رفتن به مطلب

اعتقاد به منجی در اسلام و مسیحیت چه وجوه اشتراك وچه اختلافاتی دارد؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

اعتقاد به منجی در اسلام و مسیحیت چه وجوه اشتراك وچه اختلافاتی دارد؟

 

پاسخ اجمالی:

اعتقاد به ظهور منجی، یکی از باورهای مشترک میان اسلام و مسیحیت است؛ هر دو دین به آمدن فردی الهی برای نجات بشر و برقراری عدالت در دوران پر از ظلم اشاره دارند؛ با این حال، تفاوت‌هایی نیز وجود دارد؛ در اسلام، حضرت مهدی (عج) منجی نهایی است و حضرت عیسی (ع) در زمان ظهور او برای یاری‌اش به زمین بازمی‌گردد، در حالی که در مسیحیت، مسیح خود نقش منجی و فرمانروای نهایی را ایفا می‌کند؛ همچنین باور به چگونگی بازگشت مسیح و نقش او در آینده جهان از دیگر موارد اختلافی میان این دو دین است.

پاسخ تفصیلی:

اعتقاد به ظهور منجى يا مصلح جهانى، يكى از مهم‌ترين نقاط اشتراك میان اسلام و مسیحیت است؛ آمدن شخصی که دارای کمالات و فضائل بشری است در زمانی که جهان پر از ظلم شده است برای نجات بشریت و هدایت آنها به سمت عدالت و آبادانی یک اعتقاد مشترک بین اسلام[1] و مسیحیت[2] می باشد.

خصوصیاتی که مسیحیان براي دوران ظهور مسیح و سلطنت هزارسالۀ او بیان میکنند، مانندآبادانی شهرها و برکت و فراوانی ارزاق و امنیت و ایمان و دربنـد بودن شـیطان وظالمـان،[3] همگی خصوصـیاتی هسـتندکه در روایات اسـلامی براي دوره ظهور منجی بیان شـده است؛ همچنین در منـابع مسـیحی از دورانی به نـام «دوره مصـیبت عظیم» یـاد میشود که شـباهت زیـادي به دوران آخرالزمـانی که اسلام ترسیم می کند دارد.[4]

از طرفی بین اسلام و مسیحیت دربارۀ وجه آخرالزمانی حضرت عیسی(ع) و نوع عملکرد و وظایف ایشان در زمان بازگشت‌شان به دنیا اختلاف و تفاوت است:

مسیحیت معتقد است که حضرت عیسی (ع) به صلیب کشیده شده و به قتل رسیده است[5] و در مقطعی از آینده زنده شده و به دنیا بازمی‌گردد؛[6] در حالی که خداوند در قرآن کشته شدن او را رد می‌کند و می‌فرماید: «گفتند؛ ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم، و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانى که درباره او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن دچار شکّ شده‏‌اند و هیچ علمى بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروى مى‏‌کنند و یقیناً او را نکشتند.»[7] سپس در آیۀ بعد تأکید دارد عیسی (ع) به‌سوی خداوند رفعت کرده است.[8]

همچنین بر اساس آیاتی از قرآن و تفاسیر ذیل آن، حضرت مسیح (ع) که اکنون به‌سوی خداوند رفعت یافته است، در آخرالزمان به دنیا بازمی‌گردد؛ طبری در تفسیر خود به نام «جامع البیان عن تأویل القرآن» که از جمله قدیمی‌ترین کتب تفسیری مسلمانان در قرن سوم هجری است، ذیل آیۀ 46 آل‌عمران نقل می‌کند: وهب گفت از ابن زید شنیدم که درباره آیه «وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِینَ» گفت: عیسی(ع) در مهد با آنان سخن گفت و به زودی با آنان هنگام قتل دجال سخن می‌گوید در آن زمان که به سن کهولت می‌رسد.»[9] در روایات شیعه نیز برای حضرت عیسی(ع) نقش مهمی در زمینه‌سازی حکومت منجی بیان شده است.[10]

تفاوت آشکار دیگر؛ به باور مسیحیت، عیسی علیه‌السلام مدیریت و فرماندهی عالم را بر عهده می‌گیرد و همگان را نجات می‌دهد و عامل برپایی حکومت آرمانی است.

در سِفر مزامير - منسوب به حضرت داوود - چنین آمده است: او حكم‌رانى خواهد كرد از دريا تا دريا و از نهر تا اقصاى جهان. به حضور وى صحرانشينان گردن خواهند نهاد و دشمنان او خاك را خواهند ليسيد ... جميع سلاطين او را تعظيم خواهند كرد و جميع امت‌ها او را بندگى خواهند نمود.[11]

 اما بر اساس متون اسلامی، عیسی در مسیر یاری مهدی (عج) علیه تمام سپاه کفر و مستبدان عالم قیام می‌کند تا زمینه‌ساز حکومت مهدی موعود (عج) باشد؛ در روایتی امام محمد باقر(ع) فرمودند: «پیرو هیچ آئینی از یهود و نصرانی در روی زمین نمی‌ماند جز اینکه پیش از وفاتش به او ایمان می‌آورد و او در پشت سر مهدی نماز می‌خواند.»[12]

و یا امام صادق(ع) در روایتی ضمن اشاره به احتجاج پیامبر (ص) با عالمی یهودی می‌فرمایند که حضرت خطاب به آن یهودی فرمود ‏؛ «ای یهودی؛ از نسل من مهدی است؛ هنگامی که خروج کند، عیسی بن مریم (ع) برای یاری او نازل می‌شود و پشت سرش نماز می‌خواند.»[13]

همچنین بر اساس دیگر روایات، حضرت عیسی (ع) به عنوان وزیر امام عصر (عج) نقش ایفا می‌کنند؛ پیامبر(ص) در روایتی دیگر فرمودند عیسی (ع) مسئولیت اموال قائم (عج) را بر عهده دارد، اصحاب کهف پشت سر او نماز می‌خوانند و او وزیر مورد اعتماد قائم است.[14]

 

[1] بحار الأنوار، العلامة المجلسي، ج52،  ص 2  

[2] کتاب مقدس، عهد جدید، مکاشفات یوحنا، 22: 12 

[3] کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل مرقس، 13: 7-30   

[4] آخر زمان و ادیان ابراهیمی، محمد حسین محمدی، بخش پنجم مقایسه آخر الزمان در ادیان ابراهیمی، ص259

[5] کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل متی، 27: 35  - کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل یوحنا، 19: 23     

[6] کتاب مقدس، عهد جدید، سفر اعمال رسولان، 1: 11 -  کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل مرقس، 13: 26.  

[7] نساء/157 «وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فیهِ لَفی‏ شَکٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً»

[8] نساء/ 158«بَلْ رَفَعَهُ‏ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً»

[9] «حدثنی یونس قال، أخبرنا ابن وهب قال، سمعته - یعنی ابن زید - یقول فی قوله: ویکلم الناس فی المهد وکهلا "، قال: قد کلمهم عیسى فی المهد، وسیکلمهم إذا قتل الدجال، وهو یومئذ کهلٌ»  تفسير الطبري، الطبري، ابن جرير، ج6،  ص 420  

[10] عن الصادق (ع): و من ذريتي المهدي إذا خرج نزل عيسى بن مريم لنصرته فقدمه و صلّى خلفه.‌  ( إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، الشيخ حرّ العاملي، ج 5  ص 113)          

[11] مزامیر، 72. به نقل از «منجی موعود در ادیان ابراهیمی» دانشنامه امام مهدی(ع)، ج1 ص94 تا 116

[12] 116   إِنَّ عِیسَى یَنْزِلُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَى الدُّنْیَا- فَلَا یَبْقَى أَهْلُ مِلَّةِ یَهُودِیٍ‏ وَ لَا نَصْرَانِیٍّ إِلَّا آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یُصَلِّی خَلْفَ‏ الْمَهْدِی‏. (تفسیر القمی، القمي، علي بن ابراهيم، ج 1،  ص 158)  

[13] یَا یَهُودِیُّ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی الْمَهْدِیُّ إِذَا خَرَجَ نَزَلَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع لِنُصْرَتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ یُصَلِّی خَلْفَه (الإحتجاج، الطبرسي، أبو منصور، ج1،  ص 48) 

[14] یقبض أموال القائم علیه السلام و یمشی خلفه اهل الکهف و هو الوزیر الایمن للقائم (عج) (حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار(ع)، البحراني، السيد هاشم، ج5،  ص 307)   

وضعیت: با سپاس توسط: ناظم-ارشد
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...