کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 2 مهر 1404 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر 1404 دلائل عقلی ضرورت وجود انبیاء چیست؟ پاسخ اجمالی: انبیاء به عنوان واسطههای الهی، نقش اساسی در هدایت بشر دارند و عقل دلایل متعددی برای ضرورت بعثت آنان ارائه میدهد، از جمله: نیاز انسانها به راهنما برای هدایت انسانها به سوی کمال، نیاز به راهنما برای تحقق هدف خلقت، نیاز به راهنما جهت آشنایی انسانها با قوانین الهی، نیاز به راهنما جهت اصلاح جامعه بشری از خطاها و انحرافات، نیاز به راهنما برای تزکیه و خودسازی، و این راهنما افرادی جز پیامبران و اوصیای الهی نمی باشند. پاسخ تفصیلی: در کلام علماء دلائل عقلی متعددی برای ضرورت وجود انبیاء مطرح شده است که به بعضی اشاره خواهد شد: راهنمایی در مسیر کمال: انسانها به دنبال کمال هستند و برای رسیدن به این کمال نیاز به هدایت و راهنمایی دارند؛ هرچند انسانها از طریق عقل و حس میتوانند بخشی از این مسیر را پیموده و به دانشهایی دست یابند، اما برای فهم عمیقتر و نیازهای معنوی خود نیاز به راهنمایی فراتر از عقل دارند؛ این راهنمایی از طریق وحی و پیامبران فراهم میشود.[1] راهنمایی برای رساندن بشر به هدف خلقت: غرض و حکمت در ایجاد خلقت معرفت و عبادت و بندگی خداوند بوده است: «و ما خلقتُ الجنّ و الأنس الا لیعبدونَ»[2] «ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای پرستش من» و این متوقف بر تعیین واسطهای بین خلق و خالق است تا طریق بندگی و عبادت خداوند را به آنها یاد دهد و این امر بدون تعیین واسطه ممکن نیست چرا که خداوند در نهایت کمال و انسان در منتهای نقص است؛ خداوند خود به این مطلب اشاره کرده است که: «وما کانَ بشرٍ أنْ یکلّمه اللهُ الا وحیاً او مِن وَرایء حجابٍ او یرسلَ رسولاً فیوحی باذنهِ ما یشاءُ انّه علی حکیم»[3] «و برای هیچ بشری یارای آن نباشد که با خدا سخن بگوید مگر به وحی یا از پس پرده یا رسولی فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد و مِیکند البته او خدای دانای حکیم و بلندمرتبه است.» چنین واسطهای حتماً باید انسانهای برگزیدهای از طرف خداوند باشند که از جنس بشر میباشند ولی در اوج بندگی خداوند قرار دارند. خداوند در قرآن از جانب رسول گرامی اسلام میفرماید: «قال:انّما أنا بشر مثلکم»[4] گفت:«بی تردید من بشری چون شما هستم». [5] راهنمایی بشر به قوانین الهی: جامعه بشری برای عملکرد صحیح به قوانین نیاز دارد؛ یک قانونگذار ایدهآل باید: 1) شناخت قانونگذار نسبت به انسان: اولین و مهمترین گام در وضع قانون این است که قانونگذار از جسم و روح انسان، غرایز و فطریات او، و آنچه نافع یا مضر برای این أمور است، آشنا باشد؛ و هرچه این شناخت بیشتر باشد، قانون مبتنی بر آن از موفقیت بیشتری برای علاج مشکلات و رساندن انسان به سعادت مورد نظر از آفرینش وی برخوردار خواهد بود. 2) ذی نفع نبودن قانونگذار از قانون: لزوم این شرط امری بدیهی است؛ زیرا اگر قانونگذار یا منسوبین وی از قانونی که وضع می شود نفعی ببرند، آن قانون در راستای منافع قانونگذار وضع می شود نه منافع جامعه؛ و نتیجه حتمی آن، ظلم و اجحاف به جامعه می باشد. این شرایط تنها در خداوند متعال یافت میشود و پیامبران به عنوان واسطههایی عمل میکنند که قوانین الهی را به بشر ابلاغ میکنند تا جامعهای عادلانه و منظم ایجاد شود. [6] اصلاح جامعه بشری از خطاها و انحرافات: از جمله اهداف بعثت انبیاء، تحقق رسالت اصلاحی است. مفاسد اجتماعی مانند بیعدالتی، فحشا، پلیدیها و مانند آن، ممکن است به گونهای باشند که رفع و مقابله با آنها نیاز به یک فرستاده الهی داشته باشد که بتواند مردم را به سوی اصلاح و برقراری عدالت دعوت کند و از مظلومان و محرومان دفاع کند. تنها نازل کردن کتاب، آموزش احکام، تربیت و تهذیب مردم بدون تلاش و مقابله با مفاسد اجتماعی برای دفع و از بین بردن آنها کافی نیست. برخی از افراد شرور و فاسد، به حق روی نمیآورند و مرتکب ظلم و فساد میشوند. در چنین مواردی، آنچه لازم است، فرستادن مردان یا فرستادگان الهی برای انجام اصلاحات است و این یکی از مهمترین اهداف است. [7] راهنمایی اشرف مخلوقات انسان اشرف مخلوقات است و عبث و بیهوده خلق نشده بلکه هیچ شک و تردیدی نیست که مکلف به انجام تکالیف و اوامر و نواهی است و بر خدا لازم است که این تکالیف را به انسان اعلام کند و او را آگاه سازد، زیرا هیچ عقلی مستقلاً و بدون واسطه وحی قادر به درک و تشخیص این تکالیف نیست واز طرفی همه مکلفین هم قابلیت دریافت و تلقی وحی را از جانب خداوند ندارند به همین جهت بر خداوند لازم است که کسانی را به سوی انسانها مبعوث نماید تا این تکالیف را به آنها برسانند. [8] راهنمایی برای خودسازی و تزکیه بشر مسلماً غرض از ارسال پیامبران تنها تعلیم نیست بلکه یکی از اهداف انبیاء تزکیه است و خداوند از میان بندگان خود افرادی که از هر جهت صالح و کامل و ممتاز میباشند را برمیگزیند به طوری که در میان مردم اسوه میباشند و مردم را با اعمال و رفتار خود به سوی سعادت و کمال سوق میدهند و روشن است که این غرض و هدف به صرف نزول کتب آسمانی و یا نزول آن بر غیر پیامبران مثلاً بر ملائکه و یا افرادی از غیر نوع بشر محقق نمیشد چرا که در این صورت مردم اسوهای در بین خود مشاهده نمیکردند تا خود را به آن هدف بالا برسانند و یا اینکه گمان میکردند طهارت و تزکیه مربوط به ملائکه است و آنها قادر نیستند خود را تزکیه کنند. [9] نتیجهگیری: با توجه به مطالبی که بیان گردید روشن می شود که عقل دلایل متعددی بر ضرورت وجود انبیاء در بین انسانها می بیند، دلائلی مانند نیاز انسانها به راهنما برای خودسازی و تهذیب، نیاز به راهنما برای رسیدن بشر به اوج نقطه کمال، نیاز به راهنما برای قرار دادن انسانها در مسیر هدف خلقت، نیاز به راهنما جهت اصلاح جامعه بشری از خطاها و انحرافات، نیاز به راهنما جهت آشنایی انسانها با قوانین الهی و .... [1] آموزش عقايد، مصباح یزدی، محمد تقی، ج: 1، ص: 177-178 _ بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، السيد محسن الخرازي، ج: 1، ص: 216. [2] ذاریات/ 56. [3]شوری:۵۱. [4] کهف/ 110. [5] حق الیقین فی معرفه اصول الدین، شبر، سید عبدالله، ص: ۱۲۱ _ انیس الموحدین، نراقی، مهدی، ص 86، تصحیح آیت الله قاضی طباطبایی. [6] محاضرات في الالهيات، السبحاني، الشيخ جعفر، ج: 1، ص: 249 [7] بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، السيد محسن الخرازي، ج: 1، ص: 220. [8] انیس الموحدین، نراقی، مهدی، ص 86، تصحیح آیت الله قاضی طباطبایی. [9] بداية المعارف الإلهية في شرح عقائد الإمامية، السيد محسن الخرازي، ج: 1، ص: 216. وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده