کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 3 مهر 1403 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر 1403 شیعه در اصول و فروع چه تفاوت هایی با اهل سنت دارد؟ پاسخ اجمالی: شیعه و اهل سنت، با وجود اشتراکات فراوان در اصول دین، تفاوتهای مهمی در اعتقادات و احکام دارند؛ از جمله این اختلافات، تفاوت در نگرش به امامت است؛ شیعه آن را از اصول مذهب میداند و امام را معصوم و منصوب الهی تلقی میکند، در حالی که اهل سنت امامت را یک امر سیاسی و از فروع دین برمیشمارد. همچنین، عدل الهی نزد شیعه به عنوان یکی از اصول مذهب محسوب میشود، اما بسیاری از اهل سنت، بهویژه اشاعره، حسن و قبح عقلی را نمیپذیرند که منجر به دیدگاه متفاوتی در مورد عدل الهی میشود. در بحث عدالت صحابه، اهل سنت بر عدالت تمام صحابه تأکید دارند، در حالی که شیعه عدالت را امری فردی دانسته و معتقد است که برخی از صحابه فاقد این ویژگی بودهاند. از نظر فقهی نیز شیعه منابع احکام را قرآن، سنت، اجماع و عقل میداند، در حالی که اهل سنت علاوه بر این موارد، اجتهادات صحابه را نیز به عنوان یک منبع مستقل در نظر میگیرد؛ این اختلافات تأثیر عمیقی در شکلگیری هویت مذهبی این دو مکتب داشته است. پاسخ تفصیلی: دو مذهب شیعه و اهل سنت، با وجود اشتراکات فراوان در اصول و مبانی دین، تفاوتهای اساسی در اعتقادات و احکام دارند؛ این تفاوتها شامل اصول امامت، عدل الهی، عدالت صحابه و منابع استنباط احکام میشود که در ادامه بررسی میگردد. امامت بحث امامت از بنیادیترین مسائل اختلافی میان شیعه و اهل سنت است و پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) مورد توجه گسترده قرار گرفت. شیعه امامت را ادامهی رسالت و شامل مرجعیت دنیوی و اخروی میداند، از این رو امام را معصوم و منصوب از سوی خداوند تلقی میکند؛ به همین دلیل، امامت نزد شیعه یکی از اصول مذهب محسوب میشود؛ در مقابل، اهل سنت امامت را صرفاً حاکمیتی سیاسی در امور دنیوی دانسته و انتصاب الهی را برای امام قائل نیستند؛ آنان مقام عصمت را برای امام نمیپذیرند و بر این باورند که مردم میتوانند او را انتخاب کنند؛ به همین جهت، امامت نزد اهل سنت از فروع دین شمرده میشود، مانند سایر واجبات دینی نظیر امر به معروف و نهی از منکر[1]. عدل الهی عدل الهی نزد شیعه یکی از اصول مذهب محسوب میشود، درحالیکه در اهل سنت، بهویژه در اندیشه اشاعره، این اصل جایگاه مشابهی ندارد. شیعیان بر پایهی پذیرش حسن و قبح عقلی، عدل خداوند را مسلم دانسته و آن را در چارچوب اصول اعتقادی خود قرار دادهاند؛ در مقابل، بسیاری از اهل سنت (اشاعره) حسن و قبح عقلی را انکار میکنند، و این انکار، مستلزم رد اصل عدل الهی در مباحث کلامی آنان است[2]. عدالت صحابه یکی دیگر از تفاوتهای مهم میان شیعه و اهل سنت، دیدگاه آنها نسبت به عدالت صحابه است. اهل سنت عدالت همهی صحابه را مطلق و غیرقابلتردید میدانند، چنانکه ابن حجر تصریح کرده است: «اصحاب رسول خدا (ص) همگی عادل هستند و امکان ندارد کسی که علم و معرفت داشته باشد، به صحابه طعن وارد کند»[3]؛اما شیعه بر این باور است که عدالت، امری فردی است و صرف صحابه بودن موجب اثبات عدالت نمیشود؛ از دیدگاه شیعه، تنها صحابهای که مطابق موازین شرعی زندگی کردهاند، عادل محسوب میشوند، و برخی دیگر، با وجود صحابه بودن، فاقد عدالت هستند[4]. علاوه بر این، عملکرد برخی از صحابه نظریهی عدالت همگانی آنان را زیر سؤال میبرد؛ سید محسن امین به نمونههایی از صحابه اشاره کرده که مرتد شدهاند، مانند عبیدالله بن جَحش، عبیدالله بن خطل، ربیعه بن امیه و اشعث بن قیس[5]؛ همچنین بر اساس روایتی در صحیح بخاری، پیامبر (ص) از ارتداد شماری از اصحاب خود خبر داده است[6]؛ ماجرای نزول آیهی افک[7] و توبیخ الهی برخی صحابه نیز از دیگر مواردی است که نظریهی عدالت عمومی صحابه را با چالش مواجه میکند[8]. منابع استنباط احکام در زمینهی منابع فقهی نیز میان شیعه و اهل سنت تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. اهل سنت در کنار قرآن و سنت، اجتهادات صحابه را نیز به عنوان یک منبع مستقل برای استنباط احکام الهی به کار میگیرند[9]؛اما از دیدگاه شیعه، اجتهادات صحابه (عمل به رأی و قیاس) هیچ جایگاهی در استنباط احکام ندارد[10]؛ شیعه منابع چهارگانهی قرآن، سنت، اجماع و عقل را معیار شناخت احکام الهی قرار داده است[11]. نتیجهگیری با وجود اشتراکات فراوان، تفاوتهای میان شیعه و اهل سنت در اصول و فروع اعتقادی، مبانی امامت، عدل الهی، عدالت صحابه و منابع استنباط احکام، نقشی اساسی در شکلگیری هویت این دو مذهب داشته است؛ این اختلافات علاوه بر اینکه ریشه در فهم متفاوت از متون دینی دارد، به مرور زمان، جایگاه ویژهای در تبیین جهانبینی مذهبی هر یک از این دو گروه پیدا کرده است. [1] مفاهيم القرآن (العدل والإمامة)ِ، السبحاني، الشيخ جعفر، ج10 ص 80 [2] مجموعه آثار، مطهری، مرتضی، ج3، ص70 [3] الإصابة في تمييز الصحابة، العسقلاني، ابن حجر، ج1، ص19 [4] الرعايه في علم الدرايه، الشهيد الثاني، ج1، ص 343 - أعيان الشيعة، الأمين، السيد محسن، ج1، ص 108 [5] أعيان الشيعة، الأمين، السيد محسن، ج1، ص 109 [6] صحيح البخاري، البخاري، ج 8، ص 121 [7] نور/ 11 الی 13 « إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ - لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْكٌ مُبِينٌ - لَوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ ۚ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَٰئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ» [8] التفسير الأصفى، الفيض الكاشاني، ج2، ص 838 [9] اخبار ابي حنيفه واصحابه، الصيمري، أبو عبد الله، ج1، ص 24 [10] العدة في أصول الفقه، الشيخ الطوسي، ج1، ص 8 [11] الموجز في أُصول الفقه، السبحاني، الشيخ جعفر، ج1، ص 11 وضعیت: با سپاس توسط: ناظم-ارشد لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده