رفتن به مطلب

غلو چیست و دارای چه مراتبی می‌باشد؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

غلو چیست و دارای چه مراتبی می‌باشد؟

 

پاسخ اجمالی:

غلو به معنای تجاوز از حد اعتدال در باورهای دینی است که موجب انحراف اعتقادی می‌شود؛ این پدیده دارای مراتبی است، از جمله: غلو در مقام الوهیت که به معنای نسبت دادن صفات خدایی به غیر خداوند است، غلو در نبوت که به معنای ادعای پیامبری برای امامان می‌باشد، و غلو در صفات و افعالی که مختص به خداوند هستند؛ قرآن و روایات اهل بیت(ع) به شدت این افراط را نهی کرده‌اند و پیروی از آموزه‌های اسلامی، راه مقابله با آن است.

پاسخ تفصیلی:

غلو یکی از مفاهیم کلیدی در دین اسلام، به ویژه در میان علمای شیعه است؛ غلو در لغت بمعنی تجاوز کردن از حد و اندازه، و یا خارج شدن از حد اعتدال است.[1]

در اصطلاح نیز شیخ مفید غلو را چنین تعریف نموده است: از حد گذشتن و بیرون رفتن از اعتدال و زیاده‌روی در حق پیامبران و امامان است.[2]

لذا غلوی که در کتب فقه و کلام از آن بحث شده و قائل به آن کافر و نجس شمرده شده اعتقاد به اموری است مانند اینکه شخصی؛ پیغمبر اکرم و ائمه طاهرین (ع) را خدا و معبود بداند، یا آنکه برای ائمه (ع) نیز مقام پیغمبری و نبوّت قائل باشد، یا اینکه معتقد باشد که با ولایت و محبّت خاندان رسالت، حاجتی به عبادت و اطاعت، و پرهیز از معاصی نیست و امثال این عقاید که یا شرک است و یا انکار ضروری که در هر دو صورت کفر است.[3]

امامان معصوم (ع) خود فرمودند: آنچه ما در مورد خود نگفتیم شما در مورد ما نگویید[4] برای مثال، شخصی از امام باقر(ع) پرسید: غالی کیست؟ امام باقر(ع) فرمودند: آن‌ها گروهی هستند که درباره ما سخنانی می‌گویند که ما هرگز درباره خود نگفته‌ایم.[5]

 اقسام غلو

اقسام و مراتب مختلفی توسط علماء شیعه در مورد غلو مطرح شده از باب نمونه مرحوم شهید صدر غلو را به سه مرتبه تقسیم می‌کند:

1. غلو در مرتبه الوهیت: غلو در مرتبه الوهیت به این معناست که فردی را که غلو درباره‌اش صورت می‌گیرد، به خداوند بودن یا شریکی برای خداوند تفسیر کنند؛ این شراکت می‌تواند به دو صورت باشد یا آن فرد را هم‌طراز و هم‌مرتبه با خداوند بدانند، یا او را در مرتبه‌ای از مراتب الوهیت قرار دهند؛ گاهی نیز غلو به معنای حلول خداوند در چیزی یا اتحاد با او تفسیر می‌شود؛ این تفاسیر کفر به شمار می‌آیند، زیرا نوع اول لازمه‌اش انکار خداوند، نوع دوم انکار توحید و یکتاپرستی، و نوع سوم اعتقاد به الوهیت موجودی غیر از خداوند است.

2. غلو در مقام نبوت: غلو در مقام نبوت گاهی به این صورت است که فرد غلوشده را والاتر از پیامبر بدانند یا او را حلقه ارتباطی بین خداوند و پیامبر قلمداد کنند؛ گاهی نیز به معنای هم‌طرازی و همسانی فرد غلوشده با پیامبر به نحوی که رسالت پیامبر شامل او نمی‌شود؛ همه این موارد کفر محسوب می‌شود، زیرا با معنای شهادت به رسالت پیامبر اسلام (ص) بر همه مکلفین منافات دارد.

3. غلو در صفات و افعالی که اختصاص به خداوند دارند: غلو در صفات و افعال به معنای نسبت دادن صفات یا افعالی به فردی است که در آن حد و اندازه نبوده و مصداق آن صفات نیست؛ اگر این صفات یا افعالی که مختص به خداوند است، جزء ضروریات دین باشند، این غلو تحت عنوان انکار ضروریات دین قرار می‌گیرد و کفر محسوب می‌شود؛ در غیر این صورت، کفر نخواهد بود.[6]

به طور کلی می توان مهم‌ترین عقاید غلوآمیز در بین شیعیان را چنین بیان نمود:

نخست: ادعای خدایی برای پیامبر و امام.

دوم: ادعای نبوت برای امامان.

سوم: ادعای علم غیب برای اهل بیت (ع) بدون الهام و تعلیم الهی؛ از سخنان غالیان درباره اهل بیت (ع) ، ادعای علم غیب داشتن آنان به صورت مستقل، و بدون الهام یا تعلیم الهی است.

چهارم: اعتقاد به تناسخ ارواح امامان؛ قائلان به تناسخ، منکر معاد جسمانی اند و معتقدند، تناسخ به معنای انتقال نفس ناطقه پس از مرگ، از بدنی به بدن انسان دیگر در این دنیاست؛ این گروه از غالیان، مدعی اند ارواح امامان میان خودشان تناسخ و انتقال پیدا می کند.

پنجم: ادعای تفویض استقلالی؛ از سخنان غالیان این است که خدای متعال کار بندگان، همچون زنده کردن، میراندن، روزی دادن، بخشش و منع و مانند آن را به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) وانهاده است؛ همچنین خدای متعال کار قانون گذاری را به پیامبر و امامان (ع) واگذار کرده است؛ بنابراین آنان به طورمستقل، چه در عالم تکوین و چه در عالم تشریع و قانون گذاری، به تدبیر امور مردم می پردازند.[7]

تقسیمات متعدد دیگری[8] نیز برای غلو مطرح شده است که برگشت همه به همان مطالب بیان شده، می باشد.

نتیجه گیری:

در پایان بیان می شود؛ مسألۀ علم غیب أئمّه و ولایت تکوینی آنان و طینت و خلقت نور پاک ایشان و کرامات و خوارق عادات و معجزاتی که داشتند، پیوسته در کتابهای کلامی بحث و حدّ و حریم آن ترسیم شده است؛ مقتضای حدیث امام علی (ع) که فرمودند:«إیّاکم و الغلوّ فینا،قولوا انّا عبید مربوبون و قولوا فی فضلنا ما شئتم»،[9] یا اینکه فرمودند:«لا تتجاوزوا بنا العبودیّه،ثمّ قولوا ما شئتم و لن تبلغوا»[10] و سخن امام صادق (ع) که بیان داشته اند: «اجْعَلُونَا عَبِيداً مَخْلُوقِينَ وَ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ إِلَّا النُّبُوَّةَ»،[11] همه می فهماند که اگرچه مقام اهل البیت (ع) بسی ارجمند است و هرچه دربارۀ آنان بگوییم و بیندیشیم، به کنه ذات و مقام والایشان نخواهیم رسید، اما نباید آنان را از حدّ بندگی و مخلوق بودن و مربوب بودن بالاتر برد[12] و صفاتی را به آنان نسبت داد که برخلاف ضرویات دین می باشند.

 

[1] النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، مجد الدین ابن الأثیر، ج3، ص382  -   لسان العرب، ابن منظور، ج15، ص133    

[2] تصحیح الاعتقاد، الشیخ المفید، ، ص 131  - برای مطالعه بیشتر رجوع شود به: نقش غلو در انحراف عقاید و افکار، محمد حلی، ص 25-28، ذیل عنوان: شیعه و کاربرد اصطلاح غلو -  غلو و تفویض در گستره آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام، سید علیرضا موسوی، ص 4-11

[3] ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، شیخ لطف الله صافی گلپایگانی، ص 41 

[4] الكافي، الشيخ الكليني، ج2،  ص 298 "لَا تَقُلْ فِينَا مَا لَا نَقُولُ فِي أَنْفُسِنَا فَإِنَّكَ مَوْقُوفٌ وَ مَسْئُولٌ لَا مَحَالَة"

[5] همان، ص75

[6] بحوث فی شرح العروة الوثقی، السید محمد باقر الصدر، ج3، ص306   

[8] مانند کلام مرحوم سبزواری: مهذب الأحکام فی بیان حلال و الحرام، السید عبدالأعلی السبزواری، ج1، ص382   

[9] الخصال، الشيخ الصدوق، ج2،  ص 614

[10] الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج2،  ص 438   -   تفسير الإمام العسكري، المنسوب الى الإمام العسكري، ج1،  ص 50 

[11] الخرائج و الجرائح، الراوندي، قطب الدين، ج2،  ص 735

[12] فرهنگ غدیر، جواد محدثی، ص 448

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...