کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 2 ساعت قبل کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 2 ساعت قبل آیا پذیرفتن بداء بمعنی نسبت جهل دادن به خداوند نیست؟ پاسخ اجمالی: میان علم الهی و مسأله «بداء» هیچگونه تضادی وجود ندارد؛ زیرا علم خداوند بر دو مرتبه تجلی مییابد: 1. علمی قطعی و ازلی که در لوح محفوظ ثبت شده. 2. تقدیری مشروط که در لوح محو و اثبات ثبت شده و تحت اراده مطلق الهی قابلیت محو و اثبات را دارد. «بداء» در حقیقت بیانگر تغییر در شرایط و مقدمات تحقق وقایع است، نه تغییر یا نقص در ذات علم خداوند. بنابراین، این مفهوم با آیات قرآن و روایات امامیه سازگار بوده و نشانهای از حکمت و قدرت بیپایان الهی در تدبیر امور و تعامل با اعمال بندگان است. پاسخ تفصیلی: یکی از موضوعات اساسی که در طول سدهها موجب گفتوگوها و مباحث گسترده کلامی و اعتقادی شده است، مفهوم «بداء» و نسبت آن به ذات حق تعالی است؛ طرح این موضوع در مباحث دینی و اعتقادی، ناشی از برخی وقایع تاریخی-دینی و همچنین آیاتی از قرآن کریم است نمونه هایی مانند: نافرمانی قوم یونس،[1] مأموریت حضرت ابراهیم برای قربانی کردن فرزندش اسماعیل،[2] رفتن حضرت موسی به میقات[3] و آیه «یَمْحُواللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابُ»[4] که از مهمترین آیاتی است که درباره «بداء» مورد بحث قرار گرفته است. در ابتدا لازم به ذکر است که بداء در اصطلاح شیعی، به معنای آشکار شدن امری از سوی خداوند است که پیشتر برای بندگان پنهان بوده، نه تغییر در علم الهی. این مفهوم بیانگر تعامل میان اراده انسان و تقدیر الهی است و نشان میدهد که برخی مقدرات، بر اساس اعمال و رفتار انسان، قابل تغییرند. بداء هرگز به معنای جهل یا پشیمانی خداوند نیست، بلکه جلوهای از حکمت و قدرت مطلق اوست که در قالب مشیت الهی، برخی امور را مشروط به رفتار بندگان قرار داده است. این آموزه، انسان را به دعا، اصلاح رفتار، و اعتماد بیشتر به خداوند فرا میخواند و نقش مهمی در تعمیق ایمان و مسئولیتپذیری دارد. [5] نظر شیخ طوسی نسبت به علم خدا و بداء شیخ طوسی قاطعانه هرگونه تفسیری که بداء را به معنای جهل یا تغییر در علم خداوند بداند، رد میکند. شیخ طوسی بر اساس اصول توحید و عدل، بداء را نه به معنای تغییر در علم خدا، بلکه به معنای تغییر در تقدیر مشروط (در لوح محو و اثبات) و ظهور مصلحت جدید میداند که بر اساس افعال اختیاری انسان (مانند صله رحم یا ظلم) محقق میشود. این تغییر، تنها برای مخلوقات (که از شروط تقدیر آگاه نبودهاند) به صورت "ظهور" نمود پیدا میکند، در حالی که خداوند از ازل به هر دو امر (شرط و مشروط) عالم است.[6] نظر علامه مجلسی نسبت به علم خدا و بداء علامه مجلسی نیز در مورد علم الهی و مفهوم بداء چنین توضیح میدهد؛ آیات و اخبار، وجود دو لوح (کتاب ثبت اعمال) را ثابت میکنند که آنچه در نظام هستی رخ میدهد، در آنها ثبت شده است: ۱. لوح محفوظ (علم ازلی و قطعی خدا): این لوح، هیچگونه تغییری در آن راه ندارد. محتوای آن مطابق با علم ذاتی و ازلی خداوند متعال است. خداوند از ابتدا میداند که سرنوشت نهایی یک شخص یا یک واقعه چه خواهد بود بعنوان مثال در لوح محفوظ ثبت شده است که فلان شخص (مثلاً زید) صله رحم انجام میدهد و در نتیجه عمرش شصت سال خواهد بود. ۲. لوح محو و اثبات (تقدیر مشروط): این لوح، محلی است که در آن ثبت و محو صورت میگیرد و این تغییرات بر اساس حکمتهای گوناگون است. آنچه در ابتدا در این لوح نوشته میشود، حکم قطعی نیست، بلکه مقتضای حکمت اولیه است؛ به شرطی که عامل دیگری (مانند کار نیک یا بد انسان) در آن دخالت نکند. بعنوان مثال در این لوح نوشته میشود: "عمر زید پنجاه سال است." (این به معنای آن است که اگر کاری نکند، عمرش پنجاه سال خواهد بود). بداء در همین لوح واقع می شود و اگر صله رحم کند، پنجاه سال محو شده و شصت سال به جای آن نوشته میشود و اگر قطع رحم کند، پنجاه سال محو شده و چهل سال به جای آن نوشته میشود. لذا این تغییر در لوح محو و اثبات، به هیچ وجه به معنای آن نیست که علم جدیدی برای خدا حاصل شده یا خدا قبلاً جاهل بوده است. (زیرا علم مطلق و نهایی خدا در لوح محفوظ ثابت است). [7] بعضی دیگر از بزرگان شیعه نیز همین دیدگاه را مطرح نموده و بیان کرده اند شاید آيه شريفه «یَمْحُواللّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابُ»[8] ناظر به اين دو نوع سرنوشت باشد. [9] نتیجه گیری با توجه به مطالب بیان شده، میان علم الهی و مفهوم «بداء» هیچ گونه تضادی وجود ندارد؛ زیرا که علم خداوند ثابت و تغییرناپذیر است که در لوح محفوظ ثبت می باشد و آنچه که «بداء» در آن اتفاق می افتد لوح محو و اثبات می باشد که قابلیت محو و اثبات امور را دارد؛ به تعبیر دیگر «بداء» در حقیقت بیانگر تغییر در شروط تحقق وقایع است، نه دلالت بر نقص یا تغییر ذات علم الهی؛ این مفهوم با آیات قرآنی که اراده الهی را در تشویق بندگان به توبه و اصلاح اعمال، و امکان تغییر حکم الهی براساس رفتار انسان تأکید میکنند، کاملاً سازگار است؛ بنابراین، «بداء» نه تنها ناقض علم الهی نیست، بلکه نشاندهنده تعامل بین اراده مطلق خداوند و فعالیتهای انسانی است؛ تعاملاتی که خود نشانهای از قدرت و حکمت بیپایان حق تعالی است؛ این رویکرد، عظمت و انعطاف در قضا و قدر الهی را آشکار میسازد، بدون آنکه به صفات جلاله یا کمال علم الهی خللی وارد کند. [1] یونس/ 98 «فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ» برای مطالعه بیشتر رجوع شود: الميزان في تفسير القرآن، العلامة الطباطبائي، ج: 17، ص: 166 / تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه، مكارم شيرازي، ناصر، ج: 10، ص: 247 [2] صافات/ 102 «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَىٰ ۚ قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ» _ صافات/ 105 «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا ۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» [3] اعراف/ 142 «وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً» برای مطالعه بیشتر رجوع شود: تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه، مكارم شيرازي، ناصر، ج: 10، ص: 248/ البداء على ضوء الكتابِ والسنّة، السبحاني، الشيخ جعفر، ص: 134 [4] رعد/ 39 [5] برای مطالعه بیشتر رجوع شود به سوال: «مفهوم و ماهیت بداء چیست؟» [6] الغیبه، الشیخ الطوسی، ص429 - 432 [7] بحار الانوار، العلامه المجلسی، ج4، ص 130 [8] رعد/ 39 [9] آموزش عقائد، مصباح یزدی، محمد تقی، ص152 وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده