کارشناس عقائد کریمی 0 ارسال شده در 20 مهر 1404 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر 1404 مواسات به چه معنا است و مواسات در عزاداری امام حسین(ع) چگونه ظهور و بروز پیدا می کند؟ پاسخ اجمالی: مواسات از ریشه «أسو» به معنای همدردی، همراهی و شریک کردن دیگران در داشتههای خود است. در فرهنگ اسلامی، مواسات مالی آن است که انسان از نیازهای ضروری خود ببخشد، نه فقط از مازاد دارایی. روایات اسلامی، بهویژه از امیرالمؤمنین (ع)، مواسات را در قالب کمک به مؤمنان همعقیده، مقدم داشتن دینداران بر خود، و مساوات در دارایی با اهل ایمان تبیین کردهاند. در جنگ احد، فداکاری علی (ع) نمونهای عملی از مواسات با جان بود. در کربلا نیز یاران امام حسین (ع) با جان خود مواسات کردند؛ از جمله حرّ، عباس (ع)، نافع و عابس. عزاداری شیعیان در عاشورا، پرهیز از خوردن و سینهزنی، نیز جلوهای از مواسات با امام مظلوم است که ریشه در معرفت و همدلی دارد. پاسخ تفصیلی: مواسات از ریشه «أسو» و به معنای بخشیدن از مال خود و شريك کردن دیگران در داشتههای خود است.[1] مواسات از نظر مالی نیز در جايى است كه شخص از كفاف (مورد نياز) خود به كسى ببخشد و اگر از اضافه بر كفافش بدهد، مواسات نيست. [2] مواسات در روایات كاربرد «مواسات» در احاديث اسلامى ، منطبق بر ريشه لغوى آن است و مواسات به کار رفته در روایات گاهی به صورت مطلق[3] و در بسیاری نیز مواسات در مال و معاش و دارایی میباشد. [4] ممکن است روایات مطلق اشاره به معنای عام مواسات یعنی یاری و کمک با مال و جان و آبرو و ... داشته باشد و روایات مواسات مالی، اشاره به مصداق روشن و مهم مواسات یعنی کمک مالی به محرومین داشته باشد. برخی روایات شیعی، به تبیین دقیقتر اصل مواسات و ابعاد اجتماعی و ایمانی آن پرداختهاند. در یکی از این روایات، امیرالمؤمنین (ع) چنین میفرماید: «تو را فرمان میدهم که در آنچه خداوند به تو روزی داده و تو را در آن بر دیگران برتری بخشیده، با برادرانی که در تصدیق پیامبر (ص) و من، و در اطاعت از ما با تو همعقیدهاند، مواسات ورزی؛ فقرشان را برطرف سازی، شکستگی زندگیشان را جبران نمایی. با کسانی که در ایمان همرتبه تو هستند، در آنچه داری مساوی باش، و آنان که در دین بر تو برتری دارند، در بهرهمندی از داراییات بر خود مقدم دار؛ تا خداوند بداند که دین او نزد تو از مال و داراییات عزیزتر است، و اولیای الهی نزد تو از خانوادهات گرامیترند.» [5] در روایت دیگری، أصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین (ع) درباره شیوه تحقق مواسات و مساوات پرسش میکند. حضرت در پاسخ میفرماید: «در هر آنچه خداوند به تو روزی کرده، با برادر مؤمنت مواسات کن و او را محروم نساز. او را در دینش مورد آزمون قرار مده؛ و اگر آزمودی و دریافت کردی که ایمان حقیقی و توحید خالص دارد، باید در تمام داراییات – چه اندک و چه فراوان، قدیمی باشد یا جدید – با او به مساوات رفتار کنی.» [6] نمونهای عملی از مواسات در سیره امیرالمؤمنین (ع) را میتوان در جنگ احد مشاهده کرد. آنگاه که شمشیر حضرت شکست، پیامبر اکرم (ص) شمشیر خود، «ذوالفقار»، را به او سپرد. علی (ع) با رشادت تمام از پیامبر دفاع کرد، تا جایی که بنا بر نقل برخی مورخان، بیش از شصت زخم بر سر، صورت و بدن او وارد آمد. در همین لحظه، فرشته وحی خطاب به پیامبر (ص) گفت: «ای محمد! معنای حقیقی مواسات همین است.» پیامبر نیز فرمودند: «علی از من است و من از اویم.» جبرئیل افزود: «و من نیز از هر دوی شما هستم.» [7] از مجموع منابع لغوی و روایی چنین استفاده میشود که انسان «مواسی» کسى است که با دیگران همدردى و همراهی دارد، خود را در رنج و غم دیگران شریک میداند، با مال و جان از آنها دفاع میکند و میان خود و دیگران فرقى نمیگذارد. مواسات با جان در واقعه کربلا مهمترین و سختترین نوع مواسات و همراهی با گرفتاران، مواسات با جان است. در شب عاشورا حضرت سیدالشهدا«علیه السلام» پس از آنکه مطمئن شد گروه باقیمانده بر یاری او مصمم هستند، فرمود: «مَن واسانا بِنَفسِهِ کانَ مَعَنا غَداً فِى الجَنانِ نَجیاً مِن غَضَبِ الرَّحمانِ»[8] و جانهایی را که برای حمایت از عقیدهاش نیازمند بود و یاران باقیمانده را «مواساتکننده با جان» خطاب کرد. همراهی تا پای جان در کربلا جلوههای زیبایی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود. وقتی حُر بن یزید ریاحی توبه کرد، نزد امام«علیه السلام» آمد تا جان خود را فداى امام«علیه السلام» کند و چنین گفت: «آمدهام تا با جانم با شما مواسات کنم و جانم را در راه شما فدا کنم.» [9] او ادعای خود را در عمل ثابت کرد. این نوع از مواسات، اوج ایثار و فداکاری است؛ یعنی انسان جان خود را در راه حق و برای یاری مظلومان تقدیم کند. اوج جلوه مؤاسات را حضرت اباالفضل در کنار برادر بـزرگوارشان امـام حـسین (ع) از خود نشان داد. آن حضرت فدایى برادر خود بود تا آنجا که از این خصلت برجسته و جوانمردانه، در زیارتنامه ایشان چنین یاد شده است: «السَّلَامُ عَلَی أَبـِی الْفـَضْلِ الْعَبَّاسِ بـْنِ أَمـِیرِ الْمـُؤْمِنِینَ الْمُوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ الْآخِذِ لِغَدِهِ مـِنْ أَمـْسِهِ الْفَادِی لَهُ الْوَاقِی السَّاعِی إِلَیهِ بِمَائِهِ الْمَقْطُوعَةِ یدَاهُ....»[10] سـلام برابوالفضل العباس که جـان خـود را در راه برادرش فدانمود، از امروز خـود بـرای فردای (قیامت) توشه ساخت، پاسدار حسین (ع) بود، در اجرای فرمانش برای سـیراب سـازی خاندانش کوشید ودر این راه دو دستش قـطع شـد. در روایتی دیگر، «مسمع» از یاران امام صادق (ع) نقل میکند که در ایام عزای امام حسین (ع)، از خوردن غذا خودداری میکرد تا آثار اندوه و همدردی با مصیبت امام در چهرهاش نمایان شود؛ امام صادق (ع) نیز این رفتار را تحسین کرده و برای او دعا فرمودند؛[11] این عمل، نوعی مواسات با امام مظلوم کربلا بود؛ همدلیای که از دل سوختهی یک شیعه برمیخیزد. بر همین اساس، عزاداری شیعیان برای امام حسین (ع) نیز جلوهای از مواسات است؛ آنان در روز عاشورا، گاه از خوردن و آشامیدن پرهیز میکنند، یا با اعمالی سینه زنی و زنجیر زنی (در چارچوب شرعی و عقلانی)، یاد تشنگی، گرسنگی و زخمهای حضرت را زنده نگه میدارند؛ این رفتارها، اگر با نیت خالص و در مسیر همدلی با مظلومیت سیدالشهداء (ع) باشد، دارای ارزش معنوی و استحباب شرعی است. مواسات با امام حسین (ع)، نهتنها یک عمل احساسی، بلکه یک پیوند عمیق معرفتی و ایمانی است؛ پیوندی که شیعه را به حقیقت عاشورا نزدیکتر میکند و روح او را با روح ایثار و فداکاری اهل بیت (ع) همسو میسازد. [1] «والمُوَاسَاة: الْمُشَارَكَةُ والمُساهَمة فِي الْمَعَاشِ وَالرِّزْقِ» لسان العرب، ابن منظور، ج14، ص 35 / مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین، ج۱، ص۷۶ / تاج العروس، زبیدی، محمد مرتضی، ج۳۷، ص۷۶. [2] مجمع البحرین، طریحی، فخرالدین، ج۱، ص۷۶. [3] الكافي- ط الاسلامية، الشيخ الكليني، ج2، ص145. [4] الخصال، الشيخ الصدوق، ج2، ص351. تفسير الإمام العسكري ، المنسوب الى الإمام العسكري، ص175 / الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1، ص238 [5] [6] الهداية الكبرى ، الخصيبي، حسين بن حمدان ، ص:440 [7] تفسير القمي، القمي، علي بن ابراهيم، ج1، ص:116 [8]موسوعة کلمات الامام الحسین، شریفی محمود، ص: 399. [9] تاريخ الأمم و الملوك، الطبري، ابن جرير، ج5، ص: 428 [10] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج: 45، ص: 66. [11] كامل الزيارات، ابن قولويه القمي، ص 108 وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده