کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 11 مهر 1403 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر 1403 تعریف توحید و شرک در لغت و اصطلاح چیست؟ پاسخ اجمالی: توحید در لغت به معنای یگانه دانستن و بیهمتا بودن است؛ در اصطلاح، توحید به معنای اعتقاد به وحدانیت خداوند در ذات، صفات و افعال است؛ شهید مطهری آن را ایمان به یگانگی خداوند دانسته، و آیتالله سبحانی نیز توحید را شامل یگانگی در ذات، افعال و عبادات معرفی کردهاند. شرک در لغت به معنای شریک قرار دادن و وجود یک مفهوم در دو شیء است؛ در اصطلاح، شرک یعنی نسبت دادن شریک به خداوند در خصائص و مقامات الهی، در حالی که او یکتا و بیهمتاست. قرآن کریم استدلال میکند که اگر خدایی دیگر در کنار خداوند وجود داشت، نظام عالم دچار فساد میشد. شرک از گناهان کبیره محسوب شده و در روایات اسلامی از آن به عنوان بزرگترین گناه یاد شده است؛ اسلام بر دوری از شرک و پایبندی به توحید تأکید فراوان دارد، چراکه توحید اساس ایمان و راه سعادت حقیقی انسان است. پاسخ تفصیلی: معنای لغوی و اصطلاحی توحید واژه «توحید» از ریشه (وحد) گرفته شده و در لغت به معنای انفراد است؛ بدین معنا که به چیزی اطلاق میشود که جزء ندارد و واحد محض است.[1] در اصطلاح، توحید یعنی یگانه دانستن خداوند و اعتقاد به وحدانیت او؛[2] شهید مطهری توحید را چنین تعریف کرده است: ایمان به خدا و یگانگی او در تمام ابعاد.[3] آیتالله سبحانی نیز بیان داشتهاند که توحید یعنی یکی دانستن خداوند از حیث ذات، فعل و عبادات؛[4] از این رو، یگانگی خداوند دارای مراتب متعددی است که در نظام اعتقادی اسلامی مورد بحث قرار میگیرد.[5] جایگاه توحید در آموزههای اسلامی توحید به عنوان محوریترین باور در دین اسلام، در سراسر قرآن کریم مورد تأکید قرار گرفته است؛ به طوری که خداوند متعال در حدود 130 آیه به صورت صریح یا ضمنی به این مسأله پرداخته است؛ حتی سورهای از قرآن با نام «سوره توحید» نازل شده که در آیه نخست آن آمده است: «بگو خداوند، یکتا و يگانه است.»[6] در روایتی از امام صادق (ع)، سبب نزول این سوره، پرسش یهودیان از پیامبر اکرم (ص) درباره ماهیت خداوند عنوان شده که این آیات پاسخی اجمالی به آن است.[7] همچنین در حدیثی از حضرت علی (ع) درباره معنای یگانگی خداوند پرسش شد؛ ایشان فرمودند: وحدانیت خداوند را میتوان به چهار شیوه تصور کرد: یکی بودن عددی در مقابل دو، که درباره خداوند محال است. واحد بودن از نوع خود مانند انسان که نوعی از حیوانات است، که این امر درباره خداوند بیمعناست. واحد بودن به معنای بیهمتا بودن، که درباره خداوند صحیح است. بساطت ذات الهی و تقسیمناپذیری آن، که این نیز درباره خداوند متعال صدق میکند.[8] معنای لغوی و اصطلاحی شرک شرک در لغت به معنای شریک قرار دادن و وجود یک چیز در دو شیء است؛ مانند حیوانیت که در انسان و اسب مشترک است.[9] در اصطلاح، شرک یعنی نسبت دادن شریک به خداوند در خصائص و مقامات الهی، در حالی که خداوند یگانه و بیمانند است؛[10] قرآن کریم در رد شرک چنین استدلال میکند: «اگر همراه با پروردگار عالم، خدایی دیگر وجود داشت، در این عالم فساد ایجاد میشد.»[11] بر اساس روایات، شرک مطلقاً به معنای شریک قرار دادن برای خداوند است؛[12] این مفهوم دارای مراتب مختلفی همچون شرک در ربوبیت است؛ بدین معنا که اگر در این عالم دو مدبّر مستقل وجود داشت، نظام عالم دچار فساد و تباهی میشد. شرک از گناهان کبیره محسوب میشود، و هر نوع از آن موجب عذاب اخروی برای معتقدان به آن است؛ در حدیثی از امام جواد (ع)، به نقل از پدر و جد بزرگوارشان، از شرک به عنوان «بزرگترین گناهان کبیره» یاد شده است.[13] جمعبندی توحید و شرک دو مفهوم متضاد در نظام اعتقادی اسلامی هستند؛ توحید، یگانگی خداوند در ذات، صفات، افعال و عبادات را بیان میکند، در حالی که شرک، نسبت دادن شریک به خداوند در هر یک از این ابعاد است؛ قرآن کریم، روایات اسلامی و دیدگاههای متفکران مسلمان، تأکید ویژهای بر اهمیت توحید و پرهیز از شرک دارند. [1] المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني ج1، ص 857. [2] معارف قرآن، مصباح یزدی، محمد تقی ج1، ص 58. [3] توحید، مطهری، مرتضی، ج1 ص 13. [4] التوحيد والشرك في القرآن الكريم، السبحاني، الشيخ جعفر ج1، ص 5. [5] التوحيد عند مذهب أهل البيت، الحسّون، علاء، ج1، ص 9. [6] اخلاص/1 « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ». [7] بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسي، ج85، ص 52. [8] التّوحيد، الشيخ الصدوق، ج1، ص 83. [9] المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ج1، ص 451. [10] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج10، ص 184. [11] انبیاء/22 « لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ» [12] تفسير العيّاشي، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص 255. [13] الکافی، الشیخ الکلینی، ج2، ص285. وضعیت: با سپاس توسط: ناظم-ارشد لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده