کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 17 اسفند 1402 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اسفند 1402 چطور می توان پذیرفت که یک کودک امام شود؟ پاسخ اجمالی: امامت یک مقام الهی است که به افراد شایسته از سوی خداوند عطا میشود، نه بر اساس سن ظاهری. قرآن کریم نمونههایی از نبوت در کودکی را ذکر کرده است، از جمله حضرت یحیی و حضرت عیسی (ع) که در سنین خردسالی به نبوت رسیدند. در روایات اهلبیت (ع) نیز، امام جواد (ع) با حضرت عیسی (ع) مقایسه شدهاند، چراکه هر دو در سن کم حجت خدا بودند؛ امامان جواد (ع) و هادی (ع) در کودکی توانایی علمی خود را در مناظرات به اثبات رساندند، و حتی برخی بزرگان شیعه که در امامت ایشان تردید داشتند، پس از بررسی علمی قانع شدند. بنابراین، امامت در کودکی نهتنها ناممکن نیست، بلکه مطابق آموزههای قرآن، روایات و تاریخ شیعه، امری الهی و ممکن است؛ اراده الهی فراتر از محدودیتهای ظاهری بشر است، و او هرکس را که شایسته باشد، در هر سنی به امامت برمیگزیند. پاسخ تفصیلی: امامت در آموزههای شیعه جایگاهی بس رفیع دارد؛ مقامی الهی که بر اساس حکمت و مصلحت الهی به افراد شایسته عطا میشود. در این میان، برخی از امامان چون امام جواد (ع) در ۸ سالگی[1]، امام هادی (ع) در 8 سالگی[2] و امام زمان (عج) در ۵ سالگی[3] به امامت رسیدند؛ این واقعیت، سؤالی اساسی را مطرح میکند: چگونه میتوان پذیرفت که کودکی امام شود؟ نگاهی به شواهد قرآنی در قرآن کریم نمونههایی از اعطای مقام نبوت و حکم الهی در سنین کودکی ذکر شده است؛ خداوند متعال میفرماید: «ای یحیی! کتاب را به قوت و نیرومندی بگیر؛ و به او در حالی که کودک بود، حکمت دادیم»[4] و درباره حضرت عیسی (ع) نقل میکند: «پس مریم به نوزاد اشاره کرد [که از او بپرسید.] گفتند: چگونه با کودکی که در گهواره است، سخن بگوییم؟! - نوزاد [از میان گهواره] گفت: بی تردید من بنده خدایم، به من کتاب عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است»[5] این آیات به صراحت بر اعطای نبوت در کودکی دلالت دارند؛ بسیاری از علمای شیعه و حتی برخی مفسران اهلسنت، این آیات را بر نبوت در همان دوران کودکی حمل کردهاند[6]. اما درباره مفهوم «حکم» در مورد حضرت یحیی (ع)، آیا به معنای نبوت است یا صرفاً علم و حکمت؟ این موضوع میان مفسران شیعه و اهلسنت محل اختلاف بوده است؛[7] فخر رازی، مفسر برجسته اهلسنت، معتقد است که «حکم» در این آیه به معنای نبوت است. [8] تشبیه امام جواد (ع) به حضرت عیسی (ع) در برخی روایات، امام جواد (ع) با حضرت عیسی (ع) مقایسه شدهاند، چراکه هر دو در سنین کودکی حجت خدا بودند؛ امام رضا (ع) نیز در پاسخ به کسانی که از خردسالی امام جواد (ع) تعجب میکردند، این مشابهت را مورد تأکید قرار داد[9]. نگاهی به شواهد روایی در احادیث نیز نمونههای روشنی از تأکید بر امامت در سنین کم وجود دارد: امام جواد (ع) در پاسخ به کسانی که به سن کم ایشان ایراد میگرفتند، فرمود: «چرا انکار میکنید؟ در حالی که خداوند به پیامبرش فرمان داد که امت را با بصیرت به سوی حق دعوت کند؛ به خدا سوگند، در آن زمان تنها علی (ع) که ۹ سال داشت از او پیروی کرد، و من نیز در همان سن هستم.»[10] امام رضا (ع) در پاسخ به فردی که از خردسالی امام جواد (ع) شگفتزده شده بود، فرمود: «آیا تعجب میکنی؟ خداوند، حضرت عیسی (ع) را در سنی کمتر از ابوجعفر (ع) به نبوت برگزید، پس چرا امامت در سن کودکی غیرممکن باشد؟»[11] صفوان بن یحیی از امام رضا (ع) پرسید: «فرزند شما تنها سه سال دارد، آیا ممکن است امام باشد؟» امام پاسخ داد: «مگر حضرت عیسی (ع) در سه سالگی حجت خدا نشد؟»[12] امامت در کودکی، یک سنت الهی روایات متعددی از پیامبر (ص) و امامان پیشین، امامت کودکان را تأیید کردهاند[13]. علاوه بر این، زندگی امامان جواد (ع) و هادی (ع)، که در کودکی به امامت رسیدند، بهترین گواه بر این حقیقت است ؛ تواناییهای علمی و پاسخ به چالشهای فکری در مناظرات، دلیلی روشن بر شایستگی ایشان در جایگاه امامت است. نگاهی به سیره امامان: شیخ مفید (ره) مینویسد: «جمهور شیعه و مخالفان آنها، بر این امر اتفاق دارند که رسول خدا (ص)، حضرت علی (ع) را به وزارت، خلافت و وصایت دعوت کرد، در حالی که سنش کم بود، ولی از دیگر کودکان دعوت نکرد.»[14] پس از شهادت امام رضا (ع)، حتی برخی بزرگان شیعه در امامت امام جواد (ع) تردید کردند؛ لذا ۸۰ فقیه برجسته نزد ایشان رفتند تا آزمونی علمی برگزار کنند؛ ایشان با پاسخهای دقیق و بینقص، همگی را قانع کرد و موجب ایمان آنان به امامتش شد[15]. در نهایت، اعتراف مأمون عباسی[16] و سایر مخالفان بر توانایی علمی امام جواد (ع)، مهر تأییدی بر این حقیقت بود. نتیجهگیری امامت در سنین کودکی نه تنها محال نیست، بلکه قرآن، روایات و تاریخ آن را تأیید کردهاند؛ چنان که در مواردی همچون نبوت حضرت عیسی و یحیی (ع) نیز نمونههای مشابهی مشاهده شده است؛ آنچه مهم است، اذن الهی و شایستگی ذاتی امام است، نه سن ظاهری؛ نباید فراموش کنیم که قدرت خداوند نامحدود است و اراده او بر همه چیز حاکم. [1] الارشاد، الشیخ المفید، ج 2ص 273 [2] همان، ج 2 ص 297 [3] همان، ص۳۳۹ [4] مریم/12 «يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» [5] همان/ 29 و 30 «فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ ۖ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا - قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا» [6] اثبات الوصیة، مسعودی، علی ابن الحسین، ص ۲۲۰- تفسیر روح البیان، اسماعیل حقی، ج ۵، ص ۳۳۱ - الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، الزمخشری ج ۳، ص 15 – التفسیر الکبیر(مفاتیح الغیب)، الرازی، فخرالدین، ج 21، ص 516 [7] فتح القدیر، الشوکانی، ج ۳، ص 384 - روح البیان، شیخ اسماعیل حقى ، ج ۵، ص ۳۱۹ - المیزان فی تفسیر القرآن، العلامه الطباطبایی، ج 14، ص 28 [8] التفسیر الکبیر(مفاتیح الغیب)، الرازی، فخرالدین، ج 21، ص 516 «الحکم هو النبوة فان الله تعالى احکم عقله فی صباه و أوحى الیه و ذلک لان الله تعالى قد بعث یحیى و عیسی و هما صبیان». [9] الکافی، الشیخ الکلینی، ج1، ص384، ح6 [10] همان. [11] اثبات الوصیة، مسعودی، علی ابن الحسین، ص ۲۲۰ [12] الکافی، الشیخ الکلینی، ج1، ص321، ح10 [13] رجوع شود به سوال « امامان بعد از پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله وسلم) چند نفر هستند و چه کسانی می باشند؟» [14] الفصول المختارة، الشیخ المفید؛ ص 316 [15] اثبات الوصیة، مسعودی، علی ابن الحسین، ص ۲۲۰ [16] الاحتجاج، الطبرسی، ابومنصور، ج ۲، ص 443 « فَقَالَ لَهُمْ وَيْحَكُمْ إِنِّي أَعْرَفُ بِهَذَا الْفَتَى مِنْكُمْ وَ إِنَّ هَذَا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ عِلْمُهُمْ مِنَ اللَّهِ » وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده