اهمیت و چگونگی یادگیری احکام الهی
اهمّیّت و چگونگی یادگیری احکام الهی
اهمّیّت فراگیری احکام
یکی از مهمترین واجبات دین مبین اسلام که از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد، فراگیری احکام دین است که درک و فهم درست نسبت به مسائل آن و عمل بر طبق آن تضمین کننده سعادت انسان است. کسی که اسلام را به عنوان دین خود بر میگزیند باید برنامههای آن را به طور کامل در همه قلمروهای زندگی خود بپذیرد و رفتار و عملکرد خویش را مطابق با احکام دین تنظیم نماید، انجام چنین تکلیفی میطلبد فرد مسلمان نسبت به مقدار مورد نیازش از احکام دین که به آن احتیاج دارد و برایش پیش میآید، شناخت پیدا کند تا بتواند آن را در زندگی خود اجراء نماید، بر این اساس قرآن کریم و روایات ائمه هدی(علیهمالسلام) بر این موضوع تأکید بسیار نموده و همگان را به یاد گرفتن احکام دین تشویق و ترغیب کردهاند و از ضررهای فراوان آشنا نبودن با احکام الهی بر حذر داشتهاند:
در حدیث نقل شده است که امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «فرا گرفتن یک حدیث درباره حلال و حرام از شخصی راستگو، برای تو بهتر از دنیا و زر و سیمهای آن است».[۱]
و نیز روایت شده مردی به امام صادق(علیهالسلام) عرض کرد: فرزندی دارم که دوست دارد مسائل حلال و حرام را از شما بپرسد و از مطالبی که اهمیت ندارد و به دردش نمیخورد، پرسش نمیکند. حضرت صادق(علیهالسلام) فرمودند: «آیا بهتر از حلال و حرام سؤالی هست که مردم بپرسند؟»[۲] و در حدیث دیگر نقل شده است که حضرت صادق(علیهالسلام) فرمودند: «در دین خدا دانا و فقیه شوید و مانند اعراب زمان جاهلیت نباشید (که از احکام خدا و معارف دینی بیخبر بودند)، سپس حضرتش(علیهالسلام) فرمودند:کسی که در دین خدا دانا و بصیر نگردد، خداوند متعال در روز قیامت هرگز به او نظر لطف نمیافکند و بر پاکیزگی اعمالش مهر تأیید نمیگذارد».[۳]
و همچنین از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده که رسول اکرم(صلىاللهعلیهوآله) فرمودند: «من از مسلمانی که هفتهای یک روز را برای آشنایی با امر دینش و پرسش از (معارف و احکام) دینش اختصاص نمیدهد، منزجر و بیزارم».[۴]
در حدیث نقل شده است که امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «لقمان در اندرز به فرزندش فرمود: فرزندم! در روزها و شبها و ساعات زندگی خود بهرهای برای تحصیل علم در نظر بگیر زیرا تو هرگز برای خودت ضایعهای مانند ترک علم نخواهی یافت».[۵]
و نیز روایت شده که امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «کسی که بدون علم و آگاهی اعمالش را انجام دهد مانند فردی است که به سمت سرابی در بیابان حرکت کند لذا هر چه تندتر برود از مقصدش دورتر میشود».[۶]
نکته مهّم دیگر این است که در روایات معصومین(علیهمالسلام) موضوع «تفقّه در دین» یعنی داشتن شناخت کامل درباره دین و بصیر و بینا بودن نسبت به احکام و معارف آن، مورد توصیه و تأکید بسیار قرار گرفته است.
روایت شده که امام کاظم(علیهالسلام) در این باره فرمودند: «در دین خدا فقیه و دانا شوید زیرا فقه کلید بصیرت و شناخت است و مایه کامل شدن عبادت و وسیله رسیدن به مقامات بلند و مراتب عالی دینی و دنیایی است، برتری فقیه بر عابد همچون برتری خورشید بر ستارگان است و هر کس در دین خود دانا و فقیه نشود خداوند عملی را از او نمیپسندد».[۷]
و نیز روایت شده که امیر المؤمنین(علیهالسلام) فرمودند: «اگر خواستی دانا شوی، در دین خدا فقیه و دانا شو».[۸]
و در حدیث نقل شده است که پیامبر خدا(صلىاللهعلیهوآله) فرمودند: «خداوند به چیزی برتر از آگاهی دینی و فهم دین عبادت نشده است».[۹]
و نقل شده که امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «هنگامی که خداوند خیر و سعادت بندهای از بندگان خود را بخواهد او را نسبت به دین بصیر و بینا میسازد».[۱۰]
و روایت شده که حضرت امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: «هنگامی که خداوند متعال میخواهد قوم و گروهی را به خیر و صلاح و موفّقیت برساند، آنان را در شناخت دین، بصیر و بینا قرار میدهد...».[۱۱]
بدیهی است که انسان نمیتواند در فراگیری مسائل دین کوتاهی کرده و به بهانه ندانستن مسأله از عمل به تکالیف الهی که ابلاغ شده شانه خالی کند، از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده است:
«... خداوند روز قیامت از کسی که به تکلیف خود عمل نکرده میپرسد: آیا تکلیف خود را میدانستی؟ اگر بگوید میدانستم، به او خطاب میشود چرا به آنچه میدانستی عمل نکردی؟ و اگر بگوید نمیدانستم به او خطاب میشود چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟... »[۱۲]
لزوم مراجعه به فقهاء
علم فقه یکی از مقدّسترین علوم ارزندهی اسلامی است که عهدهدار بیان روش اصیل بندگی خداوند متعال و کیفیّت صحیح آن است. این علم در عصر پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله) و امامان(علیهمالسلام) پژوهندگان زیاد و رونقی چشمگیر داشته و مورد توجّه پیروان دین بوده به ویژه در زمان امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) که به حدّ اعلای اوج خود رسیده و دانشمندان بسیاری در مسائل مختلف دینی و فروع احکام در محضر آن دو پیشوای بزرگ شیعه پرورش یافتند.
مسائل و احکام اسلامی در آن عصر نورانی علمی چنان تحلیل و بررسی میشد که نقل شده زرارة بن اعین، مدّت چهل سال مسائل حجّ را از امام صادق(علیهالسلام) میآموخت و باز هم زمینه بحث باقی بود. چنانچه او خود میگوید: به امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم خداوند مرا فدای تو گرداند، از چهل سال پیش تاکنون راجع به مسائل حجّ از شما میپرسم و شما همواره جواب میدهید، حضرت فرمودند: «ای زراره کانون مقدّسی که دو هزار سال پیش از آدم، مورد توجّه و زیارتگاه بوده، تو میخواهی مسائل آن در ظرف چهل سال بیان شود؟[۱۳]»
در زمان ائمّه معصومین(علیهمالسلام) عهدهدار بیان احکام الهی، خود امامان(علیهمالسلام) بودند و نیز این موضوع را به عهدهی اصحاب و شاگردان خاص خویش هم میگذاردند، مردان فاضل و مایهدار و با فضیلتی مانند زراره و محمّد بن مسلم و ابو بصیر و ابان بن تغلب، مسائل حلال و حرام و احکام دین را در اختیار مردم میگذاشتند و خود ائمّه(علیهمالسلام)، مردم را به آنان ارجاع میدادند.
چنانچه نقل شده شعیب عقرقوفی میگوید به امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم: چه بسا نیاز پیدا میکنیم که در موردی سؤال کنیم حال از چه کسی بپرسیم؟ حضرت فرمودند: «بر تو باد به اسدی یعنی ابو بصیر».[۱۴]
و نیز نقل شده که عبد الله بن ابی یعفور میگوید: به امام صادق(علیهالسلام) عرض کردم در هر وقت، برای من ممکن نیست شما را ببینم و محضر شما شرفیاب شوم و از طرفی چه بسا شخصی از شیعیان میآید و مطالبی را از من میپرسد و من پاسخ همه مسائل او را نمیدانم (وظیفه من چیست؟) حضرت فرمودند:«چرا به محمد بن مسلم مراجعه نمیکنی؟ هر چه ندانستی از او بپرس که او از پدرم امام باقر(علیهالسلام) مسائل را فرا گرفته و در نزد آن حضرت آبرومند و محترم بود».[۱۵]
نیز در نقل دیگر علی بن مسیّب همدانی میگوید: به حضرت رضا(علیهالسلام) عرض کردم: من در ناحیهای دور دست زندگی میکنم و در هر زمانی دسترسی به شما ندارم، پس از چه کسی برنامههای دینیام را فرا بگیرم؟ حضرت فرمودند: «از زکریّا بن آدم قمی که امین و محلّ اعتماد بر امر دین و دنیا است»، علی بن مسیّب میگوید: هنگامی که به شهر خود بازگشتم هر مطلبی را که مورد نیاز بود از زکریّا بن آدم پرسش میکردم.[۱۶]
و همچنین روایت شده که عبد العزیز بن المهتدی میگوید: از امام رضا(علیهالسلام) پرسیدم:در هر زمانی ملاقات با شما برایم میسّر نیست پس مَعالم دینم را از چه کسی فرا بگیرم؟ حضرت فرمودند: «از یونس بن عبد الرّحمن بیاموز».[۱۷]
و گاهی بعضی از اصحاب خود را امر میکردند که برای مردم فتوی بدهند چنانچه در حدیث است که امام باقر(علیهالسلام) به ابان فرموند: «إجْلِسْ فیٖ مَسْجِدِ الْمَدیٖنَةِ وَأفْتِ النّاسَ فَإنّی أُحِبُّ أنْ یُریٰ فیٖ شیٖعَتیٖ مِثْلُک». در مسجد مدینه بنشین و فتوی بده زیرا دوست دارم که همانند تو در میان شیعیانم دیده شود.[۱۸]
تا سرانجام اعصار امامان(علیهمالسلام) کمکم گذشت و دوران غیبت امام زمان(عجلاللهفرجه) فرا رسید و بیان حلال و حرام و روشنگری برنامههای زندگی جامعه، یکسره واگذار به فقهای جامع الشرایط گردید و موضوع فتوی و نیز موضوع تقلید به صورت خاصّی رواج کلّی یافت.
