نجاسات
نجاسات
اقسام نجاسات
مسئله ۹۵. نجاسات ده چیز است:
اوّل:ادرار. دوّم: مدفوع. سوّم: منی. چهارم: مردار. پنجم: خون. ششم و هفتم: سگ و خوک. هشتم: کافر. نهم: شراب. دهم: عرق حیوان نجاست خوار.
۱و۲. ادرار و مدفوع
مسئله ۹۶. ادرار و مدفوع انسان و هر حیوان حرام گوشتی که خون جهنده دارد یعنی اگر رگ آن را ببُرند خون با جهش از آن بیرون میآید، نجس است. بنابر این فضله موش و خرگوش و گربه و حیوانات درنده و مانند آنها نجس است و مدفوع حیوان حرام گوشتی که خون جهنده ندارد مثل ماهی حرام گوشت و همچنین فضله حیوانات کوچک مثل پشه و مگس که گوشت ندارند، پاک است ولی بنابر احتیاط واجب از ادرار حیوان حرام گوشتی که خون جهنده ندارد، لازم است اجتناب شود.
مسئله ۹۷. ادرار و فضله پرندگان حرام گوشت مثل کلاغ و عقاب و خفّاش و مانند آن، پاک است هرچند بهتر است از آنها پرهیز گردد.
مسئله ۹۸. ادرار و مدفوع حیوان نجاست خوار که عادت به خوردن مدفوع انسان کرده، نجس است و همچنین ادرار و مدفوع بچّه بزی که شیر خوک خورده (به تفصیلی که در احکام خوردنیها و آشامیدنیها ذکر میشود) و نیز حیوانی که انسان با آن نزدیکی نموده است، نیز نجس میباشد.
۳. منی
مسئله ۹۹. منی مرد و هر حیوان نر حرام گوشتی که خون جهنده دارد، نجس است و رطوبتی که از زن با شهوت خارج میشود و موجب جنابت او است به تفصیلی که در مسأله (۴۱۷) ذکر خواهد شد، در حکم منی است و بنابر احتیاط واجب، باید از منی حیوان نر حلال گوشت هم اجتناب شود.
۴. مردار
مسئله ۱۰۰. مردار انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است، چه خودش مرده باشد و چه اینکه به غیر دستوری که در شرع معیّن شده، آن را کشته باشند و ماهی چون خون جهنده ندارد، هرچند در آب بمیرد، پاک است.
مسئله ۱۰۱. چیزهایی از مردار مثل پشم و مو و کرک و استخوان و دندان که روح ندارد، پاک است مگر سگ و خوک و کافر غیر کتابی که تمام اجزای بدنشان نجس میباشد.
مسئله ۱۰۲. اگر از بدن انسان یا حیوانی که خون جهنده دارد، در حالی که زنده است گوشت یا چیز دیگری که روح دارد جدا شود، نجس میباشد.
مسئله ۱۰۳. اگر پوستهای مختصر لب و جاهای دیگر بدن را بکنند، چنانچه روح نداشته باشد و به آسانی کنده شود، پاک است.
مسئله ۱۰۴. تخم مرغی که از شکم مرغ مرده بیرون میآید، پاک است هرچند پوست روی آن سفت نشده باشد ولی ظاهر آن را باید آب کشید.
مسئله ۱۰۵. اگر برّه و بزغاله پیش از آنکه علفخوار شوند بمیرند، پنیر مایهای که در شیردان آنها میباشد، پاک است ولی چنانچه ثابت نشود که مایع است، باید ظاهر آن را که با بدن حیوان مرده برخورد کرده است، بشویند.
مسئله ۱۰۶. انواع مختلف دارو، عطر، روغن نباتی، واکس، صابون، پارچه و مانند اینها که از کشورهای غیر اسلامی میآورند، چنانچه انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد، پاک است.
مسئله ۱۰۷. گوشت و پیه و چرم اگر از حیوانی که به دستور شرع کشته نشده به دست آمده است، نجس میباشد و نماز در آن چرم، باطل است و امّا اگر احتمال معقول داده میشود که گوشت و پیه و چرم از حیوانی باشد که به دستور شرع کشته شده، پاک میباشد و نماز در آن چرم، جایز است و در این مورد فرق ندارد گوشت، پیه و چرم نشانههای تذکیه و ذبح اسلامی را دارا باشد یا دارا نباشد. شایان ذکر است حکم خوردن آن گوشت و پیه و همچنین نشانههای تذکیه در فصل احکام خوردنیها و آشامیدنیها خواهد آمد.
۵. خون
مسئله ۱۰۸. خونی که از انسان و هر حیوانی که خون جهنده دارد (یعنی حیوانی که اگر رگ آن را ببُرند خون با جهش از آن بیرون میآید) خارج شود، نجس است. بنابر این، خون حیواناتی مانند ماهی و پشه که خون جهنده ندارند، پاک میباشد.
مسئله ۱۰۹. اگر حیوان حلال گوشت را به دستوری که در شرع معیّن شده، بکشند و خون به مقدار معمول بیرون آید، خونی که در بدنش باقی میماند، پاک است هرچند خوردن آن حرام میباشد ولی اگر به علّت نفس کشیدن، خون به بدن حیوان برگردد یا به دلیل اینکه سر حیوان در جای بلند بوده خون به مقدار معمول بیرون نیاید، آن خون، نجس است و بنابر احتیاط مستحب، از خونی که در اجزای حرام از حیوان حلال گوشت مانده، پرهیز شود.
همچنین حیوان حلال گوشت وحشی که با وسایل صید به طور شرعی کشته شده باشد، خونی که در بدنش پس از خروج خون به مقدار معمول باقی میماند، پاک است.
مسئله ۱۱۰. در مورد خون باقیمانده در حیوان ذبح شده چنانچه شک شود از نوع خون پاک میباشد یا از خون نجس، حکم به پاکی آن میشود مگر آنکه حیوان در حکم حیوانی باشد که ذبح شرعی نشده، هرچند از این جهت که خون به مقدار معمول از بدن حیوان خارج نشده باشد.
مسئله ۱۱۱. خونی که داخل تخم مرغ میباشد، نجس نیست ولی خوردن آن خون، حرام است، بنابراین اگر ذرّه خون را بردارند، خوردن بقیه تخم مرغ مانعی ندارد هرچند احتیاط مستحب آن است که از خوردن زرده تخم مرغی که ذرّه خون در آن میباشد، پرهیز شود.
مسئله ۱۱۲. خونی که گاهی موقع دوشیدن شیر دیده میشود، نجس است و شیر را نجس میکند هرچند مقدار شیر دوشیده شده به اندازه یک کر و مانند آن باشد.
مسئله ۱۱۳. اگر خونی که از لای دندانها میآید، به علّت مخلوط شدن با آب دهان از بین برود، پرهیز از آب دهان لازم نیست.
مسئله ۱۱۴. خونی که به سبب کوبیده شدن، زیر ناخن یا زیر پوست میمیرد، اگر طوری شود که دیگر به آن خون نگویند، پاک است و اگر به آن خون بگویند و ظاهر گردد، نجس است. پس چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود به طوری که خون، جزء ظاهر بدن حساب شود، چنانچه بیرون آوردن خون و تطهیر محلّ، برای وضو یا غسل، ضرر یا زحمت فوق العادهای ندارد باید آن را بیرون آورند و اگر ضرر یا سختی فوق العاده دارد چنانچه در قسمتهای مربوط به تیمّم نمیباشد، تیمّم کافی است و اگر درقسمتهای مربوط به تیمّم است و مانع شمرده میشود، باید هم تیمّم نماید و هم وضوی جبیره بگیرد. توضیح این مطلب در بحث وضوی جبیره خواهد آمد.
مسئله ۱۱۵. اگر انسان نداند که خون زیر پوست مرده یا گوشت به سبب کوبیده شدن به آن حالت در آمده، پاک است.
مسئله ۱۱۶. اگر موقع جوشیدن غذا ذرّهای خون در آن بیفتد تمام غذا و ظرف آن نجس میشود و بنابر احتیاط لازم، جوشیدن و حرارت و آتش پاک کننده نیست.
مسئله ۱۱۷. زردابهای که درحال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا میشود چنانچه معلوم نباشد که با خون مخلوط است یانه، پاک میباشد.
مسئله ۱۱۸. پوست سرخ رنگی که بعد از شستن زخم یا هنگام بهبودی روی زخم پیدا میشود چنانچه معلوم نباشد که خون در آن است یانه، پاک میباشد.
۶ و ۷. سگ و خوک
مسئله ۱۱۹. سگ و خوکی که در خشکی زندگی میکنند، نجساند، حتّی مو و استخوان و پنجه و ناخن و آب دهان و سایر رطوبتهای آنها نجس میباشد و در این حکم بین اقسام آنها فرقی نیست.
۸. کافر غیر کتابی
مسئله ۱۲۰. کافر کسی است که الف. به خداوند متعال یا به یگانگی او معترف نباشد ب. یا معترف به نبوّت خاتم الأنبیاء(صلى الله علیه و آله) نباشد ج. یا یکی از ضروریات دین را منکر شود و این انکار طوری باشد که به تکذیب خاتم الأنبیاء پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله)، برگردد هرچند به طور اجمالی باشد و در این رابطه فرقی نمیکند که آن ضروری، از واجبات مانند نماز، روزه، زکات و حجاب باشد یا از کارهای حرام مانند شراب خوردن، ربا و غنا؛ باشد؛ یا از مسائل اعتقادی مثل معاد یا مودّت اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه و آله) باشد.
بنابراین فردی که دینی را انتخاب نکرده باشد یا دارای دینی غیر از دین اسلام باشد یا دین اسلام را انتخاب نموده امّا بعضی از دستوراتی را که از ناحیه خداوند متعال به پیامبر(صلى الله علیه و آله) ابلاغ شده - در حالی که میداند گفته پیامبر خداست - انکار نماید، کافر میباشد.
امّا فردی که اسلام را به عنوان دین خویش انتخاب نموده ولی به دلایلی مانند دوری از محیط مسلمانان یا القاء شبهات مخالف دین، بعضی از احکام فرعی دین مثل خمس و حجاب را بدون آنکه قصد تکذیب پیامبر(صلى الله علیه و آله) و گفته ایشان را داشته باشد منکر گردد، کافر نمیباشد هرچند منحرف است.
کافر به طور کلّی، به دو دسته کافرِ کتابی یعنی یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان و کافر غیر کتابی یعنی کافری که یهودی یا مسیحی یا زرتشتی نمیباشد، طبقه بندی میگردد که حکم پاک یا نجس بودن آنان در مسائل بعد میآید.
مسئله ۱۲۱. تمام بدن کافر غیر اهل کتاب، حتّی مو و ناخن و رطوبتهای او نجس است و امّا اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک میباشند.
لازم به ذکر است که حکم پاک یا نجس بودن مرتدّ یعنی کسی که از اسلام خارج شده، حکم همان گروهی است که مرتد به آن وارد شده، پس اگر فردِ مرتد، کافر کتابی گردد، پاک است و چنانچه کافرِ غیرکتابی شود، نجس میگردد.
مسئله ۱۲۲. اگر پدر و مادر و پدربزرگ و مادر بزرگ بچّه نابالغ، کافر غیر اهل کتاب باشند، آن بچّه هم نجس است مگر در صورتی که آن بچه نابالغ ممیز باشد و اظهار اسلام کند که در این صورت، پاک و اگر از پدر و مادر خود روگرداند و به مسلمانها تمایل داشته باشد و یا در حال تحقیق و بررسی باشد حکم به نجاست وی محلّ اشکال است بنابر این احتیاط واجب آن است که در چنین موردی مقتضای احتیاط رعایت شود.
و اگر یکی از پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ، مسلمان باشد - به تفصیلی که در مسأله (۲۲۵) خواهد آمد - بچّه، پاک است.
مسئله ۱۲۳. کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه و نشانهای هم بر اسلامش وجود ندارد، پاک است ولی سایر احکام مسلمان را ندارد، مثلاً زن مسلمان نمیتواند با او ازدواج کند و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود؛ البتّه اگر چنین فردی در سرزمین و بلاد اسلام، فوت شود، در ظاهر تمام احکام فرد مسلمان بر وی بار میشود و امّا کسانی که در جامعههای غیر اسلامی زندگی میکنند و اعتقادات آنها و دین و آیین شان معلوم نیست ولی احتمال معقول داده میشود که مسلمان یا کافر اهل کتاب باشند، پاکند ولی احکام مسلمانان را ندارند.
مسئله ۱۲۴. غُلات یعنی آنهایی که یکی از ائمّه(علیهمالسلام) را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی آنهایی که نسبت به ائمّه(علیهمالسلام) اظهار دشمنی مینمایند، نجس هستند. همچنین شخصی که به یکی از چهارده معصوم(علیهمالسلام) از روی دشمنی و بغض دشنام دهد، نجس میباشد.
امّا خوارج دو نوع هستند، گروهی از آنان که نسبت به اهل بیت(علیهمالسلام) اظهار دشمنی مینمایند، جزء ناصبیها به حساب میآیند و نجس هستند و گروه دیگر دشمنی با اهل بیت(علیهمالسلام) ندارند - هرچند به جهت پیروی از احکام فقهی خوارج، از آنان شمرده میشوند - امّا پاک میباشند.
۹. شراب
مسئله ۱۲۵. شراب، نجس است و غیر آن از چیزهایی که انسان را مست میکند، نجس نیست ولی استعمال آن به هر حال، حرام است و حکم فُقّاع بعداً بیان میشود.
مسئله ۱۲۶. الکل، چه صنعتی و چه طبّی، تمام اقسامش، پاک است مگر آن که معلوم و محرز باشد آن الکل از تبخیر و تقطیر شراب، حاصل شده است که در این صورت، نجس میباشد.
مسئله ۱۲۷. اگر آب انگور به خودی خود یا با پختن جوش بیاید، پاک است ولی خوردن آن آب انگور حرام میباشد مگر آنکه شراب شود که در این صورت، علاوه بر حرام بودن، نجس نیز هست و همچنین خوردن انگور جوشیده، بنابر احتیاط واجب، حرام است ولی نجس نمیباشد.
مسئله ۱۲۸. خرما و مویز و کشمش و آب آنها هرچند جوش بیایند، پاک و خوردن آنها حلال است ولی اگر آب خرما، مویز و کشمش، به جوش آید و معلوم شود که مست کننده است، خوردن آنها حرام است امّا نجس نمیباشد.
مسئله ۱۲۹. فُقّاع که غالباً از جو گرفته میشود و موجب درجه خفیفی از مستی است حرام و بنابر احتیاط واجب، نجس نیز میباشد و امّا آب جو که برای خواصّ طبّی از جو میگیرند و به آن ماءالشعیر میگویند و موجب هیچگونه مستی نیست، پاک و حلال میباشد.
۱۰. عرق حیوان نجاست خوار
مسئله ۱۳۰. عرق شتری که به خوردن مدفوع انسان عادت کرده باشد به گونهای که تنها غذای او به حساب میآید، نجس است و همچنین است، بنابر احتیاط واجب، عرق حیوانات دیگری که این چنین باشند.
مسئله ۱۳۱. عرق جنب از حرام (مثل جنابت حاصل از زنا یا استمناء) پاک است و نماز با آن صحیح میباشد هرچند احتیاط مستحب آن است که فرد با بدن یا لباسی که به آن آلوده شده تا خشک نشده و عین آن باقی است، نماز نخواند.
راههای ثابت شدن نجاست
مسئله ۱۳۲. نجاست هر شیئی از سه راه ثابت میشود:
اوّل:آنکه خود انسان یقین یا از راه معقول اطمینان پیدا کند که آن شیء نجس است و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، حکم نجس را ندارد. بنابراین غذا خوردن در مکانهای عمومی، رستورانها و مهمانخانههایی که مردمان لاابالی و کسانی که پاکی و نجسی را مراعات نمیکنند در آنجا غذا میخورند، اگر انسان اطمینان نداشته باشد غذایی را که برای او آوردهاند نجس است، اشکال ندارد.
دوم:آنکه کسی که چیزی در اختیار اوست - ومتّهم نباشد- بگوید آن چیز نجس است، مثل آنکه همسر یا خادم انسان بگوید ظرف یا چیز دیگری که در اختیار اوست نجس میباشد.
سوم:آنکه دو مرد عادل بگویند که آن شیء، نجس است، به شرط آنکه از سبب نجاست خبر دهند مثلاً بگویند: آن شیء با خون یا ادرار برخورد کرده است و اگر یک مرد عادل یا شخصی که مورد اعتماد است خبر دهد و اطمینان از گفته او پیدا نشود احتیاط واجب آن است که در مورد آن شیئ، حکم نجس جاری شود.
مسئله ۱۳۳. اگر فرد به علّت ندانستن مسأله، نجس بودن و پاک بودن چیزی را نداند مثلاً نداند فضله موش پاک است یا نه، باید مسأله را بپرسد یا احتیاط کرده حکم نجس را در مورد آن جاری نماید. ولی اگر با اینکه مسأله را میداند در چیزی شک کند که پاک است یا نه، مثلاً شک کند آن چیز، خون است یا نه، یا نداند که خون پشه است یا خون انسان، پاک میباشد و بررسی کردن یا پرسیدن لازم نیست.
مسئله ۱۳۴. شیء نجسی که انسان شک دارد پاک شده یا نه، نجس است و اگر انسان شک کند شیء پاک نجس شده یا نه، پاک میباشد و اگر هم بتواند نجس بودن یا پاک بودن آن را بفهمد، لازم نیست بررسی کند.
مسئله ۱۳۵. اگر بداند یکی از دو ظرف یا دو لباسی که از هر دوی آنها استفاده میکند نجس شده و نداند کدام است، باید از هر دو پرهیز نماید، ولی اگر مثلاً نمیداند لباس خودش نجس شده، یا لباسی که در اختیار او نبوده و مال دیگری میباشد، لباس خودش حکم لباس پاک را دارد.
چگونگی نجس شدن شیء پاک
مسئله ۱۳۶. اگر شیء پاکی به شیء نجسی برسد و هر دو یا یکی از آنها طوری تر باشد که تری یکی به دیگری برسد، آن شیء پاک نیز نجس میشود ولی اگر واسطهها در نجاست زیاد شود، نجاست سرایت نمیکند به این صورت که: مثلاً اگر دست راست به ادرار متنجّس شود آنگاه آن دست پس از خشک شدن با تری جدیدی با دست چپ برخورد کند، این برخورد موجب نجاست دست چپ خواهد بود و اگر دست چپ بعد از خشک شدن با شیء دیگری مانند لباس با تری جدیدی، برخورد کند لباس نیز نجس میشود ولی اگر آن لباس با چیز دیگری با تری جدید برخورد کند، حکم به نجاست آن چیز نمیشود. بنابراین واسطه سوم نجس میشود ولی واسطه چهارم را نجس نمیکند.
و در هر صورت اگر تری به قدری کم باشد که به دیگری نرسد، چیزی که پاک بوده نجس نمیشود، هرچند به عین نجس برسد.
مسئله ۱۳۷. اگر شیء پاکی به شیء نجس، برسد و انسان شک کند که هر دو یا یکی از آنها تر بوده یا نه و یا اگر تر بوده، تری آن به قدری بوده که به دیگری سرایت کند یا نه، آن شیءِ پاک، نجس به حساب نمیآید.
مسئله ۱۳۸. دو شیئی که انسان به طور اجمالی میداند یکی از آن دو نجس است ولی به طور مشخّص نمیداند کدام پاک و کدام نجس است، اگر شیء پاکی با تری سرایت کننده به یکی از آنها برسد، آن شیء حکم نجس را ندارد؛ مگر در بعضی از موارد مانند دو مورد زیر:
مورد اوّل:حالت قبلی در هر دوشیئِ اوّلیه، نجاست باشد و یکی از آنها - که معلوم نیست کدام بوده - پاک شده باشد و بعد از آن، شیءِ پاکی - مثلاً دست انسان - با یکی از آن دوطرف، با تری سرایت کننده برخورد کرده باشد که در این صورت، حکم به نجاست دست میشود.
مورد دوّم:شیئ پاکی - مثلاً دست راست - به یکی از دو طرف و شیئ پاک دیگری - مثلاً دست چپ - به طرف دیگر، با تری سرایت کننده برخورد کرده باشد[۱] که در این صورت دست راست و چپ هم حکم دو شیئ اولیه را دارند.
مسئله ۱۳۹. هرگاه شیره، عسل، روغن، رب گوجه فرنگی و مانند اینها، به گونهای روان باشد که اگر مقداری از آن را بردارند، جای آن خالی نمیماند، همین که نقطهای از آن نجس شد، تمام آن نجس میشود ولی اگر طوری باشد که جای آن در موقع برداشتن خالی بماند، هرچند بعد پر شود، فقط جایی که نجاست به آن رسیده، نجس میباشد. پس اگر مثلاً فضله موش در آن بیفتد، جایی که فضله افتاده، نجس و بقیه پاک است.
مسئله ۱۴۰. زمین و پارچه و مانند اینها، اگر تری سرایت کننده داشته باشد، هر قسمتی که نجاست به آن برسد، نجس میشود و جاهای دیگر آن پاک است هرچند جای پاک به جای نجس متّصل باشد و این حکم در مورد خیار و خربزه و مانند اینها نیز جاری میباشد.
مسئله ۱۴۱. اگر مگس یا حیوانی مانند آن روی شیء نجسی که تر است بنشیند و بعد روی شیء پاکی که آن هم تر است بنشیند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حیوان بوده، شیء پاک، نجس میشود و اگر نداند، پاک است.
مسئله ۱۴۲. اگر مثلاً تمام یا قسمتی از بدن کسی عرق دارد و جایی از آن نجس شود، در صورتی که عرق از آنجا به جای دیگری برود، هر جا که عرق به آن برسد، نجس میشود و اگر عرق به جای دیگر نرود یا سرایت آن به جای دیگر مشکوک باشد، جاهای دیگر بدن، پاک است.
مسئله ۱۴۳. اخلاط غلیظی که از بینی یا گلو بیرون میآید اگر خون داشته باشد، جایی که خون دارد نجس و بقیه آن پاک است، پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری که انسان یقین یا اطمینان دارد جای نجس اخلاط به آن رسیده، نجس است و محلّی را که شک دارد جای نجس به آن رسیده یا نه، پاک میباشد.
مسئله ۱۴۴. اگر ظرفی مانند آفتابه را که کف آن سوراخ است روی زمین نجس بگذارند، چنانچه آب از جریان بیفتد و زیر آن جمع گردد به طوری که با آب آفتابه یکی حساب شود، آب آفتابه نجس میشود ولی اگر آب آفتابه با فشار جریان داشته باشد، آب داخل آن نجس نمیشود.
احکام دیگر نجاسات
مسئله ۱۴۵. خوردن و آشامیدن شیء متنجّس، حرام است و همچنین خوراندن آن به فرد دیگری که مکلّف است حرام میباشد، ولی خوراندن آن به طفل یا دیوانه جایز است و اگر خود طفل یا دیوانه غذای نجس را بخورد یا با دست نجس، غذا را نجس کند و بخورد، لازم نیست از او جلوگیری شود.
مسئله ۱۴۶. فروختن و عاریه دادن شیء نجسی که قابل پاک شدن است، اشکال ندارد ولی با دو شرط لازم است نجس بودن آن را به طرف بگوید:
اوّل: آنکه طرف در معرض آن باشد که در موارد خاصی از تکالیف شرعی برایش اشکال ایجاد شود مثل آنکه در معرض خوردن و آشامیدن چیز نجس یا باطل بودن وضو و غسلی که با آن نماز واجبش را میخواند واقع شود[۲] و امّا اگر در معرض مخالفت احکام نباشد یا آن که در معرض مخالفت با بعضی از احکام مثل نجس بودن لباسی که با آن نماز واجبش را میخواند قرار گیرد لازم نیست به او بگوید.
دوم: آنکه احتمال بدهد که طرف به گفته او ترتیب اثر دهد و امّا اگر بداند که وی به آن گفته ترتیب اثر نمیدهد، گفتن لازم نیست.
مسئله ۱۴۷. اگر انسان ببیند کسی شیء نجسی را میخورد یا مینوشد یا از شیء نجسی استفاده میکند یا با لباس نجس نماز میخواند یا با آب نجس وضو میگیرد لازم نیست به او بگوید مگر در دو مورد:
اوّل: آنکه کاری را که فرد انجام میدهد کاری است که شارع مقدّس[۳] راضی به انجام آن حتّی از کسانی که موضوع را نمیدانند - یا حتی غیر مکلفین - نمیباشد مثل آشامیدن شراب یا خوردن گوشت خوک یا سم هلاک کننده و کشنده.
دوم: آنکه انسان در معرض آن باشد که خودش در مخالفت تکلیف شرعی[۴] واقع شود مثل اینکه با شخصی که عمل مذکور را مرتکب میشود به گونهای معاشرت داشته باشد که اگر به او نگوید، لوازم منزل خودش نجس خواهد شد و به سبب نجس بودن آنها، خود او مبتلا به خوردن یا آشامیدن چیز نجس میشود یا موجب میشود با آب نجس غسل کرده یا وضو بگیرد و با همان وضو و غسل نماز واجبش را بخواند.
مسئله ۱۴۸. اگر جایی از خانه یا فرش کسی نجس باشد و ببیند بدن یا لباس یا شیء دیگرِ کسانی که وارد خانه او میشوند با تری سرایت کننده به جای نجس رسیده است، چنانچه او باعث این امر شده باشد باید با دو شرطی که در مسأله (۱۴۶) گذشت، به آنان بگوید.
مسئله ۱۴۹. اگر صاحبخانه در بین غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، باید با شرط دومی که در مسأله (۱۴۶) گذشت به مهمانها بگوید و امّا اگر یکی از مهمانها بفهمد لازم نیست به دیگران خبر دهد ولی در مورد دوم مسأله (۱۴۷) باید بعد از غذا به آنان بگوید.
مسئله ۱۵۰. اگر شیئی را که عاریه کرده، نجس شود، باید صاحبش را از نجس شدن آن با دو شرطی که در مسأله (۱۴۶) گذشت آگاه کند.
مسئله ۱۵۱. اگر بچّهای بگوید که چیزی نجس است یا چیزی را آب کشیده، حرفش قبول نمیشود ولی بچّهای که ممیز است و پاکی و نجسی را به خوبی درک میکند، چنانچه بگوید چیزی را آب کشیدم در صورتی که آن شیء، در اختیار او باشد یا گفتهاش مورد اطمینان باشد قبول میشود و همچنین است اگر از نجس بودن چیزی اطّلاع دهد.
0 دیدگاه
دیدگاه توصیه شده
هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.