تقلید در اصول عقاید

[مهمان مهمان]

سلام علیکم 

مشهور است که در عقاید تقلید جایز نیست، در حالی که خیلی از اهل تشیع، این مذهب را از روی تحقیق نپذیرفته‌اند، طوریکه اهل تسنن نیز اکثرشان از روی تحقیق نپذیرفته‌اند، بلکه هر دو گروه از خانواده‌ی شان پیروی کرده است، طوریکه مثلا اگر پدر فلان شیعه، سنی می‌بود، این شخص نیز سنی می‌بود. 

حالا این مسئله مصداق چه چیزی می‌باشد؟ اگر بگوییم که مصداق استدلال است، واضح است که از روی استدلال نپذیرفته، و اگر بگوییم تقلید است، تقلید در عقاید جایز نیست، پس تشیع یک شیعه همچنانی از روی چه ملاکیست و چرا آنرا شیعه بنامیم؟ لطفا واضح بفرمایید

[محمدآبادی 85]

با سلام و احترام 

گرچه معمولاً هر فرزندی از ابتدا باورهای والدین خود را پذیرفته و دارای دین تقلیدی خواهد بود؛ اما وظیفۀ هر شخص این است که پس از رسیدن به سنّ تکلیف، تحقیق کرده و از روی دلیل متدیّن به دین باشد.

حال این تحقیق، گاهی بر اساس مطالعه و کنکاش در کتاب‌های اعتقادی است، گاهی با شنیدن ادله از افراد مورد وثوق. مهمّ این است که اگر شبهه‌ای نسبت به آموزه‌های دینش پدید آمد یا احتمال حقانیت مذهب دیگری را داد، نسبت به آن بی‌تفاوت نباشد و تا روشن‌شدن حقیقت مطلب، پیگیری نماید.

[لیندا مهمان]

سلام. چرا خدا بعصی افراد رو مسلمون آفرید؟؟

 

[مهمان مهمان]

خوب ما کسانی را داریم که از ابتدا باورهای والدین خود را پذیرفته اما پس از رسیدن به سن تکلیف هر چند معتقد به همان اعتقاد والدین است ولی اصلا دنبال دلیل و استدلال، به هیچ یک از طرق مذکور نبوده و اهمیت نداده(حالا طبق هر شرایط که بوده) سوال اساسی از این شخص هست!!؟

[محمدآبادی 85]

در 2 مهر 1401 در 09:29، مهمان مهمان گفته است:

خوب ما کسانی را داریم که از ابتدا باورهای والدین خود را پذیرفته اما پس از رسیدن به سن تکلیف هر چند معتقد به همان اعتقاد والدین است ولی اصلا دنبال دلیل و استدلال، به هیچ یک از طرق مذکور نبوده و اهمیت نداده(حالا طبق هر شرایط که بوده) سوال اساسی از این شخص هست!!؟

چنانچه در پاسخ پیشین عرض شد، اگر نسبت به باورهای خود یقین دارد، تحقیق ضرورت ندارد؛ اما اگر به شکّ و شبهه مبتلا شد، لازم است تحقیق و بررسی کند.

[محمدآبادی 85]

در 29 شهریور 1401 در 18:20، لیندا مهمان گفته است:

سلام. چرا خدا بعصی افراد رو مسلمون آفرید؟؟

 

با سلام و احترام 

خداوند افراد را مسلمان نیافریده است. برخی افراد در محیطی به دنیا آمده‌اند که زمینۀ گرایش اسلام برایشان بیشتر بوده و برخی در محیطی که سایر گرایش‌ها غلبه داشته است.

مهمّ این است که انسان نسبت به باورهای دینی تعصب نداشته و در صورت شکّ نسبت به اعتقاداتش، تحقیق کند و اگر به اشتباه‌بودن عقائد خود پی برد، آن را اصلاح کرده و مذهب صحیح را برگزیند.

[Sayeed Ayuob Mossavi مهمان]

بگذارید سوالم را اینطور مطرح کنم:

کسیکه مسلمان است باید نماز بخواند، ولی اگر عمدا نخواند باید قضاء کند، و الا فاسق است  و روز قیامت به خاطر این کار عذاب می‌شود ولی درعین حال از دایره اسلام خارج نمی‌شود

حالا سوال بنده اینست که هر مسلمان باید به یقین برسد و اعتقادات او یقینی باشد، و اگر شک و شبهه پیش آید، از راه که برایش ممکن است باید حل کند. خوب کسی که اصلا اهمیت نداد چی؟  طرف فقط از خانواده شیعه به دنیا آمده و خودش را شیعه می‌گیرد و تمام!.  ولی اصلا دنبال این نیست که آیا این اعتقاد من واقعا درسته یا نه، با عقلم جور درمیاد یا نه؟ و اگر شک و شبهه‌ای هم پیش بیاید اصلا عین خیالش نیست و اهمیت نمیدهد.
بعد شما پاسخ میدهید اگر کسی یقین دارد خوب و الا در مورد که شک و شبهه پیش می‌آید باید تحقیق کند؟ خوب بنده عرض می‌کنم وظیفه همان چیزیست که شما می‌فرمایید، ولی این شخص به این وظیفه عمل نمی‌کند(تکوینا که مجبور نیست)؟ حالا شما بفرمایید این شخص حکمش چیست؟ هر چند وظيفه‌اش مشخص است که بارها بیان فرمودید، ولی این شخص به آن وظیفه که بیان فرمودید اهمیت نمیدهد، شما بفرمایید حکم چنین کسیکه عقایدش متزلزل است ولی دنبال رفع این تزلزل نمی‌رود چیست؟ آیا چنین کسی مسلمان است؟ شیعه است؟ و یا در حکمش است؟ فاسق است؟ اصلا مسلمان نیست.؟

[ترنجیان 91]

وظیفه فرد همانطور که عرض شد تحقیق ورسیدن به یقین است اما اگر به وظیفه خود عمل نکرد ولی اتفاقا اعتقاد او صحیح بود ،از او‌پذیرفته است وحکم به فسق او نمیشود .