مصرف خمس
مصرف خمس
توضیحات کلّی درباره مصرف خمس
مسئله ۲۴۳۸ . خمس به دو بخش تقسیم میشود: یک قسمت آن سهم سادات است و باید به سیّد فقیر، یا سیّد یتیم، یا به سیّدی که در سفر درمانده شده، بدهند و احتیاط مستحب است سهم سادات را به مجتهد جامع الشرایط داده تا به مصرف آن برساند یا با اجازه وی آن را به مصرف سهم سادات برسانند و نصف دیگر خمس، سهم امام(علیهالسلام) است که در این زمان، باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند یا به مصرفی که او اجازه میدهد برسانند و احتیاط لازم آن است که آن مجتهد مرجع أعلم و مطّلع بر جهات عامه (نیازهای عمومی مؤمنین) باشد.
آنچه در این مسأله ذکر شد در تمام مواردی که خمس در آنها واجب است، جاری میباشد به استثنای خمس مال حلال مخلوط به حرام که در این مورد، برای پاک شدن مال از حرام، بنابر احتیاط واجب، باید خمس را به کسی که مستحق خمس و ردّ مظالم میباشد بدهد که تفصیل آن در مسأله (۲۳۹۰) گذشت و بنابر احتیاط لازم، این کار با کسب اجازه از مرجع أعلم باشد.
مسئله ۲۴۳۹ . کسیکه از مستحق طلبکار است و میخواهد طلب خود را بابت خمس حساب کند، بنابر احتیاط واجب، باید یا از حاکم شرع یا نماینده او اجازه بگیرد یا اینکه خمس را به مستحق بدهد و بعداً مستحق، بابت بدهی خود به او برگرداند و میتواند از مستحق وکالت گرفته و خود از جانب او، مال را به عنوان خمس، قبض نموده و بابت طلبش دریافت کند.
مسئله ۲۴۴۰ . فرد به هنگام پرداخت خمس به مجتهد یا نماینده او یا در مواردی که مجاز است خمس را خود به موارد مصرف آن برساند، بنابر احتیاط واجب، باید قصد قربت نماید یعنی خمس را به قصد انجام فرمان خداوند و برای نزدیک شدن به او بپردازد و اگر بدون قصد قربت، خمس بدهد معصیت نموده، امّا خمسی که پرداخت کرده کافی است.
مسئله ۲۴۴۱ . کسی که میخواهد خمس مالش را به فقیر بدهد لازم نیست به فقیر اطّلاع دهد آنچه به او میدهد خمس است و همین قدر که در دل قصد پرداخت و اداء خمس داشته باشد کافی است هرچند در ظاهر به عنوان پیشکش و هدیه پرداخت نماید.
شرایط کسانی که مستحق سهم ساداتاند
مسئله ۲۴۴۲ . در مورد مستحقّین سهم سادات که میتوان سهم ساداتِ از خمس را به آنان پرداخت نمود رعایت چند شرط معتبر است:
خمس گیرنده باید سید، شیعه دوازده امامی و فقیر[۱] باشد، خمس را در مسیر حرام مصرف نکند و بنابر احتیاط واجب پرداخت خمس به او، کمک بر گناه محسوب نشود؛ همینطور بنابر احتیاط واجب شرابخوار و بی نماز نبوده و آشکارا معصیت نکند؛ همچنین بنابر احتیاط واجب، واجبالنفقه خمس دهنده نباشد.
مسئله ۲۴۴۳ . سیّدی که میتوان به او سهم سادات از خمس را داد کسی است که نسبت او از طرف پدر، به هاشم - جدّ أعلای حضرت رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) برسد - و سیادت از طرف مادر برای دریافت خمس، کافی نیست.
مسئله ۲۴۴۴ . اگر کسی بگوید سیّدم، نمیشود به او خمس داد مگر آنکه دو نفر عادل سیّد بودن او را تصدیق کنند، یا از راهی انسان یقین یا اطمینانکند که سیّد است.
مسئله ۲۴۴۵ . به کسی که در شهر خودش مشهور باشد سیّد است، اگر انسان یقین یا اطمینان به خلاف نداشته باشد، میشود خمس داد.
مسئله ۲۴۴۶ . فقیر کسی است که مخارج سال خود و خانوادهاش را در حد شأن ندارد و از تأمین آن ناتوان است و مسکین کسی است که از فقیر سختتر میگذراند و وضعیت زندگانیاش نامناسبتر است مثل اینکه نفقه مورد احتیاج روزانهاش را هم ندارد.
مسئله ۲۴۴۷ . کسی که منبع درآمدی دارد مانند اینکه با سرمایه کسب خویش تجارت میکند یا ملکی دارد که آن را اجاره میدهد یا پولی دارد و آن را به مضاربه داده است یا اشتغال به کشاورزی، دامداری، باغبانی، کار اداری و غیر اداری یا حرفه و صنعت و هنری دارد که میتواند مخارج سال خود را از درآمد حاصل از آن بگذارند و تأمین نماید، فقیر نیست و نمیتوان از وجوهات شرعیهای که در آن فقر معتبر است چیزی به وی پرداخت نمود.
مسئله ۲۴۴۸ . کسی که تنها، منبع درآمدی دارد که درآمد حاصل از آن از مخارج سالش کمتر است و جوابگوی مخارج سالش نیست، فقیر محسوب میشود و فقط میتوان به مقدار کسری مخارجش از وجوهات شرعیهای که در آن فقر معتبر است با رعایت شرایط استحقاق آن، به وی پرداخت نمود.
مسئله ۲۴۴۹ . کسی که ملک یا سهام اضافی و مانند آن دارد که میتواند آنها را بفروشد و صرف تأمین مخارج زندگیاش نماید یا سرمایه و ابزار کار بیشتر از مقدار احتیاج و نیاز دارد و میتواند آنها را به سرمایه و ابزار کار کم ارزشتر تبدیل کند، به گونهای که سرمایه و ابزار کار کم ارزشتر نیز زندگی او را در حد شأن تأمین میکند، در این صورت لازم است این کار را بکند و فقیر محسوب نمیشود و نمیتوان برای کسری مخارجش از وجوهات شرعیهای که در آن فقر معتبر است به وی پرداخت نمود.
مسئله ۲۴۵۰ . صنعتگر یا تاجر و مانند آن که سرمایه کسب یا وسایل و ابزار کاری در اختیار دارد که درآمد حاصل از آنها از مخارج سالش کمتر است و تأمین نیازهای او را نمیکند، فقیر محسوب میشود و میتوان تنها برای کسری مخارجش از وجوهات شرعیه - با رعایت شرایط استحقاق آن - به وی پرداخت نمود و لازم نیست ابزار کار یا ملک یا سرمایه مورد احتیاج خود را بفروشد و به مصرف مخارجش برساند بلکه میتواند آنها را برای ادامه کار و کسب درآمد نگهدارد.
مسئله ۲۴۵۱ . فقیری که میتواند کسب کند و مخارج خود و خانوادهاش را تهیه نماید و از روی تنبلی اقدام نمیکند جایز نیست از وجوهات شرعیه چیزی به وی پرداخت شود.
مسئله ۲۴۵۲ . فقیری که یاد گرفتن صنعت یا حرفه و هنری که درآمد حاصل از آن حلال است برای او مشکل نیست، بنابر احتیاط واجب، نمیتواند با دریافت وجوهات شرعیه، زندگی کند ولی تا وقتی مشغول یاد گرفتن است میتوان برای کسری مخارجش از وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است با رعایت شرایط استحقاق آن به وی پرداخت نمود.
مسئله ۲۴۵۳ . فردی که تنها میتواند مشغول کسب و کاری شود که با شأن او منافات دارد و منبع درآمد دیگری هم ندارد، فقیر محسوب میشود همچنین اگر فرد قادر بر صنعت و حرفه است ولی وسایل و ابزار آلات مورد احتیاج آن را ندارد و منبع درآمد دیگری هم ندارد، فقیر است.
مسئله ۲۴۵۴ . کسی که مشغول تحصیل علم است و به سبب اشتغال به تحصیل علم، توانایی تأمین مخارج سال خود و خانوادهاش را در حد شأن ندارد و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند و مخارج خویش و خانوادهاش را تأمین نماید، چنانچه تحصیل آن علم، واجب عینی باشد میشود از وجوهات شرعیه - با رعایت شرایط استحقاق آن - به وی پرداخت نمود و در غیر این صورت، نمیتوان از وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است به او داد.
مسئله ۲۴۵۵ . کسی که مشغول تحصیل علم است و میداند چنانچه تحصیل را هم رها نماید، کسب و کاری که بتواند مخارجش را از آن تأمین کند پیدا نمیکند یا باید به شغلی مشغول شود که کسر شأن برای او محسوب میشود یا اگر هم کار یافت میشود وضعیت بدنی و جسمانی او به گونهای است که کلاًّ از انجام کار ناتوان است یا اشتغال به آن کار برای او حَرَجی است یعنی مشقّت فوق العادهای دارد که قابل تحمّل نیست، تا زمانی که این وضعیت باقی است و منبع درآمد دیگری هم ندارد میتواند تحصیل علم را ادامه دهد و فقیر محسوب میشود و جایز است برای کسری مخارجش از وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است - با رعایت شرایط استحقاق آن - به وی پرداخت نمود، هرچند تحصیل آن علم بر او واجب عینی نباشد.
مسئله ۲۴۵۶ . فقیری که خرج سال خود و خانوادهاش را ندارد، اگر خانهای دارد که ملک او است و در آن نشسته، یا وسیله سواری دارد، چنانچه در حدّ شأن او بوده و به آنها احتیاج و نیاز داشته باشد - هرچند برای حفظ آبرویش باشد - ، لازم نیست آنها را بفروشد و میتوان برای کسری مخارجش از وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است - با رعایت شرایط استحقاق آن - به وی پرداخت نمود.
همچنین اثاث خانه، فرش، ظرف، لباس تابستانی و زمستانی و سایر مواردی که به آنها احتیاج دارد نیز همین حکم را دارد و فقیری که اینها را ندارد، اگر به آنها احتیاج داشته باشد میتوان از وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است - با رعایت شرایط استحقاق آن - به وی پرداخت نمود.
امّا اگر در نزد فرد، این اشیاء، بیشتر از مقدار احتیاج او موجود باشد و مقدار زیادی کافی برای برطرف شدن احتیاجات طول سال او باشد فقیر محسوب نمیشود و اگر چنین فردی خانه یا ماشین یا وسیلهای که مورد احتیاج است دارد ولی با کم قیمتتر از آن نیز نیازش برآورده میشود و مقدار مابه التفاوتِ قیمت مذکور کافی برای مخارج سال او باشد، در صورتی که مقدار مابه التفاوت مذکور به حدّ اسراف رسیده و بیشتر از شأن فرد شمرده میشود، فقیر محسوب نمیشود.
مسئله ۲۴۵۷ . فردی که مخارج سال خود و خانواده خود را داراست یا با توضیحاتی که در مسائل قبل ذکر شد، میتواند آن را تأمین نماید، چنانچه از زمان قبل مقروض و مدیون باشد فقیر محسوب نمیشود و نباید از وجوهات شرعیهای که در آن فقر معتبر است چیزی به وی پرداخت شود؛ بنابر این تنها ناتوانی از پرداخت بدهی (دینی) که سررسیدش فرا رسیده، موجب نمیشود که آن فرد، شرعاً فقیر محسوب شود (حتّی در صورتی که به دلیل فشار طلبکار یا جهت دیگر، پرداخت نکردن بدهی یا تأخیر در آن، برای فرد حرجی یا باعث هتک حیثیتش باشد) پس، به چنین فردی، نمیتوان از وجوهات شرعیهای که در آن فقر معتبر است، چیزی پرداخت کرد.[۲]
مسئله ۲۴۵۸ . فردی که مخارج سال خود و خانوادهاش را ندارد وبا توضیحاتی که گذشت فقیر شرعی محسوب میشود و علاوه بر آن بدهی هم دارد، تنها میتوان به اندازه کسری مخارج سالِ مربوط به نفقات وی و کسانی که واجب النفقه او محسوب میشوند - مثل خانوادهاش - بدون لحاظ بدهی و قرضش، از وجوهات شرعیّهای که در آن فقر معتبر است - با رعایت شرایط استحقاق آن - به وی پرداخت نمود؛ هرچند وی میتواند مبلغی را که به اندازه کسری مخارج سال مربوط به نفقات خود و خانوادهاش بدون لحاظ قرضش دریافت کرده است، برای ادای بدهی و قرضش مصرف نماید سپس چنانچه باز هم برای تأمین مخارج و نفقات سال خود و خانوادهاش محتاج باشد میتوان تنها به اندازه کسری مخارج سالش بدون لحاظ بدهی و قرضش از وجوهات شرعیهای که در آن فقر معتبر است با دارا بودن سایر شرایط آن به وی پرداخت نمود.
مسئله ۲۴۵۹ . یکی از مصارف سهم سادات سید یتیم است و منظور از یتیم، بچه نابالغی است که پدر ندارد و سهمِ سیدِ یتیمِ فقیر، باید به ملکیّت وی درآید و ولیّ شرعی او (مانند پدر بزرگ پدری) یا وصی پدر یا قیّم منصوب از طرف حاکم شرع، آن را قبول و قبض نماید تا آن را صرف وی نماید. شایان ذکر است سیّد یتیمی که به او خمس میدهند، باید فقیر باشد.
مسئله ۲۴۶۰ . سید مسافری که خرجی او تمام شده یا وسیله نقلیهاش از کار افتاده، چنانچه سفر او، سفر معصیت نباشد و نتواند با قرض کردن، یا فروختن چیزی خود را به مقصد برساند، هرچند در وطن خود فقیر نباشد، میتواند خمس بگیرد، ولی اگر بتواند در جای دیگر با قرض کردن یا فروختن چیزی، مخارج سفر خود را فراهم کند، فقط به مقداری که به آنجا برسد، میتواند خمس بگیرد و بنابر احتیاط واجب، اگر بتواند با فروش یا اجاره مالی در وطن خود خرج راه را تهیه کند نباید خمس بگیرد.
مسئله ۲۴۶۱ . در مورد سیّدی که در سفر درمانده شده، فقیر بودن در شهری که خمس به او داده میشود کافی است هرچند در وطنش فقیر نباشد؛ اما نباید بیشتر از آنچه وی را به مقصدش برساند به او بدهند.
مسئله ۲۴۶۲ . به سیّدی که در سفر درمانده شده، اگر سفر او سفر معصیت باشد، بنابر احتیاط واجب، نباید خمس بدهند.
مسئله ۲۴۶۳ . به سیّدی که عادل نیست (به استثناء مواردی که در مسأله بعد میآید) یا عدالت آن معلوم نیست، میتوان خمس داد ولی به سیّدی که دوازده امامی نیست، نباید خمس بدهند.
مسئله ۲۴۶۴ . به فردی که خمس را صرف در معصیت میکند، نمیتوان خمس داد؛ بلکه اگر پرداخت خمس کمک به معصیت او باشد، احتیاط واجب آن است که به او خمس ندهند هرچند آن را صرف در معصیت ننماید و همچنین احتیاط واجب آن است که به فردی که شراب میخورد یا نماز نمیخواند و یا معصیت را آشکارا به جا میآورد و متجاهر به فسق است خمس ندهند.
مسئله ۲۴۶۵ . کسی که زن دائمیاش سیّده است، بنابر احتیاط واجب نمیتواند نفقات و مخارجی که بر عهدهاش (شوهر) واجب است را از خمس بپردازد. همچنین در صورتی که شوهر توانایی داشته باشد نفقات توسعهای غیر واجب همسرش را مجاناً از مالش بدهد، بنابر احتیاط واجب، نباید خمس خود را به همسرش بدهد که در چنین نفقاتی صرف نماید؛ امّا اگر مخارج دیگران بر زن واجب باشد ولی بر فرد انفاق کننده (شوهر) واجب نباشد و زن نتواند مخارج آنان را بدهد، جایز است شوهر خمسش را به او بدهد که به مصرف آنان برساند (توضیح آن در بخش نفقات میآید). به عنوان مثال چنانچه زن انسان، از شوهر سابقش اولادی داشته باشد و شوهر سابق یا کسی که نفقه اولاد بر او واجب است، مخارج اولاد را ندهد و زن نیز فقیر باشد و نتواند مخارج فرزندانش را بدهد، انسان میتواند خمس خویش را به همسرش داده تا آن را صرف نفقات اولادی که از شوهر سابقش دارد، بنماید.
مسئله ۲۴۶۶ . اگر مخارج سیّد یا سیّدهای که زن انسان نیست بر انسان واجب باشد مثل نفقه پدر و مادری که فقیرند بر اولاد غنیّشان یا نفقه اولادی که فقیرند بر پدر و مادر غنیّشان، بنابر احتیاط واجب، انسان نمیتواند خوراک و پوشاک و سایر نفقات واجب آنها را از خمس بدهد. همچنین در صورتی که فرد توانایی داشته باشد نفقات توسعهای غیر واجب آنان را مجاناً از مالش بدهد، بنابراحتیاط واجب، نباید خمس خود را به آنان بدهد که در چنین نفقاتی صرف نمایند.
مسئله ۲۴۶۷ . به سیّد فقیری که مخارجش بر دیگری واجب است و او نمیتواند مخارج آن سیّد را بدهد یا دارد و نمیدهد، میتوان خمس داد.[۳]
مسئله ۲۴۶۸ . احتیاط واجب آن است که بیشتر از مخارج یک سال به یک سیّد فقیر، خمس یا وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است ندهند هرچند در یک دفعه باشد بلکه اگر خمس یا وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است به تدریج به وی بدهند تا به اندازه مخارج یک سال او و خانوادهاش گردد، بیشتر از آن دیگر نمیتوان به وی - از خمس یا وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است - پرداخت نمود.
همچنین کسی که مخارج سالش را داشته، اگر مقداری از آن را مصرف کند و بعد شک کند که آنچه باقی مانده به اندازه مخارج یک سال او هست یا نه، نمیتواند خمس یا وجوهات شرعیهای که فقر در آن معتبر است بگیرد.
احکام دیگر پرداخت خمس
مسئله ۲۴۶۹ . مالیات به عنوان خمس حساب نمیشود و کسی که مالیات و مانند آن را میپردازد، نمیتواند آن مقدار را جزء خمس یا سایر وجوه شرعیه پرداختی به مرجع تقلید محاسبه نماید البته آنچه بابت مالیات از درآمد بین سال پرداخت میشود، جزء مؤونه محسوب میشود که خمس ندارد هرچند مربوط به مالیات سالهای گذشته باشد.
مسئله ۲۴۷۰ . انسان میتواند خمس اموالی که متعلّقِ خمس میباشد را از همان اموال بدهد یا به مقدار قیمت خمسی که واجب شده است، پول (وجه رایج نقد) بدهد[۴] و امّا اگر بخواهد خمس آن اموال را از جنس دیگری بپردازد، محلّ اشکال است مگر آنکه با اجازه حاکم شرع یا وکیل او باشد.
مسئله ۲۴۷۱ . اگر مالی که به آن خمس تعلّق گرفته است در غیر شهر محل سکونت مالک باشد و فرد توانایی پرداخت خمس از خودِ آن مال را، جز با تأخیر نداشته باشد ولی میتواند قیمت آن را فوراً پرداخت نماید، این کار بر او واجب نیست، بلکه تأخیر جایز است تا خمس را از خود مال متعلّقِ خمس پرداخت نماید ولی لازم است در اداء خمس سهل انگاری و کوتاهی نکند.
مسئله ۲۴۷۲ . هرگاه فرد در شهر خودش مستحقی نباشد میتواند خمس را به شهر دیگر ببرد، بلکه اگر در شهر خودش مستحق باشد، در صورتی که سهل انگاری در پرداخت خمس محسوب نشود نیز میتواند خمس را به شهر دیگر ببرد و در هر دو صورت، نمیتواند مخارج بردن و انتقال آن را از خمس بر دارد و اگر تلف شود هرچند در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد، ضامن است؛ امّا اگر خمس را از مالش جدا نموده و به وکالت از مستحق یا حاکم شرع آن را قبض نماید، ذمّه او پاک میشود و اگر بعد از آن، این خمس را با اجازه یا دستور موکلّش به شهر دیگر ببرد و تلف شود، در صورتی که در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد، ضامن نیست.
مسئله ۲۴۷۳ . اگر فرد درآمدش را در انتهای سال محاسبه نموده و خمس آن را پرداخت نماید، سپس متوجّه شود که اشتباه محاسبه کرده و اضافه بر آنچه خمس به اموالش تعلّق گرفته، خمس پرداخت کرده است، جایز نیست آنچه را اضافه پرداخت نموده، بابت خمسی که در سال آینده بر او واجب میشود حساب نماید؛ مگر آنکه به حاکم شرع یا نماینده او برای اصلاح امر مراجعه نماید. همچنین اگر خمس را اشتباه حساب کرده باشد و آن را به فقیر داده باشد، در صورتی که خود آن باقی است، جایز است آن را پس بگیرد، همچنین اگر خود آن تلف شده و فقیر میدانسته که او خمسش را اشتباه حساب کرده و اضافه داده است، پس گرفتن آن جایز میباشد.
مسئله ۲۴۷۴ . کسی که میخواهد خمس بپردازد، جایز نیست جنسی را به زیادتر از قیمت واقعی آن حساب نموده و همان را بابت خمس بپردازد یا مالی که به آن خمس تعلّق گرفته را ارزانتر از قیمت واقعی آن حساب نموده و پول آن را بپردازد هرچند مستحق، به آن قیمت راضی شده باشد و در مسأله (۲۴۷۰) گذشت که دادن خمس از جنس دیگر غیر از پول (وجه نقد رایج)، مطلقاً محل اشکال است مگر آنکه این امر با اجازه حاکم شرع یا وکیل وی انجام شود.
مسئله ۲۴۷۵ . مالک نمیتواند خمس را به مستحق داده و با او شرط کند که آن را به وی برگرداند.
[۱] . البته در مورد سیدی که در سفر درمانده (ابن سبیل) فقیر بودن در شهری که خمس به او داده میشود کافی است.
[۲] . البتّه با دارا بودن شرایطِ غارِمین (بدهکاران) که خواهد آمد از آنان محسوب میگردد و میتوان از زکات مال به عنوان سهم غارمین با رعایت شرایط مربوط به آن به وی پرداخت نمود.
[۳] . البتّه پرداخت خمس به زنی که شوهرش با وجود توانایی از پرداخت مخارجی که بر عهدهاش میباشد، آن را نمیدهد، در صورتی جایز است که نتوان وی را - بدون سختی غیر قابل تحمّل- به پرداخت مخارج، وادار کرد.
[۴] . چنانچه فرد بخواهد خمس اموالش را از نقد رایج (پول) بپردازد، احکام مختلفی دارد که بستگی به عوامل گوناگونی مثل الف. نوع مال پرداختی بابت خمس (درآمد بین سال یا درآمد مازاد در انتهای سال یا مال مخمّس یا مالی که به آن خمس تعلّق نمیگیرد یا مال قرض گرفته شده یا مال سالگشت) ب. نوع کالایی که مشمول خمس است (مؤونه یا غیر مؤونه، موجود یا تلف شده) دارد. و هر یک از این موارد احکام مخصوص به خود را دارا میباشد؛ برای نمونه میتوان به مثالهای مسأله ۲۳۶۹ مراجعه شود.
0 دیدگاه
دیدگاه توصیه شده
هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.