جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تقلید'.
34 نتیجه پیدا شد
-
سلام اگر در مسائلی که احتیاط واجب دارند یا مسائلی که مرجع تقلید اظهار نظر نکرده، ما به یک مجتهد دیگری با رعایت شرایط(الاعلم و فالاعلم) رجوع بکنیم و سپس آن مجتهد که در احتیاط واجب به او رجوع می کردیم فوت کند آنوقت باز هم می توانیم در احتیاط واجب به همان مجتهد فوت شده رجوع بکنیم؟
-
سلام علیکم،به سوال قبلی بنده در رابطه با ولایت فقیه پاسخ ندادید که احتمالا مغایر با سوالات وسیاست های سایت بوده وبنده در این مورد کاملا به شما حق میدهم،ولی بنده به دنبال جوابی برای سوالات شرعی خود در رابطه با ولایت فقیه هستم که متاسفانه اکثرا به این سوالاتم نه تنها جواب نمیدهند بلکه راهنمایی هم نمیکنند! خواهشاولطفا به این سوالم پاسخ دهید تا بنده خودم دنبال حقیقت گشته و خود به جواب سوالاتم برسم.آیا نظر آقای سیستانی در رابطه با ولایت فقیه دقیقا همان نظر آیت الله خویی میباشد؟
- 5 پاسخ
-
- آیت الله سیستانی
- تقلید
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
وظیفه مکلف زمانی که به دو مجتهد مساوی از نظر اعلمیت می رسد
مهمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بلوغ و تقلید
سلام مگر نه این است که پیش از انتخاب مرجع تقلید، وظیفه ی مسلمان احتیاط می باشد؟ پس وقتی مکلفی میخواهد، مرجع تقلیدی را برای عمل به تقلید، انتخاب کند، در این هنگام، هنوز محتاط است. حال، وقتی بین دو مجتهد، تساوی برقرار باشد. وظیفه محتاط، انتخاب یک نفر نیست، بلکه رعایت هر دو فتوا می باشد. پس باید به نظر آن دو مجتهد مراجعه کند، اگر هر دو مجتهد، اجازه انتخاب یک نفر را داده بودند، پس میتواند، یک نفر را انتخاب کند. اما در صورتی که، یکی از آن دو، فتوای به احتیاط داده باشد، مکلف نمی تواند یکی را انتخاب کند، بلکه باید بین هر دو رساله، احتیاط کند، حتی اگر مجتهد دیگری را برای تقلید انتخاب کرده باشد. آیت الله وحید خراسانی، برای مقلدین خودشان، فتوای به احتیاط بین مراجع مساوی را دارند. هر چند که حضرت آیت الله سیستانی هم در شرایطی بنا بر احتیاط واجب عنوان کرده اند، که قابل رجوع به مرجع فالاعلم هست. پس اگر کسی در هنگام انتخاب مرجع تقلید، آیت الله وحید، در نظرش جزو مراجع اعلم بوده باشد، باید نسبت به همه مراجع تقلید احتیاط کند، حتی اگر مقلد ایشان هم نباشد. این سوال فقه، از جهت استدلالی نیست، احکام مبتلی به است با تشکر -
آیا مأموم می تواند به امام جماعتی که مرجع تقلیدش با او یکی نیست اقتدا کند
مهمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بلوغ و تقلید
با سلام آیت الله سیستانی، شرط انتقاص در غیبت را وارد نمی دانند، یعنی اگر عیب پنهان کسی گفته شود، مهم نیست قصد انتقاص به او را داشته باشیم یا نه، در هر صورت، غیبت محسوب می شود. حالا اگر ما ببینیم کسی غیبت میکند، و احتمال بدهیم که مرجع تقلید ایشان، تعریف دیگری از غیبت داشته (مثلا شرط انتقاص در غیبت را وارد میدانسته) و ما هم نمیدانیم که او به چه قصدی دارد، عیب پنهان دیگری را میگوید. بنا بر این، احتمال هست که بر فتوای مرجع تقلید خودش، این شخص گناهکار نباشد. آیا عدالت این شخص برقرار می ماند؟ -
مرجع تقلید اگر کسی متوجه شود مرجعی که انتخاب کرده است اعلم نیست ، وظیفه اش چیست؟
مهمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بلوغ و تقلید
سلام علیکم،مادر بنده مقلد آیت الله خویی بودن وبعدا به مرجع دیگری عدول کردن که الان فهمیدن اعلم نیست.با توجه به اینکه در رساله آقای خویی اومده:اگر در مسأله ای فتوای مجتهدی را یاد گرفته و بعد از مردن او در همان مسأله بر حسب وظیفهاش از مجتهد زنده تقلید نماید دوباره نمیتواند آن را مطابق فتوای مجتهدی که از دنیا رفته است انجام دهد.با توجه به اینکه الان آقای سیستانی رو اعلم میدونن و این مطلبی که براتون ذکر کردم در رساله آقای سیستانی نیست،تکلیف ایشون الان چیه؟تقلید از آقای خویی یا آقای سیستانی؟ -
سلام.خداقوت.طاعاتتون قبول. کسی که از مرجعی تقلید میکرده چندین سال.الان اون مرجع فوت کردند و از آیت الله سیستاتی تقلید میکنند. میخواستم بدونم نظر آیت الله سیستانی در مورد احکامی که از مرجع قبلی پیروی میکردند چیست؟؟؟ آیا همچنان میتوانند بر اون احکام طبق سنوات قبل از مرجع قبلی پیروی کنند و مسائل جدید را از ایشان؟؟
-
سلام علیکم،برای بقا برمیت اجازه مجتهد فالاعلم شرط است یا مجتهد جامع الشرایط؟نظر مشهور فقها در این رابطه چیست؟
-
باسلام واحترام،آیا در رساله آیت الله خویی وآیت الله سیستانی از شرایط مرجع تقلید چیزی به نام آگاه به زمانه بودن وجود دارد؟آگاه به زمانه بودن چه زمانی برای مرجع تقلید شرط است ومورد استفاده قرار میگیرد؟
- 1 پاسخ
-
- تقلید
- مرجع تقلید
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در سایت درر درباره انجمن پاسخگویی المصباح آمده است : "پاسخگویان این دفتر استفتائات شما را طبق فتوای حضرت آیتالله العظمی سیستانی(دامتبرکاته) پاسخ خواهند داد. اگر مجتهد شما حضرت آیتالله العظمی خویی(رحمهالله) است نیز میتوانید سؤالتان را در انجمن مطرح کنید؛ البته نام ایشان را قید کنید تا فتوای ایشان بیان شود." پس چرا سوالی را که درباره فتوای مرحوم آقای خویی مطرح کرده بودم با توجه به گذشت زمان هنوز به نمایش نیز درنیامده است؟
- 5 پاسخ
-
- تقلید
- مرجع تقلید
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
باسلام در مسئله ای که اقای سیستانی احتیاط واجب میداند به فالاعلم(به شهادن 2نفر خبره که نظرشان اعلمیت ایشان بودوسخنران معروفی گفتند ما مدرک داریم که امام عصر صددرصد از ایشان راضی هستند ، اما من چون در مورد اقای سستانی یقین دارم در نتیجه ایشان را به عنوان فالاعلم انتخاب کردم )که ایشان نیز نظرشان احتیاط واجب است .برای مسئله احتیاط واجب به فالاعلم بعدی بدون تحقیق فقط 1-به جهت مشهوربودن یکی از مراجع2-درسایت ایشان امده که در خواب امام عصر ایشان را با نام کوچک صدا زده و فرموده فلانی تو از ما بهره میگیری ، ایشان را انتخاب کردم ...اما تحقیق مختصری که راجع به مراجع کردم ،یکی نفر اهل خبره که مدرس حوزه و نماینده اقای سیستانی نیز هستند شخص دیگری را فالاعلم حتی پس از اقای سیستانی اعلام کردند و چند نفر اهل خبره معروف دیگر همان مرجع را جداگانه با این عبارات توصیف کرده اند (انصافا علامه هستند -خیلی ملا هستند -در مظان اعلمیت-در اصول مشکلی داشتیم ایشان رفع میکردند- در موضوع حج از علمای مرحوم و زنده اعلمند - در تحقیق و تدبر در فلان علم نظیرندارد-و...) حال سوال حقیر راجع به راههای انتخاب که در رساله ها امده است نیست چرا که حتی یکی از مراجع تقلید گفتند انتخاب مشکل است و هرکسی چیزی میگوید و اعلمیت را نمیشود وجب به وجب تعیین کرد سوالم این است که دلایل فوق میتواند از نظر شرعی حجتی برای من باشد و این شخص که تعریف و تمجید بیشتری از ایشان شده را به عنوان فالاعلم سوم یا حتی دوم انتخاب کنم ؟ با تشکر فراوان
- 1 پاسخ
-
- مرجع تقلید
- مجتهد
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سلام تشت را که نجس شده بود را ۲ بار تطهیر کردم و بعد لباس ها را در کُر ۲ بار آبکشید !حال متوجه شدم که تشت حکم ظرف را دارد و باید ۳ بار آبکشی میکردم ،پس چون تشت پاک نشده و لباس ها را بعد از تطهیر داخل تشت میکردم نجس هستند ؟حال تکلیف چیست؟ ۲-آیا در صورتی که ۲ روز بعد تشت را ۱ مرتبه دیگر بشوریم پاک میشود ؟نسبت به لباس چطور؟ ایت الله سیستانی
- 4 پاسخ
-
- احتیاط واجب
- تقلید
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
رویت هلال اعلام رویت هلال اول ماه طبق آیت اللّه سیستانی
مهمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سایر احکام روزه
باسلام.. اینکه دررسانه ها یاسایت رسمی اعلام میشه آیت الله سیستانی فلان روز رو اول ماه اعلام کردن؛ باتوجه به اینکه ایشان قائلند مکلف درشهرخودش باید ماه رو رویت کنه..تکلیف چیست؟! مثلا اینکه داخل سایت اعلام میکنن برای کل ایرانه یاعراقه یا بعضی شهرهاست؟! -
می خواستم مسئله 9 ام تقلید در کتاب منهاج صالین آقای سیستانی را برای من توضیح دهید. این کتاب به زبان عربی است و من متوجه نمی شوم.
-
سلام علیکم مشهور است که در عقاید تقلید جایز نیست، در حالی که خیلی از اهل تشیع، این مذهب را از روی تحقیق نپذیرفتهاند، طوریکه اهل تسنن نیز اکثرشان از روی تحقیق نپذیرفتهاند، بلکه هر دو گروه از خانوادهی شان پیروی کرده است، طوریکه مثلا اگر پدر فلان شیعه، سنی میبود، این شخص نیز سنی میبود. حالا این مسئله مصداق چه چیزی میباشد؟ اگر بگوییم که مصداق استدلال است، واضح است که از روی استدلال نپذیرفته، و اگر بگوییم تقلید است، تقلید در عقاید جایز نیست، پس تشیع یک شیعه همچنانی از روی چه ملاکیست و چرا آنرا شیعه بنامیم؟ لطفا واضح بفرمایید
-
باسلام دراحتیاط واجب آیت الله سیستانی به کدام یک از مراجع رجوع کنیم؟
-
با سلام در موارد احتیاب واجب، که میتوان فالاعلم مراجعه کرد، آیا لازم است در موارد علم اجمالی و حجت اجمالی -همان طور که در انتخاب مرجع تقلید با رعاید هر دو فتوا را کرد- رعایت فتوای همه ی مراجع تقلید فالاعلم که با همدیگر مساوی باشند لازم است؟
- 1 پاسخ
-
- احتیاط واجب
- فالأعلم
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سلام علیکم بنده از طریقاتی بدین نتیجه رسیدم که یک فلان آقایی اعلم المجتهدین است و لاکن بینه شرغی ندارم و روش به یقین رسیدنم با روش نبشته در توضیح المساءل اکثر مراجع مخالف است آیا برای احتیاط با روش دقیق تری که مورد تایید تمام مراجع باشد باید کار کنم ؟ یا احتیاطی در کار نیست و فقط باید تقلیدم از نظر همان اقایی که به اعلم بودنش یقین دارم واجب است ؟ این زندگی نامه مراجع به چه درد میخوره میشه هر کدوم افتخاراتش بیشتر بود رو انتخاب کنم ؟ ما در بلد خویش اعلم شناس نداریم چه کنم ؟ چگونه بفهمیم که اعلم شناس است ؟
- 4 پاسخ
-
- تقلید
- مرجع تقلید
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
آیا در احتیاط واجب می توان به فالاعلم بعدی رجوع کرد؟
مهمان پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بلوغ و تقلید
سلام آیا در مسائل احتیاط واجب اگر فالاعلم نیز احتیاط واجب بداند میتوان به فالاعلم بعدی و همینطور اگر او هم احتیاط واجب بداند به بعدی و بعدی رجوع کرد؟ -
سلام ۱-آنجایی که گفته شده است محل اشکال است آیا می توان به مرجع تقلید دیگر گه فوت کرده است روجوع کرد (مثل امام ره) ۲-اگر بقیه مراجع نیز بگویند محل اشکال است ولی یکی از آنها بگوید اشکال ندارد می توان به همین مرجع روجوع کرد
-
سلام علیکم، سلام علیکم اگر شخص عادلی از بیش از دو نفر اهل علم نقل کند که فلان مجتهد اعلم است آیا میتوان به قول وی اعتنا کرد؟
- 1 پاسخ
-
- تقلید
- مرجع تقلید
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
باسلام و عرض خداقوت غسل ترتیبی مسأله 360 ـ در غسل ترتیبی باید ـ بنا بر احتیاط لازم ـ اول تمام سر و گردن و سپس تمام بدن را به نیت غسل بشوید. و بهتر آن است که شستن طرف راست بدن را بر طرف چپ مقدم نماید. و چنانچه عمداً و یا از بابت کوتاهی در فراگیری احکام غسل شستن تمام سر و گردن را بر شستن بدن مقدم ننماید بنا بر احتیاط لازم غسلش باطل است. و نیز در انجام غسل ـ بنا بر احتیاط لازم ـ کافی نیست در حالی که سر و یا گردن و یا بدن در زیر آب است با حرکت دادن آن نیت غسل نماید بلکه باید عضوی را که میخواهد غسل بدهد چنانچه در زیر آب است آن را بیرون آورده و سپس به نیت غسل بشوید. احتیاط لازم یعنی همون احتیاط واجب؟ یعنی می شود به مرجعی که ترتیب را لازم نمی داند رجوع کرد و تنها رسیدن آب به همه جا بدن را لازم میداند؟
-
وظیفه مقلدین،در مسائلی که مجتهدین با هم اختلاف فتوا دارند
سید هادی صالحی پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بلوغ و تقلید
سلام آیا در بعضی از مسایل اختلافی که مرجع تقلید شخص یک فتوا دارد و مرجع دیگر فتوای مخالف آن، آیا میتوان از مرجع قبلی به این مرجع رجوع کرد، حتی اگر مسئله به صورت فتوا باشد نه احتیاط؟- 1 پاسخ
-
- تقلید
- مرجع تقلید
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
شماره مسئله ▼ [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷] [۱۸] [۱۹] فهرست تقلید راهای شناخت مجتهدواعلم بودن بهدستآوردن نظر و دستور مجتهد در مسائل شرعی تقلید مسئله ۳. شخص مسلمان باید اعتقادش به اصول دین از روی آگاهی و شناخت باشد و نباید در اصول دین تقلید نماید، به عبارت دیگر، وی نمیتواند گفته کسی که عالم به اصول دین است را تنها به این دلیل که او گفته، قبول کند ولی چنانچه شخص به عقاید بر حق اسلام معتقد باشد و آنها را اظهار نماید - هرچند از روی آگاهی و شناخت نباشد - آن شخص مسلمان و مؤمن است و همه احکام اسلام و ایمان بر او جاری میشود. و امّا در احکام دین - در غیر مسائل ضروری و قطعی دین - باید شخص، یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بدست آورد، یا از مجتهد تقلید کند و یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عدّهای از مجتهدین عملی را حرام میدانند و عدّه دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب میدانند، آن را به جا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند و به احتیاط هم نمیتوانند عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. مسئله ۴. تقلید در احکام به معنای عمل کردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، عادل و زنده باشد. و در صورتی که فرد به طور اجمالی بداند در مسائلی که برایش پیش میآید، مجتهدین با هم اختلاف فتوی دارند هرچند مورد اختلاف نظر را نداند لازم است از مجتهدی تقلید کند که أعلم باشد، یعنی علمش از بقیه بیشتر بوده و در فهمیدن حکم خدا و وظایف تعیین شده، به حکم عقل و شرع از تمام مجتهدهای زمان خود تواناتر باشد. مسئله ۵. عادل کسی است که کارهایی را که بر او واجب است به جا آورد و کارهایی را که بر او حرام است ترک کند و کسی که بدون عذر شرعی، واجبی را ترک کرده یا حرامی را مرتکب شود، عادل نیست و در این امر، فرقی بین گناه صغیره و کبیره نیست و عدالت از چند راه برای انسان ثابت میشود: الف. خود انسان یقین به عدالت فرد مورد نظر داشته باشد یا آنکه به عادل بودن وی اطمینان داشته و این اطمینان از راه معقول حاصل شده باشد. ب. دو نفر عادل به عدالت فرد شهادت دهند. ج. فرد، حسن ظاهر داشته باشد به این معنا که در ظاهر شخص خوبی باشد و در گفتار و رفتار و کردار و اعمالش کار خلاف شرعی مشاهده نشود، مثل این که اگر از اهل محلّ یا همسایگان یا کسانی که با او معاشرت دارند، حال او را بپرسند، خوبی او را تصدیق نمایند و بگویند ما خلاف شرعی از او سراغ نداریم. شایان ذکر است تعریف عدالت و راههای اثبات آن در بخشهای مختلف احکام همین تعریف میباشد. راهای شناخت مجتهدواعلم بودن مسئله ۶. مجتهد بودن فرد و نیز اعلم بودنِ مجتهد را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: آنکه خود انسان یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و أعلم را بشناسد. دوم: آنکه دو نفر عالمِ عادل که میتوانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند، به شرط آنکه دو نفر عالمِ عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند بلکه اجتهاد یا اعلمیت فرد به گفته یک نفر از اهل خبره و اطّلاع که مورد اعتماد انسان باشد نیز ثابت میشود. و در صورت تعارض اهل خبره، شهادت گروهی که مهارت و خبره بودنشان بیشتر است، مورد قبول میباشد، طوری که احتمال اینکه شهادت این گروه خبره، مطابق با واقع باشد، نسبت به گروه دیگر احتمال قویتری باشد و این احتمال قویتر باعث شود تردید و دو دلی که در ابتدا به سبب تعارض گفتار آن دو گروه ایجاد شده، به یک طرف رفته و گفتار گروه دیگر در مقایسه با آن گروه، عرفاً بدون تردید به حساب آید. سوم: آنکه انسان از راههای معقول به اجتهاد یا اعلمیت فردی اطمینان پیدا کند، مثل آنکه عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسی را تصدیق کنند. شایان ذکر است اگر هیچ یک از این راهها برای تعیین مجتهد أعلم امکان پذیر نشد مکلّف باید به توضیحی که در مسأله (۱۲) در مورد فوت مرجع تقلید بیان خواهد شد عمل نماید. مسئله ۷. نظراتی که یک مجتهد در توضیح المسائل خویش ذکر میکند به طور اجمالی به سه صورت میباشد: الف. فتوی ب. احتیاط واجب یا احتیاط لازم ج. احتیاط مستحب عباراتی مانند «واجب است، حرام است، جایز است، جایز نیست، اقوی این است، اظهر این است، ظاهر این است، اقرب این است، بعید نیست» فتوی محسوب میشود که مقلّد بر طبق آن عمل مینماید و اگر مجتهد اعلم در مسألهای فتوی دهد، مقلِّد نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند و توضیح مورد (ب و ج) در مسائل (۸ و ۹) خواهد آمد. مسئله ۸. اگر مجتهد أعلم (مرجع تقلید فرد) در مسألهای فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود، مقلِّد یا باید به این احتیاط که احتیاط واجب یا احتیاط لازم نام دارد عمل کند و یا در این مسأله به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم[۱] ، عمل نماید. به عنوان مثال: الف. اگر مجتهد اعلم بفرماید: احتیاط واجب آن است که نمازگزار در رکعت اوّل و دوم نماز بعد از حمد یک سوره بخواند، مقلِّد یا باید به این احتیاط عمل کند و یا به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم، عمل نماید. پس اگر مجتهد دیگر فقط خواندن حمد را کافی بداند، فرد میتواند در این مسأله از او تقلید نموده و خواندن سوره را ترک کند. ب. اگر مجتهد اعلم بفرماید: بنابر احتیاط واجب شیئی که فرد میخواهد بر آن تیمّم کند گرد و غباری داشته باشد که به دست بچسبد. مقلِّد یا باید به این احتیاط عمل کند و از تیمّم بر سنگی که غبار ندارد پرهیز نماید یا به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم، عمل نماید. پس اگر مجتهد دیگر تیمم بر سنگ بدون غبار را صحیح بداند فرد میتواند در این مسأله از او تقلید نموده و بر سنگ بدون گرد و غبار تیمّم نماید. و همینطور عبارتهایی مثل «این مسأله محل تأمّل است، یا محل اشکال است، یا این عمل اشکال دارد، یا این عمل خالی از اشکال نیست» نیز حکم احتیاط واجب را دارد. به عنوان مثال، چنانچه مجتهد أعلم بگوید: اگر موجر منزلش را به بهای کمتر از اجرت المثل[۲] اجاره دهد و در ضمن عقد اجاره با مستأجر شرط نماید که وی مبلغی را به عنوان قرض به موجر بدهد، این قرض، شبهه ربا دارد و تکلیفاً محلّ اشکال است، در این حال، مقلِّد باید اجاره دادن یا اجاره کردن منزل به این شیوه را ترک نماید و یا اینکه به فتوای مجتهد دیگری، با رعایت الأعلم فالأعلم، عمل نماید. پس اگر مجتهد فالاعلم، اجاره به این شیوه را اجازه داده و آن را ربا نداند، وی میتواند طبق شیوه مذکور عمل نماید. مسئله ۹. اگر مجتهد أعلم بعد از آنکه در مسألهای فتوی داده، در مورد همان مسأله احتیاط کند مثلاً بفرماید: «ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کر بشویند پاک میشود هرچند احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند». مقلّدِ او میتواند عمل به آن احتیاط را ترک نماید و این نوع احتیاط را احتیاط مستحب مینامند. همچنین است حکم در صورتی که ابتدا احتیاط در مورد مسألهای ذکر شده باشد و بعد از آن فتوای مجتهد در مورد همان مسأله بیاید مثلاً بفرماید:«احتیاط آن است که در رکعت سوم و چهارم نماز، تسبیحات أربعه را سه مرتبه بگوید هرچند یک بار گفتنِ تسبیحات أربعه کافی است».[۳] بهدستآوردن نظر و دستور مجتهد در مسائل شرعی مسئله ۱۰. بهدستآوردن نظر و دستور مجتهد در مسائل شرعی (خواه فتوی باشد یا احتیاط واجب یا احتیاط مستحب) چهار راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد دوم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند سوم: شنیدن از کسی که انسان به گفته او اطمینان دارد چهارم: دیدن در رساله مجتهد یا استفتاء کتبی در صورتی که انسان به درستی آن رساله یا استفتاء اطمینان داشته باشد. مسئله ۱۱. تا انسان یقین نکند که فتوای مجتهد عوض شده است، میتواند به آنچه در رساله او نوشته شده عمل نماید و اگر احتمال دهد که فتوای او عوض شده، جستجو لازم نیست. مسئله ۱۲. اگر مجتهدی که انسان از او تقلید میکند از دنیا برود، حکم بعد از فوت او، حکم زنده بودنش است. بنابراین اگر آن مجتهد أعلم از مجتهد زنده باشد و مکلّف به طور اجمالی بداند در مسائلی که برایش پیش میآید، آن دو مجتهد با هم اختلاف فتوی دارند هرچند مورد اختلاف نظر را نداند، باید بر تقلید او باقی بماند و چنانچه مجتهد زنده أعلم از مجتهد فوت شده باشد، باید به مجتهد زنده رجوع کند و اگر اعلمیتی در میان آنها معلوم نباشد یا با هم مساوی باشند، پس چنانچه باورعتر بودن یکی از آنها ثابت شود، به این معنا که در اموری که در فتوی دادن و استنباط نقش دارند، بیشتر احتیاط کند و اهل تحقیق و بررسی باشد باید از او تقلید کند و اگر با ورعتر بودن هم ثابت نشود مخیّر است عمل خود را با فتوای هر کدام تطبیق نماید، مگر در موارد علم اجمالی[۴] یا حجّت اجمالی[۵] بر تکلیف که بنابر احتیاط واجب، مکلّف باید رعایت هر دو فتوی را بنماید. شایان ذکر است منظور از تقلید در ابتدای این مسأله، ملتزم و متعهّد شدن به پیروی از فتوای مجتهد معیّن در زمان زنده بودن وی است و عمل کردن به دستور او برای محقّق شدن تقلید لازم نیست. مسئله ۱۳. اگر فرد بدون اجازه مجتهد زنده بر تقلید مجتهد متوفّی باقی بماند مانند کسی است که بدون تقلید عمل میکند و چنین فردی موظّف است در مسأله بقاء بر تقلید مرجع فوت شده به مجتهد زنده جامع الشرایط مراجعه کرده و از او تقلید نماید. مسئله ۱۴. اگر کودک ممیّز تقلید کند، تقلید او صحیح