کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 17 اسفند 1402 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند 1402 دلیل عصمت ائمه(علیهم السلام) چیست؟ پاسخ اجمالی: عصمت ائمه (ع) بر اساس دلایل عقلی، قرآنی و روایی اثبات میشود؛ از نظر عقلی، امام باید از هرگونه خطا و گناه مصون باشد تا بتواند هدایت انسانها را بهدرستی انجام دهد؛ آیات قرآن مانند آیه تطهیر، آیه ابتلاء حضرت ابراهیم و آیه اولیالأمر نیز بر عصمت آنان دلالت دارند؛ همچنین، روایات متعددی از پیامبر (ص) و امامان (ع) بر معصومیت آنان تأکید کردهاند، از جمله حدیث ثقلین که نشان میدهد اهلبیت (ع) هرگز از قرآن جدا نمیشوند و پیروی از آنان موجب هدایت است. بنابراین، عصمت ائمه (ع) یکی از اصول مسلم در مکتب امامیه است. اثبات عصمت ائمه(ع) از دیدگاه امامیه تمامی علمای امامیه بر این باورند که ائمه(ع) از هرگونه گناه، اعم از صغیره و کبیره، معصوماند؛[1] برای اثبات این اصل، مجموعهای از ادلهی عقلی، قرآنی و روایی ارائه شده است که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود. ۱. دلیل عقلی: ضرورت عصمت امام هدف از وجود امام، هدایت انسانها، رساندن آنها به کمال مطلوب و پاسداری از دین در برابر تحریفها است؛ تحقق این مسئولیت خطیر مستلزم آن است که شخص امام از هرگونه خطا و لغزش مصون باشد؛ زیرا اگر خود محتاج هدایت باشد، نهتنها هدایت دیگران را بهدرستی انجام نمیدهد، بلکه این امر به نقض غرض و عدم انسجام در حکمت الهی منجر خواهد شد.[2] ۲. استناد به آیات قرآن الف) آیه تطهیر جز این نیست که همواره خدا می خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت [که به روایت شیعه و سنی محمّد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام اند] برطرف نماید، و شما را چنان که شایسته است [از همه گناهان و معاصی] پاک و پاکیزه گرداند.[3] این آیه شریفه تصریح میکند که خداوند، هرگونه رجس و پلیدی را از اهلبیت دور ساخته است، که نشاندهندهی عصمت مطلق آنان میباشد.[4] براساس روایات شیعه[5] و اهل سنت[6]، آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده و مصداق «اهلبیت» در این آیه، پنج تن مقدساند؛ همچنین، براساس دیگر روایات، امامان پس از امام حسین(ع) نیز مشمول این عنوان هستند.[7] ب) آیه ابتلاء حضرت ابراهیم و [یاد کنید] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری [دشوار و سخت] آزمایش کرد، پس او همه را به طور کامل به انجام رسانید، پروردگارش [به خاطر شایستگی ولیاقت او] فرمود: من تو را برای همه مردم پیشوا و امام قرار دادم. ابراهیم گفت: و از دودمانم [نیز پیشوایانی برگزین]. [پروردگار] فرمود: پیمان من [که امامت و پیشوایی است] به ستمکاران نمی رسد.[8] در این آیه، عبارت «لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» بهصورت مطلق بیان شده و هر نوع ظلم در هر زمانی را شامل میشود؛ بنابراین، فردی که حتی یکبار در طول زندگی مرتکب ظلم شده باشد، شایستگی مقام امامت را ندارد. علمای شیعه نیز واژهی «عهدی» را به امامت تفسیر کردهاند، که در نتیجه، امامت جز برای افراد معصوم امکانپذیر نخواهد بود.[9] ج) آیه اولی الامر ای اهل ایمان! از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمت می باشند] اطاعت کنید؛ و اگر درباره چیزی [از احکام و امور مادی و معنوی و حکومت و جانشینی پس از پیامبر] نزاع داشتید، آن را [برای فیصله یافتنش] اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، به خدا و پیامبر ارجاع دهید؛ این [ارجاع دادن] برای شما بهتر واز نظر عاقبت نیکوتر است. [10] در این آیه، وجوب اطاعت از خداوند، پیامبر(ص)، و اولی الامر بهصورت مطلق بیان شده است. اطاعت بیچونوچرا تنها در صورتی معقول است که اطاعتشونده دچار خطا و اشتباه نشود؛ زیرا اگر شخصی که امر به هدایت مردم دارد، خود مرتکب خطا شود، چگونه میتوان از او اطاعت واجب دانست؟ این مسأله در تضاد با آیهی (یقیناً خدا به کار زشت فرمان نمی دهد )[11] قرار میگیرد؛ لذا اولی الامر باید معصوم باشد.[12] علمای شیعه، مصداق «اولی الامر» را ائمه اطهار(ع) میدانند.[13] ۳. استناد به روایات الف) گواهی روایات بر عصمت ائمه(ع) پیامبر اکرم(ص) دربارهی معصومیت ائمهی دوازدهگانه میفرمایند: «أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ.»[14] (من، علی، حسن، حسین، و نُه نفر از نسل حسین، پاک و معصوم هستیم.) امام صادق(ع) نیز در بیان اوصاف امام میفرمایند: «مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ، مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ كُلِّهَا.»[15] (امام، معصوم از هرگونه لغزش و محفوظ از تمام گناهان است.) همچنین در حدیثی دیگر تأکید میکنند: «نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ، أَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا.»[16] (ما قوم معصومی هستیم که خداوند امر به اطاعت از ما کرده و از سرپیچی نسبت به ما نهی فرموده است.) ب) استدلال به حدیث ثقلین شیعیان برای اثبات عصمت اهلبیت(ع) به حدیث ثقلین نیز استناد میکنند.[17] در این حدیث، پیامبر(ص) تصریح فرمودهاند «قرآن و عترت» هرگز از یکدیگر جدا نمیشوند، و هرکس به آنها تمسک جوید، هرگز گمراه نخواهد شد؛ این بیان بر عصمت اهلبیت(ع) دلالت دارد؛ زیرا اگر آنان معصوم نبودند، تبعیت مطلق از آنها ممکن بود موجب ضلالت شود، که خلاف مضمون حدیث است.[18] جمعبندی بر اساس مجموعهی این استدلالها، عصمت ائمه(ع) یکی از مسلّمات نزد علمای امامیه است و هیچگونه تردیدی در این مسأله وجود ندارد. [1] بحار الأنوار؛ العلامة المجلسي، ج: 25، ص: 209، ح22 [2] كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد؛ العلامة الحلي، ص: 364 - الاقتصاد الهادي إلى طريق الرشاد؛ الشيخ الطوسي، ص: 189 - محاضرات في الالهيات؛ السبحاني، الشيخ جعفر، ص: 354 [3] أحزاب/ 33 :«وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» [4] الشافی فی الامامه؛ سید الشریف المرتضی، ج3، ص 134 - بحار الأنوار؛ العلامة المجلسي، ج: 35، ص: 225 - غاية المرام وحجة الخصام في تعيين الإمام؛ البحراني، السيد هاشم، ج: 3، ص: 193 - منشور جاويد؛ سبحانى، شیخ جعفر، ج: 4، ص: 352. [5] بحار الأنوار؛ العلامة المجلسي، ج: 35، ص: 206 - الميزان في تفسير القرآن؛ العلامة الطباطبائي، ج: 16، ص: 312. [6] مسلم نیشابوری؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۳ - ترمذی؛ سنن تزمذی، ج۵، ص۳۵۱ و 352 و 663 - سید هاشم بحرانی در کتاب غایة المرام ۴۱ روایت از اهلسنت در این باره نقل کرده است: بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۷۳-۱۹۲. [7] برای مطالعه بیشتر به سوال مراد از اهل البیت در آیه تطهیر چه کسانی هستند؟ مراجعه نمایید. [8] بقره/ 124: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» [9] الميزان في تفسير القرآن؛ العلامة الطباطبائي، ج: 1، ص: 274 - تفسير التبيان؛ الشيخ الطوسي، ج: 1، ص: 449 - دلائل الصدق لنهج الحق؛ مظفر، شیخ محمد حسن، ج 4 ، ص 220. [10] نساء/ 59: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا» [11] اعراف/ 28: «وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ» [12] دلائل الصدق لنهج الحق؛ مظفر، شیخ محمد حسن، ج 4 ، ص 221 - منار الهدى في النص على إمامة الإثني عشر (ع)؛ الشيخ علي البحراني، ص: 113. [13] تفسير التبيان؛ الشيخ الطوسي، ج: 3، ص: 236 - مجمع البيان في تفسير القرآن؛ الشيخ الطبرسي، ج: 3، ص: 100 - كمال الدين وتمام النعمة؛ الشيخ الصدوق، ج: 1، ص: 253 - الكافي؛ الشيخ الكليني، ج: 1، ص: 286 - غاية المرام وحجة الخصام في تعيين الإمام؛ البحراني، السيد هاشم، ج۳، ص 109. [14] كمال الدين و تمام النعمة؛ الشيخ الصدوق، ج: 1، ص: 280 - عيون أخبار الرضا(ع)؛ الشيخ الصدوق، ج: 2، ص: 64. [15] الکافی، الشیخ الکلینی، ج ۱، ص:۲۰۴. [16] همان؛ ص:270. [17] . كمال الدين و تمام النعمة؛ الشيخ الصدوق، ج: 1، ص: 64 - الكافي؛ الشيخ الكليني، ج: 1، ص: 287 - المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز؛ ابن عطية، ج: 5، ص: 230 - كتاب صحيح مسلم ت عبد الباقي - باب من فضائل علي بن أبي طالب رضي الله عنه - المكتبة الشاملة الجامع الصحیح (صحيح مسلم)، مسلم بن الحجاج، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج 4، ص 1873، ح 36 - مسند أحمد - ط الرسالة؛ أحمد بن حنبل، ج: 17، ص: 170. [18] الكافي في الفقه ؛ الحلبي، أبو الصلاح، ص: 97 - المسائل الجارودية؛ الشيخ المفيد، ص: 42 - ابهی المداد فی شرح موتمر علماء بغداد؛ ابنعطیه، ج۱، ص۱۳۱ وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده