جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'کفن'.
4 نتیجه پیدا شد
-
سلام در کفن میت بدون گذشت سال خمس تعلق دارد؟ یعنی به محض خریدن پارچه وکفن کردن میت در ان باید خمسش را پرداخت؟
-
سلام علیکم طبق فرمایش دفتر معظم له دو نوع شهید داریم شهیدی که بدون غسل و کفن میشه دفن شوند و دوم اینکه شهید هستند ولی باید غسل و کفن شوند سوال کشته هایی که در درگیری با اشرار لب مرز از مرزبانان هست از چه نوع شهیدی محسوب میشوند ؟
-
سلام علیکم اگر میتی بو گرفته باشد و تقریبا بدنش تخریب شده باشد حکم غسل و کفن او چیست؟
-
شماره مسئله ▼ [۶۴۳] [۶۴۴] [۶۴۵] [۶۴۶] [۶۴۷] [۶۴۸] [۶۴۹] [۶۵۰] [۶۵۱] [۶۵۲] [۶۵۳] [۶۵۴] [۶۵۵] [۶۵۶] [۶۵۷] [۶۵۸] [۶۵۹] [۶۶۰] [۶۶۱] [۶۶۲] [۶۶۳] [۶۶۴] [۶۶۵] [۶۶۶] [۶۶۷] [۶۶۸] [۶۶۹] [۶۷۰] [۶۷۱] [۶۷۲] [۶۷۳] [۶۷۴] [۶۷۵] [۶۷۶] [۶۷۷] [۶۷۸] [۶۷۹] [۶۸۰] [۶۸۱] [۶۸۲] [۶۸۳] [۶۸۴] [۶۸۵] [۶۸۶] [۶۸۷] [۶۸۸] [۶۸۹] [۶۹۰] [۶۹۱] [۶۹۲] [۶۹۳] [۶۹۴] [۶۹۵] [۶۹۶] [۶۹۷] [۶۹۸] [۶۹۹] [۷۰۰] [۷۰۱] [۷۰۲] [۷۰۳] [۷۰۴] [۷۰۵] [۷۰۶] [۷۰۷] [۷۰۸] [۷۰۹] [۷۱۰] [۷۱۱] [۷۱۲] [۷۱۳] [۷۱۴] [۷۱۵] [۷۱۶] [۷۱۷] [۷۱۸] [۷۱۹] [۷۲۰] [۷۲۱] [۷۲۲] [۷۲۳] [۷۲۴] [۷۲۵] [۷۲۶] [۷۲۷] [۷۲۸] [۷۲۹] [۷۳۰] [۷۳۱] [۷۳۲] [۷۳۳] [۷۳۴] [۷۳۵] [۷۳۶] [۷۳۷] [۷۳۸] [۷۳۹] فهرست غسل مسّ میّت احکام محتضر احکام کلّی مربوط به تجهیز میّت شرایط غسل میت شرایط فرد غسل دهنده کیفیّت غسل میّت و احکام مربوط به آن تیمّم میت احکام کفَن میّت احکام حنوط احکام اموات غسل مسّ میّت مسئله ۶۴۳ . اگر کسی بدن انسان مردهای را مسّ کند، یعنی جایی از بدن خود را به آن برساند، با وجود دو شرط باید غسل مسّ میّت نماید: الف. تمام بدن میت سرد شده باشد. ب. میت را غسل نداده باشند یا هنوز غسل سوم او تمام نشده باشد. و در این حکم فرقی بین آنکه میّت مسلمان باشد یا کافر، بزرگ باشد یا کوچک نیست حتّی شامل جنین سقط شدهای که روح در او دمیده شده هم میشود، چه در خواب مسّ کند چه در بیداری، با اختیار مسّ کند یا بیاختیار، حتّی اگر ناخن یا دندان او به ناخن یا دندان یا استخوان میّت که از بدن جدا نشده، برسد باید غسل کند و حکم مو در مسأله بعد خواهد آمد. مسئله ۶۴۴ . اگر موی خود را به بدن میّت برساند، یا بدن خود را به موی میّت، یا موی خود را به موی میّت برساند، غسل مس میت واجب نیست. مسئله ۶۴۵ . برای مسّ مردهای که تمام بدن او سرد نشده، غسل واجب نیست، هرچند جایی را که سرد شده مسّ نماید ولی اگر دست یا سایر اعضای بدن با تری و رطوبتی که سرایت کننده است با بدن میّتی که او را غسل ندادهاند یا هنوز غسل سوم او تمام نشده است تماس پیدا کند، نجس میشود. مسئله ۶۴۶ . اگر انسان، میّتی را که سه غسل او کاملاً تمام شده مسّ نماید، غسل بر او واجب نمیشود ولی اگر پیش از آنکه غسل سوم تمام شود جایی از بدن او را مسّ کند، هرچند غسل سوم آن موضع تمام شده باشد، باید غسل مسّ میّت نماید. مسئله ۶۴۷ . اگر فرد حیوان مردهای را مسّ کند، غسل بر او واجب نمیشود لکن چنانچه دست یا سایر اعضای بدن با تری و رطوبتی که سرایت کننده است با بدن حیوان مردهای که میته آن نجس محسوب میشود تماس پیدا کند، نجس میشود. مسئله ۶۴۸ . اگر بچهای که روح در او دمیده شده مرده به دنیا بیاید و به هنگام خروج بدنش سرد شده باشد و با ظاهر یا باطن بدن مادر تماس پیدا کند، مادر او بنابر احتیاط واجب باید غسل مسّ میت کند. مسئله ۶۴۹ . اگر مادر مرده باشد و بچه از او متولّد شود و با ظاهر یا باطن بدن مادر تماس پیدا کند چنانچه هنگام خروج، بدن مادر سرد شده باشد، بنابر احتیاط واجب لازم است فرزند مذکور بعد از بلوغ، غسل مسّ میت کند. مسئله ۶۵۰ . اگر دیوانه یا بچه نابالغی، میّت را مسّ کند، بعد از آنکه آن دیوانه، عاقل یا بچّه، بالغ شد باید غسل مسّ میّت نماید و اگر بچه نابالغ، ممیّز باشد و غسل مس میت انجام دهد، غسل او صحیح است. مسئله ۶۵۱ . اگر از بدن انسان زنده یا مردهای که غسلش ندادهاند، قسمتی جدا شود و پیش از آنکه قسمت جدا شده را غسل دهند، انسان آن را مسّ نماید، لازم نیست غسل مسّ میّت کند، هرچند که آن قسمت دارای استخوان و گوشت با هم باشد؛ البته غسل کردن احتیاط مستحب است ولی اگر میّتی، قطعه قطعه شده باشد و کسی، همه یا بیشتر آن قطعات را مسّ کند، غسل مس میت واجب است. مسئله ۶۵۲ . برای مسّ استخوانی که از بدن جدا شده و آن را غسل ندادهاند چه از مرده جدا شده باشد چه از زنده، غسل واجب نیست و همچنین است برای مسّ دندانی که از مرده یا زنده جدا شده باشد. مسئله ۶۵۳ . غسل مسّ میّت مانند غسل جنابت است و کفایت از وضو هم میکند. مسئله ۶۵۴ . اگر چند میّت را مسّ کند یا یک میّت را چند بار مسّ نماید، یک غسل مس میت کافی است. مسئله ۶۵۵ . برای کسی که بعد از مسّ میّت، غسل نکرده است، توقّف در مسجد و نزدیکی با زن و خواندن آیههایی که سجده واجب دارد، مانعی ندارد ولی برای نماز و مس آیات قرآن و مانند آن باید غسل کند. احکام محتضر مسئله ۶۵۶ . رو به قبله کردن شیعه دوازده امامی که محتضر است یعنی در حال جان دادن میباشد، مرد باشد یا زن، بزرگ باشد یا کوچک، بر هر مسلمانی، بنابر احتیاط واجب، لازم است یعنی در صورت امکان، بنابر احتیاط، باید او را به پشت بخوابانند به طوری که کف پاهایش به طرف قبله باشد و چنانچه بدانند خودِ محتضر راضی است و محتضر، از کسانی که قاصر هستند مثل بچّه نابالغ یا دیوانه نباشد، لازم نیست برای این کار، از ولی او اجازه بگیرند و در غیر این صورت، اجازه گرفتن از ولی او بنابر احتیاط، لازم است. مسئله ۶۵۷ . رو به قبله شدن در حال احتضار بر خودِ محتضر واجب نیست هرچند احتیاط مستحب آن است که محتضر در صورت امکان، خودش را رو به قبله نماید. مسئله ۶۵۸ . بهتر آن است تا وقتی که غسل میّت تمام نشده، میت را طوری که در مسأله (۶۵۶) گفته شد، رو به قبله بخوابانند ولی بعد از آنکه غسلش تمام شد بهتر آن است که او را مثل حالتی که بر او نماز میخوانند، بخوابانند. مسئله ۶۵۹ . مستحب است شهادتین و اقرار به دوازده امام (علیهمالسلام)و سایر عقائد حَقّه را به کسی که در حال جان دادن است، طوری تلقین کنند که بفهمد و نیز مستحب است چیزهایی را که گفته شد، تا وقت مرگ تکرار کنند و خواندن دعای عدیله نیز مناسب است. مسئله ۶۶۰ . مستحب است این دعا را طوری به محتضر تلقین کنند که بفهمد: «اللّهُمَّ اغْفِرْلِیَ الکثیٖرَ مِنْ مَعاصیٖک، وَاقْبَلْ مِنِّی الیَسیٖرَ مِنْ طاعَتِک، یا مَنْ یَقْبَلُ الیَسیٖرَ وَیَعْفُوْ عَنِ الکثیرِ، إقْبَلْ مِنِّی الیَسیٖرَ وَاعْفُ عَنِّی الکثیٖرَ، إنَّک اَنْتَ العَفُوُّ الغَفُورُ، اللّهُمَّ ارْحَمْنیٖ فَاِنَّک رَحیٖمٌ» و نیز مستحب است کلمات فرج را به محتضر تلقین کنند و مراد از آن این دعا است: «لا اِلٰهَ إلَّا اللهُ الْحَلیٖمُ الْکریمُ، لا اِلهَ إلَّا اللهُ الْعَلیّٖ الْعَظیمُ، سُبْحانَ اللهِِ رَبِّ السَّمٰواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الاَرَضیٖنَ السَّبْعِ وَمٰا فیٖهِنَّ وَمٰا بَینَهُنَّ وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ وَالْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمیٖنَ». مسئله ۶۶۱ . مستحب است برای راحت شدن محتضر، در بالین او سوره مبارکه یٰس و صافّات و احزاب و آیة الکرسی و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره، بلکه هر چه از قرآن ممکن است بخوانند. مسئله ۶۶۲ . مستحب است کسی را که سخت جان میدهد، اگر ناراحت نمیشود، به جایی که نماز میخوانده ببرند. مسئله ۶۶۳ . تنها گذاشتن محتضر و گذاشتن چیز سنگین روی شکم او و بودن جنب و حائض نزد او و همچنین حرف زدن زیاد و گریه کردن و تنها گذاشتن زنان نزد او، مکروه است. احکام کلّی مربوط به تجهیز میّت مسئله ۶۶۴ . بعد از مرگ، مستحب است چشمها و لبها و چانه میّت را ببندند، دست و پای او را دراز کنند و پارچهای روی او بیندازند و اگر شب فوت نموده است، در جایی که فوت شده، چراغ روشن کنند و برای تشییع جنازه او مؤمنین را خبر کنند و در دفن او عجله نمایند ولی اگر یقین به مردن او ندارند باید صبر کنند تا معلوم شود و نیز اگر میّت زن حامله باشد و بچّه در شکم او زنده باشد، باید به قدری دفن را عقب بیندازند که پهلوی او را بشکافند و طفل را بیرون آورند و پهلو را بدوزند و تفصیل حکم آن در مسأله (۷۶۸) خواهد آمد. مسئله ۶۶۵ . غسل و حنوط و کفن و نماز و دفن مسلمان، هرچند شیعه دوازده امامی نباشد، در ابتدا بر ولی شرعی او واجب است، ولی میت باید این کارها را یا خود انجام دهد یا دیگری را مأمور انجام آنها نماید. مسئله ۶۶۶ . تجهیز میت اعمّ از غسل میت، کفن، حنوط، نماز و دفن میت واجب است با اجازه ولیّ شرعی میت انجام شود و چنانچه شخصی این کارها را با اجازه از ولی انجام دهد از ولیّ ساقط میشود، بلکه در مواردی که قصد قربت معتبر نیست مثل کفن، حنوط و دفن چنانچه فردی بدون اجازه ولیّ، آن موارد را مطابق با دستور شرعی انجام دهد از ولیّ ساقط میشود و لازم نیست دوباره انجام شود. امّا در مواردی که قصد قربت معتبر است مثل غسل و نماز میت چنانچه فردی بدون اجازه ولیّ آنها را انجام دهد کافی نیست. مسئله ۶۶۷ . اجازه ولیّ همانطور که میتواند به طور صریح باشد، ممکن است غیر صریح باشدمثل آن که از مضمون حرف یا عمل ولیّ، معلوم شود که اجازه داده است و نیز اگر از جای دیگر یقین یا اطمینان پیدا شود که ولیّ، راضی به تجهیز میت توسط فرد یا افرادی هست، کافی میباشد. مسئله ۶۶۸ .ولیّ زن، شوهر اوست و در غیر این مورد، وارث، به ترتیبی که در طبقات ارث خواهد آمد ولی میت است و در هر طبقه، مردان بر زنان مقدّم هستند. به این معنا که مثلاً اگر در طبق اول مادر و پسر (با وجود شرایطی که بعداً ذکر میشود) هستند، ولایت با پسر است اما اگر پسرِ دارای شرایط نداشته باشد، مادر، ولی میت است و نوبت به طبقه بعد نمیرسد و چنانچه میت هیچ کدام از فامیل و بستگانش موجود نباشند یا اگر کسی هم موجود است صلاحیت شرعی ولایت را دارا نباشد مثل اینکه دیوانه باشد و نوبت به حاکم شرع یا مؤمنین عادل برسد، ولایت شرعی برای حاکم شرع یا مؤمنین عادل در مورد تجهیز میت ثابت نیست و چنین میتی بدون ولی شرعی محسوب میشود. شایان ذکر است در مقدّم بودن پدرِ میّت بر پسرش و جدّ او بر برادرش و عموی او بر داییاش، اشکال است. همچنین مقدّم بودن برادری که هم از طرف پدر و هم از طرف مادر به میت منسوب است، بر برادری که تنها از طرف پدر یا تنها از از طرف مادر به وی منسوب میباشد و مقدم بودن برادری که که تنها از طرف پدر به وی منسوب میباشد، بر برادری که تنها از طرف مادر به وی منسوب است، نیز محلّ اشکال است، پس در چنین مواردی مراعات مقتضای احتیاط ترک نشود. مسئله ۶۶۹ . اگر ولیّ میت بیش از یکی باشد مثل اینکه میت چند پسر یا چند برادر دارد، اجازه گرفتن از یکی از آنان در تجهیز میت کافی است هرچند احتیاط مستحب آن است که از همه اولیاء اجازه گرفته شود. مسئله ۶۷۰ . افرادی که در تجهیز میت ولایت ندارند عبارتند از فرد نابالغ، فرد دیوانه و نیز فرد غایبی که نمیتواند شخصاً یا با مأمور کردن فرد دیگری امور تجهیز میت را به عهده بگیرد. مسئله ۶۷۱ . در موارد زیر اجازه ولیّ ساقط است و تجهیز میت بر بقیه مکلّفین واجب کفایی میباشد: الف. ولیّ شرعی از انجام کارهای مربوط به تجهیز میت شخصاً یا با مأمور کردن فرد دیگر امتناع ورزد. ب. ولیّ، غایب گردد به گونهای که دسترسی به او ممکن نباشد و در مراتب بعد هم ولیّ شرعی برای میت نباشد. ج. ولیّ، دیوانه شود و در مراتب بعد هم ولیّ شرعی برای میت نباشد. د. میّت، ولیّ شرعی نداشته باشد. مسئله ۶۷۲ . اگر انسان به فرد معیّنی غیر از ولی وصیت کند که آن فرد، خودش شخصاً فردِ وصیت کننده را پس از فوت، غسل دهد یا کفن نماید یا بر بدنش نماز بخواند یا او را دفن کند، بر آن شخص، قبول واجب نیست ولی اگر قبول کرد باید به آن عمل نماید و نیاز به اجازه ولی ندارد. مسئله ۶۷۳ . اگر فرد به شخص معیّنی غیر از ولی، نسبت به غسل و کفن و نماز و دفن وصیت کند که ولایت این امور با او باشد و او عهده دار و سرپرست امر تجهیز میت باشد طوری که آن شخص بتواند تجهیز میت را خودش انجام داده یا کسی را برای این کار منصوب نماید، احتیاط واجب آن است که آن شخص وصیت را تا وقتی که سختی فوق العاده نداشته باشد قبول کند مگر اینکه آن شخص در حال زنده بودنِ وصیت کننده، وصیت را ردّ کرده باشد و خبرِ ردّ هم به وصیت کننده رسیده باشد و فرد بتواند به دیگری وصیت کند که در این صورت، قبول بر او واجب نیست. مسئله ۶۷۴ . اگر کسی بگوید من ولی میّت هستم، یا ولی میّت به من اجازه داده که غسل و کفن و دفن میّت را انجام دهم، یا بگوید راجع به امور تجهیز میّت من وصی او میباشم، چنانچه به حرف او اطمینان دارند، یا میّت در تصرّف اوست، یا اینکه دو نفر عادل به گفته او شهادت دهند، باید حرف او را قبول کرد. مسئله ۶۷۵ . اگر کسی مشغول کارهای میّت شود، بر دیگران واجب نیست اقدام نمایند ولی اگر او عمل را نیمه کاره بگذارد باید دیگران تمام کنند. مسئله ۶۷۶ . اگر انسان اطمینان کند که دیگری مشغول کارهای میّت شده، واجب نیست به کارهای میّت اقدام کند ولی اگر شک یا گمان دارد باید اقدام نماید. مسئله ۶۷۷ . اگر کسی بداند غسل یا کفن یا نماز یا دفن میّت را باطل انجام دادهاند، باید دوباره انجام دهد ولی اگر گمان دارد که باطل بوده یا شک دارد که درست بوده یا نه، لازم نیست اقدام نماید. مسئله ۶۷۸ . فرد مسلمانی را که فوت شده چه مرد باشد، چه زن، بالغ یا نابالغ، نوزاد یا غیر آن، باید غسل میت داده، کفن نموده، حنوط کنند و بر او نماز میت خوانده و او را دفن نمایند. (حکم نماز بر میت زیر شش سال و احکام بچه سقط شده بعداً ذکر میشود). مسئله ۶۷۹ . بچه سقط شده را (که مسلمان یا در حکم مسلمان است) اگر چهار ماه قمری یا بیشتر دارد، باید مثل افراد مکلّف غسل میت بدهند، کفن کنند، حنوط نموده و دفن کنند، بلکه اگر چهار ماه هم ندارد ولی ساختمان بدنش تمام شده، بنابر احتیاط واجب، باید او را مثل افراد مکلّف غسل میت بدهند، کفن کنند، حنوط نموده و دفن کنند، بنابراین بچه سقط شده مذکور را نمیتوان در الکل یا محلولهای دیگر برای نمایش و مانند آن در آزمایشگاهها یا اماکن دیگر نگهداری کرد. مسئله ۶۸۰ . غسل و کفن و حنوط و دفن بچه مسلمان، هرچند از زنا باشد، واجب است و کسی که از کودکی، دیوانه بوده و به حال دیوانگی بالغ شده، چنانچه پدر یا مادر او مسلمان باشند، احکام مسلمانان را دارد و غسل و کفن و دفن او همانند سایر مسلمانان است. مسئله ۶۸۱ . غسل و کفن و حنوط و دفن فرد کافر و اولاد او به عنوان مشروعیت جایز نیست ولی اگر بچه کافر، ممیّز باشد و اظهار اسلام کند مسلمان به حساب میآید و غسل و کفن و حنوط و دفن او همانند سایر مسلمانان است. مسئله ۶۸۲ . در چند مورد غسل و کفن و حنوط میت واجب نیست: ۱. شهید معرکه جنگ با شرایطی که در کتابهای مفصل ذکر شده است، غسل و کفن و حنوط ندارد. بر او نماز خوانده شده و با همان لباسها دفن میشود. ۲. کسی که واجب است او را به رجم (سنگسار) یا قصاص بکشند، غسل و کفن و حنوطِ او با توضیحاتی که در کتابهای مفصلتر آمده است قبل از اجراء حکم توسط خودش انجام میشود و پس از اجراء حکم بر او نماز خوانده شده و دفن میشود. ۳. بچه سقط شده را (که در حکم مسلمان است) چنانچه چهار ماه قمری نداشته و خلقتِ بدنش کامل نشده باشد، غسل و حنوط و نماز میت ندارد و بنابر احتیاط واجب، باید او را در پارچهای بپیچند سپس باید وی را دفن کنند. ۴. در بعضی از موارد که اعضاء بدن میت جدا شده و بعضی از آن موجود نیست، غسل و کفن و حنوط انجام نمیشود که توضیح و احکام کامل تر آن در کتابهای مفصلتر آمده است. غسل میت شرایط غسل میت مسئله ۶۸۳ . مسأله. غسل میت دارای شرایطی است از جمله این که: غسل با قصد قربت و اخلاص انجام شود، آب غسل پاک و بنابر احتیاط واجب آلوده به آنچه انسان از آن متنفر است مثل چرک زخم نباشد، آب غسل، سدر و کافور غصبی نباشد، در اعضاء غسل مانعی از رسیدن آب نباشد، عین نجاست از اعضاء بدن میت برطرف شود، غسل دادن موجب متلاشی شدن بدن میت نشود، غسل با اجازه ولی شرعی میت باشد، غسل دهنده دارای شرایطی که بعداً ذکر میشود باشد. مسئله ۶۸۴ . مزد گرفتن برای غسل دادن میّت، بنابر احتیاط لازم، حرام است و اگر کسی برای گرفتن مزد، میّت را غسل دهد طوری که با قصد قربت سازگاری نداشته باشد، آن غسل باطل است، ولی مزد گرفتن برای کارهای مقدّماتی غسل، حرام نیست. مسئله ۶۸۵ . باید فرد غسل دهنده یقین یا اطمینان کند که آب غسل به تمام اعضای بدن میّت رسیده است بنابر این اگر در اعضای بدن میّت مانعی از رسیدن آب است مثل چسب، رنگ، لاک باید قبل از غسل یا در بین غسل دادنِ آن عضو برطرف گردد. مسئله ۶۸۶ . اگر عین نجاست مثل خون در اعضای بدن میت وجود دارد که مانع از رسیدن آب محسوب میشود یا موجب میشود که آب غسل رنگ یا بو یا مزه عین نجاست را به خود بگیرد، باید قبل از غسل یا پیش از آنکه آن موضع را غسل بدهند، آن را بر طرف کنند و احتیاط مستحب آن است که قبل از شروع در غسل میت این کار انجام شود. شرایط فرد غسل دهنده مسئله ۶۸۷ . کسی که میت را غسل میدهد باید عاقل، مسلمان[۱] بوده، ازنظر جنسیت (مذکر و مؤنث بودن) مثل میت باشد (مگر مواردی که بعداً ذکر میشود) و نیز مسائل غسل را هرچند با راهنمایی و آموزش دیگران در بین غسل بداند و بنا بر احتیاط واجب شیعه دوازده امامی باشد. البتّه اگر میّت، مسلمان غیر شیعه دوازده امامی باشد و او را هم مذهبِ خودش بر طبق مذهبش غسل بدهد، تکلیف از شیعیان دوازده امامی برداشته شده و دوباره غسل دادن لازم نیست، مگر آنکه شیعه دوازده امامی، ولی میّت باشد که در این صورت، تکلیف از او برداشته نمیشود. مسئله ۶۸۸ . مرد نمیتواند زنِ نامحرم را غسل میت بدهد و همچنین زن نمیتواند مردِ نامحرم را غسل میت بدهد مگر موردی که در مسأله (۶۹۰) خواهد آمد. مسئله ۶۸۹ . اگر شیعه دوازده امامی که هم جنس با میت است، برای غسل دادن وجود داشته باشد، بنابر احتیاط واجب محرمهای میت، او را غسل ندهند؛ مگر موردی که در مسائل (۶۹۰ و ۶۹۱) خواهد آمد و امّا چنانچه شیعه دوازده امامی و هم جنس با میت برای غسل دادن پیدا نشود، محرمهای میت میتوانند وی را غسل میت دهند و در این حال نوبت به غسل دادن توسّط غیر شیعه دوازده امامی که هم جنس با میت است نمیرسد. شایان ذکر است در مورد محرمها فرقی نیست که محرمهای نسبی مثل مادر و خواهر باشند یا آن که با شیر خوردن یا ازدواج محرم شده باشند. مسئله ۶۹۰ . مرد میتواند دختر بچهای را که ممیّز نیست، غسل میت دهد و زن هم میتواند پسر بچهای را که ممیّز نیست، غسل میت دهد ولی در هر دو صورت، احتیاط مستحب آن است که سنّ بچه غیر ممیز از سه سال بیشتر نباشد و فرق ندارد بچه غیر ممیز از محرمهای فرد به حساب آید یا نامحرم باشد. مسئله ۶۹۱ . زن و شوهر میتوانند یکدیگر را غسل میت بدهند هرچند فردی که هم جنس با میت باشد وجود داشته باشد و با فوت و مرگ، زن و شوهر شرعی به هم نامحرم نمیشوند و لمس و نگاه به بدن همسر در حالی که فوت شده بدون شهوت و قصد لذّت مانعی ندارد. مسئله ۶۹۲ . نگاه کردن به عورت میّت (در غیر زن و شوهر و بچه غیر ممیز) حرام است[۲] هرچند فرد از محرمهای میت باشد و چنانچه کسی که میت را غسل میدهد، به عورت او نگاه کند گناه کرده ولی غسل میت باطل نمیشود و امّا نگاه کردن زن یا شوهر به عورت هم در هنگام غسل جایز است هرچند کراهت دارد همچنین نگاه کردن به عورت بچه غیر ممیز در حال غسل جایز است. مسئله ۶۹۳ . اگر میّت و کسی که او را غسل میدهد، هر دو مردِ بالغ یا هر دو زنِ بالغ باشند، جایز است که غیر از عورت، جاهای دیگر بدن میّت برهنه باشد ولی بهتر آن است که میت از زیر لباس غسل داده شود و همچنین است حکم در صورتی که میت بچه نابالغ ممیز باشد و مرد یا زن بالغ که هم جنس اوست بخواهد وی را غسل دهد. مسئله ۶۹۴ . در غسل میت شرط نیست غسل دهنده بالغ باشد و چنانچه بچه ممیّز بتواند غسل میت را به طور صحیح انجام دهد کافی است. کیفیّت غسل میّت و احکام مربوط به آن مسئله ۶۹۵ . واجب است میّت را سه غسل به ترتیب ذیل بدهند: اول: با آبی که با سدر مخلوط باشد. دوم: با آبی که با کافور مخلوط باشد. سوم: با آب خالص. مسئله ۶۹۶ . غسل میّت مثل غسل جنابت است و احتیاط واجب آن است که تا غسل ترتیبی ممکن است، میّت را غسل ارتماسی ندهند و در غسل ترتیبی میت رعایت موالات لازم نیست ولی لازم است طرف راست بدن میّت را پیش از طرف چپ بشویند. مسئله ۶۹۷ . سدر و کافور باید به اندازهای زیاد نباشد که آب را مضاف کند و نباید به اندازهای هم کم باشد که نگویند سدر و کافور با آب مخلوط شده است. مسئله ۶۹۸ . اگر سدر و کافور به اندازهای که لازم است پیدا نشود، بنابر احتیاط مستحب، مقداری که به آن دسترسی دارند در آب بریزند. مسئله ۶۹۹ . اگر سدر و کافور یا یکی از اینها پیدا نشود، یا استعمال آن جایز نباشد مثل آنکه غصبی باشد، بنابر احتیاط واجب، باید به جای هر کدام که ممکن نیست، میّت را با آب خالص به قصد بدلیت از غسلی که ممکن نیست غسل بدهند و علاوه بر انجام سه غسل مذکور، بنابر احتیاط واجب میت را یک بار تیمّم هم بدهند. مسئله ۷۰۰ . اگر کسی در حال احرام بمیرد، نباید او را با آب کافور غسل دهند و به جای آن باید با آب خالص غسل بدهند مگر اینکه در احرام حج تمتّع بوده و طواف و نمازش و سعی را تمام نموده باشد، یا آنکه در احرام حج قِران یا إفراد بوده و حلق را انجام داده باشد، که در این دو صورت، باید با آب کافور غسل دهند. مسئله ۷۰۱ . کسی را که در حال حیض یا در حال جنابت مرده، لازم نیست غسل حیض یا غسل جنابت بدهند، بلکه همان غسل میّت برای او کافی است. مسئله ۷۰۲ . بنابر احتیاط واجب، چیدن ناخن میت هرچند بلند باشد جایز نیست همچنین بنابر احتیاط واجب از بین بردن موی بدن میت (مثل موی سر یا ریش یا زیر بغل یا زیر شکم) با کندن یا چیدن یا تراشیدن و مانند آن جایز نیست. مسئله ۷۰۳ . هر گاه میّت در زمان حیات ختنه نکرده باشد، جایز نیست او را بعد از موت ختنه کنند. مسئله ۷۰۴ . فقهاء بزرگوار رضوان الله تعالی علیهم اموری را به عنوان مستحبّات و مکروهات غسل میت ذکر نمودهاند که امید است رعایت آنها موجب به کمال رسیدن غسل و زیادی ثواب باشد و این امور در کتابهای مفصل ذکر شده است. تیمّم میت مسئله ۷۰۵ . هنگامی میتوان میت را تیمّم داد که آب پیدا نشود یا استفاده از آب مانع شرعی داشته باشد؛ مثل اینکه موجب متلاشی شدن بدن و کنده شدن گوشت یا پوست یا استخوان میت گردد که توضیح بیشتر آن در کتابهای مفصلتر آمده است. مسئله ۷۰۶ . در مواردی که میت تیمّم داده میشود باید با دستهای کسی که میت را تیمّم میدهد صورت بگیرد نه دستهای میت هرچند احتیاط مستحب آن است که علاوه بر تیمّم با دستهای تیمّم دهنده اگر ممکن باشد، با دست میّت هم او را تیمّم بدهند. مسئله ۷۰۷ . در مواردی که نمیشود میت را غسل داد و و ظیفه تیمّم دادن او است یک بار تیمّم دادن میت به قصد انجام وظیفه شرعی کافی است هرچند احتیاط مستحب آن است که میت را سه تیمّم بدهند، بدل از غسلهای سهگانه و در یکی از سه تیمّم، نیّت ما فی الذّمّه نمایند. مسئله ۷۰۸ . در تیمّم میت علاوه بر شرایطی که در تیمّم خود انسان در فصل تیمّم ذکر شد، نکات و شرایط دیگری نیز وجود دارد مثل این که تیمّم دهنده نیّت و قصد قربت داشته باشد، تیمّم دادن میت امکان پذیر باشد، از پیدا نمودن آب یا توانایی بر غسل دادن میت نا امید و مأیوس باشند، تیمّم بااجازه ولی شرعی میت انجام شود و تیمّم دهنده دارای شرایط غسل دهنده باشد و توضیح هر یک از این شرایط در کتابهای مفصلتر آمده است. احکام کفَن میّت مسئله ۷۰۹ . میّت مسلمان را باید با سه پارچه که آنها را لنگ و پیراهن و سرتاسری میگویند کفن نمایند که آن را قطعات واجب کفن مینامند. مسئله ۷۱۰ . سه پارچه اصلی مخصوص کفن عبارتاند از: ۱. لنگ که بنابر احتیاط واجب، باید از ناف تا زانو، تمام اطراف بدن را بپوشاند و بهتر آن است که از سینه تا روی قدم پا را بپوشاند. ۲. پیراهنی که بنابر احتیاط واجب، باید از سر شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و بهتر آن است که تا روی قدم پا را نیز فرا گیرد. ۳. سرتاسری که باید به اندازهای باشد که تمام بدن را بپوشاند و احتیاط واجب آن است که در طول به قدری باشد که بستن دو سر آن ممکن باشد و در عرض به اندازهای باشد که یک طرف آن روی طرف دیگر بیاید. مسئله ۷۱۱ . واجب است مجموع سه پارچه کفن با هم طوری باشد که بدن نما نبوده و بدن میّت از سر تا قدم پا از زیر آنها نمایان نباشد بلکه احتیاط مستحب آن است که هر یک از سه پارچه کفن به تنهایی به قدری نازک نباشد که بدن میّت از زیر آن پیدا باشد. مسئله ۷۱۲ . هر یک از قطعات واجب کفن باید یک تکه باشد. بنابراین اگر پارچهای که میخواهند آن را مثلاً سرتاسری قرار دهند کوچک است، گذاشتن پارچه دیگر در کنار آن، که با هم بدن میّت را بپوشاند کافی نیست مگر آنکه دو پارچه را با دوختن و مانند آن، به یکدیگر متّصل نمایند به گونهای که عرفاً یک قطعه محسوب شود و تمام بدن میّت را بپوشاند، که در این صورت، کافی است. مسئله ۷۱۳ . تماس مستقیم پارچه کفنی با بدن میّت لازم نیست. بنابراین اگر بدن میّت را داخل پلاستیک کرده سپس کفن نمایند، این کار به خودی خود، اشکال ندارد. مسئله ۷۱۴ . در کفن کردن میت قصد قربت شرط نیست هرچند مطابق با احتیاط مستحب است. مسئله ۷۱۵ . مقدار واجب کفن که در مسأله (۷۱۰) گفته شد از اصل مال میّت برداشته میشود، بلکه مقدار مستحب کفن، در حدود معمول، با در نظر گرفتن شأن میّت را هم میتوان از اصل مال او برداشت، هرچند احتیاط مستحب آن است که بیشتر از مقدار واجبِ کفن را از سهم وارثی که بالغ نشده یا مجنون است برندارند و حکم سایر مخارج تجهیز و دفن میت مثل سدر و کافور، آب غسل، اجرت حمل و نقل میت و حفر قبر، قیمت مکان قبر (جا قبر) مانند کفن است که میتوان آن را از اصل مال میت برداشت. مسئله ۷۱۶ . اگر کسی وصیت کرده باشد که مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند، یا وصیّت کرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولی مصرف آن را معیّن نکرده باشد، یا فقط مصرف مقداری از آن را معیّن کرده باشد، میتوانند مقدار مستحب کفن را هرچند بیش از مقدار معمول باشد، از ثلث مال او بردارند. مسئله ۷۱۷ . اگر میّت وصیّت نکرده باشد که کفن وی را از ثلث مال او بردارند و بخواهند از اصل مال بردارند، نباید زیادتر از مقدار واجب به ضمیمه مقدار مستحب کفن، در حدود معمول، با در نظر گرفتن شأن میّت، از اصل مال بردارند اما میتوان با اجازه ورثه بالغِ عاقل از سهم آنان مقدار اضافی را برداشت. همچنین اگر بخواهند بیشتر از قیمت معمول برای سایر مخارج تجهیز مثل دفن میت بپردازند، نباید زیادی آن را از اصل مال بردارند و میشود با اجازه ورثه بالغِ عاقل از سهم آنان برداشت. بر این اساس، اگر دفن در بعضی از مکان هایی که مناسب شأن میت است، مجّانی باشد و در جاهای دیگر، نیاز به پرداخت مال داشته باشد، دفن در مکانی که مجّانی است مقدّم میباشد و در این فرض، اگر ورثه بخواهند میت را در مکانی که نیاز به پرداخت مال است دفن نمایند، نمیتوانند آن مبلغ را از اصل مال بر دارند ولی میتوان با اجازه ورثه بالغِ عاقل از سهم آنان برداشت. مسئله ۷۱۸ . کفن زن بر عهده شوهر است هرچند زن صغیره یا دیوانه باشد یا با او دخول نشده باشد یا غنی بوده و از خود مال داشته باشد و همچنین است اگر زن عقد موقّت بوده یا ناشزه و نافرمان بوده و از شوهرش اطاعت نمیکرده است و اگر زن را به شرحی که در احکام طلاق گفته میشود، طلاق رجعی بدهند و پیش از تمام شدن عدّه بمیرد، شوهرش باید کفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد یا دیوانه باشد ولیِّ شوهر باید از مال او، کفن همسرش را بدهد. مسئله ۷۱۹ . در واجب بودنِ کفن زن بر شوهر شرط است که فوت زن همزمان یا بعد از فوت شوهر نباشد و فرد دیگری مجاناً کفن زوجه را نداده باشد و دادن کفن بر زوج سختی فوق العاده نداشته باشد. بنابراین اگر شوهر برای کفن دادن مجبور شود قرض بگیرد یا مالش را از گرو آزاد کند و انجام این امور بر او سختی فوق العادهای - که معمولاً قابل تحمّل نیست - نداشته باشد، واجب است این کار را بکند و اگر زن وصیت نموده از مال خودش کفن تهیه شود و به وصیت او عمل شود، کفن از عهده شوهر برداشته میشود. مسئله ۷۲۰ . کفن میّت بر خویشاوندان او واجب نیست، هرچند از کسانی باشد که مخارج او در حال زندگی بر آنان واجب باشد. مسئله ۷۲۱ . اگر میّت، مالی برای تهیه کفن نداشته باشد، جایز نیست برهنه دفن شود، بلکه بنابر احتیاط، بر مسلمانان واجب است او را کفن کنند و جایز است هزینه آن را از زکات مال حساب نمایند. مسئله ۷۲۲ . کفن کردن با پارچه غصبی و مانند آن، هرچند پارچه یا شیء دیگری هم پیدا نشود، جایز نیست و چنانچه کفن میّت، غصبی باشد و صاحب آن، راضی نباشد باید آن را از تنش بیرون آورند هرچند او را دفن کرده باشند مگر در بعضی موارد که تفصیل آن درکتابهای دیگر آمده است. مسئله ۷۲۳ . کفن کردن میّت با پارچه نجس - هرچند دارای نجاستی باشد که در نماز مورد عفو است - جایز نیست همچنین کفن کردن میّت با پارچه ابریشمی خالص جایز نیست هرچند میّت زن یا بچّه نابالغ باشد و کفن کردن میّت با پارچهای که با طلا بافته شده است، بنابر احتیاط واجب، جایز نمیباشد ولی در حال ناچاری اشکال ندارد. مسئله ۷۲۴ . کفن کردن با پوست مردارِ نجس در حال اختیار، جایز نیست؛ بلکه کفن کردن با پوست مردارِ پاک و همچنین با پارچهای که از پشم یا موی حیوان حرام گوشت تهیه شده، بنابر احتیاط واجب، در حال اختیار، جایز نیست ولی اگر کفن از مو و پشم حیوان حلال گوشت باشد، اشکال ندارد، هرچند احتیاط مستحب آن است که با این دو هم میت را کفن ننمایند. مسئله ۷۲۵ . اگر کفن میّت به نجاست خود او یا به نجاست دیگری نجس شود - هرچند نجاستی که در نماز مورد عفو است - باید مقدار نجس را بشویند یا چنانچه کفن ضایع نمیشود بِبُرند هرچند بعد از گذاشتن در قبر باشد و اگر شستن یا بریدن آن ممکن نیست، در صورتی که عوض کردن آن ممکن باشد، باید عوض نمایند. مسئله ۷۲۶ . کسی که برای حج یا عمره احرام بسته، اگر بمیرد باید مثل دیگران کفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشکال ندارد. مسئله ۷۲۷ . کفن میت قطعههای مستحبی دارد که توضیح آن و نیز مستحبات و مکروهات کفن کردن، همینطور ویژگیهای جریده (چوب درخت) که از مستحبات مورد تأکید و همراه میت قرار داده میشود، در کتابهای مفصلتر آمده است. احکام حنوط مسئله ۷۲۸ . بعد از غسل دادن میت، واجب است میّت را حنوط کنند، یعنی به پیشانی و کف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهای او کافور بزنند، به طوری که مقداری از کافور در آنها باقی بماند هرچند این کار به غیر مالیدن باشد. مسئله ۷۲۹ . کافوری که برای حنوط میت استفاده میشود باید غصبی نباشد، ساییده شده و نرم باشد و نیز تازه و دارای بو باشد و اگر به واسطه کهنه بودن، عطر آن از بین رفته باشد کافی نیست. همینطور کافور باید پاک باشد؛ حتی بنابر احتیاط واجب اگر باعث نجس شدن بدن میت هم نشود. مسئله ۷۳۰ . در حنوط کردن میت شرط است که بعد از غسل یا تیمّم میت و قبل از خواندن نماز میت انجام شود و مخیّر هستند که میت را قبل از کفن کردن یا در بین کفن کردن یا بعد از آن قبل از خواندن نماز میت حنوط نمایند. مسئله ۷۳۱ . در حنوط کردن قصد قربت شرط نیست همچنین اگر حنوط را بچه نابالغ هرچند غیر ممیز انجام دهد کافی است. مسئله ۷۳۲ . مستحب است به سرِ بینی میّت هم کافور بزنند همچنین مستحب است مفصلها، روی سینه، گودی زیر گلو، کف پاها و پشت دو دست را نیز کافور بزنند. مسئله ۷۳۳ . احتیاط مستحب آن است که اول کافور را به پیشانی میّت بمالند، ولی در جاهای دیگر ترتیب معتبر نیست؛ همچنین احتیاط مستحب آن است که کافور را با دست بلکه با گودی کف دست به محلهای ذکر شده بمالند و بهتر آن است که مقدار کافور برای حنوط میت هفت مثقال بازاری باشد. مسئله ۷۳۴ . داخل نمودن کافور در چشم یا بینی یا گوش میت مکروه است. مسئله ۷۳۵ . کسی که برای حج یا عمره احرام بسته است، اگر بمیرد حنوط کردن او جایز نیست مگر در دو صورتی که در مسأله (۷۰۰) گذشت. مسئله ۷۳۶ . کسی که در اعتکاف است و زنی که شوهر او مرده و هنوز عدّه وفاتش تمام نشده، هرچند حرام است خود را خوشبو کنند، ولی چنانچه بمیرند، حنوط آنها واجب است. مسئله ۷۳۷ . احتیاط مستحب آن است که میّت را با مشک و عنبر و عود و عطرهای دیگر خوشبو نکنند و نیز اینها را با کافور مخلوط ننمایند. مسئله ۷۳۸ . مستحب است قدری تربت قبر حضرت سیّد الشهداء (علیهالسلام)را با کافور مخلوط کنند، ولی باید از آن کافور به جاهایی که بیاحترامی میشود نرسانند و نیز باید تربت به قدری زیاد نباشد که وقتی با کافور مخلوط شد، آن را کافور نگویند. مسئله ۷۳۹ . اگر کافور پیدا نشود یا فقط به اندازه غسل میت باشد، حنوط لازم نیست و چنانچه کافور از غسل میت زیاد بیاید ولی برای حنوط تمامی هفت عضو کافی نباشد، اصل حنوط واجب است ولی احتیاط مستحب آن است که حنوط پیشانی بر حنوط سایر جاها مقدّم گردد. [۱] . شرط مسلمان بودن تنها در یک مورد خاص که در مسأله ۲۷۷جلد اول منهاج الصالحین آمده است وجود ندارد. [۲] . حرام بودن نگاه به عورت بچه ممیز، چنانچه همراه با شهوت و التذاذ نباشد بنابر احتیاط واجب میباشد. ◀ بازگشت به فهرست
-
- رساله آیت الله سیستانی
- غسل مس میت
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :