۲۲۲۶

[مهمان مهمان]

 

اون خواهر يك خواستگار داشته كه از وجودش خانواده دختر هم باخبر بوده

ومنتظر اينكه رسميت پيدا كنه بودن و از ارتباط اينها هردو خانواده باخبر بوده

ولي قضیه رسمي شدن طول كشيده چون از ولايت هاي مختلف بوده هردو

 

دراين مدت چون دختره احساس خطر كرده و ميخواسته ارتباط شان تا رسمي نشده كمتر كنه پسره كه طلبه جا رسيده هم بوده هميشه ميگفته اشكال ندارد چون قصد ازدواج دارند

ولي از الفاظ مهراميز استفاده ميكرده

تا اينكه بعد مدتي به دختر خانم ميگه باهم عقد كنن پنهاني تا بتوانند بدون عذاب وجدان باهم ارتباط داشته باشند

دختر خانم مخالفت كرده كه بدون اذن پدر كه عقد باطله

ولي اون پسر طلبه كه مقطع دكتورا داشته

بهش گفته از استفتائات آقاي سيستاني خوانده اگه پدر دختر از عقد باخبر بشه عقد باطله

پس عقد بدون اذنش درسته بازهم دختره زير بار نميره

تااينكه يك روز با قاطعیت به دختره ميگه از استادم كه يكي از استاديد حوزه علمیه قم است پرسيدم چطوري است

گفته عقد بدون إذن پدر هم ميشه

دختر هم باخيال اينكه درسته و ميتونه رابطه بدون گناه داشته باشه تا فرا رسيدن عقد رسمي قبول ميكنه

ومدتي در عقد هم بودند

 

اگه باطل بوده آيا دختر هم به اندازه پسر محكوم است يانه چون بهش گفته عقد درسته

[مصدق 10]

سلام علیکم

عقد دختر باکره، بدون اذن پدر جایز نبوده و باطل می‌باشد. لذا برای صحت عقد خوانده شده، اذن پدر لازم است.

ضمناً با توجه به علم داشتن دخترخانم به حکم بطلان چنین عقدی، نسبت به خطای پیش آمده باید توبه کند، (هر چند از روی اعتماد و اطمینانی که حجت شرعی برای آن نبوده) .