رفتن به مطلب

اگر انبیاء برای هدایت و تکامل بشر مبعوث شده اند، چرا این همه فساد و انحطاط پدید آمده است؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

اگر انبیاء برای هدایت و تکامل بشر مبعوث شده اند، چرا این همه فساد و انحطاط پدید آمده است؟

 

پاسخ اجمالی:

وجود فساد و انحطاط با وجود انبیا منافاتی ندارد. انبیا وظیفه هدایت و ارشاد را دارند و انسان‌ها وظیفه دارند با اختیار خود، از این هدایت بهره‌مند شوند و در مسیر تکامل قدم بردارند. اگر انسان‌ها به طور کامل از آموزه‌های انبیا پیروی می‌کردند، جامعه‌ای سالم‌تر و عاری از فساد و انحطاط داشتیم.

پاسخ تفصیلی:

انبیا برای هدایت و تکامل بشر مبعوث شده‌اند، اما این به معنای تضمین کامل سعادت و پاکی همه افراد نیست. وجود فساد و انحطاط به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:

1.    آزادی انتخاب:

یکی از اصول اساسی در بسیاری از ادیان، آزادی انتخاب انسان‌هاست؛ انبیاء راهنمایی و پیام الهی را ارائه می‌دهند، اما انتخاب نهایی با خود انسان‌هاست؛ این آزادی به انسان‌ها اجازه می‌دهد تا راه درست یا نادرست را انتخاب کنند، همچنانکه خداوند نیز به این موضوع اشاره نموده: «در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست». [1]

به تعبیر دیگر انسان‌ها دارای اختیار و أراده­ای آزاد هستند و می‌توانند راه درست یا نادرست را انتخاب کنند. انبیا تنها راهنمایی می‌کنند و وظیفه هدایت دارند، اما نمی‌توانند جلوی انتخاب‌های نادرست انسان‌ها را بگیرند.

2.    وجود نفسی سرکش:

تکامل اخلاقی و معنوی بشر وابسته به تسلط بر هوای نفس انسانها است در غیر این صورت نفس انسان او را به سمت فساد و تباهی خواهد برد همچنانکه در کلام الهی آمده است: «نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می کند مگر آنچه را پروردگارم رحم کند»؛ [2] انبیاء به عنوان راهنمایان و معلمان، اصول و ارزش‌هایی را ارائه می‌دهند که به بشر کمک کند تا بر هوای نفس خود مسلط شود. برای رسیدن به این هدف انسان ها خود باید تلاش و کوشش کنند.[3] لذا طبیعی است که انسان در راه بندگی، با توجه به ویژگی هایی که داراست، دچار انحطاط و خطا بشود اما آنچه مهم است گذر انسان از این چالش ها و خطا ها است.

 متاسفانه برخی از انسان‌ها به دلیل ضعف نفس و عدم تقوای کافی، در برابر وسوسه‌ها و امیال نفسانی تسلیم می‌شوند و مرتکب فساد می‌شوند.

3.    تأثیرات اجتماعی و فرهنگی:

فساد و انحطاط می‌تواند ناشی از عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باشد که خارج از کنترل مستقیم تعالیم دینی است؛ انبیاء تلاش می‌کنند تا با ارائه راهکارهای اخلاقی و معنوی، به بهبود این شرایط کمک کنند؛ اما گاهی اوقات این عوامل انسان‌ها را به سمت فساد سوق می دهند.

ایجاد فضای غبار آلود در اجتماع می تواند به اندازه ای مردم را گمراه و از طریق حق خارج کند که حتی بندگان خاص و اولیاء خدا را قربة الی الله بقتل برسانند؛ همچنانکه در مورد شهادت امام حسین (ع) وارد شده که امت رسول خدا (ص) برای تقرب به خداوند فرزند او را بقتل رساندند؛[4] در مورد تأثیر فرهنگ نیز باید گفت، تأثیر فرهنگ می تواند بسیار عمیق و حتی متناقض باشد. گاهی ارزش ها آنقدر تغییر می کنند که در آن ارزش های معنوی و دینی (مانند موعظه پیامبر و بزرگان دین) جای خود را به ارزش های مادی و سرگرمی (مانند استقبال از یک خواننده) می دهند و در شهری که چندی پیش رسول خدا(ص) در آن به موعظه مشغول بود به یکبار تمام شهر برای استقبال و همراهی از یک خواننده زن تعطیل می شود.[5]

4.    آزمون و ابتلا:

اقتضای حکمت الهی بر این است که اسباب و شرایطی را برای تکامل انسانها فراهم کند تا افرادی که می خواهند بتوانند راه حق را بشناسند ولی فراهم شدن این اسباب به این معنا نیست که همه انسان ها از آن برای تکامل و سعادت استفاده می کنند؛[6] خداوند در این مورد  هدفی را دنبال می کند که آن امتحان بشر می باشد؛ در کلام الهی در این مورد آمده است: «ما آنچه را که در زمین جلوه‌گر است زینت و آرایش ملک زمین قرار دادیم تا مردم را امتحان کنیم که کدام یک عملشان نیکوتر خواهد بود».[7] در آیه دیگر در این مورد می فرماید: «خدایی که مرگ و زندگانی را آفرید که شما بندگان را بیازماید تا کدام نیکوکارتر (و خلوص اعمالش بیشتر) است»؛[8] بر این اساس هدف خلقت، آزمایشی است که پیروزی در این آزمایش و ابتلا کمال بشری است.

به تعبیر دیگر زندگی دنیوی یک امتحان است و خداوند از انسان‌ها می‌خواهد که با انتخاب‌های خود، استعدادها و توانایی‌های خود را نشان دهند. وجود فساد و انحطاط نیز بخشی از این امتحان است که انسان‌ها باید با آن مقابله کنند.

بنابراین، وجود فساد و انحطاط با وجود انبیا منافاتی ندارد. انبیا وظیفه هدایت و ارشاد را دارند و انسان‌ها وظیفه دارند با اختیار خود، از این هدایت بهره‌مند شوند و در مسیر تکامل قدم بردارند. اگر انسان‌ها به طور کامل از آموزه‌های انبیا پیروی می‌کردند، جامعه‌ای سالم‌تر و عاری از فساد و انحطاط داشتیم.

 

 

[1] بقره / 256: «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»

[2] یوسف / 53: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي»

[3] نجم / 39: «ليْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»

[4] سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار: القمي، الشيخ عباس، ج: 6، ص: 132. «انّهم من هذه الأمّة كلّ يتقرّب إلى اللّه بدمه»

[5]  الاغانی: ابو الفرج الإصفهاني    جلد : 8  صفحه : 368.

[6] آموزش عقايد: مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 187.

[7] کهف / 7: «إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»

[8] ملک / 2: «الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ»

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...