کارشناس عقائد تقوی 1 ارسال شده در 15 اسفند 1402 کارشناس عقائد اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند 1402 معنای ولایت تکوینی چیست؟ پاسخ اجمالی: ولایت تکوینی به معنای قدرت تصرف در عالم هستی به اذن الهی است. این ولایت به پیامبران و امامان عطا شده و آنان میتوانند امور خارقالعادهای مانند شفای بیماران، زنده کردن مردگان و تصرف در طبیعت را انجام دهند؛ این قدرت در چارچوب اراده الهی قرار دارد و نشانهای از مقام و منزلت اولیای الهی است، بدون آنکه به معنای شرک یا غلو باشد. پاسخ تفصیلی: یکی از اصول بنیادین و اساسی مذهب تشیع، مفهوم "ولایت تکوینی" است که به اولیای الهی اختصاص داده میشود؛ «ولايت تكوينى را میتوان اینگونه تعریف کرد که به معنای قدرت و توانایی یک موجود در تأثیرگذاری و تصرف بر وجود موجود دیگری است.»[1] و یا در تعریف دیگر بیان شده: «ولايت تكوينى به معنای توانایی فردی، با اذن و فرمان خداوند، برای تصرف در جهان آفرینش و پدیدههای آن است، بهگونهای که برخلاف جریان طبیعی و عادی عالم اسباب، وقایعی خاص و خارقالعاده را رقم بزند؛ به عنوان نمونه، فرد به واسطه قدرتی که خداوند به او عطا کرده است، میتواند بیماریهای لاعلاج را شفا دهد، مردگان را زنده کند، یا تصرفات غیرعادی معنوی در نفوس، اجسام انسانها و طبیعت داشته باشد؛ تمامی این نوع تصرفات تحت حیطه قدرت الهی و در چارچوب اذن او قرار میگیرند.[2] این اعتقاد بر این اساس استوار است که پیامبران و امامان دارای تواناییهای خارقالعادهای هستند و میتوانند در نظام آفرینش و امور تکوینی دخل و تصرف داشته باشند؛ به عنوان نمونه، حضرت عیسی (ع) قادر بود مردهای را که بر اساس قوانین طبیعی زنده نمیشود احیا کند، به مجسمهای جان دهد یا از امور غیبی خبر دهد؛[3] همچنین در قرآن کریم از آصف بن برخیا یاد شده که توانست در یک چشم بر هم زدن تخت بلقیس را نزد حضرت سلیمان (ع) حاضر کند.[4] از این رو، بر اساس عقل و شرع پذیرفته شده است که خداوند متعال میتواند به برخی بندگان خاص خود به دلایل متعددی از جمله نمایان ساختن مقام و منزلت آنان، اتمام حجت بر دیگران، یا مصالح دیگر، موارد زیر را عطا نماید: 1. ولایت و قدرت تصرف در جهان آفرینش. 2. مأموریتهای خاص برای تدبیر امور، البته تنها در مواردی که مأموریت داده شده است. 3. فرمانبرداری کائنات از آنان، به نحوی که بر اساس مصالح و اقتضا بتوانند هرگونه تصرف لازم را انجام دهند. این نوع ولایت به رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) تعلق داشته و تصرفات ایشان و رخدادهای مسلم تاریخی و احادیث متواتر که آنها را ثبت کردهاند، غیرقابل انکار است؛ علاوه بر این، از بسیاری از بزرگان، خواص اصحاب ائمه، علمای برجسته و زاهدان نیز اعمال خارقالعاده و تصرفات خاص صادر شده است؛ شایان ذکر است که این نوع ولایت به معنای شرک، تفویض، غلو یا مخالفت با توحید نیست.[5] امام هادی (ع) در این زمینه میفرمایند: «اِیابُ الْخَلْقِ ِالَیْکُمْ، وَحِسابُهُمْ عَلَیْکُمْ، وَفَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَکُمْ، وَ آیاتُ اللهِ لَدَیْکُمْ»؛[6] بازگشت خلق به سوی شماست، حسابشان بر عهده شماست، سخنی که حق و باطل را از هم جدا کند نزد شماست و آیات خداوند پیش شماست. [1] نبوت عامه، علی نوری، علیرضا، ج1، ص105 [2] يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مكارم شيرازى، ناصر، ج1، ص293 [3] آل عمران/ 49: «وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» [4] نمل/ 40: «قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ» [5] ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، لطف الله صافی گلپایگانی، ص94 [6] (زیارت جامعه کبیره) – من لایحضره الفقیه، الشیخ الصدوق، ج2، ص609 وضعیت: پاسخدادهشده توسط: تقوی لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر More sharing options...
ارسال های توصیه شده