رفتن به مطلب

آیا مقام امامت از مقام نبوت و رسالت بالاتر است؟


ارسال های توصیه شده

  • کارشناس عقائد

آیا مقام امامت از مقام نبوت و رسالت بالاتر است؟

پاسخ اجمالی:

مقام امامت از نبوت و رسالت برتر است، زیرا امامت علاوه بر دریافت و ابلاغ وحی، مسئولیت هدایت باطنی و اجرای عملی احکام الهی را نیز بر عهده دارد؛ قرآن کریم نشان می‌دهد که حضرت ابراهیم (ع) پس از عبور از آزمون‌های الهی به مقام امامت رسید، که بیانگر جایگاه والای این منصب است. همچنین، امام رضا (ع) امامت را مقامی فراتر از درک عقل بشری دانسته و آن را همچون خورشیدی توصیف کرده‌اند که هدایت‌گر جامعه است. بنابراین، امامت کامل‌ترین مقام الهی محسوب می‌شود.

پاسخ تفصیلی:

برای تبیین جایگاه امامت نسبت به نبوت و رسالت، نخست لازم است به تعریف و مفهوم هر یک از این سه مقام بپردازیم تا برتری مقام امامت روشن گردد.

۱ ـ مقام نبوت

واژه‌ی «نبی» در لغت به معنای خبر‌دهنده است[1]؛ بدین‌ معنا که نبی حامل خبر بزرگی است یا از آن خبر می‌دهد؛ در اصطلاح، نبی یا پیامبر کسی است که بدون واسطه، از خداوند خبر می‌رساند[2]؛ بر این اساس، نبوت به معنای دریافت و ابلاغ وحی بدون واسطه از سوی خداوند است؛ در قرآن کریم آمده است: (خداوند پیامبران را به عنوان بشارت‌دهندگان و بیم‌دهندگان برانگیخت)[3].

از این‌رو، مقام نبوت به معنای دریافت وحی الهی است و «نبی» کسی است که وحی بر او نازل شده و در صورت لزوم، آن را در اختیار مردم قرار می‌دهد[4].

۲ ـ مقام رسالت

واژه‌ی «رسول» در لغت به معنای فرستاده و پیام‌آور است؛ راغب اصفهانی می‌گوید که گاهی واژه‌ی رسول به خود پیام منتقل‌شده اطلاق می‌گردد و گاه به کسی که حامل آن پیام است[5].

در اصطلاح، رسول به پیامبری گفته می‌شود که علاوه بر دریافت وحی، مأموریت دارد که رسالتی الهی را به مردم ابلاغ کند؛ قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:(و از خدا و فرستاده‌ی او اطاعت کنید، و اگر روی گردانیدید، پس وظیفه‌ی فرستاده‌ی ما تنها رساندن آشکار پیام است)[6].

بدین‌ترتیب، پیامبران به عنوان دریافت‌کنندگان وحی، نبی نامیده می‌شوند و هنگامی که وظیفه‌ی ابلاغ رسالت الهی را به عهده دارند، رسول خوانده می‌شوند؛ مقام رسالت به معنای تبلیغ وحی، نشر احکام الهی و تربیت انسان‌ها از طریق آگاهی‌بخشی و هدایت است[7].

۳ ـ مقام امامت

واژه‌ی «امام» در زبان عربی به معنای رهبر و پیشوا به کار می‌رود[8]؛ در منابع لغوی، امام کسی است که مردم از او پیروی می‌کنند[9]، و در میان شیعیان، امام به جانشینان پیامبر اکرم اطلاق می‌شود[10].

از دیدگاه قرآن، امامت مقامی متفاوت از نبوت و رسالت است و با اختیارات گسترده‌تری در جهت مدیریت و هدایت جامعه همراه است؛ در حقیقت، امام کسی است که با تشکیل حکومت الهی و کسب قدرت‌های لازم، درصدد اجرای عملی احکام الهی برمی‌آید.

به بیان دیگر، وظیفه‌ی امام اجرای دستورات الهی است، در حالی که رسول وظیفه‌ی ابلاغ این دستورات را برعهده دارد؛ برخی از پیامبران مانند حضرت ابراهیم و پیامبر اسلام (ص) هر سه مقام را دارا بودند: دریافت وحی، تبلیغ احکام الهی، و تأسیس حکومت جهت اجرای فرامین الهی؛ افزون بر این، آنان از طریق باطنی به تربیت معنوی و اخلاقی مردم نیز می‌پرداختند.

لذا مقام امامت رهبرى همه‌جانبه‌ای است که شامل جنبه‌های مادی و معنوی، جسمی و روحانی، و ظاهری و باطنی می‌شود؛ امام، رئیس حکومت، پیشوای اجتماع، رهبر مذهبى، مربی اخلاق، و هدایت‌گر باطنی و درونی است، و این مقام بر سایر مقامات برتری دارد[11].

برتری مقام امامت

با توجه به آنچه بیان شد، برتری مقام امامت نسبت به مقام نبوت و رسالت آشکار می‌شود؛ بهترین دلیل برای اثبات این برتری، سخن خداوند در قرآن کریم است که می‌فرماید:(به خاطر آورید هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود، و او از این آزمون‌ها سربلند بیرون آمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من نیز امامانی قرار بده!» خداوند فرمود: «پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد!»)[12].

این آیه شریفه بیان می‌کند که حضرت ابراهیم (ع) پس از آزمون‌های دشوار الهی به مقام امامت نائل آمد؛ طبق روایت امام صادق (ع)، ابراهیم مراحل زیر را طی کرد تا به مقام امامت رسید:

مقام عبودیت

مقام نبوت

مقام رسالت

مقام خلّت (دوستی)

مقام امامت[13]

این ترتیب بیانگر برتری و جایگاه والای این مقام نسبت به سایر مناصب الهی است، بر همین اساس نیز حضرت رضا(ع) در بیانی عمیق، جایگاه امامت را اینگونه توصیف می‌فرمایند: «مقام امامت از عظمت و بزرگی برخوردار است و جایگاه آن چنان رفیع، عمیق و گسترده است که مردم با عقل و اندیشه‌های محدود خود نمی‌توانند به کنه آن پی ببرند»؛ ایشان در ادامه برای روشن‌تر شدن این موضوع، به مقام حضرت ابراهیم(ع) اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:«خداوند پس از مقام نبوت و خلت (دوستی ویژه با خدا)، مقام امامت را به ابراهیم(ع) عطا کرد.»[14]

حضرت رضا(ع) برای بیان عظمت امامت، تشبیه زیبایی به کار می‌برند:«امام مانند خورشید تابانی است که نور وجودش جهان را روشن می‌کند، اما در افقِ بلندی قرار دارد و دسترسی به آن ممکن نیست به گونه ای که نه دست انسان به آن می رسد و نه دید انسان می تواند آن را دریابد؛ با توجه به این بیان، روشن می‌شود که مقام امامت حتی از نبوت و رسالت نیز والاتر است، چرا که امامت، ادامه‌دهنده و حافظ رسالت و هدایت الهی است[15].

 

[1] لسان العرب، ابن منظور، ج1، ص162  

[2] الباب الحادی عشر، العلامه الحلی، ص8  

[3] بقره/ 213: «كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» 

[4] تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج1، ص503  

[5] المفردات فی غریب القرآن، الراغب الاصفهانی، ص353  

[6] تغابن/ 12: «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۚ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَىٰ رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ»  

[7] تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج1، ص503  

[8] لسان العرب، ابن منظور، ج12، ص24  

[9] مجمع البحرین، الطریحی النجفی، فخر الدین، ج6، ص10  « قوله: إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ‏ إِماماً أي يأتم بك الناس فيتبعونك و يأخذون عنك، لأن الناس‏ يَأُمُّونَ‏ أفعاله أي يقصدونها فيتبعونها.» – العین، الخلیل بن احمد الفراهیدی، ج8، ص428   « كل من اقتدي به، و قدم في الأمور فهو إمام»

[10] برای توضیح بیشتر در مورد معنی امام رجوع شود به سوال «تعریف امام در لغت و اصطلاح چیست؟»

[11] تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج1، ص503  

[12] بقره/ 124: «وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»  

[13] الکافی، الشیخ الکلینی، ج1، ص175

[14]   عيون أخبار الرضا(ع)، الشيخ الصدوق،  ج2، ص196

[15] همان ، ص 197

وضعیت: پاسخ‌داده‌شده توسط: تقوی
لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

×
×
  • اضافه کردن...