کارشناس عقائد نوری زاده 0 ارسال شده در 2 مهر 1404 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر 1404 دیدگاه قرآن کریم در رابطه با عزاداری چیست؟ پاسخ اجمالی: عزاداری از نگاه قرآن کریم، دارای ریشهای محکم و تأیید شده است؛ این امر در قالب سوگواری پیامبران، همچون گریه حضرت یعقوب در فراق یوسف، و نیز از طریق مفاهیمی چون تعظیم شعائر الهی و مودت نسبت به اهل بیت(ع)، مورد توجه و تأکید قرار گرفته است؛ قرآن نهتنها نقلکننده عزاداری پیامبران است، بلکه آن را جلوهای از تقوا، محبت و ولایت میداند؛ بنابراین، عزاداری در مصیبت اولیاء الهی مصداقی روشن از شعائر الهی و نشانهای از محبت و پیروی از اهل بیت(ع) است. پاسخ تفصیلی: در ابتدا باید دانسته شود که عزاداری ریشه قرآنی دارد و قرآن کریم عزاداری انبیاء را نقل نموده است که به برخی از آنها اشاره مینماییم: سوگواری حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف: هنگامیکه فرزندان حضرت یعقوب، حضرت یوسف را با خود به صحرا بردند و او را درون چاه افکندند و به دروغ به پدر خود گفتند که یوسف را گرگ بلعیده است، حضرت یعقوب با اینکه یقین به سخن آنها نداشت و در کشته شدن فرزندش یوسف شک داشت، اما به جهت فراق او، آنقدر گریست تا چشمانش نابینا شد.[1] گریههای حضرت یعقوب در فراق فرزندش یوسف آنقدر زیاد بود که سایر فرزندان به ستوه آمده بودند و به پدر خود اعتراض کردند[2]؛ حضرت یعقوب در پاسخ به آنها فرمود: من غم و اندوهم را نزد خدا میگویم و شکایتم را به او میکنم، و من چیزهایی را میدانم که شما نمیدانید.[3] زمخشری، از علمای بزرگ اهلسنت، چنین روایت کرده است: رسولالله (ص) از جبرائیل در مورد مدت گریه کردن حضرت یعقوب سؤال کردند و جبرائیل پاسخ داد: هفتاد سال حضرت یعقوب در حال گریستن بوده است؛ همچنین هنگامیکه حضرت در مورد پاداش این سوگواری سؤال نمودند، جبرائیل پاسخ داد: ثواب این سوگواری برابر است با پاداش صد شهید.[4] تعظیم شعائر الله، نشانه تقوا: خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «هر کس شعائر الهی را بزرگ بشمارد، این عمل او برگرفته از تقوای وی میباشد».[5] در مورد تعریف شعائر الله، علمای شیعه و اهلسنت مطالبی را مطرح کردهاند که به برخی از آنها میپردازیم: ابن منظور در کتاب «لسان العرب» از زجاج نقل میکند که گفته است: منظور از «شعائر الله» همه اعمال عبادیای است که خداوند آنها را نشانه و علامت عبادت قرار داده است؛ یعنی چیزهایی مثل محل وقوف در حج، سعی بین صفا و مروه، و قربانی کردن. به این دلیل به آنها «شعائر» گفته میشود که هر چیزی که نشانهای از عبادت باشد، شعیره نام دارد. چون وقتی میگوییم «شَعَرتُ به» یعنی «آن را فهمیدم»، پس هر چیزی که نشانهای از عبادت باشد، به همین مناسبت «شعائر» نامیده شده است.[6] همچنین مرحوم علامه طباطبایی نیز شعائر الله را اینگونه توصیف نمودهاند: «شعائر عبارت است از نشانههایی که انسان را به سوی خدا راهنمایی میکنند و منحصر به صفا و مروه و مانند آن نمیشود؛ بنابراین، هر نشانهای که انسان را به یاد خدا بیندازد، تعظیم آن موجب تقوای الهی میگردد و تمام نشانهها را در بر میگیرد». [7] با توجه به تعاریف مطرحشده از سوی علمای شیعه و اهلسنت، یکی از مصادیق بارز شعائر الهی، سوگواری در مصیبت اولیای الهی میباشد؛ چراکه ریشهٔ این سوگواری، محبت به اولیای الهی است و انسان را به یاد خدا میاندازد؛ فلذا، تعظیم این مجالس از مصادیق تعظیم شعائر الهی به شمار میرود. سوگواری در عزای اهلبیت پیامبر (ع) مصداق مودّت میباشد: قرآن کریم هنگامیکه اصحاب رسولالله (ص) خدمت ایشان رسیدند و عرض داشتند که در قبال اینهمه زحمتی که برای هدایت ما کشیدید، چه مزدی میخواهید؟ خداوند خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: «بگو من مزدی نمیخواهم مگر مودّت نسبت به نزدیکانم» (قُربی یا همان اهلبیت) [8] مودّت و دوستی نشانههایی دارد و کمترین آن این است که در شادی آنها شاد باشیم و در غم و اندوه آنان، ما نیز به ماتم بنشینیم. امام رضا (ع) نیز به پسر شبیب اینگونه توصیه نمودند: «اگر دوست میداری که همنشین ما در بهشت برین باشی، در غم و اندوه ما اندوهناک، و در شادی ما شادمان باش و ولایت ما را بپذیر؛ چه آنکه اگر کسی سنگی را دوست بدارد، روز قیامت با آن محشور میگردد». [9] با نگاهی جامع به آیات قرآن کریم و روایات معتبر، به وضوح درمییابیم که عزاداری نهتنها امری مشروع و مورد تأیید الهی است، بلکه یکی از تجلیات ژرف محبت به اولیاء و نماد وفاداری نسبت به ولایت الهی است؛ سوگواری حضرت یعقوب در فراق یوسف، تعظیم شعائر الهی، و توصیه قرآن به مودّت اهلبیت، همگی گواهی روشن بر جایگاه والای عزاداری در منظومهٔ معرفتی قرآناند. این شعائر، فراتر از احساسات فردی، پیوندی معنوی با ایمان، تقوا و تمسّک به ولایت دارند؛ عزاداری، نه سوگی خاموش، بلکه نغمهای بلند از محبت، معرفت، و پاسداشت حقیقت است؛ حقیقتی که انسان را به سرچشمههای نور و هدایت رهنمون میسازد. از همینرو، اقامهٔ عزا بر مصائب اولیاء الهی، نهتنها نشانهای از سوگ، بلکه جلوهای از تقوای الهی، شعور ولایی، و استمرار مسیر هدایت آسمانی است. [1] یوسف / 12-18 [2]همان / 85 [3] همان / 86 [4] الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، الزمخشري، ج2، ص: 497 [5] حج / 32 «ذَٰلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ» [6] لسان العرب، ابن منظور، ج4، ص414 [7] الميزان في تفسير القرآن، العلامه الطباطبائی، ج14، ص: 373 [8] شوری / 23 «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» [9] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج44، ص: 286 وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده