رفتن به مطلب

تفاوت بین بدعت و ابتکار (نوآوری) در یک جامعه چیست؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

تفاوت بین بدعت و ابتکار (نوآوری) در یک جامعه چیست؟

 

پاسخ اجمالی:

تفاوت اصلی بین بدعت و نوآوری در دین، در ریشه و روش آن‌هاست. بدعت به معنای افزودن یا کاستن از دین بدون پشتوانه‌ای از قرآن و سنت است و از نظر اسلام حرام شمرده می‌شود. در مقابل، نوآوری دینی به معنای به‌کارگیری روش‌های جدید در فهم، آموزش یا تبلیغ دین است که بر پایه اجتهاد، اصول فقه و منابع معتبر مانند قرآن و سنت انجام می‌شود. نوآوری‌های علمی و اجتهادی نه‌تنها بدعت نیستند، بلکه موجب رشد و پویایی فقه و پاسخ‌گویی به نیازهای جدید جامعه می‌شوند. تشخیص صحیح این دو مفهوم، مانع جمود فکری و انحرافات دینی خواهد بود.

پاسخ تفصیلی:

بدعت:

بدعت در لغت به معنای ایجاد و احداث است؛[1] در اصطلاح دینی، بدعت به معنی قرار دادن چیزی در دین است که هیچ ریشه‌ای در قرآن و سنت ندارد چنانچه علامه مجلسی نیز بدعت را چنین تعریف نموده است؛[2] بدین ترتیب، بدعت به عملی گفته می‌شود که فردی از روی سلیقه خود، آیینی یا رسمی را که در زمان رسول خدا(ص) وجود نداشته، به دین اضافه کند؛ همچنین بدعت می‌تواند شامل تغییر در احکام دین نیز باشد، مثلاً تبدیل یک عمل مستحب به واجب،[3] در هر صورت شکی در حرمت بدعت از نظر اسلام نمی باشد.[4]

 از ویژگی‌هایی که می توان برای بدعت بر شمرد: 1. دخل و تصرف در دین است بگونه ای که یک چیزی از دین کم شود و یا یک چیزی به دین اضافه شود؛ 2. اينكه هيچ ريشه اى در دين نداشته باشد؛ 3. به عنوان یک امر شرعی و دینی در جامعه تبلیغ و ترویج میشود.[5]

ابتکار که به معنای نوآوری می آید :

نو یا تازه عبارت از چیز یا کسی است که با اشیاء یا افراد موجود و شناخته شده تفاوت دارد مثلاً شعر نو به شعری گفته می شود که با اشعار موجود متفاوت است بنابر این نوآوری عبارت از فراهم آوردن چیزی است که در مقایسه با ساخت های ذهنی حاصل از عادت، متفاوت است به عبارت دیگر نوآوری یعنی فاصله گرفتن از عادت؛[6] نوآوری در لغت فارسی به معنای آغاز، ابتکار و انجام کاری تازه است؛[7] از این نظر، تفاوتی با واژه «بدعت» ندارد. در عربی نیز واژه «الابتکار»که به معنای نوآوری می باشد به معنای انجام کاری برای نخستین‌بار است،[8] که همان مفهوم تازگی و بی‌سابقه بودن را دارد. اما در اصطلاح، نوآوری با بدعت تفاوت اساسی دارد.

نوآوری در دین به معنای ایجاد روش‌های تازه در تبلیغ، آموزش یا فهم متون دینی است، نه افزودن چیزی به اصل دین. در این نگاه، اصول و متون دینی ثابت و تغییرناپذیرند، اما شیوه فهم و تفسیر آن‌ها می‌تواند بر اساس نیازهای زمان و جامعه تغییر کند.

و با توجه به اینکه منابع اسلامی مانند قرآن برای تحقیق،کشف و استنباط است و بیان شده از قول حضرت صادق(ع) که کلام الهی برای یک زمان و عصر معین و برای یک مردم خاص نیست لذا با بینش وسیع و عمیق می توان بر اساس اصول در دین نو آوری کرد.[9]

منظور از نوآوری مطلوب در دین، که بزرگان و علما بر آن تأکید می‌كنند، اجتهاد و پژوهش در علوم اسلامی، به‌ویژه فقه، و در قالب کتاب و سنت و آموزه‌های وحیانی و استفاده از روش صحیح پژوهش در آن عرصه‌هاست، که در اصول فقه تبیین شده‌اند؛ در این‌گونه نوآوری مجتهد به هیچ وجه مطلبی را از پیش خود به دین و فقه نمی‌افزاید، بلکه با استفاده از آموزه‌های کتاب و سنت، استنباط و برداشت جدید خود را ارائه می‌دهد و از احکام کلی و منابع استنباط، فروع جدیدی را کشف و استخراج می‌کند تا پاسخگوی نیازهای جدید باشند؛ در پرتو همین نوآوری‌های عالمانه و مجتهدانه و مبتنی بر منابع استنباط، فقه شیعه در گذر تاریخ، تحولات پرشماری را پشت سر نهاده و نوآوری‌ها در هر دورانی بر حجم و غنای فقه افزوده است تا آنجا که امروزه نمی‌توان فقه را از نظر کیفی و کمّی با فقه رایج در زمان شیخ صدوق مقایسه کرد.

در المقنع شیخ صدوق، که کتاب فقه ایشان به شمار می‌آید و حجم محدودی نیز دارد، متن روایات پس از حذف اسانید به منزلة فتاوای آن بزرگوار ارائه شده است پس از شیخ صدوق، شیخ مفید از قاعده‌های اصولی در استنباطات خود بهره گرفت و مقنعه را كه حاصل برداشت‌های ایشان از روایات است نه متن روایات، نوشت؛ از این روی، مقنعه شیخ مفید با المقنع شیخ صدوق متفاوت است. [10]

از این جهت، مخالفان اخباری‌مسلك شیخ مفید، با اینكه وی شخصیتی بس باعظمت بود و امام زمان(عج)، در توقیع خود ایشان را ستودند و تأیید کردند،[11] دربارة آن شخصیت بزرگ می‌گفتند: دو گروه به اسلام خیانت کردند؛ نخست کسانی که خلافت امیر مؤمنان(ع) را غصب کردند و دیگری شیخ مفید و كسانی همچون او که اصول را وارد مذهب شیعه کردند! این نوآوری‌ها و تحولات در فقه ادامه یافت و حتی شخصیت بزرگی چون مقدس اردبیلی با آن تقوا و تقدس بی‌نظیر، با نوآوری‌ها و تحقیقات خود بسیاری از چالش‌های فقهی را حل کرده و مسیرهای جدیدی را برای پژوهشگران حوزه فقه در دوره های بعدی باز کردند؛ پس از آن، شیخ انصاری با هوش و بینش ژرف خود تحولی بزرگ در فقه و اصول ایجاد نمود.[12]

بنابراین، نوآوری‌هایی که در فقه صورت می‌گیرد، به‌طور کامل در چهارچوب اصول علمی و اجتهاد است؛ این نوآوری‌ها به‌وسیله دقت و تعمق در قرآن و روایات به‌دست می‌آیند و همگی در راستای روش صحیح فقاهت و اجتهاد قرار دارند؛ به همین دلیل، این نوع نوآوری‌ها نه تنها مورد انتقاد قرار نمی‌گیرند، بلکه از افتخارات علمای اسلام محسوب می‌شوند و تفاوت آشکاری با بدعت دارد.

تشخیص صحیح تفاوت بین این دو مفهوم (بدعت، نوآوری) از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا در برهه ای از زمان دیده شده است که برخی از جریان های اسلامی چنان دچار جمود فکری شده اند که هر امر نو و جدیدی را بدعت دانسته اند و استفاده از وسایل مدرن را به این دلیل که در دوره رسول خدا(ص) وجود نداشته است ممنوع می دانسته اند؛ برای نمونه می توان به گروه "اخوان التوحید" اشاره کرد که معتقد بودند  صنایع جدید همچون تلگراف و تلفن، ماشین و هواپیما ابزار شیطان اند.[13]

بنابراین، می توان اینگونه گفت که تفاوت اساسی بین بدعت و نوآوری در دین در ریشه و روش آنهاست؛ بدعت افزودن یا کم کردن چیزی در دین بدون ریشه در قرآن و سنت است؛ در حالی که نوآوری، بر اساس اصول و منابع دینی (مانند قرآن و سنت) و با استفاده از روش‌های صحیح اجتهاد و پژوهش صورت می‌گیرد تا پاسخگوی نیازهای جدید باشد؛ جمود فکری و عدم پذیرش نوآوری‌های منطبق با اصول دینی، می‌تواند منجر به آسیب‌های جدی در دین و جامعه شود، همانطور که در مثال اخوان التوحید دیده شد؛ بنابراین، تشخیص صحیح بین بدعت و نوآوری امری ضروری و حیاتی است.

 

 

[1] مجمع البحرین، الطریحی النجفی، فخرالدین، ج1، ص164 - تهذیب اللغة، الأزهری، محمد بن أحمد، ج2، ص142

[2] بحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج74، ص202

[3] فرهنگ شیعه، خطیبی کوشکک، محمد، ص153

[4] عوائد الايام ، النراقي، المولى احمد، ص111 

[5] بدعت( معیارها و پیامدها)، بیاتی، جعفر، ص41 

[6] مقاله نوع آوری چیست، گنجی، حمزه، ص1

 [7]لغت نامه،  دهخدا، علی اکبر ،ج14، ص 22767

[8] تاج العروس من جواهر القاموس ، المرتضى الزبيدي ، ج6، ص113  /  مجمع البحرين، الطريحي النجفي، فخر الدين، ج: 1، ص: 233 / تفسير التبيان ، الشيخ الطوسي، ج9، ص497

[9] مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج 3، ص 199- 201

[10] بهترین ها و بدترین ها از دیدگاه نهج البلاغه، مصباح یزیدی، محمد تقی، ص279 

[11] ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ج5، ص177

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...