیعه در مفهوم کلی به پیروان امام علی (ع) و اهل بیت پیامبر (ص) اطلاق میشود و شامل طیف وسیعی از فرقههای اعتقادی است که همگی در برتری امیرالمؤمنین (ع) بر دیگر صحابه و شایستگی ایشان برای خلافت بلافصل پس از رسول خدا (ص) اشتراک نظر دارند.[1] در میان فرقههای شیعی، برخی از مهمترین گروهها عبارتاند از: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، واقفیه و اثنیعشریه (شیعه امامیه). اعتقاد به مهدویت در بین فرق شیعی بسیار پررنگ و بنیادین است، هرچند که دربارهی مصداق "مهدی موعود" تفاوتهایی میان این گروهها وجود دارد؛ برای نمونه، فرقهی کیسانیه که بنابر نظر مشهور پیروان "مختار ثقفی" بودند،[2] از نخستین جریانهایی در اسلام محسوب میشوند که مفهوم مهدویت را بهویژه با تعبیر «مهدی» مطرح کردند و جایگاه برجستهای برای آن قائل بودند؛[3] همچنین، در دیگر گروههای شیعه مانند زیدیه، اسماعیلیه و امامیه، اندیشهی مهدویت همواره نقشی بنیادی و تأثیرگذار داشته است.[4] در نتیجه، هیچیک از فرقههای شناختهشدهی شیعی منکر اصل مهدویت نیستند؛ هرچند که ممکن است اختلافاتی در تعیین مصداق "مهدی موعود" میان آنان وجود داشته باشد، اما در اصل اعتقاد به ظهور مهدی و تحقق وعدههای الهی در این زمینه، همگی متفقالقول هستند. [1] أوائل المقالات في المذاهب و المختارات، الشيخ المفيد، ج 1، ص 35 [2] إختيار معرفة الرجال المعروف بـرجال الكشي، الشيخ الطوسي، ج1،ص 128 [3] الفصول المختارة، الشيخ المفيد، ج:، ص 296 [4] گونه شناسـی اندیشـۀ منجی موعود در تشـیع، محمـدجـاودان، از مجموعه:گونه شناسـی انـدیشه منجی موعود در ادیان، ص.415 به نقل از کتاب مهدویت پرسش ها و پاسخ ها، نگاشته شده توسط مؤسسه آینده روشن، صفحه98 -
اعتقاد به منجی در اسلام و مسیحیت چه وجوه اشتراك وچه اختلافاتی دارد؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موعود منتظر در ادیان مختلف
اعتقاد به منجی در اسلام و مسیحیت چه وجوه اشتراك وچه اختلافاتی دارد؟ پاسخ اجمالی: اعتقاد به ظهور منجی، یکی از باورهای مشترک میان اسلام و مسیحیت است؛ هر دو دین به آمدن فردی الهی برای نجات بشر و برقراری عدالت در دوران پر از ظلم اشاره دارند؛ با این حال، تفاوتهایی نیز وجود دارد؛ در اسلام، حضرت مهدی (عج) منجی نهایی است و حضرت عیسی (ع) در زمان ظهور او برای یاریاش به زمین بازمیگردد، در حالی که در مسیحیت، مسیح خود نقش منجی و فرمانروای نهایی را ایفا میکند؛ همچنین باور به چگونگی بازگشت مسیح و نقش او در آینده جهان از دیگر موارد اختلافی میان این دو دین است. پاسخ تفصیلی: اعتقاد به ظهور منجى يا مصلح جهانى، يكى از مهمترين نقاط اشتراك میان اسلام و مسیحیت است؛ آمدن شخصی که دارای کمالات و فضائل بشری است در زمانی که جهان پر از ظلم شده است برای نجات بشریت و هدایت آنها به سمت عدالت و آبادانی یک اعتقاد مشترک بین اسلام[1] و مسیحیت[2] می باشد. خصوصیاتی که مسیحیان براي دوران ظهور مسیح و سلطنت هزارسالۀ او بیان میکنند، مانندآبادانی شهرها و برکت و فراوانی ارزاق و امنیت و ایمان و دربنـد بودن شـیطان وظالمـان،[3] همگی خصوصـیاتی هسـتندکه در روایات اسـلامی براي دوره ظهور منجی بیان شـده است؛ همچنین در منـابع مسـیحی از دورانی به نـام «دوره مصـیبت عظیم» یـاد میشود که شـباهت زیـادي به دوران آخرالزمـانی که اسلام ترسیم می کند دارد.[4] از طرفی بین اسلام و مسیحیت دربارۀ وجه آخرالزمانی حضرت عیسی(ع) و نوع عملکرد و وظایف ایشان در زمان بازگشتشان به دنیا اختلاف و تفاوت است: مسیحیت معتقد است که حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده شده و به قتل رسیده است[5] و در مقطعی از آینده زنده شده و به دنیا بازمیگردد؛[6] در حالی که خداوند در قرآن کشته شدن او را رد میکند و میفرماید: «گفتند؛ ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که درباره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شدهاند و هیچ علمى بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروى مىکنند و یقیناً او را نکشتند.»[7] سپس در آیۀ بعد تأکید دارد عیسی (ع) بهسوی خداوند رفعت کرده است.[8] همچنین بر اساس آیاتی از قرآن و تفاسیر ذیل آن، حضرت مسیح (ع) که اکنون بهسوی خداوند رفعت یافته است، در آخرالزمان به دنیا بازمیگردد؛ طبری در تفسیر خود به نام «جامع البیان عن تأویل القرآن» که از جمله قدیمیترین کتب تفسیری مسلمانان در قرن سوم هجری است، ذیل آیۀ 46 آلعمران نقل میکند: وهب گفت از ابن زید شنیدم که درباره آیه «وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِینَ» گفت: عیسی(ع) در مهد با آنان سخن گفت و به زودی با آنان هنگام قتل دجال سخن میگوید در آن زمان که به سن کهولت میرسد.»[9] در روایات شیعه نیز برای حضرت عیسی(ع) نقش مهمی در زمینهسازی حکومت منجی بیان شده است.[10] تفاوت آشکار دیگر؛ به باور مسیحیت، عیسی علیهالسلام مدیریت و فرماندهی عالم را بر عهده میگیرد و همگان را نجات میدهد و عامل برپایی حکومت آرمانی است. در سِفر مزامير - منسوب به حضرت داوود - چنین آمده است: او حكمرانى خواهد كرد از دريا تا دريا و از نهر تا اقصاى جهان. به حضور وى صحرانشينان گردن خواهند نهاد و دشمنان او خاك را خواهند ليسيد ... جميع سلاطين او را تعظيم خواهند كرد و جميع امتها او را بندگى خواهند نمود.[11] اما بر اساس متون اسلامی، عیسی در مسیر یاری مهدی (عج) علیه تمام سپاه کفر و مستبدان عالم قیام میکند تا زمینهساز حکومت مهدی موعود (عج) باشد؛ در روایتی امام محمد باقر(ع) فرمودند: «پیرو هیچ آئینی از یهود و نصرانی در روی زمین نمیماند جز اینکه پیش از وفاتش به او ایمان میآورد و او در پشت سر مهدی نماز میخواند.»[12] و یا امام صادق(ع) در روایتی ضمن اشاره به احتجاج پیامبر (ص) با عالمی یهودی میفرمایند که حضرت خطاب به آن یهودی فرمود ؛ «ای یهودی؛ از نسل من مهدی است؛ هنگامی که خروج کند، عیسی بن مریم (ع) برای یاری او نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند.»[13] همچنین بر اساس دیگر روایات، حضرت عیسی (ع) به عنوان وزیر امام عصر (عج) نقش ایفا میکنند؛ پیامبر(ص) در روایتی دیگر فرمودند عیسی (ع) مسئولیت اموال قائم (عج) را بر عهده دارد، اصحاب کهف پشت سر او نماز میخوانند و او وزیر مورد اعتماد قائم است.[14] [1] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج52، ص 2 [2] کتاب مقدس، عهد جدید، مکاشفات یوحنا، 22: 12 [3] کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل مرقس، 13: 7-30 [4] آخر زمان و ادیان ابراهیمی، محمد حسین محمدی، بخش پنجم مقایسه آخر الزمان در ادیان ابراهیمی، ص259 [5] کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل متی، 27: 35 - کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل یوحنا، 19: 23 [6] کتاب مقدس، عهد جدید، سفر اعمال رسولان، 1: 11 - کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل مرقس، 13: 26. [7] نساء/157 «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً» [8] نساء/ 158«بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً» [9] «حدثنی یونس قال، أخبرنا ابن وهب قال، سمعته - یعنی ابن زید - یقول فی قوله: ویکلم الناس فی المهد وکهلا "، قال: قد کلمهم عیسى فی المهد، وسیکلمهم إذا قتل الدجال، وهو یومئذ کهلٌ» تفسير الطبري، الطبري، ابن جرير، ج6، ص 420 [10] عن الصادق (ع): و من ذريتي المهدي إذا خرج نزل عيسى بن مريم لنصرته فقدمه و صلّى خلفه. ( إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، الشيخ حرّ العاملي، ج 5 ص 113) [11] مزامیر، 72. به نقل از «منجی موعود در ادیان ابراهیمی» دانشنامه امام مهدی(ع)، ج1 ص94 تا 116 [12] 116 إِنَّ عِیسَى یَنْزِلُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَى الدُّنْیَا- فَلَا یَبْقَى أَهْلُ مِلَّةِ یَهُودِیٍ وَ لَا نَصْرَانِیٍّ إِلَّا آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یُصَلِّی خَلْفَ الْمَهْدِی. (تفسیر القمی، القمي، علي بن ابراهيم، ج 1، ص 158) [13] یَا یَهُودِیُّ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی الْمَهْدِیُّ إِذَا خَرَجَ نَزَلَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع لِنُصْرَتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ یُصَلِّی خَلْفَه (الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1، ص 48) [14] یقبض أموال القائم علیه السلام و یمشی خلفه اهل الکهف و هو الوزیر الایمن للقائم (عج) (حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار(ع)، البحراني، السيد هاشم، ج5، ص 307) -
دیدگاه ادیان آسمانی در مورد مهدویت چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موعود منتظر در ادیان مختلف
دیدگاه ادیان آسمانی در مورد مهدویت چیست؟ پاسخ اجمالی: تمام ادیان آسمانی بر این باورند که روزی یک منجی ظهور خواهد کرد و عدالت و رستگاری را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد؛این اعتقاد در تورات، انجیل، زبور و حتی در متون مقدس دیگر ادیان مانند زرتشتیان و هندوها نیز دیده میشود؛ یهودیان او را "ماشیح"، مسیحیان "مسیح موعود" و زرتشتیان "سوشیانس" یا "سوشیانت" مینامند؛ اسلام نیز بر این باور است که آخرین منجی، امام مهدی (عج)، در زمان معین ظهور خواهد کرد و جهانی پر از عدالت را بنا خواهد نهاد؛ این باور در میان ادیان ابراهیمی پیوندی عمیق دارد و نمایانگر امید مشترک بشر به آیندهای روشن است. پاسخ تفصیلی: اعتقاد به منجی یکی از اصلی ترین اعتقادات ادیان آسمانی است و تمام افرادی که پیرو این ادیان هستند به آن اعتقاد دارند؛ در کتاب مقدس زبور[1]، تورات[2]، انجیل[3] و حتی کتاب های هندوها، زرتشتیان و برهماییان[4] نیز به ظهور منجی بزرگ جهان اشاره شده است؛ زردشتیان او را به نام "سوشـیانس" یا "سوشـیانت" می شناسند؛[5] مسیحیان او را به نام "مسیح موعود" و یهودیان او را به نام "ماشیح" می شناسند. اگر بخواهیم اعتقاد به منجی را در میان ادیان ابراهیمی شرح دهیم باید چنین گفت: مسیحیت و اسلام بر این باور هستند که روزی منجی ظهور خواهد کرد و آینده ای درخشان برای بشر رقم خواهد زد؛ بر اساس باور دینی کهنی، یهودیان معتقدند پادشاهی از نسل داوود به نـام "ماشـیح" حکومت ابدی خداوند را بر زمین مستقر خواهد کرد؛ یهودیان بر خلاف برخی از ادیان که دوران طلایی خود را در گذشته پی گرفته اند به آینده خود دل بسته اند و معتقد شده اند در آینده بر تمام عالم حاکم خواهند شد و دورانی طلایی در انتظار آنها می باشد؛ در "تلمود" بارها به منجی با نام "ماشیح" و ماموریت او اشاره شده است و نقشه خداوند برای نجات بشر با "ماشیح" صورت خواهد گرفت.[6] [1] زبور، مزمور96، ص 98 [2] کتاب مقدس عهد عتیق، زکریا، فصل9، آیه9تا11 [3] کتاب مقدس عهد جدید متّی، فصل25، آیه31 تا33 [4] حكومت جهانى مهدى(عج)، مكارم شيرازى، ناصر، ص 54 [5] اوستا کهن ترین سرودهای ایرانیان، ترجمه ی جلیل دوستخواه، ج۱ ص192 [6] مهدویت پرسش ها و پاسخ ها ، مؤسسه آینده روشن، ص 40 (به نقل از گنجینه اي از تلمود، آبراهام کوهن، ترجمه: گرگانی، ص351 ) -
دیدگاه علما در مورد تولد حضرت مهدی (عج) بعنوان فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) چیست؟
تقوی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ولادت و زندگی امام زمان (عج)
رجوع شود به:
