ثبوت اول ماه
راههای ثابتشدن اول ماه
مسئله ۲۱۲۸. اوّلِ هر ماه قمری به چهار چیز ثابت میشود:
اوّل: آنکه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد؛ بنابراین چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن با تلسکوپ کافی نیست.
بدیهی است استفاده از دوربین یا تلسکوپ یا وسایل و ابزار بزرگ نمایی مانند آن، برای پیدا نمودن و رصدِ موقعیّت مکانی هلال ماه در آسمان، اشکال ندارد؛ ولی باید دیدن ماه به گونهای باشد که اگر دوربین یا تلسکوپ کنار رود، باز هم هلال ماه قابل مشاهده با چشم معمولی باشد.[۱]
و اگر مانعی مثل ابر یا غبار زیاد در آسمان است چنانچه طوری باشد که اگر آن مانع (عارضی) در آسمان وجود نداشت یقیناً ماه با چشم معمولی قابل دیدن بود اوّل ماه ثابت میشود.
دوّم: عدّهای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا میشود، بگویند ماه را با چشم غیر مسلّح در همان شهر یا شهرهایی که با آن شهر اتّحاد افق دارند دیدهایم و همچنین است هر چیزی که به وسیله آن یقین پیدا شود و نیز هر راه معقولی که از آن راه اطمینان پیدا شود.
سوّم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را با چشم غیر مسلّح دیدهایم؛ ولی اگر ویژگی ماه را برخلاف یکدیگر بگویند، اوّل ماه ثابت نمیشود و همچنین است اگر انسان یقین یا اطمینان به اشتباه آنها داشته باشد یا شهادت دارای معارض یا چیزی در حکم معارض باشد مثلاً اگر گروه زیادی از مردم شهر به دنبال دیدن ماه باشند (استهلال نمایند) ولی بیش از دو نفر عادل، کسی دیگر ادّعای دیدن ماه را نکند، یا آنکه گروهی به دنبال دیدن ماه باشند (استهلال نمایند) و دو نفر عادل از میان آنان ادّعای دیدن ماه کنند و دیگران نبینند، درحالیکه دو نفر عادل دیگر در میان آنها باشد که در دانستن جای هلال و در تیز بینی، مانند آن دو عادلِ اوّل باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالی از دیدن آن دو نباشد، در این چنین مواردی، اوّل ماه به شهادت دو عادل ثابت نمیشود.
چهارم: سی روز از اوّل هر ماه بگذرد که در این صورت، ماه بعد ثابت میشود؛ مثلاً وقتی سی روز از اوّل ماه شعبان بگذرد، اوّل ماه رمضان ثابت میشود و یا وقتی سی روز از اوّل ماه رمضان بگذرد، اوّل ماه شوّال ثابت میشود.
شایان ذکر است، تحقیق و تفحص از ثابت شدن ماه، نسبت به روزی که اول ماه بودن آن معلوم نیست، لازم نمیباشد و انسان در صورتی که با یکی از راههای گذشته، اوّل ماه برایش ثابت نشده - خواه تحقیق کرده باشد یا نه - روز مشکوک را جزء همان ماهی که در آن قرار داشته به حساب میآورد.
بنابر این کسی که نمیداند مثلاً فردا روز سیام ماه شعبان است یا اوّل ماه رمضان، میتواند بدون اینکه سؤال و جستجو نماید آن روز را از ماه شعبان به حساب آورده و روزه نگیرد. همینطور اگر نمیداند روز بعد، سیام ماه رمضان است یا اوّل شوال (عید فطر)، میتواند سؤال و تحقیق ننموده و در این صورت باید آن روز را روزه بگیرد و در هر یک از دو صورت چنانچه بعداً معلوم شود آن روز، اول ماه بوده، فرد مرتکب گناهی نشده است.
مسئله ۲۱۲۹. اوّل ماه به حکمِ حاکم شرع ثابت نمیشود؛ مگر اینکه از حکمِ حاکم شرع یا ثابت شدن ماه نزد او، اطمینان یا یقین به دیده شدن ماه با چشم غیر مسلّح (چشم معمولی) در همان شهر یا شهرهایی که با آن شهر اتّحاد افق دارند، حاصل شود.
مسئله ۲۱۳۰. اوّل ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمیشود، مگر اینکه از گفته آنان برای فرد یقین یا اطمینان به دیده شدن ماه با چشم غیر مسلّح (چشم معمولی) در همان شهر یا شهرهایی که با آن شهر اتّحاد افق دارند حاصل شود.[۲]
مسئله ۲۱۳۱. بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمیشود که شب قبل، شب اول ماه بوده است و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد دلیل نمیشود که شب دوّم باشد.
مسئله ۲۱۳۲. اگر در شهری اوّلِ ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر که در افق با آن شهر متّحد میباشند (اتّحاد افق داشته باشند)، نیز اوّلِ ماه ثابت میشود و منظور از اتّحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اوّل ماه دیده شود در شهر دوم اگر مانعی مانند ابر یا گرد و غبار نباشد، دیده میشود.[۳]
مسئله ۲۱۳۳. فردی که در سالهای گذشته یقین به اثبات هلال ماه شوّال پیدا میکرده و افطار مینموده است و اکنون متوجه بعضی از اختلاف مبانی در رؤیت هلال شده و در مورد یقینهای گذشته خود شک و تردید پیدا کرده و احتمال میدهد روزهایی که افطار کرده عید نبوده، لازم نیست قضای آن روزها را بگیرد؛ ولی اگر کسی به اشتباه بودن یقین خود، اطمینان پیدا کند باید قضای آن روزها را بگیرد اما پرداخت کفّاره لازم نیست.
مسئله ۲۱۳۴. اگر اوّل ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب قبل، اوّل ماه بوده، باید روزه آن روز را قضاء نماید.
مسئله ۲۱۳۵. روزی را که انسان نمیداند آخر ماه رمضان است یا اول شوّال، باید روزه بگیرد، ولی اگر در بین روز بفهمد که اوّل شوّال است، باید افطار کند. همچنین کسی که به اعتقاد اینکه عید فطر اعلام شده و وظیفهاش روزه نگرفتن است افطار کند، مثلاً در بین روز غذا خورده یا آب بیاشامد و بعد متوجّه شود، عید فطر نبوده و روز آخر ماه رمضان بوده است، باید یک روز روزه قضا بگیرد ولی کفّاره بر او واجب نمیشود و چنانچه در بین روز پس از ارتکاب مفطر متوجّه این موضوع شود، بنابر احتیاط واجب باید تا مغرب از خوردن و آشامیدن و سایر مفطرات پرهیز نماید.
[۱] . از زمان قدیم هلال، نزد عرب، میقاتی بوده که با آن ماه قمری را آغاز میکردند و در امور مختلف زندگی خود به آن اعتماد میکردند، اسلام نیز همین امر را تأیید نمود، قرآن کریم در سوره مبارکه بقره در این باره میفرماید: «یسئلونک عن الاهلّه قل هی مواقیت للنّاس والحجّ».
درباره هلالهای ماه از تو سؤال میکنند، بگو: آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حجّ است.
در حقیقت ماه یک تقویم طبیعی برای افراد بشر محسوب میشود که مردم أعمّ از باسواد و بیسواد و در هر نقطهای از جهان باشند، میتوانند از این تقویم طبیعی استفاده کنند و بدیهی است نظام زندگی اجتماعی بشر بدون تقویم - یعنی یک وسیله دقیق و عمومی برای تعیین تاریخ - امکانپذیر نیست؛ به همین دلیل خداوند بزرگ برای نظام زندگی، این تقویم جهانی را در اختیار همگان قرار داده است.
اصولاً یکی از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهای طبیعی قرار داده شده است؛ زیرا مقیاسهای طبیعی وسیلهای است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثری بر آن نمیگذارد. امّا به عکس، مقیاسهای غیر طبیعی در اختیار همه نیست؛ به همین دلیل میبینیم اسلام، مقیاس را گاهی وجب، گاهی گام و گاهی بند انگشتان و گاهی طول قامت و در مورد تعیین وقت، غروب آفتاب و طلوع فجر و گذشتن خورشید از نصف النّهار و دیدن ماه قرار داده است.
بدیهی است آنچه که صلاحیّت میقات بودن برای مردم را آن هم به صورت عام دارد (آنچنان که در آیه شریفه آمده است) هلال ماهی است که قابل رؤیت با چشم معمولی و غیر مسلّح باشد؛ امّا هلال ماهی که تنها با دوربین و تلسکوپ دیدن آن امکان پذیر است و بعد از کنار زدن آن ابزار، دیگر قابل دیدن با چشم معمولی نباشد، صلاحیّت ندارد که میقات برای عموم مردم در زمانهای مختلف قرار داده شده باشد.
همچنان که اگر میزان شرعی، دیدن با تلسکوپ باشد، روزه پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) و عید فطر آنان و حجّ و سایر اعمالی که در روزهای خاص از سال در شرع قرار داده شده، در برخی از حالات در ایّام واقعی آن واقع نشده باشد و روشن است که آن بزرگواران در مورد آغاز ماه قمری، بر دیدن معمولی اعتماد میکردهاند و روایات و نصوص صادره از معصومین(علیهمالسلام) انصراف از دیدن با ابزارهای بزرگ نمایی مثل دوربین یا تلسکوپ دارد.
همچنان که اگر ذرّه بسیار کوچکی از خون بر روی شیئی باشد که آن ذرّه، با چشم معمولی قابل مشاهده نبوده و فقط در زیر میکروسکپهای بسیار قوی قابل مشاهده باشد را نمیتوان معیار برای نجاست اشیاء قرار داد و حکم نمود که آن شیء نجس است، یا در مبحث حدّ ترخّص که در شرط نهم از شرایط شکسته شدن نماز مسافر توضیح آن گذشت، معیار، دیدن با چشم عادی بود و هرگز نمیتوان دیدن با دوربین یا تلسکوپ را میزان در تعیین حدّ ترخص شهر قرار داد.
خوانندگان محترم برای آشنایی با مبانی فقهی معظّم له در مبحث رؤیت هلال، میتوانند به کتاب (أسئلة حول رؤیة الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحة السید السیستانی) مراجعه نمایند.
[۲] . بنابر این چنانچه منجمّین و کارشناسان مورد اعتماد، که از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، از خصوصیّات ماه در تاریخ معیّنی - حتّی از ماهها یا سالها قبل - اطّلاع دهند و خصوصیّات ذکر شده طوری باشد که فرد، اطمینان پیدا کند که ماه در منطقه او با چشم معمولی قابل رؤیت میباشد، این اطمینان، اوّل ماه را برای وی، ثابت میکند.
[۳] . پس با توجه به این معنا، هم افق بودن یا نبودن دو منطقه نسبت به یکدیگر، امر ثابتی نیست؛ بلکه در ماههای مختلف، ممکن است متفاوت باشد. توضیح بیشتر این است که:
برای رؤیت هلال در شب اوّل ماه، اموری مؤثّر است؛ از جمله: زمان غروب خورشید و ماه و اختلاف زمان غروب آن دو و نیز مختصّات خورشید و ماه و جدایی زاویهای ماه و خورشید که از اختلاف ارتفاع ماه و خورشید و نیز اختلاف سمت آن دو نشأت میگیرد و همینطور درصد روشنایی هلال و به اصطلاح فاز ماه و...
گاه ممکن است در یکی از ماههای قمری ویژگیهای فوق باعث شود، ماه در افق شهری مثلاً با نورانیّت زیاد و مدّت مکث طولانی دیده شود که این امر باعث اطمینان میشود که در شهر به خصوص دیگر، چنانچه ابر یا مانع دیگری نبود، حتماً ماه دیده میشد و به اصطلاح بین رؤیت ماه با این شرایط در شهر اول و رؤیت ماه در شهر دوّم ملازمه وجود دارد.
امّا در ماه قمری دیگر، ممکن است در همان شهر اوّل، ماه دیده شود، امّا از آنجا که مثلاً مدّت مکث ماه و جدایی زاویهای آن با خورشید، کم بوده، نتوان اطمینان پیدا کرد که اگر در شهر دوّم، ابر یا مانع دیگری نبود حتماً ماه دیده میشد و به تعبیر دیگر، بین رؤیت ماه در شهر اول با رؤیت ماه در شهر دوم ملازمه وجود ندارد.
پس یک شهر، در یک ماه قمری، نسبت به شهر دیگر هم افق بوده امّا در ماه دیگر نسبت به همان شهر، هم افق نمیباشد.
البتّه به طور کلّی و عموم ممکن است گفته شود:
اگر شهری که ماه دیده شده (شهر اوّل)، در شرق شهر دوّم - که مثلاً مانعی از دیدهشدن ماه در آن بوده - قرار داشته باشد، چنانچه در خط عرض جغرافیایی، بیش از یک یا دو درجه اختلاف نداشته باشد، غالباً ملازمه وجود داشته و غالباً دیده شدن ماه در شهر اوّل، اوّل ماه را برای شهر دوّم نیز ثابت میکند؛ بنابر این ثابت شدن رؤیت ماه در مشهد، اوّل ماه را غالباً برای نیشابور، سبزوار، شاهرود، دامغان، تهران، قزوین، سقز، سردشت و... ثابت میکند.
امّا در غیر این صورت، وجود ملازمه و ثابت شدن ماه، در شهر دیگر، بستگی به ویژگیهای ماهی دارد که در شهر اول رؤیت شده که در توضیحات به آن اشاره گردید.
به طور مثال در برخی از موارد ممکن است خصوصیّات رؤیت ماه طوری باشد که دیده شدن ماه در شهرهایی از پاکستان یا هندوستان یا حتّی عراق و عربستان، اوّل ماه در مشهد را هم ثابت کند و در بسیاری از موارد هم ممکن است دیده شدن ماه حتّی در تهران یا اصفهان یا شهرهای نزدیکتر مثل شاهرود هم اوّل ماه را در مشهد ثابت ننماید، که در هر مورد میتوان از متخصّصین متدیّن کسب اطّلاع نمود.
از آنچه ذکر گردید روشن شد که مرزها و تقسیمات کشوری و شهری به هیچ وجه در اتّحاد افق و عدم آن، دخیل نمیباشد.
0 دیدگاه
دیدگاه توصیه شده
هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.