علّت لزوم تقلید
اسلام آخرین و کاملترین مکتب الهی است و تمام برنامههای آن مطابق مصلحت انسانها بوده و با پیادهکردن آن سعادت انسانها تأمین میشود چه اینکه پروردگار متعال است که انسانها را آفریده و به مصالح و مفاسد زندگی آنها و خواستهها و احتیاجات فطری آنان آگاه است و قوانین زندگی انسانها را به عنوان وظایف عبادی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، جسمی، روانی، فردی، اجتماعی و... به وسیله پیامبران و اوصیاء و جانشینان آنها(علیهمالسلام) به انسانها ابلاغ نموده است و به طور کلّی برنامههای نجات بخش اسلام که توسّط پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله) و ائمه هدی(علیهمالسلام) تبیین شده، سه دسته است:
۱. معارف اعتقادی و اصول دین ۲. مسائل اخلاقی ۳. احکام عملی و فروع دین.
دسته سوم یعنی احکام عملی که رسالههای عملیّه با این دسته از احکام خداوند مرتبط هستند، گستردگی زیادی دارد، زیرا احکام و قوانینی است که کلّیه اعمال انسانها أعمّ از اعمال عبادی، اقتصادی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، قضایی، جزایی و... را زیر پوشش خود قرار میدهد و در رابطه با این دسته از احکام الهی، توجّه به چند مطلب لازم است:
الف. علم دارای رشتههای متعدّدی است و ممکن است یک فرد در عین حال که در یک رشته مهارت فوق العادهای دارد، از رشته دیگر اطّلاعی نداشته باشد، در نتیجه باید به حکم عقل در رشتهای که تخصّص ندارد به متخصّص و کارشناس همان رشته مراجعه کند و از گفته او پیروی کند. مثلاً شخصی که در علوم فضایی متخصّص است، هنگامی که مریض میشود، از آنجا که با بیماریها و روش معالجه آنها آشنا نیست، به ناچار باید به پزشک متخصّص مراجعه کند، این پزشک است که دستور میدهد که چند عدد از فلان قرص را باید بخورد و فلان آمپول را تزریق کند، چرا که متخصّص علوم فضایی، پیروی از گفته پزشک را بر خود لازم میداند و به طور کلّی، هر کاری را که بخواهیم انجام دهیم و راه و روش آن را ندانسته باشیم، به خبره همان کار مراجعه میکنیم و راه و چاره آن را از متخصّص همان حرفه میپرسیم و هر فن و صنعتی را که بخواهیم یاد بگیریم، به شاگردی استادی میشتابیم که در آن فن و صنعت، بصیر و توانمند است. شیوه چگونگی آشنایی با احکام شرعی و شناخت حلال و حرام الهی نیز به همین شکل است بدین منظور، باید به فقیه که متخصّص و کارشناس احکام دین است، مراجعه نمود.
ب. مدرک و منبع احکام الهی به طور عمده، قرآن کریم و احادیثی که از پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) روایت شده (که ثقلین نامیده میشوند) مىباشد.
ج. فهمیدن و بدست آوردن مطالب و معارفی که در قرآن مجید و روایات اهل بیت(علیهمالسلام) آمده است، کار آسانی نیست و احتیاج به تخصّص و مهارت دارد و تا یک فرد در ادبیات عرب و علوم مختلف اسلامی از قبیل تفسیر قرآن، درایه و حدیث شناسی، رجال و شناخت راویان احادیث، اصول فقه، شناخت آراء و نظرات فقهای اسلام و...، تخصّص و مهارت نداشته و به اصطلاح با توفیق الهی به درجه اجتهاد و فقاهت نرسیده باشد، هرگز نمیتواند احکام خداوند متعال را از منابع خود استخراج کند، شما کتاب کوچک و کم حجمی به نام رساله و توضیح المسائل را میبینید و شاید ندانید که این رساله محصول عمر یک فقیه است که با توجّه به تخصّص خود و با زحمتهای طاقتفرسا، آن را از منابع دینی استنباط کرده و در دسترس مردم گذاشته است.
با توجّه به آنچه بیان شد، لزوم مراجعه به فقهاء و عالمانی که راه اجتهاد و فقاهت را با وسعت و گستردگی خاصی که دارد پیموده، واضح شده و مسأله تقلید از مجتهد به حکم عقل و منطق، ثابت میگردد و معلوم میشود که تقلید به معنای پیروی کورکورانه (که اسلام با تمام قوا با آن مبارزه کرده و قرآن مجید آن را یکی از ناپسندترین صفات انسانی معرّفی میکند) نمیباشد، بلکه تقلید به معنای مراجعه فرد غیر متخصّص در مسائل دینی، به متخصّص در دین است و میتوان حدیث ذیل که از امام عسکری(علیهالسلام) نقل شده را مؤیّد این مطلب دانست: «... فَأمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ، صائِناً لِنَفْسِهِ، حافِظاً لِدیٖنِهِ، مُخٰالِفاً عَلیٰ هَواهُ، مُطیٖعاً لأمْرِ مَوْلاهُ فَلِلْعَوٰامِ اَنْ یُقَلِّدُوْهُ...».[۱۹]
«... و امّا هر کس از فقهاء که ۱. دارای صیانت نفس باشد (مالک نفس خود و نگهبان آن باشد تا بتواند خویشتن را در مقابل هر گونه انحراف و کج روی از صراط مستقیم و مسیر بندگی خداوند متعال، مصون و ایمن نگاه بدارد) ۲. حافظ و نگهبان دین الهی باشد. ۳. با هواهای نفسانی خود مخالفت کند. ۴. مطیع فرمان خداوند متعال و مولای خویش باشد، بر مسلمانان است که از او تقلید کنند...»
اکنون با توجّه به آنچه که ذکر گردید، روشن میشود که اظهار نظر در مسائل دینی و احکام شرعی بر کسانی که به رتبه اجتهاد نرسیدهاند و با أدلّه احکام، آشنایی ندارند جایز نیست و بر مؤمنین و مؤمنات واجب است در تمام احکام دینی و مسائل شرعی به مراجع بزرگوار تقلید و اسلامشناسان مورد اعتماد، مراجعه نمایند.
[۲]. المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۵، ص۲۲۹، ح۱۶۸.
[۳]. کنز الفوائد، فصل فی ذکر العلم، ص۲۴۰؛ المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۵،ص۲۲۸، ح۱۶۲.
[۴]. المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب ۱۳، ص۲۲۵، ح۱۴۹.
[۵]. امالی الطوسی، ج۱، المجلس الثالث، ص۶۶.
[۶]. امالی شیخ مفید، مجلس۵، ص۴۲، ح۱۱.
[۷]. تحف العقول، ص۴۱۰، باب ما روی عن موسی بن جعفر فی قصار هذه المعانی.
[۸]. غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۹، فصل فی الفقه و الفقاهة، ح۲۶۴.
[۹]. الامالی الطوسی، ص ۴۷۴، (چاپ قم) ح ۱۰۳۳.
[۱۰]. اصول الکافی، ج۱، ص ۳۲، ح۳، باب صفة العلم و فضله و فضل العلماء.
[۱۱]. مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۹۰، ح۱۲، باب۶ استحباب التخلّق بمکارم الأخلاق.
[۱۲]. امالی شیخ طوسی، ج۱، مجلس اول، ص۸و۹، ح۱۰؛ امالی شیخ مفید، مجلس۲۶، ص۲۲۷و۲۲۸، ح۶.
[۱۳]. وسائل الشّیعه، ج ۱۱، ص۱۲، ح۱۲، باب۱ وجوبه علی کلّ مکلّف مستطیع.
[۱۴]. وسائل الشّیعه، ج۲۷، ص۱۴۲، ح۱۵، ابواب صفات القاضی، باب۱۱، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
[۱۵]. وسائل الشّیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۴، ح ۲۳، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
[۱۶]. وسائل الشّیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۶، ح۲۷، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
[۱۷]. وسائل الشّیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۸، ح ۳۴، ابواب صفات القاضی، باب ۱۱، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
[۱۸]. معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۱۴۴، حرف الف، مورد ۲۸، ابان بن تغلب.
[۱۹] وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱، ح ۲۰، باب ۱۰.
0 دیدگاه
دیدگاه توصیه شده
هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.