رفتن به مطلب

امام صادق(ع) کیست و چگونه توصیف شده است؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

امام صادق(ع) کیست و چگونه توصیف شده است؟

پاسخ اجمالی:

امام جعفر صادق (ع)، ششمین امام شیعیان و بنیان‌گذار مکتب جعفری، در سال ۸۳ هجری قمری در مدینه متولد شد. ایشان فرزند امام باقر (ع) و از برجسته‌ترین چهره‌های علمی و معنوی اسلام بود که با زهد، عبادت، و علم گسترده‌اش شناخته می‌شد. امام صادق (ع) نقش مهمی در پایه‌گذاری فقه اسلامی داشت و بسیاری از بزرگان اهل سنت از ایشان روایت کرده‌اند. در برابر ظلم بنی‌امیه و بنی‌عباس، با صلابت و حکمت ایستادگی کرد و مبارزه‌ای فرهنگی و اعتقادی را پیش برد. سرانجام در سال ۱۴۸ هجری قمری به دست منصور دوانیقی مسموم و به شهادت رسید و در بقیع به خاک سپرده شد.

پاسخ تفصیلی:

حضرت امام جعفر صادق (ع)، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. بیشتر منابع تاریخی، ولادت ایشان را در روز هفدهم ربیع‌الاول سال ۸۳ هجری قمری دانسته‌اند؛[1] هرچند برخی روایت‌ها به سال ۸۶ هجری، ماه رجب، و روز جمعه یا دوشنبه اشاره دارند.[2] همچنین در برخی نقل‌ها، روز سه‌شنبه هشتم ماه رمضان به عنوان زمان تولد ایشان ذکر شده است. [3]

نام مبارک او «جعفر» و مشهورترین کنیه‌اش «ابوعبدالله» است؛ لقب معروف و بی‌همتای ایشان «صادق» می‌باشد؛[4] هر چند القاب دیگری نیز مانند «صابر»، «فاضل»، «طاهر»، «قاهر»، «باقى»، «كامل»، «منجى» و «فاطر» برای ایشان بر شمرده اند.[5]

در روایتی از امام سجاد (ع)، ایشان پس از معرفی امام باقر (ع) به‌عنوان شکافنده علم، امام جعفر صادق (ع) را امام پس از او معرفی می‌کنند و می‌فرمایند که وی در نزد اهل آسمان‌ها به نام «صادق» شناخته می‌شود. در پاسخ به تعجب حاضران از این لقب خاص، امام سجاد (ع) به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) استناد می‌نمایند که در آن، حضرت رسول (ص) ضمن تأکید بر صداقت امام صادق (ع)، از ظهور فردی با نام مشابه در نسل او خبر داده‌اند که به‌دروغ ادعای امامت خواهد کرد و نزد خداوند به عنوان «جعفر کذاب» شناخته می‌شود. این روایت، ضمن تبیین جایگاه ممتاز امام صادق (ع)، ناظر به پیشگیری از انحرافات آتی در مسیر امامت است.[6]

پدر بزرگوارش حضرت امام باقر (ع) و مادر گرامی‌اش «ام فروه» دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر است؛ [7] مسعودى درباره مادر امام صادق (ع) مى‌نويسد: وى از پرهيزگارترين زنان زمان خود بود و احاديث زيادى از على بن حسين (ع) روايت كرده است؛ امام (ع) درباره وى فرمودند مادرم از بانوان مؤمن، باتقوا و نيكوكار بود و خداوند نيكوكاران را دوست مى‌دارد. [8]

در مورد سیما و چهره نورانی امام ذکر شده است، امام صادق (ع) مردى معتدل و متوسط القامه، زيباروى، خوش سيما و داراى موى سياه و مجعّد بود و وسط استخوان بينى‌اش كمى برجستگى داشت. قسمت بالاى پيشانى‌اش خالى از مو و نازك پوست بود و بر گونه‌اش خالى مشكين و در بدنش چند خال سرخ وجود داشت.[9]

مالک بن انس می‌گوید: امام جعفر صادق (ع) همواره یا روزه‌دار بود، یا نماز می‌خواند، یا ذکر می‌گفت؛ او از زاهدان و عابدان بزرگ و خداترس بود. در سفر حج، هنگام گفتن «لبیک»، از شدت خشیت الهی صدایش بند آمد و نزدیک بود از مرکب بیفتد. وقتی به او گفتم ناگزیر از گفتن «لبیک» هستید، پاسخ داد: چگونه جسارت کنم و بگویم «لبیک»، در حالی که بیم دارم خداوند پاسخ دهد: «لا لَبَّيْكَ وَ لا سَعْدَيْك».[10]

الشبلنجی امام صادق (ع) را دارای مناقبی فراتر از شمارش و موجب شگفتی اهل اندیشه می‌داند. ابن خلکان نیز او را از امامان دوازده‌گانه و بزرگان اهل بیت (ع) معرفی کرده و لقب "صادق" را به سبب راستگویی‌اش دانسته است؛ فضیلت او چنان است که از توصیف بی‌نیاز است.[11]

شیخ مفید می‌گوید: امام جعفر صادق (ع) جانشین پدرش امام باقر (ع) و برترین فرزند او بود. جایگاه علمی و اجتماعی‌اش در میان مردم عام و خاص بی‌نظیر بود. دانش گسترده‌ای از او نقل شده که موجب شهرت جهانی‌اش شد. هیچ‌یک از عالمان خاندانش به اندازه او حدیث نقل نکرده‌اند و شمار راویان مورد اعتماد از او به چهار هزار نفر می‌رسد. [12]

مکتب امام صادق (ع) نقش بنیادینی در شکل‌گیری فقه اسلامی داشته و بسیاری از پیشوایان مذاهب چهارگانه اهل سنت در تدوین مبانی فقهی خود از این سرچشمه بهره‌مند شده‌اند. ابن ابی‌الحدید این مکتب را منشأ علوم فقهی مذاهب اربعه می‌داند و ابونعیم اصفهانی نیز با اشاره به روایت‌گری گروهی از تابعین و برجستگان فقه اسلامی از امام صادق (ع)، بر تأثیر گسترده ایشان در میراث حدیثی و فقهی اهل سنت تأکید می‌ورزد؛ حتی مسلم بن حجاج در صحیح خود از ایشان روایت کرده و به آن استناد نموده است.[13]

امام جعفر صادق (ع) بخش مهمی از عمر و دوران امامت خود را در عصر حاکمیت بنی‌امیه، به‌ویژه شاخه بنی‌مروان، سپری کرد؛ دورانی که با استبداد و ظلم گسترده نسبت به امت اسلامی و پیروان اهل‌بیت (ع) همراه بود.[14] با وجود اینکه زمینه برای قیام سیاسی یا نظامی فراهم نبود، امام هرگز در برابر فساد و ستم سکوت نکرد و با صراحت، مشروعیت نظام اموی را زیر سؤال برد؛ امام صادق (ع) با صراحت و قاطعیت، هرگونه همکاری با حکومت بنی‌امیه را نفی می‌کرد و آنان را غاصبان حقوق اهل‌بیت (ع) می‌دانست. در پاسخ به یکی از کارگزاران این حکومت، که درباره جایگاه عمل خود پرسید، حضرت فرمودند: اگر امثال شما دست یاری به آنان نمی‌دادند، بنی‌امیه هرگز توانایی سلب حقوق ما را نداشتند..[15]

این مواضع، بخشی از منظومه فکری امام صادق (ع) در مبارزه فرهنگی و اعتقادی با ظلم و دفاع از حق در جامعه اسلامی است.

پس از سقوط بنی‌امیه و استقرار حکومت بنی‌عباس، فشار سیاسی و امنیتی بر امام جعفر صادق (ع) شدت یافت. بنابرآنچه مرحوم سید بن طاوس، از موارد احضار امام  توسط منصور دوانیقی ذکر می کند به نظر می آید  منصور چندین بار امام را  از مدینه  خارج کرده و او را به نزد خود فرا می خواند؛ گاه در مسیر حج در ربذه، و بارها در کوفه و بغداد.[16]

با وجود فشارهای سیاسی و تهدیدهای منصور دوانیقی، امام صادق (ع) با حکمت و استواری، مبارزه‌ای فرهنگی و اعتقادی را پی‌ریزی کرد که مشروعیت خلافت عباسی را به چالش کشید. منصور که امام را «استخوانی در گلوی خلافت» می‌خواند، در دیداری با لحنی هشدارآمیز، ایشان را به سکوت در برابر غالیان فراخواند و خواستار انصراف از ادعای حق خلافت شد. وی با اشاره به جایگاه والای امام در میان مردم حجاز، نگرانی خود را از نفوذ معنوی ایشان ابراز کرد. امام صادق (ع) در پاسخ، با بیانی ژرف و معرفتی عمیق، مقام خود را تبیین نمود؛ پاسخی که منصور را به حیرت واداشت و بار دیگر بر ناتوانی خلافت در مواجهه با اقتدار علمی و معنوی امام گواهی داد.[17] این رخداد، نمادی از مقاومت علمی و معنوی امام صادق (ع) در برابر سلطه سیاسی عباسیان و تبیین جایگاه حقیقی اهل‌بیت (ع) در تاریخ اسلام است.

سرانجام، منصور به‌وسیله انگور زهرآلوده، امام صادق (ع) را مسموم کرد؛ این امام مظلوم در سال ۱۴۸ هجری قمری، در سن ۶۵ سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در قبرستان بقیع و در جوار سایر ائمه بقیع (امام حسن (ع)، امام سجاد (ع) و امام‌ باقر (ع) ) به خاک سپرده شد. [18] در مورد زمان شهادت امام صادق (ع)، گروهی ماه شوال و دسته‌ای دیگر روز ۲۵ رجب را بیان کرده‌اند.[19]

 

 

 

[1] مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج3، ص399  

[2] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، الفتّال النيشابوري، ابو علي، ج1، ص212  

[3] الفصول المهمه فی معرفه الائمه، المالکی المکی، علی بن محمد بن احمد، ج2، ص910  

[4] مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج3، ص400  

[6] الخرائج و الجرائح،  الراوندی، قطب الدین، ج1، ص268

[7] الکافی، الشیخ الکلینی، ج1، ص472

[8] تاریخ زندگانی امام صادق، رفیعی، علی، ص12

[9] همان، ص13

[10]  الخصال، الشيخ الصدوق، ج1، ص167

[11]  الإمام الصادق عليه السلام، الشيخ محمد حسين المظفر، ج1،ص72

[12] مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع)، العطاردي، الشيخ عزيز الله، ج1، ص20

[13]  الإمام الصادق عليه السلام: قدوة و أسوة، المدرسي، السيد محمد تقي ، ص19

[14] امام صادق عليه السلام الگوی زندگی،  حبيب‌‌الله احمدي‌‌، ص170

[15] وسائل الشيعة - ط الإسلامية، الشيخ حرّ العاملي، ج12، ص144

[16] مهج الدعوات و منهج العبادات، السيد بن طاووس، ص361

[17] مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع)، العطاردي، الشيخ عزيز الله، ج1، ص300

[18] الکافی، الشیخ الکلینی، ج1، ص472 /  الارشاد، الشیخ المفید، ج2، ص180

[19] بحار الانوار، العلامه المجلسی، ج47، ص1  

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...