کارشناس عقائد کریمی 0 ارسال شده در 7 مهر 1404 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر 1404 امام حسین(ع) با شهادتشان به بالاترین درجه کمال رسیده اند، پس چرا شیعیان در عزای ایشان گریه می کنند؟ پاسخ اجمالی: گرچه امام حسین(ع) با شهادت خود به بالاترین درجات قرب الهی رسیدند و از این جهت جایگاهشان مایه افتخار و شادی است، اما گریه شیعیان بر ایشان از سر اندوه بر ظلمهای عظیمی است که بر آن حضرت و اهل بیتش روا داشته شد؛ این گریه، هم نشانه محبت و هم اعلام همراهی با مظلوم و بیزاری از ظالم است، و در روایات فراوانی به فضیلت آن تأکید شده است؛ بنابراین، عزاداری برای امام حسین(ع) هم جنبه انسانی و عاطفی دارد و هم جنبه دینی و اجتماعی. پاسخ تفصیلی: شهادت جانسوز امام حسین(ع) را میتوان از دو منظر بنیادین مورد توجه قرار داد؛ نخست، جنبه مصائب و مظالمی است که بر آن حضرت و اهل بیت گرامیاش روا داشته شد؛ مصائبی که نهتنها وجدان انسانی را متأثر میسازد، بلکه در آموزههای دینی نیز به سوگواری و ابراز اندوه نسبت به آنها توصیه شده است؛ گریه بر امام حسین(ع) در روایات، نه صرفاً واکنشی احساسی، بلکه تجلی معرفت و پیوند قلبی با حقیقت عاشورا تلقی شده است؛ در ادامه، به برخی از روایات معتبر در این زمینه اشاره میشود: امام رضا(ع) میفرمایند: «هر کس مصائب ما را بازگو کند و بر آن بگرید و دیگران را نیز به گریه وادارد، در روزی که چشمها گریانند، چشم او گریان نخواهد بود.» [1] این روایت، گریه را نه تنها نشانه همدردی، بلکه مایه نجات در قیامت معرفی میکند. امام صادق(ع) نیز در بیانی نورانی میفرمایند: «هر کس حالت گریه بر امام حسین(ع) داشته باشد، از اهل بهشت است.» [2]این سخن، گریه را به مرتبهای از ایمان و اتصال با ولایت ارتقاء میدهد. همچنین از امام رضا(ع) نقل شده است: «برای کسی چون حسین(ع) باید گریست و گریان بود.» [3] این تعبیر، عظمت شخصیت امام حسین(ع) و جایگاه والای مصیبت او را یادآور میشود؛ بنابراین، گریه بر سیدالشهدا(ع) نهتنها واکنشی عاطفی، بلکه نوعی معرفت ورزی و مشارکت در نهضت عاشوراست؛ نهضتی که تا همیشه، وجدانهای بیدار را به تأمل، تحول و تعهد فرا میخواند. نکته قابل توجه دیگر اینست که شهادت، دو بُعد دارد: یکی بُعد الهی و آسمانی، و دیگری بُعد اجتماعی و انسانی؛ از منظر الهی، شهید از رسیدن به مقام قرب الهی شادمان است و هیچ تردیدی در این شادی نیست؛ همانطور که حضرت علی (ع) میفرمایند:«به خدا قسم هیچ اتفاق ناخوشایند یا غیرمنتظرهای برای من رخ نداده است؛ بلکه همان چیزی رخ داده که آرزویش را داشتم؛ من به خواستهام که شهادت بود، رسیدم؛ حال من مانند کسی است که در تاریکی شب به دنبال آب میگردد و ناگهان چشمهای زلال پیدا میکند؛ مانند جویندهای که به مطلوب خود دست یافته است.» [4] مرحوم سید بن طاووس نیز در این زمینه میگوید: اگر اطاعت از قرآن و سنت واجب نبود که ما را به سوگواری و ابراز اندوه در برابر از دست رفتن نشانههای هدایت و گسترش گمراهی فرمان دادهاند در برابر این نعمت بزرگ، لباس شادی و بشارت میپوشیدیم؛ اما چون خداوند روز قیامت، راضی به گریه و ناله در این مصیبت است، ما نیز جامه اندوه بر تن کردیم، با اشک انس گرفتیم، و به چشمان خود گفتیم: «پیاپی گریه کنید»، و به دلهایمان گفتیم: «همچون مادران داغدیده ناله سر دهید»، چرا که امانتهای پیامبر مهربان (ص) در روز جنگ بیرحمانه مورد هجوم قرار گرفتند. [5] بنابراین، شهادت هم بُعد فردی دارد و هم بُعد اجتماعی؛ در بُعد فردی، شهید به مقام قرب الهی رسیده و از جایگاه خود نزد خداوند شادمان است؛ اما در بُعد اجتماعی، شهادت نشانه ظلمی بزرگ است که بر انسانهای پاک روا داشته شده، و همین امر موجب اندوه و سوگواری میشود؛ گریه و ناله در این مصیبت، نهتنها نشانه تأیید راه شهید و همراهی با اوست، بلکه اعلام بیزاری از دشمنان و انزجار از ظلمی است که بر او وارد شده است؛ [6] افزون بر این، گریه و ناله نشانهای از پیوند عاطفی میان انسان و شهید است؛ واکنشی طبیعی در برابر مصیبتی که بر عزیزان انسان وارد میشود، و بیانگر محبت و علاقهای است که نسبت به مظلومان در دل انسان وجود دارد. [1] (ومن ذكر بمصابنا فبكى و أبكى لم تبك عينه يوم تبكي العيون) – الأمالي، الشيخ الصدوق، ص 131 [2] كامل الزيارات، ابن قولويه القمي، ص 105 [3] ( فعلى مثل الحسين فليبك الباكون) - وسائل الشيعة، الشيخ حرّ العاملي، ج10، ص 394 [4] ( و الله ما فجانی من الموت وارد کرهته و لا طالع انکرته و ما کنت الا کقارب ورد و طالب وجد) - نهج البلاغة، السيد الشريف الرضي، ص 378 - نامه 23 [5] اللهوف على قتلى الطفوف، السيد بن طاووس، ص 4 [6] قیام و انقلاب مهدی، مطهری، مرتضی، ص 118-121 وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده