رفتن به مطلب

دیدگاه سایر مذاهب اسلامی درباره غلو چیست؟


تقوی

ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

دیدگاه سایر مذاهب اسلامی درباره غلو چیست؟

 

مسأله غلو، یکی از مسائل چالش برانگیز در جهان اسلام می باشد؛ نظریه پردازان مذاهب اسلامی در رابطه با غلو مطالب بسیاری را متذکر شده اند که پرداختن به هریک از آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد؛ اینک به بخشی از نظریه های مطرح شده در مسأله غلو از دید سایر مذاهب اسلامی می پردازیم:

دیدگاه زیدیه در مورد غلو:

مکتب زیدیه، همانند دیگر شاخه‌های شیعه، بر این باور است که حضرت علی به عنوان جانشین رسول خدا تعیین شده است و پس از او، امام حسن و امام حسین نیز به نص الهی به عنوان امام و وصی پیامبر خدا شناخته می‌شوند. با این حال، زیدیه پس از امام حسین، مقام وصایت و جانشینی پیامبر را از جنبه الهی و آسمانی جدا کرده و آن را به یک مقام دنیوی تبدیل کرده است. از دیدگاه زیدیه، امامان پس از امام حسین باید شخصیت‌هایی عالم، عادل، شجاع و مدیر باشند و از نسل فاطمه، با حضور فعال در عرصه سیاسی، به امر به معروف و نهی از منکر و اجرای احکام الهی بپردازند. در این میان، زید بن علی بن حسین به عنوان شخصیت برجسته‌ای در این سلسله شناخته می‌شود.

در دوره‌ای که خط فکری زیدیه بر اساس اعتقاد به امامان عالم، عادل، شجاع و مدبر بود، گروهی از غالیان زیدی به غلو پرداختند و برخی از ائمه زیدی را به عنوان مهدی و صاحب طول عمر می‌دانستند. آنها برای این امامان کراماتی بزرگ قائل بودند و حتی برخی ادعا داشتند که مقام این امامان از خود پیامبر نیز بالاتر است؛ [1] این تفکرات افراطی باعث شد تا برخی از علمای زیدیه این اعتقادات را نادرست و فراتر از حقیقت بدانند و به نگارش رساله‌هایی در رد این باورها بپردازند.[2]در نهایت باید گفت دیدگاه زیدیه نیز نسبت به غلو مانند امامیه است و غلو را تجاور از حق و حقیقت می داند که امری مضموم می باشد و در طول تاریخ، علمای زیدیه به مبارزه با آن پرداخته اند؛ هر چند که امکان دارد در مصادیق غلو اختلافاتی بین زیدیه و امامیه وجود داشته باشد.

دیدگاه اسماعیلیه در مورد غلو: 

اسماعیلیان نیز در تعریف غلو به مانند دیگر مذاهب اسلامی آن را تجاوز از حق و حقیقت می دانند؛ از بزرگان مذهب اسماعیلیه قاضی نعمان بن محمد است که در عظمت و بزرگی او ابن خلکان گفته است؛ قاضی نعمان بن محمد به عنوان فردی بسیار دانشمند و با فضیلت شناخته می‌شد؛ او نه تنها به قرآن و تفسیر آن مسلط بود، بلکه در فقه و اختلافات فقهی نیز تخصص داشت؛ او همچنین در زمینه‌های لغت، شعر و تاریخ آگاهی گسترده‌ای داشت و در همه این زمینه‌ها با درایت و انصاف عمل می‌کرد. قاضی نعمان آثار فراوانی دربارۀ اهل بیت نوشته و کتابی با ارزش درباره فضائل آنها تألیف کرده است. همچنین او در رد عقاید مخالفین، آثاری درباره ابوحنیفه، مالک، شافعی و ابن سریج به نگارش درآورده است.[3]

قاضی نعمان به صراحت بیان می‌کند که امیرالمومنین علی (علیه السلام) در برابر گروه‌هایی که در مورد او غلو می‌کردند و او را فراتر از حقیقت جلوه می‌دادند، ایستادگی می‌کرد؛ برخی از این افراد معتقد بودند که علی (علیه السلام) پیامبر است و جبرئیل به اشتباه وحی را به پیامبر اسلام نازل کرده است؛ چنین عقایدی نادرست و افراطی بودند و امیرالمومنین علی (علیه السلام) همواره با این گونه تفکرات به مقابله می‌پرداخت.[4]

بر اساس آموزه‌های اسماعیلیه نیز، هرگونه غلو و تجاوز از حق در مورد اشخاص و اشیاء ناپسند شمرده می‌شود. تنها تفاوتی که در این زمینه وجود دارد، درک متفاوت از مصادیق غلو است. این تفاوت‌ها موجب شده است که برخی مذاهب، گروه‌های دیگری را به غلو متهم کنند. در واقع، اختلاف در فهم و تفسیر مصادیق غلو، منجر به تنوع و تضاد در دیدگاه‌های مذهبی شده است.

  دیدگاه اهل سنت در مورد غلو:

در مورد دیدگاه اهل سنت باید گفت اهل سنت در درون خود به گروه های مختلفی از نظر فقهی، کلامی واعتقادی تقسیم می شوند که اینک به نحله هایی از آنها اشاره می کنیم:

ابن تیمیه و اتباع متأثر از او در طول تاریخ:

ابن تیمیه حرانی، مؤسس تفکر وهابیت می‌گوید: غلو به این معناست که چیزی به بیش از آنچه که مستحق آن است مدح یا ذم گردد؛[5] همچنین محمد رشید رضا نیز در تفسیر خود آورده است، غلو به معنای تجاوز از حد شرعی و افراط در آنچه که شرع مقرر داشته است، می‌باشد.[6]

یکی از عواملی که نظریه‌پردازان و صاحب‌نظران وهابی و سلفی همواره شیعیان را به دلیل آن تکفیر می‌کنند، موضوع غلو است؛ این افراد با ذکر معتقدات شیعی و ارتباط دادن آن‌ها به مسأله غلو، حکم تکفیر شیعیان را صادر می‌کنند؛ برای مثال، اعتقاد به وجود علم غیب در ائمه اطهار(علیهم‌السلام) یکی از مسائلی است که با برچسب غلو، باعث تکفیر شیعیان شده است؛ آن‌ها این اعتقاد را به عنوان غلو در حق ائمه اطهار(علیهم‌السلام) می‌دانند؛ در ادامه به اظهار نظرات برخی از افراد در این باره می‌پردازیم:

زرقاوی در مجموعه‌ی کلماتی که از او جمع آوری شده یکی از اتهاماتی که به شیعیان نسبت می‌دهد، اعتقاد به وجود علم غیب در ائمه‌ی اهل‌بیت می‌باشد؛[7] همچنین در جای دیگر در ضمن اینکه مدعی است عقاید فاسد شیعه را بر می‌شمارد مجددا به اعتقاد شیعه به وجود علم غیب برای علی بن ابیطالب(علیه السلام) اشاره می‌کند؛[8] مجددا همین مساله را به عنوان شاهدی برای اینکه شیعیان ائمه‌ی اهل‌بیت(علیه السلام) را مساوی با خداوند قرار داده و مقام الوهی برای ایشان قائل هستند، می‌آورد و می‌گوید این اوصاف تنها زیبنده‌ی خداوند متعال است و اتصاف آن به غیر خدا مساوی با شریک قرار دادن دیگری با خداوند است.[9]

طرطوسی هم، چنین اتهاماتی را تحت عنوان یکی از مصادیق غلو شیعه، به ایشان نسبت می‌دهد و احادیث متعددی از اصول کافی را به عنوان شاهد کلام خود می‌آورد، که طی آن احادیث، شیعیان به وجود علم غیب در ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام) اعتقاد دارند؛[10] لذا ایشان را به سبب چنین اعتقاداتی متهم به کفر و شرک نموده و می‌گوید فرق شیعیان، با غالیان شیعه در این است که آنها علنا اعتراف به خدایی اشخاصی چون علی بن ابی طالب(علیه السلام) می‌کنند، در حالی که سایر شیعیان در ضمن اعتقاد به چنین مساله‌ای آن را به ظاهر کتمان می‌کنند.[11]

علمای سنتی، صوفی مسلکان از اشاعره و ماتریدیه:

علمای اهل سنت که فاقد تفکرات وهابی هستند، نیز به معرفی افراد غالی پرداخته‌اند. برای مثال، شهرستانی غالی را کسی می‌داند که در حق امامش چنان غلو کند که او را از حد مخلوق بالاتر ببرد، خواه به آنها نقش خدایی بدهد یا بگوید خدا در او حلول کرده است. [12]

ابولبقاء، یکی از علمای حنفی در کتاب "الکلیات"، غلو را به معنای تجاوز از حد تعریف کرده است. [13] بغوی در کتاب "شرح السنه" در تفسیر آیه «لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ» [14] می‌گوید که غلو به معنای تجاوز از اندازه و مقدار یک چیز است. [15] ملا علی قاری نیز غلو در دین را به معنای تجاوز از کتاب و سنت دانسته است. [16] طبری،[17] قسطلانی[18]  و فخر رازی نیز غلو را به معنای تجاوز از حد و اندازه یک چیز یا امری معرفی کرده‌اند.[19]

الوسی در تلخیص خود بر کتاب "تحفه اثناعشری" اشاره می‌کند که اولین فردی که در مورد علی بن ابی‌طالب غلو کرد، عبدالله بن سبأ بود که به امامت علی و اظهار برائت از دشمنان او قائل بود. [20] هیتمی در "صواعق المحرقه" بیان می‌کند که فطرت شیعه بر غلو و بدعت است [21]و باید گفت اهل سنت اعتقاد به عصمت امیرالمومنین و امامت او را غلو می‌دانند.

با این حال، اهل سنت در بیان فضائل صحابه چنان پیش رفته‌اند که برخی ادعا کرده‌اند هیچ نقصی به آنها وارد نیست، [22]و کرامات بزرگی برای آنها بیان کرده‌اند؛ به عنوان مثال، داستانی درباره یک زن از انصار که خواب دید درخت خرما در حیاطش افتاده و پیامبر (ص) به او گفت همسرش در سفر از دنیا می‌رود، اما ابوبکر به او بشارت داد که همسرش همان شب بازمی‌گردد و در نهایت نیز همین اتفاق افتاد، و دلیل آن را اینگونه بیان کردند؛ خداوند حيا كرد كه بر زبان أبو بكر دروغ جاري شود؛ چون او صديق است.[23]

در نتیجه، بر اساس دیدگاه حقیقی و علمی خود اهل سنت، شیعه را نمی توان غالی دانست زیرا دیدگاه علمای اهل سنت و سلفی وهابی ها درباره غلو همانند دیدگاه علمای شیعه است که غلو را به معنای تجاوز از حد و اندازه یک چیز یا امر می‌دانند؛ بنابراین، تجاوز از امر دین، قرآن، سنت و حق به معنای غلو است؛ چه این غلو در مورد بزرگان دین باشد یا مسائل دیگر. با این حال، اختلاف در فهم مصادیق و شناخت دقیق موضع غلو منجر به اتهام زنی برخی به شیعه شده است.

 

 

[1] مقاله رسالة الزاجرة: علی، موسوی نژاد، مجله هفت آسمان، ؛ ص2  https://B2n.ir/h90665

[2] همان، ص3

[3] وفيات الأعيان: ابن خلکان، ج5، ص416،  https://B2n.ir/m83880 

[4] دعائم الإسلام: قاضی نعمان مغربی، ج1، ص48  https://B2n.ir/x79565     

[5] اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفة أصحاب الجحیم: ابن تیمیة، ج1، ص328    https://B2n.ir/d88292

[6] تفسیر المنار: رشید رضا، محمد، ج6، ص405    https://B2n.ir/r21172

[7] مقالات احمد فضیل نزال الخلایله، الأرشيف الجامع لكلمات و خطابات الشيخ أبي مصعب الزرقاوي: شبكة البراق الإسلامية: ج: 1، ص: 324.    https://B2n.ir/f77558  - (هذا مع اعتقادهم العصمة في أئمتهم، ونسبة علم الغيب والتصرف في الكون إليهم، وغير ذلك من الشركيات التي لا يعذر أحد بجهلها)

[9] همان، ج: 1، ص: 587 - (وَكَذَا شَرَّكُوا الإِلَهَ الوَاحِدَ بِالعِبَادِةِ المُستَحَقَّةِ للهِ تَعَالى وَحدَهُ غَيرَهُ، مِن نَذرٍ وَ دُعَاءٍ وَتَقَرُّبٍ بِالعِبَادَةِ للأَئِمَّةِ الذِينَ اعتَبَرُوهُم مُقَدَّسِينَ وَمَعصُومِينَ. وَ لم يَقِف الأَمرُ إِلى هَذَا الحَدِّ بَل نَسَبُوا الصِّفَاتِ التِي يَتَّصِفُ بِهَا اللهُ تَعَالى، كَالرِّزقِ وّالعِلمِ بِالغَيبِ وَنَحوَ ذَلِكَ لهَؤُلاءِ الأَئِمَّةِ، فَلم يَكتَفُوا بِالإِسَاءَةِ لمَقَامِ اللهِ تَعَالى بِالرُّبُوبِيَّةِ وَالأُلُوهِيَّةِ فَحَسب).    https://B2n.ir/t59284

[10] الشيعة الروافض طائفة شرك وردة: ابوبصیر الطرطوسی، ص: 32    https://B2n.ir/x30084   - طرطوسی، در ابتدای بحث عبارت خود را اینگونه آغاز می‌کند:(فقد غالى الشيعة الروافض في أئمتهم الاثنى عشر غلواً حملهم على أن يرفعوهم إلى درجة تعلو وتفوق درجة الأنبياء والرسل» و از جمله صفاتی که در رد اعتقادات شیعه نسبت به اهل‌بیت(علیهم السلام) برمی شمرد این است (...ويعلمون ما كان وما سيكون...) سپس اول عبارتی از اصول کافی می‌آورد که حاوی فضائلی برای حضرت علی(علیه السلام) است و از جمله آنها این عبارت است:(علمت المنایا و البلایا...) سپس این تعبیر را اضافه می‌کند و می‌گوید تمام عبارت این حدیث کفر اکبر است (و کل عباره من عبارات هذا الحدیث... کفر اکبر...) تعمیم این علم به سایر ائمه را نیز در ذیل حدیث دیگری از اصول کافی می‌آورد و می‌گوید:(فعلم الغیب و علم المنایا و البلایا لیس مقصورا علی علی بن ابیطالب انما هو کذلک تتصف به بقیه ائمه و الاوصیاء).

[11] همان، ص: 45 - (لماذا لایقولون صراحه ان الامام هو الله... الفرق بین النصیریه الغلاه و غیرهم من الباطنیین الغلاه و بین الشیعه الروافض، ان الغلاه قالو صراحه بالوهیه و ربوبیه الائمه... بینما الشیعه و الروافض قالوها بطریقه ملتویه و علی خوف و تقیه و استحیاء...)   https://B2n.ir/x30084

[12] الملل و النحل: الشهرستانی، ج1، ص173   https://B2n.ir/y07410

[13]  الكليات: أبو البقاء، الكفوي، ج1، ص293  https://B2n.ir/m98457   

[14] نساء: 171  https://B2n.ir/d89534  

[15] شرح السنة: ابومحمد، البغوی، ج4، ص47    https://B2n.ir/j49242  

[16] مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح: ملاعلی، القاری، ج1، ص322   https://B2n.ir/m08556 

[17] تفسير الطبري: ابوجعفر، طبری ، ج7، ص700،  https://B2n.ir/f62782    

[18] إرشاد الساري لشرح صحيح البخاري: القسطلانی، ج10، ص313  https://B2n.ir/j01029  

[19] تفسير الرازي = مفاتيح الغيب أو التفسير الكبير : فخر الدین، الرازی، ج12، ص411   https://B2n.ir/a20150  

[20] مختصر التحفة الاثني عشرية: محمد شکری، الالوسی، ج1، ص6  https://B2n.ir/q53754      

[21] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة: الهیتمی، ابن حجر، ج1، ص10   https://B2n.ir/j00893    /   أسمى المطالب في سيرة أمير المؤمنين علي بن أبي طالب: علی محمد، الصلابی، ج1، ص507  https://B2n.ir/m38477 

[22] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة: ابن حجر، هیتمی، ج2، 640  https://B2n.ir/x56426  

[23]  نزهة المجالس ومنتخب النفائس: الصفوري، ج2، ص 149  https://B2n.ir/x20566  

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...