است. بنابراین هر گاه مجتهدی که کودک قبل از بلوغش از او تقلید کرده از دنیا برود، حکم کودک، حکم افراد بالغ است که در مسأله (۱۲) ذکر شد، مگر در واجب بودن احتیاط بین دو قول در موارد علم اجمالی یا حجّت اجمالی که احتیاط بر او قبل از سن بلوغ، واجب نیست. مسئله ۱۵. بر مکلّف لازم است مسائلی را که احتمال میدهد به علّت یاد نگرفتن آنها واجبی را ترک کرده یا حرامی را انجام دهد، یاد بگیرد. مسئله ۱۶. اگر برای انسان مسألهای پیش آید که حکم آن را نمیداند، لازم است احتیاط کند، یا اینکه با شرایطی که ذکر شد تقلید نماید. ولی چنانچه دسترسی به فتوای اعلم در آن مسأله نداشته باشد، جایز است، با رعایت الأعلم فالأعلم[۶] از غیر أعلم تقلید نماید. مسئله ۱۷. اگر کسی فتوای مجتهدی را به شخص دیگری بگوید، چنانچه فتوای آن مجتهد عوض شود، لازم نیست به او خبر دهد که فتوای آن مجتهد عوض شده است ولی اگر بعد از گفتن فتوی، بفهمد اشتباه کرده و گفته او موجب آن میشود که آن شخص بر خلاف وظیفه شرعیاش عمل کند، باید بنابر احتیاط لازم، اشتباه را در صورت امکان برطرف کند. مسئله ۱۸. اگر مکلّف مدّتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، سه حالت برای او فرض میشود: ۱. اگر اعمال او مطابق با واقع یا فتوای مجتهدی انجام شده که هم اکنون میتواند مرجع تقلید او باشد و وی وظیفه دارد از او تقلید نماید، در این صورت اعمال گذشته او صحیح است. ۲. اگر اعمال او مطابق با واقع یا فتوای چنین مجتهدی (که در قسمت ۱ ذکر شد) نباشد، چهار صورت دارد: الف. اشکال عمل از جهت ارکان و مانند آن باشد، در این صورت آن عمل باطل است. مثل اینکه نمازگزار تکبیرة الاحرام یا رکوع را انجام نداده باشد یا در جایی که وظیفهاش نماز ایستاده بوده آن را نشسته به جا آورده باشد یا نماز را با وضو یا غسل یا تیمّم باطل خوانده باشد. ب. اشکال عمل از جهت ارکان و مانند آن نباشد و فرد جاهل قاصر باشد یعنی در یادگیری مسأله کوتاهی و سهل انگاری نکرده باشد، در این صورت آن عمل صحیح است. مثل اینکه نمازگزار حمد و سوره یا ذکر رکوع یا ذکر سجده یا تشهّد نمازش را غلط خوانده باشد و در یاد گیری آنها کوتاهی و سهل انگاری نکرده و در ندانستن آن مقصّر نباشد. یا نمازگزار در حال سجده، دست یا انگشت بزرگ پا را روی زمین نمیگذاشته و در ندانستن و یاد نگرفتن این مسأله مقصّر نباشد. ج. اشکال عمل از جهت ارکان و مانند آن نباشد ولی فرد جاهل مقصّر باشد (یعنی در یادگیری مسأله و ندانستن آن کوتاهی کرده است) و مورد هم از مواردی باشد عمل اشتباهِ جاهل مقصّر باعث باطل شدن آن باشد، در این صورت آن عمل باطل است مانند مثالهای قسمت (ب)، نسبت به نمازگزاری که در یاد گیری مسأله کوتاهی کرده و مقصّر است. د. اشکال عمل از جهت ارکان و مانند آن نباشد ولی فرد جاهل مقصّر باشد و مورد اشکال هم از مواردی باشد که حتی ندانستن مسأله بدون عذر از و روی تقصیر هم باعث باطل شدن عمل نمیشود، در این صورت آن عمل صحیح است هرچند چنین فردی به دلیل یاد نگرفتن مسأله مورد نیاز خویش گناهکار میباشد. به عنوان مثال، مرد یا زنی که به خاطر ندانستن مسأله، حمد و سوره نماز ظهر و عصر را بلند میخوانده یا مردی که به علّت ندانستن مسأله، حمد و سوره نماز مغرب و عشا را آهسته میخوانده یا فردی که تسبیحات اربعه نمازهایش را به علّت ندانستن مسأله بلند میخوانده، نمازی که خوانده صحیح است هرچند فرد در یادگیری مسأله کوتاهی کرده و مقصّر باشد. ۳. اگر فرد کیفیت اعمال گذشته را نداند مثل اینکه یادش نمیآید در اوایل بلوغ نمازش را به شیوه صحیح میخوانده یا نه، یا روزهاش را بر طور صحیح میگرفته یا نه، ولی احتمال معقول میدهد که آن اعمال را به طور صحیح به جا آورده باشد، در این صورت، نیز اعمال گذشته وی صحیح به حساب میآید جز در بعضی موارد که در کتاب «منهاج الصالحین» ذکر شده است. مسئله ۱۹. بسیاری از مستحبّاتی که در این رساله ذکر شده مستحب بودن آنها بر پایه قاعدهای به نام «تسامح در ادلّه سُنَن» میباشد و چون این قاعده در نزد ما ثابت نشده بنابراین در صورتی که مکلّف بخواهد آنها را انجام دهد، لازم است رجاءً و به امید آنکه مطلوب باشد، بجا آورد و حکم در بسیاری از مکروهات نیز چنین است و آنها را رجاءً و به امید آنکه مطلوب باشد ترک نماید. [۱] . رعایت الأعلم فالأعلم یعنی مکلّف باید مجتهدی را برای مراجعه انتخاب نماید که هم رتبه با مرجع تقلید فرد از نظر علمی باشد و در صورتی که مجتهد مساوی یافت نشد، به مجتهدی که از نظر علمی از مرجع تقلید خودش پایین تر و از سایر مجتهدان بالاتر است مراجعه کرده و از او تقلید نماید (اصطلاحاً به او مجتهد فالاعلم گفته میشود). [۲] . اجرت المثل، اجرت متعارف و معمول یک چیز یا یک کار، میباشد که ممکن است از مقدار اجرتی که در قرارداد اجاره معیّن میشود کمتر یا بیشتر و یا مساوی با آن باشد. [۳] . البتّه در این رساله برای آسان شدن تشخیص موارد احتیاط، سعی شده است در تمامی مواردی که احتیاط، مستحب میباشد، عبارت «مستحب»، بعد از کلمه «احتیاط» ذکر شود. [۴] . منظور از علم اجمالی در اینجا مواردی است که مکلّف یقین به اصل تکلیف دارد و میداند عملی بر او واجب شده امّا این که آن تکلیف به طور مشخص کدام است، بر ایش معلوم نیست. مثال: فرض کنید در بعضی از موارد سفر، مجتهدی، نماز شکسته و مجتهد دیگری نماز کامل را واجب میداند، در اینجا فرد میداند باید نمازی بخواند امّا نمیداند شکسته است یا کامل. چنین مسألهای از موارد علم اجمالی میباشد. امّا گاهی اصل تکلیف، یقینی نمیباشد مثلاً در یک مورد خاص، مجتهدی خمس را واجب میداند و مجتهد دیگر در همان مورد خمس را واجب نمیداند. این مورد از موارد علم اجمالی نمیباشد. شایان ذکر است حکم موارد علم اجمالی متفاوت بوده و در بعضی از آنها احتیاط لازم نیست و برای اطّلاع از موارد دقیق لزوم یا عدم لزوم احتیاط، لازم است به کتب فقهی تخصّصی مراجعه شده و یا از اهل علم سؤال شود. [۵] . حجّت اجمالی مانند علم اجمالی است با این تفاوت که در اینجا مکلّف، خود، یقین به اصل تکلیف ندارد، بلکه به دلیل دیگری (غیر از یقین خود) که پیروی از آن دلیل بر او لازم است - مثل فتوای مجتهد - بر او ثابت شده که تکلیفی - با همان توضیحاتی که در قسمت علم اجمالی ذکر شد - برای او وجود دارد. [۶] . معنای الاعلم فالاعلم در توضیح مسأله ۸ ذکر شد. ◀ بازگشت به فهرست
-
شماره مسئله ▼ [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶] [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] فهرست تقلید در اعتقادات تقلید در احکام راه شناخت اعلم راه بهدستآوردن فتوی تقلید در اعتقادات مسئله ۱ ـ شخص مسلمان باید عقیدهاش به اصول دین از روی بصیرت باشد، و نمیتواند در اصول دین تقلید نماید، یعنی گفته کسی را که علم به آنها دارد بهصرف اینکه او گفته است قبول کند. ولی چنانچه شخص به عقاید حقّه اسلام یقین داشته باشد، و آنها را اظهار نماید ـ هرچند از روی بصیرت نباشد ـ آن شخص مسلمان و مؤمن است، و همه احکام اسلام و ایمان بر او جاری میشود. و اما در احکام دین ـ در غیر ضروریات و قطعیات ـ باید شخص یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مثلاً: اگر گروهی از مجتهدین عملی را حرام میدانند، و گروه دیگر میگویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد. و اگر عملی را بعضی واجب، و بعضی مستحب میدانند، آن را بهجا آورد. پس کسانی که مجتهد نیستند، و نمیتوانند به احتیاط عمل کنند، واجب است از مجتهد تقلید نمایند. تقلید در احکام مسئله ۲ ـ تقلید در احکام: عمل کردن به دستور مجتهد است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده، زنده و عادل باشد. و عادل کسی است که کارهایی را که بر او واجب است بهجا آورد، و کارهایی را که بر او حرام است ترک کند. و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد، که اگر از اهل محل یا همسایگان، یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، خوبی او را تصدیق نمایند. و در صورتی که فرد به طور اجمالی بداند در مسائلی که برایش پیش میآید مجتهدین با هم اختلاف فتوی دارند هرچند مورد اختلاف نظر را نداند لازم است از مجتهدی تقلید کند که أعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خداوند متعال از تمام مجتهدین زمان خود تواناتر باشد. راه شناخت اعلم مسئله ۳ ـ مجتهد و أعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: آنکه خود مکلف یقین کند، مثل آنکه از اهل علم باشد، و بتواند مجتهد و أعلم را بشناسد. دوّم: آنکه دو نفر عالم و عادل که میتوانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسی را تصدیق کنند، بهشرط آنکه دو نفر عالم و عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. بلکه اجتهاد یا أعلمیت کسی به گفته یک نفر از اهل خبره و اطلاع که مورد وثوق انسان باشد نیز ثابت میشود. سوّم: آنکه مکلف از راههای عقلایی به اجتهاد یا أعلمیت فردی اطمینان پیدا کند، مثل آنکه عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و أعلم را تشخیص دهند، و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد بودن یا أعلم بودن کسی را تصدیق کنند. راه بهدستآوردن فتوی مسئله ۴ ـ به دست آوردن فتوی، یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل کنند. سوّم: شنیدن از کسی که انسان به گفته او اطمینان دارد. چهارم: دیدن در رساله مجتهد در صورتی که انسان بهدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد. مسئله ۵ ـ تا انسان یقین نکند که فتوای مجتهد عوض شده است، میتواند به آنچه در رساله او نوشته شده عمل نماید، و اگر احتمال دهد که فتوای او عوض شده جستجو لازم نیست. مسئله ۶ ـ اگر مجتهد أعلم در مسألهای فتوی دهد، مقلّد نمیتواند در آن مسأله به فتوای مجتهد دیگر عمل کند. ولی اگر فتوی ندهد، و بفرماید احتیاط آن است که فلان طور عمل شود ـ مثلاً بفرماید احتیاط آن است که در رکعت اوّل و دوّم نماز بعد از سوره حمد یک سوره تمام بخواند ـ مقلّد باید یا به این احتیاط که احتیاط واجب یا لازم نامیده میشود عمل کند، و یا به فتوای مجتهد دیگری ـ با رعایت الأعلم فالأعلم ـ عمل نماید، پس اگر او فقط سوره حمد را کافی بداند، میتواند سوره را ترک کند. و همچنین است اگر مجتهد أعلم بفرماید مسأله محل تأمل، یا محل اشکال است. مسئله ۷ ـ اگر مجتهد أعلم بعد از آنکه در مسألهای داده، یا پیش از آن احتیاط کند ـ مثلاً بفرماید ظرف نجس را که یک مرتبه در آب کر بشویند پاک میشود اگرچه احتیاط آن است که سه مرتبه بشویند ـ مقلّد او میتواند عمل به احتیاط را ترک نماید، و این را احتیاط مستحب مینامند. مسئله ۸ ـ اگر مجتهدی که مکلف از او تقلید میکند از دنیا برود، حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است، بنابراین اگر او أعلم از مجتهد زنده باشد و مکلف به طور اجمالی بداند در مسائلی که برایش پیش میآید، آن دو مجتهد با هم اختلاف فتوی دارند هرچند مورد اختلاف نظر را نداند باید بر تقلید او باقی بماند. و چنانچه مجتهد زنده أعلم از او باشد باید به مجتهد زنده رجوع کند. و اگر أعلمیتی در میان آنها معلوم نشود یا مساوی باشند، پس اگر اورعیت یکی از آنها ثابت شود به این معنا که در اموری که در فتوی دادن و استنباط نقش دارند، بیشتر احتیاط کند و اهل تحقیق و بررسی باشد باید از او تقلید کند و اگر ثابت نشود مخیر است عمل خود را با فتوای هرکدام تطبیق نماید، مگر در موارد علم اجمالی، یا قیام حجت اجمالی بر تکلیف ـ مانند موارد اختلاف در نماز شکسته و تمام ـ که بنا بر احتیاط واجب باید رعایت هر دو فتوا را بنماید. و مراد از تقلید، صرف التزام به متابعت از فتوای مجتهد معین است، نه عمل کردن به دستور او. مسئله ۹ ـ بر مکلّف لازم است مسائلی را که احتمال میدهد به واسطه یاد نگرفتن آنها در معصیت ـ یعنی ترک واجب یا فعل حرام ـ واقع میشود یاد بگیرد. مسئله ۱۰ ـ اگر برای مکلف مسألهای پیش آید که حکم آن را نمیداند، لازم است احتیاط کند، یا اینکه با شرایطی که ذکر شد تقلید نماید. ولی چنانچه دسترسی به فتوای أعلم در آن مسأله نداشته باشد، جایز است از غیر أعلم تقلید نماید، با رعایت الأعلم فالأعلم. مسئله ۱۱ ـ اگر کسی فتوای مجتهدی را به شخص دیگری بگوید، چنانچه فتوای آن مجتهد عوض شود، لازم نیست به او خبر دهد که فتوای آن مجتهد عوض شده است. ولی اگر بعد از گفتن فتوی بفهمد اشتباه کرده، و گفته او موجب آن میشود که آن شخص برخلاف وظیفه شرعیاش عمل کند، باید ـ بنا بر احتیاط لازم ـ اشتباه را در صورت امکان برطرف کند. مسئله ۱۲ ـ اگر مکلّف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، اگر اعمال او مطابق با واقع، یا فتوای مجتهدی باشد که اکنون میتواند مرجع او باشد صحیح است، و در غیر این صورت اگر جاهل قاصر بوده، و نقص عمل از جهت ارکان و مانند آن نبوده است، عمل صحیح است. و همچنین است اگر جاهل مقصّر بوده است، و نقص عمل از جهتی بوده است که در صورت جهل صحیح است مانند جهر به جای اخفات یا بهعکس. و همچنین اگر کیفیت اعمال گذشته را نداند که محکوم به صحت است، بجز در بعضی موارد که در «منهاج الصالحین» ذکر شده است. ** شایان ذکر است بسیاری از مستحباتی که در این رساله ذکر شده مستحب بودن آنها بر پایه قاعدهای به نام «تسامح در ادلّه سُنَن» میباشد و چون این قاعده نزد ما ثابت نشده است بنابراین در صورتی که مکلّف بخواهد آنها را انجام دهد، لازم است رجاءً و به امید آنکه شرعاً مطلوب باشد بهجا آورد و حکم در بسیاری از مکروهات نیز چنین است به این معنا که آنها را رجاءً و به امید آنکه ترکشان شرعاً مطلوب باشد ترک نماید. ◀ بازگشت به فهرست