تمامی فعالیت ها
این جریان به طور خودکار بروزرسانی می شود
- دیروز
-
اگر خداوند بخشنده و مهربان است، چرا جهنم را آفریده است؟ فهمیدن علت وجود جهنم نیازمند بررسی عمیقتری از مفاهیم دینی و فلسفی است؛ جهنم در ادیان آسمانی مکانی است که به دلیل اعمال نادرست و گناهان انسانها پدید آمده و به عنوان تجلی عدالت الهی شناخته میشود؛ در ادامه، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین(علیهم السلام)، به ابعاد بیشتری از این سوال میپردازیم و با بیان نکاتی به این پرسش پاسخ خواهیم داد: آزادی اراده و اختیار: انسانها موجوداتی دارای اراده و آزادی هستند و این آزادی در انتخاب راه صحیح یا غلط به آنها عطا شده است؛ قرآن کریم در سوره مبارکه کهف میفرماید: «و بگو: دین حق همان است که از جانب پروردگار شما آمد، پس هر که میخواهد ایمان آرد و هر که میخواهد کافر شود».[1] این آیه بیانگر این است که خداوند به انسانها آزادی داده تا خودشان راه ایمان یا کفر را انتخاب کنند و با توجه به اینکه شخص با اراده خود کاری را انجام داده است لذا معاد جاییست که به عمل شخص پاداش یا عقاب تعلق خواهد گرفت. وجود نازنین مولای متقیان، أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نیز در رابطه با آزادی و اختیار انسان ها برای انجام کارها چنین فرموده اند: اگر چنین بود (انسان از خود اختیاری نداشت)، هر آئینه ثواب و عقاب، امر و نهی و تنبیه باطل بود و وعده و وعید بی اساس، و بدکار را نکوهش و نیکوکار را ستایشی نبود.[2] عدالت الهی و مکافات عمل: یکی از اصول اساسی دین اسلام، عدالت الهی است؛ خداوند در قرآن کریم بارها به این اصل اشاره کرده و تأکید میکند که هر فردی بر اساس اعمال خود پاداش یا عقوبت دریافت میکند؛ در سوره مبارکه زلزال آمده است: «پس هر کس به قدر ذرهای کار نیک کرده باشد (پاداش) آن را خواهد دید، و هر کس به قدر ذرهای کار زشتی مرتکب شده آن هم به کیفرش خواهد رسید».[3] همچنین روایتی از امام سجاد(علیه السلام) اینگونه نقل شده است: ای فرزند آدم! بدان که مراحل بعد و [فشارهای] قیامت بالاتر، هولناکتر و دلآزارتر است. روزی است که مردم همه گرد آیند و روز حضور [یا دیدار جزای اعمال] است، خدا اوّلین و آخرین را گرد میآورد، در «صور» دمیده شود، و قبرها زیر و رو میگردد، آن روز نزدیک است. روزی است که دلها [از وحشت] به گلوگاه میآید، و نفس در سینهها حبس میشود، روزی است که از لغزشی نمیگذرند، «فدیه» و بدلی نمیستانند، از هیچ کس عذری نمیپذیرند، کسی را رخصت توبه نمیدهند، هیچ چیز جز پاداش نیکی و کیفر گناه در کار نمیباشد، هرکه در این دنیا ذرّهای کار خیر کرده آن را مییابد، و هرکه ذرّهای کار شرّ کرده آن را میبیند.[4] این آیات و روایات نشان میدهند که هیچ عمل خیری بدون پاداش و هیچ عمل شری بدون عقوبت نمیماند و باور به معاد همان مکان اعطاء پاداش و عقاب می باشد و با مهربانی و بخشندگی خداوند متعال نیز منافاتی ندارد. رحمت و حکمت الهی: خداوند در قرآن کریم به عنوان "رحمان" و "رحیم" معرفی شده، اما این رحمت و محبت الهی با عدالت و حکمت نیز همراه است؛ در سوره مبارکه بقره آمده است: «خدا هیچ کس را جز به اندازه توانایی اش تکلیف نمی کند؛ هر کس عمل شایسته ای انجام داده، به سود اوست، و هر کس مرتکب کار زشتی شده، به زیان اوست».[5] ذیل همین آیه شریفه، روایتی از وجود نازنین اما صادق(علیه السلام) اینگونه نقل شده است: بندگان به چیزی که کمتر از توانایی ایشان است مأمور شدهاند؛ و هر چیزی که مردم به انجام آن مأمور شدهاند توانایی انجام آن را دارند و آنچه توانایی آن را ندارند از [عهدهی] ایشان برداشته شده است ولیکن در این مردم [که سرکشی میکنند] هیچ خوبیای نیست.[6] این آیه شریفه و روایت امام صادق(علیه السلام) بیانگر این هستند که خداوند هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیکند و هر مجازاتی نیز بر اساس عدالت و توان فرد تعیین میشود. تنبیه انسان های گناه کار: جهنم به عنوان مکانی برای تنبیه انسانهای گناهکار مطرح است؛ در سوره مبارکه سجده آمده است: «و اگر می خواستیم، هدایت هرکسی را [از روی اجبار] به او عطا می کردیم، [اما همه را آزاد و مختار آفریدیم تا راه هدایت یا گمراهی را خود انتخاب کنند] ولی فرمان من بر عذاب لازم و حتم شده است که بی تردید دوزخ را از همه جنّیان و آدمیان [که آیات من را تکذیب کردند] پر خواهم کرد».[7] وجود نازنین امام صادق (علیه السلام) نیز در پاسخ شخصی که از ایشان سوال کرده بود آیا خدا انسان ها را مجبور به کارهای نیک و بد می کند؟ اینچنین فرمودند: خداوند عادلتر از آن است که بندهای را بر کاری مجبور سازد آن گاه او را عقوبت دهد.[8] این آیه و روایت امام صادق (علیه السلام) نشان دهنده این هستند که خداوند به انسانها فرصت توبه و بازگشت به راه درست را میدهد و جهنم مکانی است برای افرادی که از این فرصت استفاده نکردند و به سوی خداوند بازنگشتند. نتیجهگیری: جهنم نه تنها به عنوان مکانی برای مجازات بلکه به عنوان تجلی عدالت، رحمت و حکمت الهی نیز مطرح میشود؛ وجود جهنم نشاندهنده اهمیت انتخابهای انسان در زندگی دنیوی و تاثیر آنها بر زندگی اخروی است؛ خداوند بزرگ و مهربان است، اما در عین حال عادل و حکیم نیز می باشد و برای حفظ نظم و عدالت در جهان، قوانینی را وضع کرده است؛ به این ترتیب، جهنم مکانی است برای مجازات گناهان و اعمال نادرست گنهکاران، تا عدالت الهی به نحو کامل محقق گردد. [1] کهف: 29 «وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ» https://B2n.ir/a86772 [2] التوحید: الشیخ الصدوق، ص380 https://B2n.ir/d34417 [3] زلزال: 7 – 8 «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ - وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» https://B2n.ir/a87404 [4] الکافی: الشیخ الکلینی، ج8، ص73 https://B2n.ir/a46401 [5] بقرة: 286 «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ» https://B2n.ir/x10629 [6] التوحید: الشیخ الصدوق، ص: 347 https://lib.eshia.ir/15046/1/347 / بحارالأنوار: العلامة المجلسی، ج5، ص36 https://B2n.ir/e65556 [7] سجدة: 13 «وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» https://B2n.ir/a11748 [8] التوحید: الشیخ الصدوق، ج1، ص361 https://B2n.ir/a07557
- هفته گذشته
-
مجید رستگار عضو سایت گردید
-
جهانبخش پورعلی عضو سایت گردید
-
رسول رسا عضو سایت گردید
-
سبحان عضو سایت گردید
-
حسین127 عضو سایت گردید
-
سراج عضو سایت گردید
- جدیدا
-
آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟ مسأله معاد یکی از مباحث پیچیده و مهم در فلسفه، الهیات و عرفان اسلامی است؛ چهار دیدگاه درباره معاد وجود دارد: آيا حيات بعد از مرگ، تنها جنبه «روحانى» دارد؟ يعنى انسان بعد از مردن براى هميشه از اين بدن جدا مىگردد، بدن مىپوسد و متلاشى مىشود، و زندگى جاويدان سراى ديگر تنها مربوط به روح است؟ يا اينكه زندگى بعد از مرگ در هر دو جنبه صورت مىگيرد، هم اين جسم مادى باز مىگردد و هم روح و بار ديگر با يكديگر متّحد مىشوند؟ يا اينكه فقط جنبه جسمانى دارد يعنى تنها جسم باز مىگردد و روح چيزى جز آثار و خواص اين جسم نيست؟ يا اينكه: معاد جنبه «روحانى» و «نيمه جسمانى» دارد، يعنى روح و جسم هر دو باز مىگردند و با هم متحد مىشوند، اما نه اين جسم مادى عنصرى، بلكه جسم لطيفى كه برتر از اين جسم و عصاره آن است؟ هريك از چهار نظريه فوق، طرفدارانى دارد اما آنچه به وضوح از قرآن مجيد استفاده مىشود و صداها آيه دلالت بر آن دارد، معاد روحانى و جسمانى است (با همين جسم مادّى) و از آنجا كه بازگشت روح در ميان دانشمندان و فلاسفه، مسلّم است، تعبير به «معاد جسمانى» مىشود در حالى كه منظور «معاد روحانى و جسمانى» است.[1] فیلسوف مشهور، ملاصدرا نیز همین ادعا را در کتاب "أسفار" اینچنین مطرح نموده است: بسیاری از اکابر حکما و مشایخ عرفا و گروهی از متکلمین مانند غزالی، کعبی، حلیمی، راغب اصفهانی و بسیاری از اصحاب ما از امامیه مانند شیخ مفید، ابو جعفر طوسی، سید مرتضی، علامه حلی و محقق طوسی (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین) به معاد جسمانی و روحانی معتقد بودند[2] و حق هم همین قول می باشد. [3] تفتازانی نیز که فقیه، ادیب، متکلم و منطق دان در قرن هشتم هجری قمری بوده است، در این مسأله چنین بیان کرده است: بسیاری از علمای اسلام از جمله امام غزالی، کعبی، حلیمی، راغب، و قاضی ابوزید دَبوسی به هر دو معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارند.[4] معاد جسمانی و روحانی از دیدگاه قرآن کریم: مطالعه آیات قرآن به روشنی نشان میدهد که معاد دارای هر دو بُعد جسمانی و روحانی است؛ به این معنا که در قیامت، هم ارواح زنده میشوند و هم بدنها دوباره به حالت اولیه خود بازمیگردند و پذیرای ارواح میشوند. گفته شده معاد جسمانی ضروری دین اسلام است و آیات بسیاری بر امکان و وقوع معاد جسمانی دلالت دارند. [5] بعضی از علما،[6] آیات دال بر معاد جسمانی را به جهت کثرت، در نه گروه طبقهبندی کرده اند: 1. آیاتی که در پاسخ منکران، به چگونگی زنده شدن استخوانهای پوسیده میپردازند.[7] 2. آیاتی که میگویند انسانها در قیامت از قبرها برمیخیزند. [8] 3. آیاتی که دلالت دارند که انسان از خاک آفریده شده، به خاک بازمیگردد و سپس از خاک محشور میشود.[9] 4. آیاتی که بازگشت انسان به حیات مجدد را به حیات زمین بعد از مرگ تشبیه کردهاند.[10] 5. آیاتی که نشان میدهند منکران معاد، ادعای زنده شدن پس از مرگ را به سخره میگرفتند.[11] 6. آیاتی که به نعمتهای مادی بهشت اشاره دارند.[12] 7. آیاتی که از عذابها و مجازاتهای جسمانی صحبت میکنند.[13] 8. آیاتی که از اعضای بدن انسان مانند دست و پا و چشم و گوش در قیامت سخن میگویند.[14] 9. آیاتی که به نمونههایی از معاد در این جهان اشاره دارند همچون داستان ابراهیم(ع) و پرندههای چهارگانه، [15] زنده شدن عُزیر یا ارمیای نبی،[16] داستان اصحاب کهف[17] و زنده شدن یک نفر از بنیاسرائیل. [18] نتیجه گیری با توجه به نکاتی که بیان شد كمترين ترديدى باقى نمىماند كه مسأله معاد جسمانى از امور قطعى و مسلّم است و با توجه به صراحت و گستردگى آيات بايد گفت: معاد جسمانى از ضروريات قرآن مجيد است و متکلمان و فلاسفه اسلامی نیز معاد را هم جسمانی و هم روحانی دانسته و بر این باورند که در عالم آخرت، روح به بدن برگشته و یا از لذائذ منتفع گشته و یا شامل عذاب الهی خواهد شد. [1] پيام قرآن: مكارم شيرازى، ناصر، ج: 5، ص: 244 https://lib.eshia.ir/10312/5/244 / معاد از ديدگاه قرآن و روايات: جمعی از نویسندگان، ص88 https://B2n.ir/r44760 [2] الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة: الملا صدرا، ج9، ص165 https://B2n.ir/k65024 [3] همان: ج9، ص166 https://lib.eshia.ir/71465/9/166 [4] شرح المقاصد: التفتازانی، سعد الدین، ج5، ص90 https://B2n.ir/d08954 [5] كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد قسم الالهيات: العلامة الحلي، تقرير الشيخ جعفر السبحاني، ج: 1، ص: 258. https://lib.eshia.ir/26469/1/258 [6] پيام قرآن: مكارم شيرازى، ناصر، ج: 5، ص: 244-266 https://lib.eshia.ir/10312/5/244 [7] مانند: آیات ۷۸ و ۷۹ سوره یس «وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ * قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ»، آیات ۳و۴ سوره قیامت «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ * بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ» و آیات ۳۵ و ۳۶ سوره مؤمنون «أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنْتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ * هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ». [8] مانند: آیه ۷ سوره حج «وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ» و آیات ۵۱ و ۵۲ سوره یس «وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ * قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ» [9] مانند: آیه ۵۵ سوره طه «مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى» آیات ۱۷ و ۱۸ سوره نوح «وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا * ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا» و آیه ۲۵ سوره اعراف «قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ» و آیه ۱۱ سوره ق «رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ» [10] مانند: آیه ۹ سوره فاطر «وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ» [11] مانند: آیات ۷ و ۸ سوره سبأ «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ * أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ» و آیه ۳۸ سوره مؤمنون «إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ» [12] مانند: آیات ۴۶ تا ۷۶ سوره الرحمن «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * ذَوَاتَا أَفْنَانٍ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ* فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ...» و آیات ۸ تا ۱۶ سوره غاشیه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ * لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ * فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ * لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً * فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ * فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ * وَأَكْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ * وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ * وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ» [13] مانند آیات ۴۱ تا ۴۴ سوره واقعه «وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ * فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ * وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ * لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ» آیه ۳۵ سوره توبه «يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ» آیات ۴تا ۷ سوره غاشیه «تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً * تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ * لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ * لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ» آیات ۴۳ تا ۴۶ سوره دخان «إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ * طَعَامُ الْأَثِيمِ * كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ * كَغَلْيِ الْحَمِيمِ» [14] مانند آیه ۶۵ سوره یس «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» آیات ۲۰ و ۲۱ سوره فصلت «حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ * وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ» و آیات ۳۸ تا ۴۱ سوره عبس «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ * ضَاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ * وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ * تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ» [15] بقره: ۲۶۰ «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَى وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ » [16] بقره: ۲۵۹ «أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» [17] کهف:۹-۲۲ «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا * إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا * فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا ......وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا» [18] بقره: ۷۲ و 73 «وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ * فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
-
مجید رستگار شروع به دنبال کردن تقلید کرد
-
تفاوت بین مرگ مومن و کافر چیست؟ مرگ برای مؤمن مبارک و شادیبخش است، در حالی که برای کافر یک اتفاق ناخوشایند و نامبارک است؛ دنیا برای مؤمن همچون زندان است و مرگ برای او به مثابه رهایی از زندان به حساب میآید، اما همین دنیا برای کافر به مثابه بهشت به نظر میرسد و مرگ، او را از بهشت دنیویاش جدا کرده و به سوی عذاب میبرد.[1] در همین رابطه روایتی نقل شده است که امام صادق علیهالسلام به یکی از اصحابشان که از ایشان درخواست کرده بود، مرگ را برای او توصیف کند، اینگونه بیان نمودند: مرگ برای مؤمن مانند بهترین بویی است که آن را استشمام میکند؛ به خاطر بوی خوشش به خواب میرود و همه سختیها و دردها به پایان میرسد؛ اما برای کافر مانند نیش افعی و گزش عقرب یا شدیدتر از آن است؛ برای برخی از کافران و گناهکاران حتی از بریده شدن با ارّه و تکه شدن با قیچی و برخورد سنگ به او و چرخاندن سنگ آسیاب بر حدقه چشم نیز شدیدتر است. آن مؤمنی که به آسانی جان خود را تسلیم میکند، علتش آن است که خداوند خواسته هرچه سریعتر او به پاداش آن عالم نائل شود، و آن مؤمنی که سکرات مرگ را با دشواری پشت سر میگذارد، برای این است که گناهانی که در دنیا مرتکب شده جبران شود، تا پاک و پاکیزه وارد آن عالم شود و بدون هیچ مانعی استحقاق پاداش ابدی را پیدا کند؛ آن کافری که به آسانی جان میدهد، این راحتی، پاداش کارهای خیری است که در دنیا انجام داده تا وقتی که از دنیا میرود دیگر طلبی از خدا نداشته باشد و برایش کار نیکی باقی نماند مگر آنچه موجب عقاب است و جز گناهانش چیزی در نامه عملش وجود نداشته باشد؛ و آن کافری که با سختی، سکرات مرگ را میگذراند، از همان لحظه نخست، عذاب و شکنجه او شروع میشود و چون خدا عادل است، به هیچکس ستم نمیکند (حتی نسبت به کافران نیز عدالتش را اجرا میکند و حقی از آنها ضایع نمیکند).[2] اما اگر بخواهیم مرگ مؤمن را با کافر مقایسه کنیم، می توانیم روایاتی را که در این باره ذکر شده اند را مورد توجه قرار بدهیم. وصف مرگ شخص مؤمن: یکی از اتفاقاتی که برای مؤمن هنگام ترک دنیا رخ می دهد، این است که ملک الموت، هنگامی که برای گرفتن جانش نزد او میآید، به او دلداری میدهد و میگوید: من از پدر مهربان هم نسبت به تو مهربانتر و دلسوزترم؛ چشمهایت را باز کن و ببین؛ وقتی او چشمهایش را باز میکند، میبیند که پیامبر (صلواتاللهعلیه) و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) نزد او آمدهاند؛ او با دیدن آنها خوشحال میشود؛ از جانب عرش، ندایی مؤمن را خطاب قرار داده و میگوید: ای نفس مطمئن به محمد (صلواتاللهعلیه) و آلش به نزد پروردگارت برگرد که هم تو از او خوشنودی، هم او از تو خوشنود است به جمع بندگانم بپیوند و وارد بهشتم شو.[3] وصف مرگ شخص کافر: امير مؤمنان على (عليه السّلام) به چشم دردى مبتلا شد، پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) از او عيادت كرد و على (عليه السّلام) ناله مىكرد. پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) به او فرمود: آيا از بىتابى است يا از شدّت درد؟ گفت: اى رسول خدا! تاكنون به دردى سختتر از اين مبتلا نشدهام. پيامبر خدا (صلّى اللّه عليه و آله) فرمود: اى على! چون ملك الموت براى گرفتن روح كافر فرود آيد با او سيخى آتشين است و روح او را با آن سيخ مىگيرد كه بر اثر آن، دوزخ صيحه مىزند. على (عليه السّلام) برخاست و نشست و گفت: اى رسول خدا! فرمايش خود را تكرار كنيد كه آن چه گفتيد درد مرا از يادم برد. سپس گفت: آيا كسى از امّت تو به چنين جان كندن مبتلا مىشود؟ فرمود: آرى، فرمانرواى ستمگر، خورنده مال يتيم و كسى كه به دروغ شهادت مىدهد (اينگونه جان مىدهند).[4] بر اساس روایات اهل البیت( علیهم السلام) چند تفاوت کلی میان مرگ انسان مؤمن و کافر وجود دارد که عبارتند از: دیدن رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم) در هنگام جان دادن: هنگام مرگ، هر دوی کافر و مؤمن، پیامبر اسلام (صلواتاللهعلیه) و امام علی (علیهالسلام) را میبینند. با این تفاوت که دشمن و مبغض حضرت علی(علیه السلام) ایشان را به حالتی میبیند که ناخوشایند او است، اما محب حضرت علی(علیه السلام) ایشان را به حالتی میبیند که خوشآیند او است[5]؛ پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه و حضرت علی علیهالسلام کنار سر او مینشینند؛ سپس پیامبر صلواتاللهعلیه به او میفرماید: «آنچه که پیش رو داری از آنچه که پشت سر گذاشتی بهتر است، من تو را از آنچه که میترسی امان میدهم و آنچه را که به آن امید داشتی حالا به آن رسیدی؛ ای روح! به سوی رحمت و رضوان الهی برو؛ حضرت علی علیهالسلام نیز همین مطالب را به او میفرماید».[6] دیدن فرشته قابض الارواح "حضرت عزرائیل": یکی از حالات میّت، چه مؤمن و چه کافر، روبرو شدن با فرشته مرگ است؛ اما این ملاقات به صورت یکسان صورت نمیگیرد؛ کافر، ملک الموت را به صورت مرد سیاهی که موهایش سیخ شده و با بویی بسیار بد و با لباسهایی تیره میبیند، در حالیکه از دهان و بینی او آتش و دود بیرون میآید به گونهای که حضرت ابراهیم علیهالسلام با دیدن این حالت فرشته مرگ (که به درخواست خود ایشان این جریان اتفاق افتاد) به او گفت: «اگر گناهکار فقط همین صحنه را ببیند برای جزای اعمالش کافی است». اما انسان مؤمن، ملک الموت را به شکل جوان زیبارویی که لباسهای زیبا پوشیده و هیئت زیبایی دارد میبیند، در حالیکه بویی خوش از او به مشامش میرسد؛ این منظره آنقدر خوش آیند مؤمن است که حضرت ابراهیم به فرشته مرگ گفت: «اگر مؤمن فقط این چهره نیکوی تو را به عنوان پاداش نیکیهایش ببیند، برایش کافی است».[7] نحوه خروج روح از بدن شخص مؤمن و کافر: امام باقر علیهالسلام در توصیفی از ظاهر مؤمن و کافر در هنگام خارج شدن روح از بدن چنین فرموده: «نشانه مؤمن این است؛ هنگامی که مرگش فرا میرسد، رنگ صورتش از رنگ طبیعی آن سفیدتر میشود و بر پیشانیش عرق مینشیند و چیزی مانند اشک از چشمش خارج میشود که این اتفاق، نشان دهنده خارج شدن روح از بدنش است؛ ولی روح کافر از کنار دهانش خارج میشود مانند کفی که از دهان شتر خارج میشود یا همانطور که روح شتر از بدنش بیرونی میآید، روح کافر از بدنش خارج میشود.[8] نتیجه گیری بر این اساس مسأله "مرگ" برای شخص مؤمن، بسیار راحت و آسان خواهد بود و شروعی برای استفاده از نعمات برزخی خواهد بود، اما برای شخص کافر بسیار دردناک و سخت بوده و آغاز عذاب های الهی برای او می باشد. [1] تحف العقول: ابن شعبة الحرانی، ص53 https://B2n.ir/j22165 [2] معانی الأخبار: الشیخ الصدوق، ص287 https://B2n.ir/z58675 [3] تفسير فرات الكوفي: فرات الكوفي، فرات بن ابراهيم، ص: 554 https://lib.eshia.ir/27170/1/554 / بحارالأنوار: العلامة المجلسی، ج6، ص163 https://B2n.ir/q66694 [4] الکافی: الشیخ الکلینی، ج3، ص253 https://B2n.ir/d38903 [5] صحيفة الرضا: منسوب به على بن موسى (عليهما السلام)، ص: 86 https://B2n.ir/z55505 / بحارالأنوار: العلامة المجلسی، ج6، ص188 https://B2n.ir/z19239 [6] تفسیر العیاشی: العیاشی، محمدبن مسعود، ج2، ص126 https://B2n.ir/s74206 [7] عوالی اللئالی: ابن أبی جمهور، ج1، ص274 https://B2n.ir/r74436 [8] الکافی: الشیخ الکلینی، ج3، ص134 https://B2n.ir/r01035
-
آیا ارتباط ارواح با دنیا پس از مرگ امکان پذیر است؟ موضوع ارتباط ارواح با دنیای مادی پس از مرگ یکی از مباحث پرچالش در نزد اکثر مردم می باشد؛ آیات قرآن کریم و روایات شریفه به این موضوع اشاره کردهاند که ارواح انسانها پس از مرگ با دنیای مادی ارتباط دارند و در بعض موارد مواجهههایی داشته اند. ارتباط ارواح با عالم دنیا در قرآن کریم: در زمینه ارتباط ارواح با عالم دنیا آیات متعددی وجود دارد که به برخی از آنها خواهیم پرداخت: قرآن پیام شهدا را بیان میکند که: «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»[1] آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشدهاند (مجاهدان و شهیدان آینده)، خوشوقتند؛ (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان میبینند؛ و میدانند) که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت. این مطلب نشان دهنده توجه شهداء به حالات زندگان بعد از خود می باشد. دسته ای از آیات شریفه دلالت بر ارتباط و شنیدن صدای زندگان توسط مردگان دارند چراکه انبیاء با مردگان سخن گفته اند؛ خداوند متعال به پیامبر اکرم (ص) برای گفت و گو با انبیاء پیشین چنین دستور می دهد: «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ»[2] از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟! از دیگر آیات شریفه در این موضوع: سخن گفتن حضرت صالح با قوم هلاک شده،[3] گفت و گوی حضرت شعیب با قوم هلاک شده،[4]می باشد گرچه بعضی از مفسران این سخن گفتن ها را مربوط به قبل نزول عذاب دانسته اند اما گروهی این تکلم را مربوط به بعد از هلاکت آنها دانسته اند.[5] ارتباط ارواح با عالم دنیا در روایات: در روایات شریفه نیز مسأله ارتباط ارواح با عالم دنیا کاملا مشهود می باشد؛[6] به عنوان نمونه می توانیم به برخی از روایات موجود در این باب اشاره نمائیم: امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: روح مؤمن به زیارت اهل خود میرود و آنچه را که موجب محبت اوست میبیند؛ لیکن چیزهایی که موجب کراهت او میگردد، از نظر او پوشیده میشود؛ و کافر نیز اهل خود را میبیند و آنچه موجب ناراحتی و کراهت او است، مشاهده میکند؛ ولیکن چیزهایی که موجب محبت اوست، از نظر او پوشیده میگردد؛ همچنین حضرت فرمودند: بعضی مؤمنان در هر هفته یکبار در روز جمعه به زیارت و ملاقات اهل خود میرسند و بعضی دیگر برحسب مقدار عمل خود میتوانند آن را ملاقات و زیارت کنند.[7] در روایت دیگری اسحاق بن عمار میگوید: از امام کاظم (علیه السلام) راجع به ارواح گذشتگان پرسش کردم که: آیا آنها اهل خود را ملاقات و دیدار میکنند؟ حضرت فرمودند: بلی. گفتم: در چه مقدار از زمان دیدار میکنند؟ حضرت فرمودند: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال یکبار؛ برحسب منزلت و جایگاه مؤمن.[8] رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: برای مردگان خود هدیه (صدقه و دعا) بفرستید، ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنیا میآیند، در برابر منازل خود با چشم گریان میگویند: ای اهل و فرزندان و پدر و مادر و خویشان من! از آن اموالی که در دست ما بود و حالا در دست شماست و عذاب و حساب آن بر ماست، مهربانی کنید به درهمی، قرص نانی، لباسی که خداوند شما را از لباسهای بهشت بپوشاند؛ سپس پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و همراهان گریه کردند و...[9] همچنین از امام کاظم (علیه السلام) در پاسخ به سوالی با موضوع کیفیت ملاقات مردگان با اهل بیتش چگونه خواهد بود فرمودند: میت مانند پرندهای لطیف که بر دیوارهایشان مینشیند و از پایین به آنها مینگرد، به منزل خویشان خود سر میزند، اگر آنها را سالم ببیند، خوشحال میشود و اگر آنها را بدحال و نیازمند ببیند، غمگین و افسرده میشود.[10] مسأله ارتباط ارواح با عالم دنیا آنقدر مسلم است که حتی اهل سنت نیز در کتبشان به آن اذعان داشته اند؛ به عنوان نمونه می توانیم به این روایات اشاره نمائیم: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: میت درون قبرش أنس می گیرد با کسیکه او را در دنیا دوستش داشته و حالا به بالای مزارش آمده است.[11] حدیث مشهور ام سلمه نیز یکی دیگر از روایات موجود در منابع اهل سنت می باشد؛ مضمون آن، چنین است: امسلمه میگوید: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را در خواب دیدم، درحالیکه بر سر و محاسن مبارکشان خاک نشسته بود، عرض کردم چه شدهای رسول خدا! فرمود: دیروز شاهد شهادت حسین بودم.[12] همچنین ابنجوزی در زاد المسیر به نقل از ابنعباس روایت نموده که ارواح زندهها با ارواح اموات در خواب همدیگر را ملاقات میکنند و همدیگر را میشناسند و از همدیگر سؤال میکنند بعد خداوند ارواح زندهها را به اجسامشان بازمیگرداند.[13] عبدالله بن مبارک از ابی ایوب نیز چنین نقل می کند که: اعمال زندگان به مردگان نشان داده می شود، پس اگر در اعمال آن ها نیکی باشد، خوشحال می شوند و اگر در اعمال آن ها بدی باشد، می گویند: «خدایا آن را پس بگیر».[14] نتیجه گیری با توجه به آیات و روایات موجود، میتوان گفت که ارتباط ارواح با دنیای مادی پس از مرگ امکانپذیر است؛ این ارتباط نشان میدهد که عالم دنیا و عالم برزخ با هم در ارتباط هستند و ارواح می توانند به این عالم بیایند و خویشان خود را ببینند و صدای آن ها را نیز بشنوند و این نشان دهنده این است که امکان ارتباط با عالم ارواح امکان دارد و امری ناشدنی نمی باشد. [1] آل عمران: 170. https://B2n.ir/k77187 [2] زخرف: 45. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به: التبيان في تفسير القرآن: الشيخ الطوسي، ج: 9، ص: 202 https://lib2.eshia.ir/86469/9/202 / التفسير الكبير (مفاتيح الغيب): الرازي، فخر الدين، ج: 27، ص: 635 https://lib2.eshia.ir/41730/27/635 / الميزان في تفسير القرآن: العلامة الطباطبائي، ج: 13، ص: 19 https://lib2.eshia.ir/12016/13/19 [3] أعراف: 77 الی 79. (فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ - فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ - فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ). [4] أعراف: 91 الی 93 – (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ - الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۚ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ - فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ ۖ فَكَيْفَ آسَىٰ عَلَىٰ قَوْمٍ كَافِرِينَ) [5] التبيان في تفسير القرآن: الشيخ الطوسي جلد : 4 صفحه : 455 https://lib2.eshia.ir/86469/4/455 / التفسير الكبير (مفاتيح الغيب): الرازي، فخر الدين جلد : 14 صفحه : 309 https://lib2.eshia.ir/41730/14/309 / التفسير الكبير (مفاتيح الغيب): الرازي، فخر الدين جلد : 14 صفحه : 320 https://lib2.eshia.ir/41730/14/320 [6] بعضی از کتب روایی بابی را مختص به این موضوع قرار داده اند که می توان رجوع نمود: الفروع من الکافی: کلینی، محمد بن یعقوب، ج۳، ص۲۳۰، کتاب الجنائز، باب انّ المیت یزور اهله. https://lib.eshia.ir/11026/3/230 / شرح الصدور بشرح حال الموتى والقبور: السيوطي، جلال الدين، ج: 1، ص: 201، بَاب زِيَارَة الْقُبُور وَعلم الْمَوْتَى بزوارهم ورؤيتهم لَهُم. https://lib.efatwa.ir/41508/1/201 [7] الفروع من الکافی: الشیخ الکلینی، ج3، ص230 https://B2n.ir/p59336 [8] همان [9] جامع الأخبار: السبزواري، محمد جلد : 1 صفحه : 482 https://lib.eshia.ir/15152/1/482 / منازل الآخرة و المطالب الفاخرة: القمی، الشیخ عباس، ص126 https://B2n.ir/z31390 [10] الفروع من الکافی: الشیخ الکلینی، ج3، ص231 https://lib.eshia.ir/11026/3/231 / الشافی فی العقائد و الأحکام و الأخلاق: الفیض الکاشانی، ج1، ص904 https://B2n.ir/r41330 [11] شرح الصدور بشرح حال الموتی و القبور: السیوطی، جلال الدین، ص202 https://B2n.ir/b93680 [12] همان: ص265 https://B2n.ir/u60744 [13] زاد المسیر فی علم التفسیر: ابن الجوزی، ج4، ص20 https://B2n.ir/j41591 [14] الروح في الكلام على أرواح الأموات والأحياء بالدلائل من الكتاب والسنة: ابن القیم، ص7 https://B2n.ir/r45195
-
ادخال انگشت مرد در فرج زن موجب غسل زن میشود؟
ناظم ارشد پاسخی برای یگانه مولود کعبه ارسال کرد در موضوع : ارسال سریع سؤال
خیر، غسل جنابت لازم نیست.- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم-ارشد -
یگانه مولود کعبه شروع به دنبال کردن ادخال انگشت مرد در فرج زن موجب غسل زن میشود؟ کرد
-
ادخال انگشت مرد در فرج زن موجب غسل زن میشود؟
یگانه مولود کعبه پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ارسال سریع سؤال
ادخال انگشت مرد در فرج زن موجب غسل زن میشود؟؟- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم-ارشد -
آیا حیوانات نیز در روز قیامت محشور میشوند؟ موضوع حساب و کتاب حیوانات در روز قیامت یکی از مباحث جذاب و مهمی است که توجه بسیاری از عالمان و مفسران را به خود جلب کرده است. در ابتدا لازم به ذکر است که حشر، در لغت جمع و گردآورى توأم با درهم شکستن و راندن است، و محشر، محل جمع کردن است.[1] روز حشر روز بعث و معاد می باشد.[2] حشر در اصطلاح، برانگیختن مردگان از قبور و گردآورى آنان در روز قیامت براى حساب رسى است. [3] در آموزههای اسلامی، حیوانات نیز به عنوان مخلوقات دارای روح و موجوداتی که در روز قیامت حسابرسی خواهند شد، شناخته میشوند؛ در ادامه به برخی از آیات قرآن و روایات شیعه اشاره خواهد شد که بر این موضوع تأکید دارند. قرآن کریم در سوره مبارکه انعام می فرماید: «وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُكُم ۚ مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ» و هیچ جنبنده ای در زمین نیست، و نه هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند، مگر آنکه گروه هایی مانند شمایند؛ ما چیزی را در کتاب فروگذار نکرده ایم، سپس همگی به سوی پروردگارشان گردآوری می شوند.[4] در آیه شریفه بیان شده که حیوانات همانند انسان ها داراى امت مى باشند اما در اینکه مراد از این همانندى در چیست بین مفسران دیدگاه هاى متفاوتى است. [5] از جمله آن ها نیازمندى به خدا، تسبیح و ذکر پروردگار، زندگى اجتماعى و توالد و تناسل، تقدیر رزق و عمر و اجل و سعادت و شقاوت آن ها، حشر در قیامت و پاداش و کیفر. ولى مى توان گفت از بارزترین موارد تشابه حیوانات به انسان ها همان حشر در قیامت است که در پایان آن هم آمده است و بسیارى از مفسران نیز بدان تصریح کرده اند، یعنى «حیوانات همانند انسان ها داراى امت هستند و همانند انسان ها در رستاخیز محشور مى شوند. از این رو معناى ( إلى ربّهم یحشرون ) ، این خواهد بود که حیوانات بعد از مرگشان به سوى خدا محشور مى شوند، همان گونه که بندگان خدا در قیامت به سوى پروردگارشان محشور مى گردند. [6] این آیه شریفه به وضوح بیان میکند که همه جانداران در روز قیامت گردآوری خواهند شد. قرآن کریم در جایی دیگر با صراحت بیشتری سخن از محشور شدن حیوانات وحشی می گوید؛ آنجاکه فرموده است: «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» و هنگامی که همه حیوانات وحشی محشور شوند.[7] «وُحوش» جمع وحش به معناى حیواناتى است که با انسان ها اُنس و اُلفت نمى گیرند مانند درندگان.[8] آلوسى مى نویسد: وحوش در این آیه تمام چهارپایان را دربرمى گیرد. [9] از آن جا که آیه فوق در سیاق آیاتى است که حوادث روز قیامت را توصیف مى کند همانند سؤال از دختران زنده به گور شده و گشودن نامه هاى اعمال و حوادث بعد از آن، این آیه ظهور در حشر حیوانات وحشى در قیامت دارد. از این رو این آیه شریفه همانند آیه 38 سوره انعام، ظهور در اصل حشر حیوانات دارد و جمهور مفسران در این مساله هم عقیده اند. در این زمینه روایات متعددی نیز ذکر شده است؛ به عنوان نمونه می توان به این روایت اشاره کرد : ابوذر می گوید: ما در محضر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بودیم که دو بز در مقابل ما به یکدیگر شاخ زدند؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران گفتند: نه؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: اما خداوند میداند، و به زودی میان آنها داوری خواهد کرد.[10] این روایت نشان میدهد که حتی حیوانات نیز در روز قیامت مورد قضاوت قرار خواهند گرفت و حقوق آنها محفوظ است؛ این امر به عدالت الهی و شمولیت آن بر تمام موجودات تأکید دارد. باید توجه داشت که علت حشر حیوانات در روز قیامت همان عاملی است که در انسان وجود دارد و آن قوه شعور است؛ انسان به دلیل داشتن قوه شعور، در روز قیامت حساب و کتاب خواهد داشت؛ حیوانات نیز دارای قوه شعور هستند، اما در مرتبهای پایینتر از شعور انسان قرار دارند؛ علت محشور شدن حیوانات در روز قیامت نیز وجود همین قوه شعور است. این امر نشاندهنده عدالت الهی است که حتی حیوانات نیز با داشتن شعور و مسئولیتهایی که دارند، در روز قیامت حسابرسی خواهند شد و حقوقشان بازگردانده میشود. این مسأله که حیوانات نیز دارای شعور می باشند را می توان در آیات قرآن کریم مشاهده نمود؛ به عنوان مثال قرآن کریم در برخی از آیات، مطالبی را در مورد حیوانات مختلف نقل نموده است که از آن ها فهمیده می شود که حیوانات نیز دارای شعور می باشند؛ از جمله آن ها می توانیم به این موارد اشاره نمائیم: فرار کردن مورچگان از برابر لشگر سلیمان،[11] آمدن هدهد به منطقه "سبا در یمن" و آوردن خبرهای هیجان انگیز برای سلیمان،[12] شرکت پرندگان در مانور حضرت سلیمان،[13] حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به این که خداوند زبان پرندگان را به او آموخته است.[14] همچنین خداوند متعال در جایی دیگر از قرآن کریم می فرماید: همهی موجودات، تسبیح گوی خدایند ولی شما نمیفهمید.[15] به باور علامه طباطبایی، این آیه نشان میدهد که تسبیح موجودات به زبان علم و به روش بیان مستقیم صورت میگیرد؛ اگر منظور از تسبیح، تنها نشان دادن وجود خالق از طریق حالت و وضعیت موجودات بود، دیگر معنا نداشت که گفته شود: «شما تسبیح آنها را نمی فهمید»؛ این نشاندهنده آن است که تسبیح موجودات به زبان قال (گفتار) صورت میگیرد و ناشی از علم و آگاهی آنها به خداوند است.[16] نتیجه گیری در نهایت، آموزههای اسلامی به وضوح نشان میدهند که حیوانات نیز در روز قیامت مورد حسابرسی قرار خواهند گرفت؛ قرآن کریم و روایات معتبر شیعه به این واقعیت اشاره دارند که حیوانات نیز دارای شعور و مسئولیتهایی هستند که بر اساس آنها در روز قیامت به عدالت الهی حسابرسی میشوند؛ این مسئله بیانگر شمولیت و فراگیری عدالت الهی است که هیچ موجودی را از دایره محبت و عدالت خود خارج نمیسازد. [1] المصباح المنير في غريب الشرح الكبير: الفيومي، أبو العباس، ج: 1، ص: 136 https://lib2.eshia.ir/40675/1/136 [2] لسان العرب: ابن منظور، ج: 4، ص: 190. https://lib2.eshia.ir/40707/4/190 [3] مجمع البيان في تفسير القرآن: الشيخ الطبرسي، ج: 10، ص: 277 https://lib2.eshia.ir/12023/10/277 [4] أنعام: 38 https://B2n.ir/h52579 [5] مجمع البيان في تفسير القرآن: الشيخ الطبرسي، ج: 4، ص: 49. https://lib2.eshia.ir/12023/4/49 / التفسير الكبير (مفاتيح الغيب): الرازي، فخر الدين، ج: 12، ص: 524 https://lib2.eshia.ir/41730/12/524 [6] الميزان في تفسير القرآن: العلامة الطباطبائي، ج: 7، ص: 73 https://lib2.eshia.ir/12016/7/73 / التبيان في تفسير القرآن: الشيخ الطوسي، ج: 4، ص: 127 https://lib2.eshia.ir/86469/4/127 / مجمع البيان في تفسير القرآن: الشيخ الطبرسي، ج: 4، ص: 49. https://lib2.eshia.ir/12023/4/49 / التفسير الكبير (مفاتيح الغيب): الرازي، فخر الدين، ج: 12، ص: 525 https://lib2.eshia.ir/41730/12/525 [7] تکویر: 5 https://B2n.ir/j83552 [8] التفسير الكبير (مفاتيح الغيب): الرازي، فخر الدين، ج: 31، ص: 64 https://lib2.eshia.ir/41730/31/64 [9] تفسير روح المعاني - ط دار العلمية: الألوسي، شهاب الدين، ج: 15، ص: 255. https://lib2.eshia.ir/41932/15/255 [10] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الشیخ الطبرسی، ج4، ص50 https://B2n.ir/x42599 / تفسیر نور الثقلین، العروسی الحویزی، الشیخ عبد علی، ج1، ص715 https://B2n.ir/d36750 [11] نمل: 18 (حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْا عَلَىٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ) https://B2n.ir/w69202 [12] نمل: 22 (فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطْتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ) https://B2n.ir/q85262 [13] نمل: 17 (وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ) https://B2n.ir/j92998 [14] نمل: 16 (وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ۖ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِنْ كُلِّ شَيْءٍ ۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ) https://B2n.ir/z75200 [15] أسراء: 44 (تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا) https://B2n.ir/e86902 [16] الميزان في تفسير القرآن: العلامة الطباطبائي، ج: 17، ص: 381 https://lib2.eshia.ir/12016/17/38
-
سلام علیکم وکالتی که در این زمینه شرط می باشد وکالت از فقیر برای تصرف در مال کنار گذاشته شده است؛ نه نیابت و وکالت واسطه کارشناس #عقباطلب #t_31846
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
آیا در آخرت فرصت توبه و بازگشت وجود دارد؟ توبه و بازگشت به سوی خداوند یکی از زیباترین و عمیقترین مفاهیم در دین اسلام است؛ این مفهوم در قرآن کریم و روایات اهلبیت (علیهم السلام) با تاکید فراوان بیان شده است؛ توبه ترک گناهان کنونى و عزم بر ترک آنها در آینده و تلافى و تدارک کوتاهی های صورت گرفته، در گذشته است؛[1] که نشان دهنده تصمیم قاطع برای بازگشت به مسیر الهی و اصلاح رفتارهای اشتباه میباشد. واژه توبه و مشتقات آن ۸۷ بار در قرآن کریم به کار رفتهاند.[2] در بسیاری از آیات قرآن خداوند انسانها را دعوت به توبه در این دنیا می کند،[3] مانند: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[4] بگو: ای بندگان من که بر خود ستم کردهاید، از رحمت خداوند ناامید نشوید، همانا خداوند همه گناهان را میبخشد، که او بخشنده و مهربان است. این آیه نشاندهنده رحمت گسترده خداوند و دعوت به توبه است. در سوره تحریم نیز خداوند می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنكُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ»[5] ای کسانی که ایمان آوردهاید، توبه کنید به سوی خدا با توبهای خالصانه، شاید پروردگارتان گناهانتان را بپوشاند و شما را به بهشتهایی وارد کند که در آنها رودهایی جاری است. در روایات نیز به اهمیت توبه و بازگشت به سوی خداوند در دنیا اشاره شده است؛[6] پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: هر فرد اگر یک سال پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد؛ سپس فرمودند که یک سال زمان زیادی است؛ اگر کسی یک ماه پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد؛ سپس افزودند که یک ماه نیز زیاد است؛ اگر کسی یک هفته پیش از مرگش توبه کند، توبهاش مورد قبول خداوند قرار میگیرد؛ سپس افزودند که یک هفته نیز زیاد است؛ اگر کسی یک روز پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبهاش را پذیرا میشود؛ سپس فرمودند که یک روز نیز زیاد است؛ اگر کسی یک ساعت پیش از مرگش توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد؛ سپس افزودند که حتی یک ساعت نیز زیاد است؛ اگر کسی پیش از اینکه جانش به گلو برسد (یعنی در آخرین لحظات زندگی و در حالی که هنوز اختیار دارد) توبه کند، خداوند توبه او را میپذیرد.[7] این روایت تأکید میکند که توبه در هر لحظه از زندگی دنیوی انجام شود، تاثیر خواهد داشت مگر پس از مرگ. در روایت دیگری امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در مکالمه ای که میان حضرت آدم(علیه السلام) و خداوند متعال صورت گرفت، خداوند متعال به ایشان فرمود: برای آنان (ذریه آدم) فرصت توبه را باز گذاشتم تا زمانی که نفس به انتهاء برسد.[8] این روایت نیز نشاندهنده رحمت و بخشش خداوند برای کسانی است که با توبه خالصانه به سوی او بازمیگردند اما خاصیت توبه را تا قبل از مرگ معرفی می نمایند. اما در خصوص توبه بعد از مرگ، خداوند متعال در بعضی از آیات قرآن تصریح می کند که بعد از مرگ توبه ثمری ندارد: «وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّىٰ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُوْلَٰئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا»[9] «برای کسانی که بدیها میکنند، تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد و بگوید «اکنون توبه کردم»، و نه برای کسانی که کافر میمیرند، توبهای وجود ندارد. برای آنان عذابی دردناک مهیا کردهایم». در این آیه به صراحت بیان شده که توبه باید قبل از مرگ صورت گیرد و پس از مرگ فرصتی برای توبه وجود ندارد. در سوره مبارکه مؤمنون آمده است: «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ ۚ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»[10] تا هنگامی که یکی از آنان را مرگ فرا رسد، میگوید: پروردگارا، مرا بازگردانید، تا شاید در آنچه ترک کردم عمل صالحی انجام دهم؛ هرگز، این تنها سخنی است که او میگوید، و پشت سرشان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند. این آیه شریفه نیز نشان میدهد که پس از مرگ، زمانی برای توبه و انجام اعمال صالح وجود ندارد و فرصتی برای بازگشت به دنیا نخواهد بود. همچنین در روایتی[11] از وجود نازنین امام رضا(علیه السلام) چنین آمده است: ابراهیم بن محمد همدانی گوید:گفتم به امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام): به چه علتی خداوند عز و جل فرعون را غرق کرد در حالی که او به خدا ایمان آورده بود و به توحید او اقرار کرده بود؟ امام فرمود: زیرا او در لحظهای که قهر و عذاب را دید ایمان آورد و ایمان آوردن در لحظه عذاب مورد قبول نیست؛ این حکم خداوند تعالی در گذشته و حال است؛ خداوند در قرآن فرموده است: پس وقتی عذاب ما را دیدند گفتند به خداوند یکتا ایمان آوردهایم و به آنچه شریک او بودیم کافر شدیم، اما ایمانشان در لحظه دیدن عذاب ما فایدهای نداشت. [12] همچنین خداوند عز و جل فرموده است: روزی که برخی از نشانه های پروردگارت به ظهور آید، ایمان آوردن کسی که پیش از این ایمان نیاورده یا در حال ایمانش عمل شایسته ای انجام نداده سودی نخواهد داشت. [13] نتیجه گیری: از مطالعه و بررسی آیات قرآن کریم و روایات اهلبیت (علیهم السلام) چنین بر میآید که توبه و بازگشت به سوی خداوند باید در همین زندگی دنیوی انجام شود و پس از مرگ فرصتی برای توبه و اصلاح رفتارهای اشتباه وجود ندارد؛ این مسئله به ما یادآوری میکند که باید همیشه به فکر اصلاح خود و جلب رضایت الهی باشیم و از هر فرصتی برای توبه و بازگشت به سوی خداوند استفاده کنیم؛ توبه خالصانه نه تنها موجب بخشش گناهان گذشته میشود، بلکه سبب میشود که بنده نزد خداوند عزیز و مورد محبت قرار گیرد؛ امید است که با استفاده از آموزههای دینی و با تکیه بر رحمت و مغفرت الهی، همواره در مسیر صحیح الهی قدم برداریم و از فرصتهای ارزشمند زندگی بهرهمند شویم. [1] جامع السعادات: النراقي، المولى محمد مهدي، جلد: 3، صفحه: 50. https://lib.eshia.ir/71832/3/50 [2] المعجم الاحصائی: محمود روحانی، ج۱، ص۳۸۹. https://B2n.ir/p47320 [3] هود: 3 / آل عمران: 135 / نساء: 110 / مائده: 9 / نور: ۳۱ / نساء: ۱۷-۱۸ / بقره:۱۶۰ / فرقان: ۷۰ / آل عمران: ۸۹ و...... [4] زمر: 53 [5] تحریم: 8 [6] الکافی: الشیخ الکلینی، ج:4 ص: 226 کتاب ایمان و کفر باب توبه https://lib.eshia.ir/27311/4/226 [7] مستدرک الوسائل: المحدث النوری، ج12، ص145 https://B2n.ir/b03265 [8] الکافی: الشیخ الکلینی، ج4، ص241 https://B2n.ir/g19305 [9] نساء: 18 [10] مؤمنون: 99 – 100 [11] وسائل الشیعة، الشیخ حر العاملی، ج11، ص372 https://B2n.ir/d77299 [12] غافر: 84-85 «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ* فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا ۖ سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ ۖ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ» [13] أنعام: 158 «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ ۗ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنْفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا ۗ قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ»
-
کسی که مقداری پول به عنوان زکات فطره کنار گذاشته، آیا می تواند به کسی بگویدکه به نیابت من به فلان فقیر، این مقدار مبلغ را بده.و من بدهکار تو هستم، و او هم قبول کند؟ آیا این درست است یا خیر؟
- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم -
سلام علیکم دینی بابت این دانلود ها به ذمه شما نمی باشد . کارشناس #ترنجیان #t_31061
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام علیکم اگر به صرف دیدن تصاویر یکدیگر ارضاء شوند اشکال ندارد؛ اما استمناء توسط خود فرد حرام است. کارشناس #محمدآبادی #t_31062
- 1 پاسخ
-
- 1
-
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام علیکم بله میتوانید. اگر شخص در منطقهای زندگی میکند که مردم غالباً از نان استفاده میکنند، میتواند فطریهاش را بر اساس قیمت گندم محاسبه کند، گرچه غذای غالبی خودش برنج باشد. کارشناس #ناظم_1 #t_31063
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته غرض از مزاحمت کسی به من گفته زن و شوهر کی از همدیگر دور است اگر از صفحه مجازی با تماس گرفتن و یا ارسالی عکس خودی شانرا ارضاء جنسی نماید این اشکال دارد یانه ؟
- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم -
سلام علیکم من مشهد هستم می تونم زکات فطریه خودم و عیالم را از قیمت گندم پرداخت کنم در حالی که ما بیشتر برنج غیر ایرانی مصرف کردیم در ضمن قیمت برنج برای منی طلبه خیلی زیاده قیمت گندم اگه بدم کافیه ؟ ممنون
- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم -
سوال اول سلام خسته نباشید. اینکه میگن سریال ها و فیلم ها در بعضی پلتفرم ها مثلا فیلیمو و نماوا برای افرادی که اینترنت ایرانسل دارند رایگان هست یعنی نباید حق اشتراکی پرداخت کنند و با این شرایط اگر کسی چون همه جا این سریال ها برایش رایگان بوده همان سریال ها و فیلم ها را با اینترنت ایرانسل در ایتا یا در پیامرسان های دیگر دانلود کرده باشد آیا کار حرامی کرده؟ و وظیفه اش چیست؟ سوال دوم ببخشید پیرو سوال بالا یک سوال دیگر هم داشتم، اینکه یه چند وقتی دانلود چندتا فیلم و سریال رایگان ایرانی رو با اینترنت همراه اول و وای فای در تلگرام و ایتا هم انجام میدادم اونم چند وقت یکبار با فواصل مختلف که در فیلیمو با پرداخت اشتراک میتونستم اون ها رو دانلود کنم حالا برای جبران دِین میتونم اشتراک یک ماهه فیلیمو رو بخرم تا جبران بشه؟ یا باید اشتراک ۳ یا ۶ ماهه بخرم؟ به این صورت بوده که مثلا ۱ یا ۲ ساعت در طول روز و اون هم ۵ یا ۶ روز در ماه بوده و به صورت پراکنده در ۲ ماه این دانلود ها را انجام دادم بعد از آن مثلا ۶ ماه بعدش دوباره ۱ ماه دانلود کردم و اینطوری با فواصل مختلف، حالا نمیدانم باید تعداد ساعت هایی که استفاده کردم رو مد نظر قرار بدهم و جمع بزنم یا تعداد روز ها یا ماه هایی که استفاده کردم کدوم رو جمع بزنم و مد نظر قرار بدهم برای خرید اشتراک؟
- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم -
پرداخت خمس با آنچه گذشت سال بر آن مشکوک است
ناظم پاسخی برای ابوالقاسم ارسال کرد در موضوع : ارسال سریع سؤال
سلام علیکم چنین فردی اگر نمیداند یک سال بر مالش گذشته یا خیر، خمس آن پول فعلا واجب نیست تا زمانی که یقین کند یک سال از آن درآمد گذشته است . البته اگر میداند تا سر سالش به این پول نیازی ندارد، بنا بر احتیاط واجب خمسش واجب است هر چند سال بر آن نگذشته باشد . کارشناس #ترنجیان #t_28940- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
در این فرض تا وقتی مطمئن نشده عین نجاست برطرف نشده، هنوز پاک محسوب نمیشود، البته این فرض بسیار بعیدی است، زیرا با این مقدار شستن و فشار دادن لباس خیلی بعید است هنوز نحاستی باقی مانده باشد، پس اگر در این زمینه وسواس دارید به وسوسه ها توجه نکنید و لباس را پاک حساب کنید. کارشناس #حسینی #t_28448
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام علیکم بله میتواند. کارشناس #ناظم_1 #t_28941
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام علیکم ۱. میتوان آنها را در بیابان یا در مکان پاک، دفن کنند یا اینکه در دریا یا آب روان بریزند. همچنین محو نوشتهها، هرچند با بعضی از مواد شیمیایی پاک، جایز است. ۲. بیاحترامی به اسماء پیامبران الهی نیز جایز نمیباشد. کارشناس #حسینی #t_28450
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام علیکم تکلیفی ندارید. کارشناس #ناظم_1 #t_28449
- 1 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
پرداخت خمس با آنچه گذشت سال بر آن مشکوک است
ابوالقاسم پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ارسال سریع سؤال
سلام علیکم شخصی غیر شاغل پولی هدیه گرفته که نمیداند بر آن یک سال کامل گذشته یا خیر.حکم تصرف در چنین پولی چیست؟ اکنون با همان پول خمس پرداخت کرده است. اگر خمس خود پول را با آن داده باشد چه حکمی دارد، و اگر خمس غیر آن پول را با آن داده چه حکمی؟ با تشکر.- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم -
سلام آیا روزه دار میتواند در روز 22 ام ماه رمضان با قصد ده روز ماندن مسافرت کند؟
- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم -
سلام علیکم تهمت آن است که فرد، عیب یا سخن ناحقّ یا عمل ناروا یا گناهی را به شخصی نسبت دهد، در حالی که آن شخص دارای آن نقص و عیب نیست یا آن سخن ناحقّ را نگفته یا آن عمل ناروا یا گناه را مرتکب نشده است. در حرام بودن تهمت، فرقی نیست بین اینکه تهمت را بگوید یا بنویسد یا به اشاره بفهماند، آن را با زبان یا قلم به مخاطب ارائه دهد یا با وسایلی نظیر تلفن همراه، رایانه و شبکه های اجتماعی و مانند آن. همچنان که فرق ندارد این نسبت ناروا و خلاف واقع، در حضور او باشد یا در غیابش، با علم و آگاهی از دروغ بودن آن صورت گیرد یا از روی حدس و گمان باشد. فردی که مرتکب تهمت شده، باید از گناه خود توبه نماید و احتیاط مستحب است چنانچه حلالیّت طلبیدن از شخص مورد اتّهام پیامدهای بدی ندارد، این کار را انجام دهد؛ بلکه در مواردی که تهمت، توهین و هتک حرمتی را نسبت به آن شخص در برداشته، اگر حلالیّت خواستن از او عرفاً جبران هتک حرمت و توهین به وی محسوب گردد، بنابر احتیاط، لازم است در صورتی که مفسدهای نداشته باشد، از وی حلالیّت بطلبد. کارشناس #موحدی_فر #t_16335 سلام علیکم جواب فرستاده شده در رساله موجود است. در بعضی موارد تهمت محسوب می شود. کارشناس #موحدی_فر #t_16335 سلام علیکم جواب فرستاده شده در رساله موجود است. در بعضی موارد تهمت محسوب می شود. کارشناس #موحدی_فر #t_16335
- 3 پاسخ
وضعیت: تأییدشده توسط: ناظم -
سلام و احترام فرض کنید بر روی یک لباس مقداری مایع منی ریخته شده است و ما آن لباس را با آب جاری که از شیر آب بیرون می آید می شوییم و دو بار هم شوینده بر روی آن می ریزیم و کل لباس را به هم فشار می دهیم و بعد آب کشی می کنیم و چند بار دیگر هم زیر آب می گیریم و می شوییم و بعد آن لباس را جایی قرار می دهیم تا خشک شود بعد از چند ساعت هنگامی که لباس هنوز خشک نشده و کمی مرطوب است می بینیم کمی از لکه های سفید رنگ بر روی لباس است و رنگ و بوی نجاست می دهد حالا ما شک می کنیم که این مقدار کم لکه عین نجاست است یا صرفا رنگ و بوی نجاست است. می خواستم بدانم در این شرایط که شک کنیم عین نجاست است یا صرفا رنگ و بوی نجاست هست باید کل لباس را نجس بدانیم یا پاک بدانیم؟
- 1 پاسخ
وضعیت: پاسخدادهشده توسط: ناظم