رفتن به مطلب

آیا در تاریخ بشریت سابقه غیبت حجج الهی وجود داشته است؟ یا این موضوع تنها اختصاص به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

آیا در تاریخ بشریت سابقه غیبت حجج الهی وجود داشته است؟ یا این موضوع تنها اختصاص به امام زمان (عج) دارد؟

 

 پاسخ اجمالی:

در طول تاریخ، غیبت پیامبران و اولیای الهی، امتحانی برای پیروانشان بوده است؛ از غیبت چهل روزه حضرت موسی (ع) تا پنهان شدن حضرت یونس (ع) از قومش، و پناهندگی بیست ساله حضرت ادریس (ع) در کوه، همگی نشان از این سنت الهی دارند؛ حتی حضرت یوسف (ع) نیز پیروان خود را به انتظار منجی موعود بشارت داد و آنها سال‌ها در انتظار ظهور حضرت موسی (ع) بودند.

حضرت عیسی (ع) نیز از دیده‌ها غایب شده و در آخرالزمان به همراه حضرت مهدی (عج) ظهور خواهد کرد؛ همچنین، حضرت خضر (ع) با نوشیدن آب حیات، عمری طولانی یافته و در عین حضور، از دیده‌ها پنهان است.

این داستان‌ها نشان می‌دهند که غیبت، پدیده‌ای مسبوق به سابقه در میان انبیاء بوده و همواره امتحانی برای سنجش ایمان و صبر پیروانشان بوده است.

پاسخ تفصیلی:

در طول تاریخ بشر غیبت های متعددی برای اولیاء و پیامبران الهی وجود داشته است از جمله آنها می توان به غیبت و دوری گزیدن حضرت موسی اشاره کرد؛ حضرت موسی چهل روز در میان قوم و پیروان خود نبود.[1]

در کلام الهی در مورد حضرت یونس (ع) نیز آمده است؛ وقتی قوم او بر مخالفت خود افزودند و او را سرزنش کردند، حضرت یونس (ع) از میان آنها بیرون رفت به طوری که هیچ کس نمی‌دانست او کجاست! و برای مدتی کسی از او اطلاعی نداشت![2]

در مورد حضرت ادریس (ع) نیز نقل شده است که آغاز نبوت او با پادشاه جباری بود که روزی، فرد مومنی را به قتل رساند و اموال او را مصادره کرد؛ خداوند از این عمل به خشم آمد و به ادریس (ع) فرمان داد تا به نزد آن پادشاه ستمگر برود و او را تذکر دهد؛ پادشاه دستور قتل ادریس (ع) را صادر کرد و چهل نفر را به قصد قتل ادریس (ع) روانه کرد اما آنها ادریس (ع) را پیدا نکردند؛ ادریس (ع) از این موضوع آگاه شد و از شهر گریخت و مردم شهر را نفرین کرد؛ و به مدت بیست سال ادریس (ع) در کوه پناهنده بود.[3]

در روایتی نقل شده که حضرت یوسف (ع) در لحظات قبل از فوت، شیعیان و پیروان خود را جمع کرد و آنها را به آمدن منجی بشارت داد و ویژگی های منجی را برای آنها بیان کرد، پیروان او حدود چهارصد سال را به انتظار نشستند تا نشانه های منجی (که حضرت موسی (ع) بود) را دیدند. موسی (ع) از نظر آنها غایب شد و به نزد شعیب (ع) رفت بعد از چهل سال دوباره آنها موسی (ع) را دیدند.[4]

حضرت عیسی (ع) نیز از انبیائی است که قرآن در مورد ایشان می گوید؛ عیسی (ع) از دیدگان مردم غیب شده است در حالی که گمان اهل کتاب بر این است که به صلیب کشیده شده است؛[5] و در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) از آسمان فرود خواهند آمد.[6]

از دیگر افرادی که قرآن کریم نیز داستان ملاقات او و حضرت موسی (ع) را نقل کرده است، و در حال حاضر زنده است، حضرت خضر (ع) می باشد[7]؛ در روایتی بیان شده خضر (ع) از آب حیات نوشیده و زنده است؛[8] و با وجود حضورش در این عالم، او غایب از دیدگان مردم می باشد.

اینها مواردی بود از غیبت نسبتاً طولانی برخی از انبیاء الهی که نشان می دهد مسئله غیبت یکی از امتحانات الهی است که در گذشته نیز وجود داشته است.

 

[1] بقره/ 51 «وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَىٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ» – اعراف/ 142«وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ»

[2] انبیاء/ 87 «وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ»

[3] كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج1، ص 127  

[4] همان، ص145     

[5] نساء/ 157-159 "وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا - بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا - وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا"

[6] عقد الدرر في أخبار المنتظر، السلمي، يوسف بن يحيى، ج1،  ص 73    

[7] کهف/ 60-82

[8] عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق، ج1،  ص 53     -  كمال الدين و تمام النعمة، الشيخ الصدوق، ج2،  ص 390    

وضعیت: با سپاس توسط: ناظم-ارشد
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...