رفتن به مطلب

معاد چیست و ضرورت وجود آن چه می باشد؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

معاد چیست و ضرورت وجود آن چه می باشد؟

 

پاسخ اجمالی:

معاد، بازگشت انسان به زندگی جاودانه پس از مرگ است که در آن، دادگاه عدل الهی برپا شده و پاداش و جزای اعمال آشکار می‌گردد. این باور، نه‌تنها بیانگر هدفمند بودن آفرینش است، بلکه ضرورتی عقلی برای تحقق عدالت، وفای به وعده‌های الهی، و تکمیل سیر کمال انسانی به‌شمار می‌آید. ایمان به معاد انسان را امیدوار، مسئول‌، و اخلاق‌مدار می‌سازد و زیربنای ارزش‌های فردی و اجتماعی را تحکیم می‌بخشد.

پاسخ تفصیلی:

معاد یکی از پایه‌های اساسی باورهای اسلامی است که نه تنها در آیات قرآن و روایات مورد تأکید قرار گرفته، بلکه علما نیز به ‌تفصیل به بررسی آن پرداخته‌اند؛ این مفهوم به زندگی جاودان انسان پس از مرگ اشاره دارد و به تحقق دادگاه عدل الهی معنا می‌بخشد؛ جایی که اعمال و رفتار هر فرد با دقت سنجیده می‌شود.

از نظر لغوی، «معاد» به معنای بازگشت است،[1] برخی آن را مصدر میمی دانسته‌اند، به معنای بازگشت، و معتقدند این واژه می‌تواند به‌عنوان اسم مکان یا زمان نیز به‌کار رود؛[2] در اصطلاح، معاد یعنی بازگشت انسان به عالمی فراتر از طبیعت و ماده؛[3] در بیانی دیگر، معاد را بازگشت دوباره اجسام و تحقق وجود پس از مرگ تعریف کرده‌اند.[4]

ایمان به معاد یعنی باور به عالمی برتر و محکمه‌ای الهی که انسان پس از عبور از دنیا با آن مواجه می‌شود؛[5] عالمی که در آن، عدل الهی حاکم است و انسان، بر اساس عملکرد خود، جزا یا پاداش می‌بیند؛ مرحوم علامه مصباح نیز در توضیح معاد، آن را ایمان به زندگی دوباره انسانی که از دنیا رفته می‌دانند؛ حیاتی جاودانه در عالم آخرت.[6]

وجود معاد، نشان‌دهنده هدفمند بودن آفرینش انسان است؛ خداوند در قرآن می‌فرماید:"آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟"[7] این آیه به ‌روشنی بیان می‌کند که خلقت انسان بدون بازگشت و حساب‌رسی، بی‌معنا و عبث خواهد بود؛ پس ایمان به معاد، گامی در شناخت حکمت خلقت است.

از سوی دیگر، عدالت الهی نیز ایجاب می‌کند که جهانی پس از این دنیا وجود داشته باشد؛ انسان‌ها در دنیا رفتارهای گوناگونی دارند؛ برخی مطیع و نیک ‌کردارند، و برخی نافرمان و ستم‌گر؛ تصور این ‌که خداوند همه را یکسان پاداش دهد، یا همگی را عذاب کند، و یا بی‌هیچ داوری رها سازد، با عدالت او ناسازگار است؛ بنابراین، لازمه عدل الهی آن است که نیکوکاران پاداش گیرند و گناه‌کاران به سزای اعمال‌شان برسند، و این تنها در جهانی ورای این عالم، یعنی در آخرت ممکن خواهد بود.[8]

یکی از دلایل محکم برای اثبات ضرورت معاد، مشاهده وضعیت انسان‌های نیک‌وکار و گناه‌کار در این دنیاست؛ همان‌طور که محقق بحرانی اشاره می‌کند، هر دو گروه مطیعان و نافرمانان،از دنیا می‌روند بدون آن‌که در همین عالم به پاداش یا عذابی که شایسته آن‌اند برسند؛[9] اگر معادی در کار نباشد، این تفاوت نادیده گرفته می‌شود و مفهوم پاداش و عذاب، بی‌اثر خواهد شد.

