رفتن به مطلب

دلیل امامت ائمه دوازده گانه در مکتب امامیه چیست؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

 دلیل امامت ائمه دوازده گانه در مکتب امامیه چیست؟

 

باور به امامت دوازده امام با دلایل گوناگونی که در آموزه‌های شیعه ذکر شده است، پشتیبانی می‌شود. این دلایل را می‌توان در دسته‌های مختلف طبقه‌بندی کرد:

۱. حدیث دوازده خلیفه

یکی از اصلی‌ترین دلایل برای امامت دوازده امام، وجود حدیث‌هایی است که تعداد خلفای پیامبر را به دوازده نفر از قبیله قریش محدود می‌کند.[1] این حدیث‌ها نه تنها در منابع شیعه بلکه در منابع اهل سنت همچون صحیح مسلم،[2] مسند ابن حنبل،[3] صحیح البخاری،[4] صحیح ابن حبان[5] و یَنابیع الْمَودَّة[6] ذکر شده‌اند. به عنوان مثال، پیامبر (ص) فرموده اند: "پس از من دوازده خلیفه وجود دارند که همگی از قریش هستند."[7] این حدیث‌ها ارتباط دوازده امام را با نقش آنان به عنوان جانشینان پیامبر، برقرار می‌کنند.

۲. حدیث‌هایی که نام امامان را دارند

گروه دیگری از حدیث‌ها، آن دسته‌ای هستند که در آن‌ها پیامبر محمد صراحتاً اسامی دوازده امام را ذکر کرده و آن‌ها را به عنوان جانشینان خود از اهل بیت معرفی می‌کند. این حدیث‌ها از نام بردن امام علی به عنوان اولین امام تا امام مهدی به عنوان آخرین امام می‌پردازند، مانند: "امامان پس از من دوازده نفر هستند؛ نخستین آن‌ها علی بن ابی طالب (ع) و آخرینشان قائم (المهدی) [8]  است. اطاعت از آن‌ها اطاعت از من و نافرمانی از آن‌ها نافرمانی از من است. هر کسی که آن‌ها را انکار کند، مرا انکار کرده است."[9]

حتی در برخی از حدیث‌ها، پیامبر (ص) دوازده امام (ع) را با نام‌ها و القاب کامل‌شان معرفی کرده‌اند.[10] در حدیثی که به حدیث اللوح معروف است، نام‌های دوازده امام (ع) به همراه توصیف‌های خاص‌شان ذکر شده است.[11]

۳. عصمت

عصمت امامان به عنوان دلیل دیگری از امامت آن‌ها محسوب می‌شود. حدیث‌های متعددی به عصمت امامان اشاره کرده[12] و موقعیت منحصر به فردشان بین مردم را برجسته می‌سازد. از دیدگاه عقلانی، امام باید عصمت داشته باشد و از آنجا که هیچ کس جز امامان در بین مردم عصمت نداشته، امامت آن‌ها معتبر تلقی می‌شود.[13] عصمت امامان نقش آن‌ها را به عنوان هادیان الهی برای جامعه مسلمان تقویت می‌کند.

۴. برتری

به امامان دوازده گانه برتری از نظر فضایل اخلاقی و کمالات نسبت به دیگران نسبت داده شده است. دانش، عصمت و نسب شریف آن‌ها را شایسته مقام امامت و رهبری می‌کند. فلسفه امامت نشان می‌دهد که امام باید فردی باشد که در همه جهات، الگویی برتر و مسلط بر مردم باشد. شخصیت بزرگ و بزرگی علمی و معنوی امامان، توسط کسانی که با آن‌ها سروکار داشته‌اند، تحسین شده و جایگاه رهبری آن‌ها را بیشتر تقویت کرده است.[14]

۵. معجزات

دوازده امام معجزات و کراماتی را برای نمایش قدرت الهی خود به انجام رسانده‌اند. این معجزات شامل پیش‌بینی آینده، فاش کردن علم غیب، نمایاندن دانش فوق‌العاده از سنین کم و نشان دادن توانایی معنوی بر خلقت می‌شوند. این کارهای شگفت‌انگیز، که در منابع تاریخی و حدیثی معتبر گزارش شده‌اند، به عنوان شاهدی بر صحت امامت آن‌ها عمل می‌کنند. همانطور که معجزات پیامبر محمد دلیلی بر نبوت او بودند، معجزاتی که توسط دوازده امام به انجام  رسیده، ادعای امامت آن‌ها را تأیید می‌کند. [15]

نتیجه‌گیری

باور به امامت دوازده امام یکی از اصول مرکزی اسلام شیعه است. دلایلی که برای امامت آن‌ها ارائه شده است، از جمله حدیث‌ها، عصمت، برتری و معجزات، نگهبانی الهی و ولایت خاص آن‌ها را تأسیس می‌کند. دوازده امام، که توسط خدا منصوب شده‌اند، نقش مهمی را در هدایت و رهبری جامعه مسلمان دارند. دانش، فضائل و خصوصیات فوق‌العاده آن‌ها، آن‌ها را به جانشینان شایسته پیامبر محمد تبدیل کرده است. شیعیان با شناخت و پیروی از هدایت دوازده امام، به دنبال حفظ آموزه‌های اسلام و جستجوی روشنایی معنوی هستند.

 

[1] . صمدی، امامت ائمه اثناعشر، ص 70.

[2] . مسلم، صحیح مسلم، ج3، ص 1452.

[3] . ابن حنبل، مسند، ج34، ص401.

[4] . بخاری، صحیح بخاری، ج9 ص 81.

[5] . ابن حبان، صحیح، ج15، ص43.

[6] . قندوزی، ینابیع الموده، ج2، ص315.

[7] . صدوق، الامالی، ص 387; بحرانی، غایة المرام، ج 2، ص 271; ابن جعد، مسند، ص 390; ابن ابی عاصم، الاحاد و المثانی، ج 3، ص. 126؛ ابن حنبل، مسند، ج 34، ص. 421.

[8]. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 62.

[9] . الاعتقادات، شیخ صدوق، ص104.

[10] . کمال الدین، شیخ صدوق، ج1، ص253.

[11] . کلینی، الکافی، ج 1، ص 527; ابن بابویه، الامامه و التبصره، ص 104; مفید، الاختصاص، ص 210.

[12] . صدوق، کمال الدین، ج 1، 280; بحرانی، غایة المرام، ج 1، ص. 142; مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص 335.

[13] . صمدی، امامت ائمه اثناعشر، ص 70.

[14] . حلی، کشف المراد، ص366؛ صمدی، امامت ائمه اثناعشر، ص70.

[15] . صمدی، امامت ائمه اثناعشر، ص 70.

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

  • کارشناس عقائد

What are the proofs of the Imamate of the Twelve Imams?

 

The belief in the imamate of the Twelve Imams is supported by various proofs mentioned in Shia teachings. These proofs can be categorized into different groups:

1. Hadiths of the Twelve Caliphs

One of the main proofs for the imamate of the Twelve Imams is the presence of hadiths in which the number of the Prophet's caliphs is restricted to twelve individuals from the Quraysh tribe[1]. These hadiths are not only mentioned in Shia references but also found in Sunni references such as Sahih Muslim[2], Musnad Ibn Ḥanbal[3], Saḥīḥ al-Bukhārī,[4] Sahih Ibn Hibban,[5] and Yanābīʿ al-mawadda[6]. For instance, the Prophet (s) stated, "After me, there will be twelve caliphs who are from Quraysh."[7] These hadiths establish the connection between the Twelve Imams and their role as successors to the Prophet.

2. Hadiths Containing the Names of Imams

Another group of hadiths includes those in which the Prophet Muhammad explicitly mentions the names of the Twelve Imams and introduces them as his successors from the Ahl al-Bayt. These hadiths range from mentioning Imam Ali as the first Imam to Imam al-Mahdi as the last Imam, such as in, "The Imams after me are twelve; first one of whom is 'Ali b. Abi Talib (a) and the last one is the Upriser (al-Qa'im).[8] Obeying them is obeying me and disobeying them is disobeying me. Anyone who denies them has denied me."[9]

even in some group of hadiths, the Prophet (s) introduced the Twelve Imams (a) with their names and titles in full.[10] In a hadith known as the hadith al-Lawh, the names of the Twelve Imams (a) are mentioned with their special descriptions.[11]

These hadiths highlight the importance of the Twelve Imams in leading the Muslim community.

3. Infallibility

The infallibility of the Imams is considered another proof of their imamate. Various hadiths mention the infallibility of the Imams[12], emphasizing their unique position among the people. From a rational perspective, an Imam is required to be infallible, and since no one except the Imams has possessed infallibility among the people, their imamate is considered valid.[13] The infallibility of the Imams further strengthens their role as divine guides for the Muslim community.

4. Superiority

The Twelve Imams are believed to possess superiority in moral virtues and perfections over others. Their knowledge, infallibility, and noble lineage make them deserving of the position of imamate and leadership. The philosophy of imamate suggests that the Imam should be the most competent and superior individual among the people, serving as a role model in all aspects. The greatness of character and the scientific and spiritual grandeur of the Imams have been acknowledged by those who interacted with them, further reinforcing their position as leaders.[14]

5. Miracles

The Twelve Imams have performed miracles and wonders to demonstrate their divine authority. These miracles include foretelling the future, revealing knowledge from the unseen world, displaying extraordinary knowledge from a young age, and exhibiting spiritual power over creation. The issuance of these miracles by the infallible Imams (a), which is accompanied by the claim of Imamate, is evidence of their Imamate; just as the miracles of the prophets have been conclusive proof of the validity of their claim to prophethood. These acts of wonder have reported in authentic historical and hadith references. [15]

Conclusion

The belief in the imamate of the Twelve Imams is a central tenet of Shia Islam. The proofs for their imamate, including hadiths, infallibility, superiority, and miracles, establish their divine guardianship and special wilaya. The Twelve Imams, appointed by God, hold a significant role in guiding and leading the Muslim community. Their knowledge, virtues, and extraordinary qualities make them worthy successors to the Prophet Muhammad. By recognizing and following the guidance of the Twelve Imams, Shia Muslims aim to uphold the teachings of Islam and seek spiritual enlightenment.[16]

 


[1] . Ṣamadī, "Imāmat-i ithnā ʿashar", p. 70.

[2] . Muslim, Ṣaḥīḥ Muslim, vol. 3, p. 1452

[3] . Ibn Ḥanbal, Musnad, vol. 34, p. 401.

[4] . Bukhārī, Saḥīḥ al-Bukhārī, vol. 9, p. 81.

[5] . Ibn Ḥibbān, Ṣaḥīḥ, vol. 15, p. 43.

[6] . Qundūzī, Yanābīʿ al-mawadda, vol. 2, p. 315.

[7] . Ṣadūq, al-Amālī, p. 387; Baḥrānī, Ghāyat al-marām, vol. 2, p. 271; Ibn Ja'd, Musnad, p. 390;  Ibn Abī ʿĀṣim, al-Āḥād wa l-mathānī, vol. 3, p. 126.  ;Ibn Ḥanbal, Musnad, vol. 34, p. 421 ;Ibn Ḥanbal, Musnad, vol. 34, p. 439.

[8] . Ṣadūq, ʿUyūn akhbār al-Riḍā, vol. 2, p. 62.

[9] . Ṣadūq, al-Iʿtiqādāt, p. 104.

[10] . Ṣadūq, Kamāl al-dīn,vol. 1; p. 251.

[11] . Kulaynī, al-Kāfī, vol. 1, p. 527; Ibn Bābawayh, al-Imāma wa l-tabṣira, p. 104; Mufīd, al-Ikhtiṣāṣ, p. 210.

[12] . Ṣadūq, Kamāl al-dīn, vol. 1, p. 280; Baḥrānī, Ghāyat al-marām, vol. 1, p. 142; Majlisī, Biḥār al-anwār, vol. 36, p. 335.

[13] . Ṣamadī, "Imāmat-i ithnā ʿashar", p. 70.

[14] . Ḥillī, Kashf al-murād, p. 366; Ṣamadī, "Imāmat-i ithnā ʿashar", p. 70.

[15] . Ṣamadī, "Imāmat-i ithnā ʿashar", p. 70.

[16]. For more information, you can study this text: Imamate of the Twelve Imams (a) - wikishia

وضعیت: تأییدشده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...