رفتن به مطلب

رساله جامع (قدیم)

  • نوشته‌
    78
  • دیدگاه
    0
  • مشاهده
    47465

واجبات نماز » ذکر


thaniashar

1460 بازدید

۵. ذکر

یکی از واجبات نماز ذکر[۱] است. در بین ذکرهای نماز، ذکر تکبیرة الاحرام رکن می‌باشد و سایر ذکرها مثل قرائت، تشهد، سلام، ذکر رکوع، ذکر سجده و... غیر رکن می‌باشند.

بعضی از ذکرهای نماز مسائل ویژه‌ای دارند که هرکدام در فصل مربوط به خود بیان شده است. امّا ذکرها احکام مشترکی هم دارند که در این فصل به بیان آنها پرداخته می‌شود.

مسئله ۱۲۰۰ . موقعی که انسان در نماز مشغول گفتن تکبیرة الاحرام و قرائت (حمد و سوره) و تسبیحات اربعه یا ذکر واجب رکوع یا سجود یا سایر ذکرهای واجب نماز است، باید بدنش استقرار داشته و آرام باشد و در موقعی که می‌خواهد کمی جلو یا عقب برود، یا کمی بدن را به طرف راست یا چپ حرکت دهد، باید چیزی نگوید.

مسئله ۱۲۰۱ . ذکرهای مستحبی نماز را اگر به قصد آنچه در نماز وارد شده بگوید، بنابر احتیاط لازم، باید بدن آرام باشد و اگر در حال حرکت بدن، ذکر مستحبّی بگوید مثلاً موقع رفتن به رکوع یا رفتن به سجده تکبیر بگوید، چنانچه آن را به قصد ذکری که در نماز دستور داده‏اند بگوید، آن ذکر صحیح نیست ولی اصل نمازش صحیح می‌باشد و آرام نبودن بدن موجب باطل شدن نماز نمی‌شود، البتّه «بِحَوْلِ اللهِ وَقُوَّتِهِ اَقُوْمُ وَاَقْعُدُ» را باید در حال بر خاستن بگوید.

مسئله ۱۲۰۲ . حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد و سوره یا تسبیحات اربعه یا تشهّد و سلام اشکال ندارد، هرچند احتیاط مستحب است که آنها را هم حرکت ندهد.

مسئله ۱۲۰۳ . انسان باید نماز را به عربی صحیح بخواند و این حکم اختصاص به حمد و سوره ندارد و شامل تمام ذکرهای واجبِ نماز مثل تسبیحات اربعه، ذکر رکوع، ذکر سجده، تشهّد و سلام نیز می‌شود.

مسئله ۱۲۰۴ . نمازگزار باید در مورد حروفی که تلفّظ فارسی آنها با عربی تفاوت دارد و تلفّظ اشتباه آنها موجب تغییر معنا می‌شود، دقّت نماید که آنها را به عربی صحیح ادا نماید؛ این حروف نُه حرف می‌‌باشند که عبارتند از (ص، ض، ط، ظ، ع، غ، ح، ذ، ث). امّا حروفی که تلفّظ آنها مشترک بین زبان عربی و فارسی است که عبارتند از (أ، إ، ب، ت، ج، خ، د، ر، ز، س، ش، ف، ق، ک، ل، م، ن، و، ه، ی) چنانچه نمازگزار این حروف را به همان زبان فارسی تلفّظ نماید، کافی است هرچند تلفّظ فصیح عربی آنها مناسب‌تر است.

شایان ذکر است در رعایت مخارج حروف نماز، لازم نیست دقیقاً به طوری که در کتاب‌های تجوید بیان شده اداء شود؛ بلکه کافی است طوری گفته شود که صدایی که از تلفّظ آن حرف شنیده می‌شود، مانند همان صدایی باشد که از عرب زبانان موقع تلفّظ آن حرف شنیده می‌شود.

مسئله ۱۲۰۵ . در خواندن حمد و سوره و سایر ذکرها، لازم است که در عرف، سخن گفتن به آنها صدق کند و سخن گفتن عبارت است از صدایی که از مخارج و حلق دهان تلفّظ گردد و گوینده چنانچه محیط ساکت باشد، صدای خود را بشنود و شنیدن همهمه صدا نیز کافی است و لازم نیست به گونه‌ای بخواند که تک تک کلماتی را که تلفّظ می‌کند، تشخیص دهد؛ امّا تنها تصوّر کلمات در ذهن بدون آنکه زبان و لب‌ها حرکت کند کافی نیست؛ همچنین حرکت دادن زبان و لب‌ها (لب خوانی) بدون آنکه صدا از مخارج معمول آن خارج شود کافی نمی‌باشد.

شایان ذکر است این حکم، در غیر نماز، هنگام خواندن قرآن و دعاها نیز جاری است.

مسئله ۱۲۰۶ . علمای تجوید گفته‏اند اگر در کلمه‏ای واو باشد و حرف قبل از واو در آن کلمه، ضمّه (ـُ) داشته باشد و حرف بعد از واو در آن کلمه همزه باشد، مثل کلمه «سُوْء»، باید فرد آن واو را مدّ بدهد؛ یعنی آن را بکشد و همچنین اگر در کلمه‏ای «الف» باشد و حرف قبل از الف در آن کلمه، فتحه (ـَ) داشته باشد و حرف بعد از الف در آن کلمه، همزه باشد مثل «جآء» یا «مَلآئِکَة» باید فرد الف آن را بکشد و نیز اگر در کلمه‏ای «ی» باشد و حرف قبل از «ی» در آن کلمه کسره (ـِ) داشته باشد و حرف بعد از «ی» در آن کلمه همزه باشد، مثل «جیٖء»، باید فرد «ی» را با مدّ بخواند و اگر بعد از این حروف «واو و الف و ی» به جای همزه، حرفی باشد که ساکن یا تشدید دار است، باز هم باید فرد این سه حرف را با مدّ بخواند. ولی ظاهراً صحیح بودن قرائت در این چنین مواردی نیاز به مدّ ندارد و کشیدن و مدّ دادن لازم نیست؛ پس چنانچه به دستوری که گفته شد رفتار نکند، باز هم نماز صحیح است؛ ولی در مثل «وَلَا الضّآلّینَ» که برای درست ادا شدنِ تشدید و الف، نیاز به مقداری مدّ می‌باشد، باید فرد به همان مقدار که الف و تشدیدِ لام، تلفظ شود، آن را مدّ بدهد، ولی اگر آن را «وَلَا الضَّلِّینَ» (بدون الف) یا «وَلَا الضّٰالینَ» (بدون تشدید لام) بخواند، صحیح نیست.

مسئله ۱۲۰۷ . احتیاط مستحب آن است که نمازگزار هنگام خواندن هر یک از ذکرهای نماز، وقف به حرکت و وصل به سکون ننماید و معنای وقف به حرکت آن است که فرد، فتحه، کسره و ضمّه (ـَ ـِ ـُ) آخر کلمه‏ای را بگوید و بین آن کلمه و کلمه بعدش فاصله بدهد؛ مثلاً بگوید: «الرَّحْمنِ الرَّحیٖمِ» و میم «الرَّحیٖمِ» را کسره (ـِ) بدهد و بعد، قدری فاصله بیاندازد و بگوید: «مٰالِک یوْمِ الدّیٖنِ» و معنای وصل به سکون، آن است که فرد فتحه، کسره و ضمّه (ـَ ـِ ـُ) کلمه‏ای را نگوید و آن کلمه را به کلمه بعد بچسباند مثل آنکه بگوید: «الرَّحْمنِ الرَّحیٖمْ» و میم «الرَّحیٖم» را کسره (ـِ) ندهد و فوراً «مٰالِک یوْمِ الدّیٖن» را بگوید. یا در ذکر شریف صلواتِ تشهّد بگوید: (اللهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدْ) و «دال» مُحَمَّد را ساکن تلفّظ نماید و فوراً بقیه ذکر شریف صلوات یعنی (وَ آلِ مُحَمَّد) را بگوید.

مسئله ۱۲۰۸ . هر گاه بعد از تمام شدن آیه یا کلمه‏ای، شک کند که آن آیه یا کلمه‏ را درست گفته یا نه، مثلاً شک کند که «قُلْ هُوَ اللهُ‏ اَحَد» را درست گفته یا نه، می‌‌تواند به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر آن آیه یا کلمه را احتیاطاً دوباره به طور صحیح بگوید، اشکال ندارد[۲] و اگر چند مرتبه هم شک کند، می‌‌تواند چند بار بگوید؛ امّا اگر به حدّ وسواس برسد، در وسعت وقت نماز، بهتر است تکرار نکند و در وقت کم که تکرار، موجب شود قسمتی از نماز بعد از وقت خوانده شود، جایز نیست.

مسئله ۱۲۰۹ . اگر انسان کلمه‏ای را (از هریک از ذکرهای واجب نماز)که یاد گرفته صحیح بداند و در نماز همان طور بخواند و بعد بفهمد آن را غلط خوانده، در صورتی که در یادگیری تلفّظِ صحیح آن، کوتاهی نکرده باشد، لازم نیست دوباره نماز را بخواند؛ امّا اگر در یادگیری آن کوتاهی کرده و جاهل مقصّر بوده، باید نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضاء نماید.

مسئله ۱۲۱۰ . مزد گرفتن برای یاد دادن قرائت و سایر واجبات نماز، بنابر احتیاط واجب، حرام است ولی مزد گرفتن برای یاد دادن مستحبّات آن جایز می‌باشد.
 

[۱] . شایان ذکر است از آنجا که بعضی ‌از احکام این فصل بین اذکار نماز و قرائت نماز مشترک می‌باشد، از بیان مستقلّ آن در فصل قراتت صرف نظر شده و در این مبحث مطرح شده است.

[۲] . شایان ذکر است، تکرار سلام‌های نماز احکام خاصی دارد که در مسأله ۱۳۱۲ ذکر می‌شود.

بازگشت به فهرست

0 دیدگاه


دیدگاه توصیه شده

هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.

×
×
  • اضافه کردن...