قرآن نیز این حقیقت را با بیانی گویا مطرح می‌سازد: «آیا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند را مانند مفسدان در زمین قرار می‌دهیم؟ یا پرهیزکاران را چون بدکاران؟!»[10] پرسشی که وجدان انسان را خطاب می‌کند و عدالت خداوند را به اندیشه می‌سپارد.

دلیل دیگر بر ضرورت معاد، وعده‌هایی است که خداوند به بندگان نیکوکارش داده است؛ وفای به وعده از صفات زیبای الهی و نشانه‌ای از حکمت اوست، و خلف وعده امری ناپسند و دور از مقام ربوبی؛ بنابراین، تحقق این وعده‌ها ایجاب می‌کند که جهانی دیگر وجود داشته باشد تا در آن، بندگان به پاداش‌ خود برسند؛[11] محقق طوسی نیز با استناد به قاعده وجوب وفای به وعده، بر ضرورت معاد تأکید می‌کند؛ از نگاه او، حکمت و تعهد الهی، ایجاب می‌کنند که قیامت قطعی باشد.[12]

این حقیقت عقلی در قرآن چنین بیان شده است: «پروردگارا! تو بی‌تردید در روزی که هیچ شکی در آن نیست، همه انسان‌ها را گرد هم می‌آوری؛ بی‌گمان خدا از وعده‌اش تخلف نمی‌ورزد.»[13]

نتیجه گیری:

معاد، به‌عنوان بازگشتی به جهانی فراتر از طبیعت، جایگاهی ویژه در اندیشه دینی و فلسفی دارد؛ این باور نه تنها از منظر اعتقادی، بلکه از دیدگاه عقلانی نیز حائز اهمیت است؛ چرا که معاد، مظهر عدالت بی‌پایان خداوند و میدان تحقق وعده‌هایی است که به بندگانش داده است.

ایمان به زندگی جاودان پس از مرگ، امیدی عمیق در دل انسان‌ها می‌نشاند؛ امیدی که آنان را به سمت راستی و نیکوکاری سوق می‌دهد؛ وقتی انسان بداند که پاداش نیکی‌ها و کیفر بدی‌ها در جهانی دیگر در انتظار اوست، انگیزه‌اش برای زیستن با اخلاق و صداقت دوچندان خواهد شد؛ از این‌رو، باور به معاد نه فقط بر رشد و تعالی فردی تأثیر می‌گذارد، بلکه زمینه‌ساز استقرار عدالت، پایداری ارزش‌های انسانی، و تقویت بنیان‌های اخلاقی در جامعه نیز هست.

 

[1] لسان العرب، ابن منظور، ج3، ص317   

[2] منهج الرشاد في معرفة المعاد،  الطالقانی، محمد نعیم، ج1، ص63  

[3] تقريرات فلسفه امام خمينى، خمینی، روح الله، ج3، ص 589  

[4] المعاد یوم القیامة، الکعبی، علی موسی، ج1، ص10    

[5] المعاد و عالم الآخرة، مکارم شیرازی، ناصر، ج1، ص 6   

[6] آموزش عقائد، مصباح یزدی، محمد تقی،  ج1، ص363

[7] مومنون/ 115 «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ»

[8] محاضرات في الالهيات، سبحانی، شیخ جعفر، ج1، ص399  

[9] قواعد المرام في علم الكلام، البحرانی، ابن میثم، ج1، ص 146  

[10] ص/28«أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ»

[11] محاضرات في الالهيات، سبحانی، شیخ جعفر، ج1، ص400  

[12] كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ابومنصور جمال‌الدین حسن بن یوسف بن مطهّر، علامه حلی، ج1، ص405  

[13] آل عمران/ 9   «رَبَّنا إِنَّكَ جامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ»

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...